پرش به محتوا

بحث:آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
:::::#در "[[کمال الدین]]" از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]] {{ع}} آمده که فرمود: هر کس از شما بر این امر در حال [[انتظار]] آن بمیرد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} بوده باشد<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴ باب ۵۵ ح ۱.</ref>.
:::::#در "[[کمال الدین]]" از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]] {{ع}} آمده که فرمود: هر کس از شما بر این امر در حال [[انتظار]] آن بمیرد، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} بوده باشد<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴ باب ۵۵ ح ۱.</ref>.
:::::#از [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} آمده که فرمود: چقدر خوب است [[صبر]] و [[انتظار فرج]]! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای - عزوجل - را که: {{متن قرآن|وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref>، {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. بنابراین بر شما [[باد]] [[صبر]]، به درستی که [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبور‌تر از شما بودند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.</ref>.
:::::#از [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} آمده که فرمود: چقدر خوب است [[صبر]] و [[انتظار فرج]]! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای - عزوجل - را که: {{متن قرآن|وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref>، {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. بنابراین بر شما [[باد]] [[صبر]]، به درستی که [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبور‌تر از شما بودند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.</ref>.
:::::#در "[[بصائر الدرجات]]" به [[سند]] خود از [[حضرت]] [[امام]] [[ابوعبدالله]] [[صادق]] {{ع}} آورده که فرمود:[[امیرمؤمنان]] {{ع}} به سوی [[صفین]] می‌رفت، تا این که از [[رود]] [[فرات]] عبور کرد و به نزدیکی کوه سرزمین [[صفین]] رسید که هنگام [[نماز]] [[مغرب]] شد، مدتی در [[اندیشه]] فرو رفت، سپس وضو گرفت و [[اذان]] گفت و چون از [[اذان]] گفتن فراغت یافت، کوه شکافته شد و سر و صورتی سپید نمودار گردید و گفت: [[سلام]] بر تو ای [[امیر المؤمنین]] و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر تو [[باد]]. خوش [[آمدی]] ای [[جانشین]] [[پیغمبران]] و پیشوای روسفیدان و عزیزترین چیزی که به [[مردم]]] رسیده! و ای نایل آمده به [[ثواب]] [[صدیقین]]! و ای [[سید]] [[اوصیا]]! [[امیر المؤمنین]] {{ع}} به او فرمود: بر تو نیز [[سلام]] [[باد]]، ای برادرم [[شمعون]]! [[جانشین]] [[عیسی بن مریم]] [[روح القدس]]، حال تو چگونه است؟ گفت: خیر است، خدای بر تو [[رحمت]] آرد. من [[منتظر]] [[حضرت]] [[روح]] [[الله]] هستم که از [[آسمان]] فرود آید، پس هیچ کس را نمی‌شناسم که در [[راه خدا]] بیشتر از تو دچار [[بلا]] گشته و فردا [ی [[قیامت]]] ثوابش فزون‌تر و مقامش [[برتر]] از تو باشد...<ref>بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.</ref>. می‌گویم: جهت [[شاهد]] آوردن این [[حدیث]]، آن است که دلالت دارد بر [[منتظر]] بودن جناب [[شمعون]] نسبت به این [[ظهور]] [[مبارک]] و با میمنت. و البته شباهت یافتن به [[اولیای خدا]] و [[پیروی]] کردن از ایشان چیزی است که نزد [[خداوند]] - عزوجل - [[پسندیده]] است، اضافه بر سایر آنچه در [[فضیلت انتظار]] رسیده است»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۷۴-۷۵.</ref>.
:::::#در "[[بصائر الدرجات]]" به [[سند]] خود از [[حضرت]] [[امام]] [[ابوعبدالله]] [[صادق]] {{ع}} آورده که فرمود:[[امیرمؤمنان]] {{ع}} به سوی [[صفین]] می‌رفت، تا این که از [[رود]] [[فرات]] عبور کرد و به نزدیکی کوه سرزمین [[صفین]] رسید که هنگام [[نماز]] [[مغرب]] شد، مدتی در [[اندیشه]] فرو رفت، سپس وضو گرفت و [[اذان]] گفت و چون از [[اذان]] گفتن فراغت یافت، کوه شکافته شد و سر و صورتی سپید نمودار گردید و گفت: [[سلام]] بر تو ای [[امیر المؤمنین]] و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر تو [[باد]]. خوش [[آمدی]] ای [[جانشین]] [[پیغمبران]] و پیشوای روسفیدان و عزیزترین چیزی که به [[مردم]]] رسیده! و ای نایل آمده به [[ثواب]] [[صدیقین]]! و ای [[سید]] [[اوصیا]]! [[امیر المؤمنین]] {{ع}} به او فرمود: بر تو نیز [[سلام]] [[باد]]، ای برادرم [[شمعون]]! [[جانشین]] [[عیسی بن مریم]] [[روح القدس]]، حال تو چگونه است؟ گفت: خیر است، خدای بر تو [[رحمت]] آرد. من [[منتظر]] [[حضرت]] [[روح]] [[الله]] هستم که از [[آسمان]] فرود آید، پس هیچ کس را نمی‌شناسم که در [[راه خدا]] بیشتر از تو دچار [[بلا]] گشته و فردا [ی [[قیامت]]] ثوابش فزون‌تر و مقامش [[برتر]] از تو باشد...<ref>بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.</ref>. می‌گویم: جهت [[شاهد]] آوردن این [[حدیث]]، آن است که دلالت دارد بر [[منتظر]] بودن جناب [[شمعون]] نسبت به این [[ظهور]] [[مبارک]] و با میمنت. و البته شباهت یافتن به [[اولیای خدا]] و [[پیروی]] کردن از ایشان چیزی است که نزد [[خداوند]] - عزوجل - [[پسندیده]] است، اضافه بر سایر آنچه در [[فضیلت انتظار]] رسیده است<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۷۴-۷۵.</ref>.
::::::و از آنچه بر [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌کند، روایتی است که [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[کمال الدین]]" به [[سند]] خود، از [[عبد العظیم حسنی]] آورده که گفت: بر سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{عم}} وارد شدم و می‌خواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن [[حضرت]] آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[[امام]]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.</ref>.
::::::و در همان کتاب به دو [[سند صحیح]]، از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}} آمده که فرمود: نزدیک‌ترین حالات [[بندگان]] نزد خدای - عزوجل - و خشنود‌ترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت]] خدای را نیابند و برای آنها [[آشکار]] نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که [[حجت‌ها]] و [[بینات]] [[الهی]] [[باطل]] نشده، پس در آن هنگام هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند که شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان [[آشکار]] نگردد، البته [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمی‌شوند و اگر می‌دانست که آنها در [[شک]] می‌افتند، یک چشم برهم زدن [[حجت]] خود را از آنان [[نهان]] نمی‌ساخت و این جز زیر سر اشرار [[مردم]] نخواهد بود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۹۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش