بحث:ابعاد اخلاقی و تربیتی انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:ابعاد اخلاقی و تربیتی انتظار فرج چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۹
، ۴ دسامبر ۲۰۱۹←ایمان و عمل صالح، وظیفه دیگر اخلاقی منتظران
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
*در این [[احادیث]] گهربار، ویژگی [[منتظران]]، عمل به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[دوری از گناهان]] دانسته شده است. [[جهاد]] با [[نفس]] و هواهای آن، درجه وجودی حیات معنوی و اختیاری [[مؤمنان]] را اشتداد بخشیده و یکی از لوازم تحقق [[حیات طیبه]] است. مؤمنانی که به چنین حیاتی رسیدهاند، آمادگی وصول به درجات بالاتری از این نوع حیات را دارند که در [[زمان قیام]] و [[ظهور]] امامشان به وقوع خواهد پیوست؛ حیاتی مؤمنانه، سرشار از [[عبودیت]] و همسو با [[اجرای احکام]] و [[عدالت]] الهی که [[انسانها]] را به [[قرب]] پروردگارشان میرساند؛ حیاتی آگاهانه که با قدرت [[ایمان]] و [[اراده]] اثرگذار در اعمال فرد پدید آمده است<ref>ر.ک. گرجیان، محمد مهدی، تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه، ص ۲۲.</ref>. | *در این [[احادیث]] گهربار، ویژگی [[منتظران]]، عمل به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[دوری از گناهان]] دانسته شده است. [[جهاد]] با [[نفس]] و هواهای آن، درجه وجودی حیات معنوی و اختیاری [[مؤمنان]] را اشتداد بخشیده و یکی از لوازم تحقق [[حیات طیبه]] است. مؤمنانی که به چنین حیاتی رسیدهاند، آمادگی وصول به درجات بالاتری از این نوع حیات را دارند که در [[زمان قیام]] و [[ظهور]] امامشان به وقوع خواهد پیوست؛ حیاتی مؤمنانه، سرشار از [[عبودیت]] و همسو با [[اجرای احکام]] و [[عدالت]] الهی که [[انسانها]] را به [[قرب]] پروردگارشان میرساند؛ حیاتی آگاهانه که با قدرت [[ایمان]] و [[اراده]] اثرگذار در اعمال فرد پدید آمده است<ref>ر.ک. گرجیان، محمد مهدی، تحلیل کارآمدی انتظار در حیات طیبه، ص ۲۲.</ref>. | ||
===[[ایمان]] و [[عمل صالح]]، [[وظیفه]] دیگر [[اخلاقی]] [[منتظران]]=== | ===[[ایمان]] و [[عمل صالح]]، [[وظیفه]] دیگر [[اخلاقی]] [[منتظران]]=== | ||
*[[ایمان]] و [[ | *در [[حدیثی]] که از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است، معلوم میشود از [[وظایف]] [[زمان غیبت]]، آن است که باید [[ایمان]] داشته باشند و کارهای خیر، انجام دهند نه که دست روی دست بگذارند، و صرفا با لقلقۀ زبان بگویند، ما منتظریم که در این صورت، [[ایمان]] شخص، هیچ سودی نخواهد داشت. آن [[حضرت]]، در معنای [[آیه]] [[شریف]]: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا»<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> فرمود: «درباره [[قائم]] و یاراناش، نازل شده است»<ref>{{متن حدیث|"قَالَ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِه"}}؛ الغیبة النعمانی، ص۲۴۰، ح ۳۵.</ref>. دوران [[دولت مهدی]]، به تعبیر [[قرآن]]، دوران عباد [[صالح]] است، یعنی آنان که صالحاند، [[وارث زمین]] میشوند. آیا [[انتظار]] این دوران، بدون [[گرایش]] به [[صلاح]] و [[زمینهسازی]] برای [[شایستگی]]، درست است، یا انتظاری است کاذب؟ مگر نه این است که ما به [[انتظار]] وعدۀ «[[زمین]] را [[بندگان]] [[صالح]] به [[ارث]] میبرند» نشستهایم؟ اگر [[منتظر]] این معنا هستیم و انتظاری [[راستین]] داریم، باید نخست، در زمرۀ عباد [[صالح]] درآییم، آنگاه طالب نویدی که به آنان دادهاند، باشیم؛ زیرا که این نوید را به هرکسی ندادهاند، بلکه از آن گروهی است که اهل صلاحاند. اگر جز این باشد، آن روزگار هم، باز روزگار [[فساد]] و ناشایستگیهاست، نه [[شایستگیها]]! این است که نخست باید [[صالح]] باشیم و این است کسی که در [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] به سر میبرد، باید خود [[صالح]] باشد<ref>ر.ک. سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟.</ref>. | ||
*[[انسان]] [[منتظر]] باید [[ایمان]] و [[یقین]] قلبی داشته باشد؛ چون شخص [[منتظر]]، [[انتظار]] را وعدۀ [[الهی]] و [[عنایت خداوند]] [[متعال]] به خود میداند، پس بسان [[ایمان]] به او، به وعدۀ او نیز [[ایمان]] دارد. [[ایمان]] حاصل [[تقوا]] و جلب [[رضایت خداوند]] تبارک و تعالی است و [[انتظار]] بدون [[ایمان]] و [[تقوا]] ممکن نیست. [[انسان]] [[مؤمن]] با [[اطمینان قلبی]] به [[وعدههای الهی]] [[ایمان]] دارد و [[انتظار]] میکشد و برای تحقق [[وعدههای الهی]] میکوشد. بنابراین، [[انسان]] [[منتظر]] ابتدا باید [[مؤمن]] و باتقوا باشد. حرکت و تلاش برای تحقق [[وعدههای الهی]] نتیجۀ [[ایمان]] است و [[انسان]] با [[ایمان]] [[منتظر]] است. لذا [[آیات قرآن کریم]] شرط [[انتظار]] و تحقق وعدههایش را بر [[ایمان]] مبتنی نموده است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ}}<ref>«خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است» سوره نور، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> این [[آیات]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] را شرط انسانهای [[منتظر]] و [[منتظران ظهور]] و [[کارگزاران]] [[حکومت عدل جهانی]] دانسته است<ref>ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۴.</ref>. | |||
===الگوپذیری و [[تأسی]] به [[امام]]=== | ===الگوپذیری و [[تأسی]] به [[امام]]=== | ||
*الگوپذیری و [[تأسی]] به [[امام]]: مهمترین و مؤثرترین راه برای پرورش [[حس]] [[معنوی]]، توجه فرد به [[کمالات]] [[اخلاقی]] و [[صفات حضرت مهدی]] {{ع}} است. لذا [[شیعه]] هنگامی که با [[سیره]] و خلقوخوی [[حضرت]] آشنا میشود [[معرفت]] او به [[حضرت]] و [[الگو]] قراردادن [[حضرت]]، سبب آراستن فرد به تمام صفات [[نیک]] [[الهی]] میگردد. [[امام]] که [[پیشوا]] و [[راهبر]] [[جامعه]] است، [[انسان کامل]] است و از همه [[بدیها]] و [[رذائل اخلاقی]] دور بوده و در مقابل، همۀ [[کمالات]] [[اخلاقی]] را در عالیترین حد آن داراست. [[شیعه]] احتیاجی به این ندارد که حتما [[امام]] خویش را در مقابل خود ببیند. بلکه سعی مینماید از الگوی خود سرمشق بگیرد و تمام [[رذائل اخلاقی]] را تا حد استعداد و ظرفیت خود از جسم و روحش [[پاک]] سازد و در مسیر انتظارش همواره به [[خودسازی]] و [[آراستگی]] بپردازد<ref>ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث.</ref>. | *الگوپذیری و [[تأسی]] به [[امام]]: مهمترین و مؤثرترین راه برای پرورش [[حس]] [[معنوی]]، توجه فرد به [[کمالات]] [[اخلاقی]] و [[صفات حضرت مهدی]] {{ع}} است. لذا [[شیعه]] هنگامی که با [[سیره]] و خلقوخوی [[حضرت]] آشنا میشود [[معرفت]] او به [[حضرت]] و [[الگو]] قراردادن [[حضرت]]، سبب آراستن فرد به تمام صفات [[نیک]] [[الهی]] میگردد. [[امام]] که [[پیشوا]] و [[راهبر]] [[جامعه]] است، [[انسان کامل]] است و از همه [[بدیها]] و [[رذائل اخلاقی]] دور بوده و در مقابل، همۀ [[کمالات]] [[اخلاقی]] را در عالیترین حد آن داراست. [[شیعه]] احتیاجی به این ندارد که حتما [[امام]] خویش را در مقابل خود ببیند. بلکه سعی مینماید از الگوی خود سرمشق بگیرد و تمام [[رذائل اخلاقی]] را تا حد استعداد و ظرفیت خود از جسم و روحش [[پاک]] سازد و در مسیر انتظارش همواره به [[خودسازی]] و [[آراستگی]] بپردازد<ref>ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث.</ref>. |