وسوسه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
*{{متن قرآن|الْخَنَّاسِ}} صیغه مبالغه از "خَنَس" بمعنی [[نهان]] شدن است؛ این گونه از وسوسه گران را از آن روی خنّاس خوانده‌اند، که وسوسه را در قالبی از امور [[شایسته]] [[پنهان]] کرده [[آدمی]] را به آن دچار می‌‌نمایند. پرده سخنان دلکش، پرده [[دانش]] و دانش‌پروری، پرده سخنان عوام [[فریب]] و... در این شمار است. به این معنا، در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} اینگونه اشاره شده است: چون این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>، یکی از [[شیاطین]] که وسواس خنّاس نامیده می‌‌شد گفت: من می‌‌توانم مقابله با آن را به عهده گیرم. [[شیطان]] از او پرسید: چگونه چنین می‌کنی؟ وسواس گفت: آنان را [[وعده]] می‌‌دهم و به [[آرزو]] وا می‌‌دارم تا [[گناه]] کنند، و بعد از آنکه [[گناه]] کردند [[استغفار]] را از یاد آنان می‌‌برم. [[شیطان]] هم گفت: تو را به این کار نهادم. و او را تا [[قیامت]] مسؤول مقابله با این [[آیه شریفه]] کرد"<ref>{{متن حدیث| لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ: أَنَا لَهَا. فَقَالَ الْشَّیْطانُ: بِمَا ذَا؟ قَالَ: أَعِدُهُمْ وَ أُمَنِّيهِمْ حَتَّى يُوَاقِعُوا الْخَطِيئَةَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِيئَةَ أَنْسَيْتُهُمُ الِاسْتِغْفَارَ. فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَكَّلَهُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ الأمالی للصدوق، ص ۳۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۰۰-۳۰۱.</ref>.
*{{متن قرآن|الْخَنَّاسِ}} صیغه مبالغه از "خَنَس" بمعنی [[نهان]] شدن است؛ این گونه از وسوسه گران را از آن روی خنّاس خوانده‌اند، که وسوسه را در قالبی از امور [[شایسته]] [[پنهان]] کرده [[آدمی]] را به آن دچار می‌‌نمایند. پرده سخنان دلکش، پرده [[دانش]] و دانش‌پروری، پرده سخنان عوام [[فریب]] و... در این شمار است. به این معنا، در [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} اینگونه اشاره شده است: چون این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟- و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref>، یکی از [[شیاطین]] که وسواس خنّاس نامیده می‌‌شد گفت: من می‌‌توانم مقابله با آن را به عهده گیرم. [[شیطان]] از او پرسید: چگونه چنین می‌کنی؟ وسواس گفت: آنان را [[وعده]] می‌‌دهم و به [[آرزو]] وا می‌‌دارم تا [[گناه]] کنند، و بعد از آنکه [[گناه]] کردند [[استغفار]] را از یاد آنان می‌‌برم. [[شیطان]] هم گفت: تو را به این کار نهادم. و او را تا [[قیامت]] مسؤول مقابله با این [[آیه شریفه]] کرد"<ref>{{متن حدیث| لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ: أَنَا لَهَا. فَقَالَ الْشَّیْطانُ: بِمَا ذَا؟ قَالَ: أَعِدُهُمْ وَ أُمَنِّيهِمْ حَتَّى يُوَاقِعُوا الْخَطِيئَةَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِيئَةَ أَنْسَيْتُهُمُ الِاسْتِغْفَارَ. فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَكَّلَهُ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ الأمالی للصدوق، ص ۳۷۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۰۰-۳۰۱.</ref>.


==انواع وسواس و تردید==
#گونه عملی؛
# گونه [[علمی]].
*منظور از "وسواس عملی"، آنست که [[انسان]]، [[اعمال]] خود را به گونه‌ای انجام دهد، که از عرف [[آدمیان]] خارج بوده دیگران به دیدة تعجب به آن نگاه کنند.
*منظور از "وسواس [[علمی]]" نیز، آنست خیالات واهی [[مانع]] از رسیدن [[آدمی]] به [[یقین]] شده، او را همواره در میدان تردید [[باقی]] نگهدارد.
*هریک از این دو نوع، بدتر از دیگری بوده [[انسان]] را به مرتبه‌ای از مراتب دیوانگی دچار می‌‌سازد؛ از اینروست که می‌‌باید پیاپی از آن به دامن [[حضرت]] [[حق]] [[پناه]] برد!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۱۱.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش