مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۷۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[نجمالدین طبسی]]]] | [[پرونده:7474646.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[نجمالدین طبسی]]]] | ||
::::::آیتالله [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]»'' در اينباره گفته است: | ::::::آیتالله [[نجمالدین طبسی]] در کتاب ''«[[سفیانی (کتاب)|سفیانی]]»'' در اينباره گفته است: | ||
::::::«[[مرحوم مجلسی]] در لوامع<ref>این کتاب همان اللوامع القدسیه است که آقا بزرگ تهرانی در دو جای الذریعه اشاره دارد. در یکجا فقط اشاره دارد به لوامع و توضیح نمیدهد؛ اما در لوامع القدسیه توضیح میدهد و میگوید: این شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه است که شامل کتاب طهارت و کتاب صلاة، زکات، حج و زیارات تا آخر ابواب حقوق و فروض الجوارح میباشد و در سه جلد از چاپ خارج شده (فرغ منها ۱۰۶۶ ه -) میفرماید تا اینجا نصف مَن لا یحضر را شرح دادهاند. بعد فرمودند: ربع جلد سوم (از کتاب قضا تا آخر کبائر) را برای شاه عباس الموسوی الصفوی شرح دادند (بعد عرضه الشرح العربی علیه) که همان روضة المتقین است که بر شاه عباس صفوی عرضه میکنند و ایشان خیلی خوشش میآید و به علامه پیشنهاد میکند که شرح فارسی بر آن بنویسید تا دیگران هم استفاده کنند. در سال (۱۰۶۶). بیست سال بعد، لوامع را مینویسند (شرح فارسی من لا یحضر) و صاحبقرانی لقب شاه عباساست.</ref> و روضه المتقین ذیل [[روایات]] [[سفیانی]] بیاناتی دارند. در مورد جیش الخسف، محل [[خسف]] و فاصله آن تا [[مدینه]]: {{ | ::::::«[[مرحوم مجلسی]] در لوامع<ref>این کتاب همان اللوامع القدسیه است که آقا بزرگ تهرانی در دو جای الذریعه اشاره دارد. در یکجا فقط اشاره دارد به لوامع و توضیح نمیدهد؛ اما در لوامع القدسیه توضیح میدهد و میگوید: این شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه است که شامل کتاب طهارت و کتاب صلاة، زکات، حج و زیارات تا آخر ابواب حقوق و فروض الجوارح میباشد و در سه جلد از چاپ خارج شده (فرغ منها ۱۰۶۶ ه -) میفرماید تا اینجا نصف مَن لا یحضر را شرح دادهاند. بعد فرمودند: ربع جلد سوم (از کتاب قضا تا آخر کبائر) را برای شاه عباس الموسوی الصفوی شرح دادند (بعد عرضه الشرح العربی علیه) که همان روضة المتقین است که بر شاه عباس صفوی عرضه میکنند و ایشان خیلی خوشش میآید و به علامه پیشنهاد میکند که شرح فارسی بر آن بنویسید تا دیگران هم استفاده کنند. در سال (۱۰۶۶). بیست سال بعد، لوامع را مینویسند (شرح فارسی من لا یحضر) و صاحبقرانی لقب شاه عباساست.</ref> و روضه المتقین ذیل [[روایات]] [[سفیانی]] بیاناتی دارند. در مورد جیش الخسف، محل [[خسف]] و فاصله آن تا [[مدینه]]: {{متن حدیث|يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ}}؛ چه کسانیاند و از [[روایات]] چه استفاده میشود؟ [[مرحوم مجلسی]] اول در لوامع<ref>اللوامع القدسیه، ج ۳، ص ۲۸۵.</ref> بیان مفصلی دارند که در [[حدیث صحیح]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: «در سه موضع [[نماز خواندن]] مکروه است...»<ref>کافی، ج ۳، ص ۳۹۰.</ref>، یکی [[سرزمین بیداء]] است. [[بیداء]] را ذات الجیش هم میگویند که [[لشکر سفیانی]] همانجا به [[زمین]] فرو میروند؛ اما این [[خسف]] چه موقع است؟ آیا در زمان [[ظهور امام زمان]] است (که در اینصورت جیش الخسف از علامات [[ظهور]] نمیشود) یا قبل [[ظهور]] است؟ | ||
::::::[[علامه]] میگوید: در آنجا ([[بیداء]]) این لشکر به [[زمین]] فرو میرود و این، در [[زمان ظهور]] حضرت [[صاحب الامر]] است. این یک بیان که روایتش نیز صحیح است. باز میفرماید: بر اساس برخی [[روایات]]، [[خسف]] قبل از [[ظهور]] حضرت است<ref>باید متعرض این مبحث هم بشویم که خسف از علامات حتمیست یا نه. اگر حتمی است کجاست و چطور مقارنت دارد با ظهورکه در این صورت از علامات نیست.</ref>. سپس میفرماید: در این [[بیداء]] (محل [[خسف]]) [[نماز]] مکروه است و ده روز قبل از [[ظهور]] آن حضرت [[دجال]] [[ظهور]] میکند. پس، طبق این بیان [[دجال]] میشود از علامات [[ظهور]] و اکثر لشکر او از [[یهود]] خواهند بود. حضرت [[صاحب الامر]] که در [[مکه]] [[ظهور]] میفرماید، ابتدا جمعی با آن حضرت [[بیعت]] خواهند کرد (۳۱۳ نفر از [[اولیاء]] الله که از خاص الخواص هستند) اینها پیشقدم هستند و با آن حضرت [[بیعت]] میکنند. قوام [[دنیا]]، بلکه عالَم به اینهاست (نه [[زمین]]، بلکه کل عالَم). دقت کنید: [[دجّال]]، ده روز قبل از [[ظهور]] [[امام]]، [[ظهور]] میکند<ref>طبق بیان مرحوم مجلسی اول.</ref> و [[امام زمان]] را [[هدف]] قرار میدهد و به سمت [[مکه]] میآید؛ ایشان بیاناتی دارد که در نگاه ابتدایی برخلاف روایاتی است که در ذهنمان بوده است. | ::::::[[علامه]] میگوید: در آنجا ([[بیداء]]) این لشکر به [[زمین]] فرو میرود و این، در [[زمان ظهور]] حضرت [[صاحب الامر]] است. این یک بیان که روایتش نیز صحیح است. باز میفرماید: بر اساس برخی [[روایات]]، [[خسف]] قبل از [[ظهور]] حضرت است<ref>باید متعرض این مبحث هم بشویم که خسف از علامات حتمیست یا نه. اگر حتمی است کجاست و چطور مقارنت دارد با ظهورکه در این صورت از علامات نیست.</ref>. سپس میفرماید: در این [[بیداء]] (محل [[خسف]]) [[نماز]] مکروه است و ده روز قبل از [[ظهور]] آن حضرت [[دجال]] [[ظهور]] میکند. پس، طبق این بیان [[دجال]] میشود از علامات [[ظهور]] و اکثر لشکر او از [[یهود]] خواهند بود. حضرت [[صاحب الامر]] که در [[مکه]] [[ظهور]] میفرماید، ابتدا جمعی با آن حضرت [[بیعت]] خواهند کرد (۳۱۳ نفر از [[اولیاء]] الله که از خاص الخواص هستند) اینها پیشقدم هستند و با آن حضرت [[بیعت]] میکنند. قوام [[دنیا]]، بلکه عالَم به اینهاست (نه [[زمین]]، بلکه کل عالَم). دقت کنید: [[دجّال]]، ده روز قبل از [[ظهور]] [[امام]]، [[ظهور]] میکند<ref>طبق بیان مرحوم مجلسی اول.</ref> و [[امام زمان]] را [[هدف]] قرار میدهد و به سمت [[مکه]] میآید؛ ایشان بیاناتی دارد که در نگاه ابتدایی برخلاف روایاتی است که در ذهنمان بوده است. | ||
::::::ایشان میفرماید: [[دجال]] قصد [[مکه]] میکند و [[حضرت عیسی]] از [[آسمان]] فرود میآید. (در روز [[خروج]] آن حضرت) [[امام]]، به [[حضرت عیسی]] [[تکلیف]] میکند که پیش بایست تا به تو [[اقتدا]] کنم! [[حضرت عیسی]] میگوید: «من [[امت]] جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید!» پس حضرت پیش میایستد و [[حضرت عیسی]] [[نماز]] [[جمعه]] را به [[امام]] در [[مکه]]، در [[مسجدالحرام]] [[اقتدا]] میکند و [[اهل مکه]] همه با [[امام]] [[بیعت]] میکنند (جمعی با میل و جمعی به کراهت) بعد متوجه [[مدینه]] مشرفه میشود که در این حال، [[دجال]] در نزدیکی [[مدینه منوره]] به [[امام]] میرسد و در همان ذات الجیش، [[دجال]] دعوی [[الوهیت]] میکند. حضرت [[صاحب الامر]] [[حضرت عیسی]] را که پیشقراول لشکر آن حضرتاست به [[دعوت]] نزد [[دجال]] میفرستد و او را به [[اسلام]] میخواند؛ امّا [[دجال]] قبول نمیکند؛ لذا حضرت او را به قتل میرساند<ref>بحثی نیست که دجال به دست حضرت عیسی {{ع}}، به امر امام زمان کشته میشود.</ref> و [[زمین]] [[بیداء]] که دو فرسخ است (که قبلاً [[لشکر سفیانی]] را فرو برده است) [[دجال]]<ref>مرکب دجال در جای دیگر ندیدم؛ مگر در کلمات مرحوم مجلسی اول.</ref> و مرکب و لشکرش را فرو میبرد. | ::::::ایشان میفرماید: [[دجال]] قصد [[مکه]] میکند و [[حضرت عیسی]] از [[آسمان]] فرود میآید. (در روز [[خروج]] آن حضرت) [[امام]]، به [[حضرت عیسی]] [[تکلیف]] میکند که پیش بایست تا به تو [[اقتدا]] کنم! [[حضرت عیسی]] میگوید: «من [[امت]] جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید!» پس حضرت پیش میایستد و [[حضرت عیسی]] [[نماز]] [[جمعه]] را به [[امام]] در [[مکه]]، در [[مسجدالحرام]] [[اقتدا]] میکند و [[اهل مکه]] همه با [[امام]] [[بیعت]] میکنند (جمعی با میل و جمعی به کراهت) بعد متوجه [[مدینه]] مشرفه میشود که در این حال، [[دجال]] در نزدیکی [[مدینه منوره]] به [[امام]] میرسد و در همان ذات الجیش، [[دجال]] دعوی [[الوهیت]] میکند. حضرت [[صاحب الامر]] [[حضرت عیسی]] را که پیشقراول لشکر آن حضرتاست به [[دعوت]] نزد [[دجال]] میفرستد و او را به [[اسلام]] میخواند؛ امّا [[دجال]] قبول نمیکند؛ لذا حضرت او را به قتل میرساند<ref>بحثی نیست که دجال به دست حضرت عیسی {{ع}}، به امر امام زمان کشته میشود.</ref> و [[زمین]] [[بیداء]] که دو فرسخ است (که قبلاً [[لشکر سفیانی]] را فرو برده است) [[دجال]]<ref>مرکب دجال در جای دیگر ندیدم؛ مگر در کلمات مرحوم مجلسی اول.</ref> و مرکب و لشکرش را فرو میبرد. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«در باره چگونگی [[خسف به بیداء]] سخن روشنی در [[روایات]] نیامده و تنها به فرو رفتن [[سپاهیان]] [[سفیانی]] در این [[زمین]] اشاره شده است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[سفیانی]] گروهی را به [[مدینه]] روانه میکند و [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از آنجا به [[مکه]] رخت برمی بندد. خبر به [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] میرسد که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سوی [[مکه]] بیرون رفته است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند؛ ولی او را نمییابد تا اینکه [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، با حالت [[ترس]] و نگرانی بدان [[سنت]] که [[موسی بن عمران]] داشت، داخل [[مکه]] شود. [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] در صحرا فرود میآید. منادی از [[آسمان]] ندا میکند: ای دشت! آن [[قوم]] را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچ یک از آنان [[نجات]] نمییابد، مگر سه نفر..."<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.</ref>. | :::::*«در باره چگونگی [[خسف به بیداء]] سخن روشنی در [[روایات]] نیامده و تنها به فرو رفتن [[سپاهیان]] [[سفیانی]] در این [[زمین]] اشاره شده است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[سفیانی]] گروهی را به [[مدینه]] روانه میکند و [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} از آنجا به [[مکه]] رخت برمی بندد. خبر به [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] میرسد که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سوی [[مکه]] بیرون رفته است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند؛ ولی او را نمییابد تا اینکه [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}، با حالت [[ترس]] و نگرانی بدان [[سنت]] که [[موسی بن عمران]] داشت، داخل [[مکه]] شود. [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] در صحرا فرود میآید. منادی از [[آسمان]] ندا میکند: ای دشت! آن [[قوم]] را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچ یک از آنان [[نجات]] نمییابد، مگر سه نفر..."<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.</ref>. | ||
:::::بعضی از [[روایات]] از تأخر این اتفاق بر [[ظهور]] سخن گفته و در برخی دیگر این اتفاق پس از [[بیعت]] [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ذکر]] شده است. مصنف عبدالرزاق<ref>{{ | :::::بعضی از [[روایات]] از تأخر این اتفاق بر [[ظهور]] سخن گفته و در برخی دیگر این اتفاق پس از [[بیعت]] [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ذکر]] شده است. مصنف عبدالرزاق<ref>{{متن حدیث|فیبایعونه بین الرکن و المقام فیبعث الیه جیش من الشام حتی اذا کانوا بالبیداء خسف بهم ...}}؛ عبدالرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۳۷۱، ح۲۰۷۶۹.</ref>، مصنف ابن ابی شیبه<ref>{{متن حدیث|یبایع لرجل بین الرکن و المقام ... فیغزوهم جیش من اهل الشام حتی اذا کانوا بالبیداء یخسف بهم ...}}؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۱۵، ص۴۵، ح۹۰۷۰.</ref>، مسند [[احمد]]<ref>{{متن حدیث|فیبایعونه بین الرکن و المقام فیبعث الیهم جیش من الشام فیخسف بهم البیداء ...}}؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۶، ص۳۱۶.</ref> و برخی منابع دیگر، به طور روشن به این رخداد اشاره کردهاند»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۰ - ۱۳۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛}} | {{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛}} |