پرش به محتوا

شجاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۹
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[شجاعت]]، کلمه‌ای [[عربی]]، برگرفته از واژه شجع یشجع و به معنای [[استواری]] و پابرجا بودن [[قلب]] در زمان بروز [[سختی‌ها]] و مشکلات است<ref>ابن‌منظور ، لسان العرب، ج ۸، ص ۱۷۲؛ الجوهری، الصحاح، ج ۳، ص ۱۲۳۵ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۱، ص۲۳۴.</ref>. این صفت که از [[فضایل]] مهم انسانی است، در شکل کامل خود، در وجود نازنین [[رسول خدا]]{{صل}} رخ نموده بود؛ به گونه‌ای که [[نبی اکرم]]{{صل}} در همه جلوه‌ها و گونه‌های آن، کامل و بی‌همتا بود؛ آن‌گونه که اگر می‌بایست سخن حقّی گفته شود، آن [[حضرت]]، بی‌پروا و به صراحت از آن سخن را می‌گفت و اگر صحنه نبردی بود، پیشتاز همه صف‌ها بود و اگر به فریادرسی [[نیاز]] بود، او در فریادرسی بر همگان پیشی می‌گرفت. ایشان در همه [[جبهه‌ها]] و در هر حال، [[رادمردی]] [[دلاور]] بود<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۵۰.</ref>.  
*[[شجاعت]]، کلمه‌ای [[عربی]]، برگرفته از واژه شجع یشجع و به معنای [[استواری]] و پابرجا بودن [[قلب]] در زمان بروز [[سختی‌ها]] و مشکلات است<ref>ابن‌منظور ، لسان العرب، ج ۸، ص ۱۷۲؛ الجوهری، الصحاح، ج ۳، ص ۱۲۳۵ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۱، ص۲۳۴.</ref>. این صفت که از [[فضایل]] مهم انسانی است، در شکل کامل خود، در وجود نازنین [[رسول خدا]]{{صل}} رخ نموده بود؛ به گونه‌ای که [[نبی اکرم]]{{صل}} در همه جلوه‌ها و گونه‌های آن، کامل و بی‌همتا بود؛ آن‌گونه که اگر می‌بایست سخن حقّی گفته شود، آن [[حضرت]]، بی‌پروا و به صراحت از آن سخن را می‌گفت و اگر صحنه نبردی بود، پیشتاز همه صف‌ها بود و اگر به فریادرسی [[نیاز]] بود، او در فریادرسی بر همگان پیشی می‌گرفت. ایشان در همه [[جبهه‌ها]] و در هر حال، [[رادمردی]] [[دلاور]] بود<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۵۰.</ref>.  
*[[شجاعت]] از خوی‌های [[نیک]] انسانی است. [[شجاعت]] [[آدمی]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامی‌دارد. در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] می‌توان هنگام عمل، بر [[ترس]] پیروز شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]]{{ع}} بر این دو مفهوم [[شجاعت]] تأکید می‌کند و می‌فرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سخت‌تر از ترسی است که احساس می‌کنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶</ref>. در [[کلامی]] دیگر، [[صبر]] بهنگام را [[شجاعت]] توصیف می‌کند و می‌فرماید:[[صبر]]، [[شجاعت]] است...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[شجاعت]] از خوی‌های [[نیک]] انسانی است. [[شجاعت]] [[آدمی]] را به [[اقدام]] و [[ایستادگی]] [[شایسته]] وامی‌دارد. در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] می‌توان هنگام عمل، بر [[ترس]] پیروز شد و [[اقدام]] کرد و در موقع [[ضرورت]] نیز دست از [[اقدام]] برداشت و [[صبر]] کرد. [[امام علی]]{{ع}} بر این دو مفهوم [[شجاعت]] تأکید می‌کند و می‌فرماید: اگر از چیزی ترسیدی [[دل]] به دریا بزن و در آن وارد شو، که این همه دودلی سخت‌تر از ترسی است که احساس می‌کنی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۶: {{متن حدیث|"إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنه"}}</ref>. در [[کلامی]] دیگر، [[صبر]] بهنگام را [[شجاعت]] توصیف می‌کند و می‌فرماید:[[صبر]]، [[شجاعت]] است...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳: {{متن حدیث|"وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ..."}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[انسان]] [[شجاع]] در هر مرحله‌ای از مراحل [[زندگی]] هنگامی‌که باید [[اقدام]] کند، دست به کار می‌شود و هنگامی که باید بازایستد شجاعانه از [[اقدام]] بی‌موقع سرباز می‌زند و با [[شکیبایی]] خویش بر [[جهل]] و [[نادانی]] [[غلبه]] می‌کند. [[شجاعت]] بر مبنای تعریفی که گفته شد، معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]. [[امام علی]]{{ع}} در بیان [[ارزش]] [[انسان]]، صفت [[شجاعت]] را موجب دوری [[انسان]] از ننگ بدنامی برشمرده و فرموده است: [[ارزش]] مرد اندازه [[همت]] اوست و [[صدق]] او به مقدار جوان‌مردی‌اش و [[دلیری]] ([[شجاعت]]) او به [[میزان]] ننگی –که از بدنامی- دارد و [[پارسایی]] او به مقدار غیرتی که آرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷، م: شهیدی</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[انسان]] [[شجاع]] در هر مرحله‌ای از مراحل [[زندگی]] هنگامی‌که باید [[اقدام]] کند، دست به کار می‌شود و هنگامی که باید بازایستد شجاعانه از [[اقدام]] بی‌موقع سرباز می‌زند و با [[شکیبایی]] خویش بر [[جهل]] و [[نادانی]] [[غلبه]] می‌کند. [[شجاعت]] بر مبنای تعریفی که گفته شد، معیاری است برای مشخص شدن [[ارزش]] [[انسان]]. [[امام علی]]{{ع}} در بیان [[ارزش]] [[انسان]]، صفت [[شجاعت]] را موجب دوری [[انسان]] از ننگ بدنامی برشمرده و فرموده است: [[ارزش]] مرد اندازه [[همت]] اوست و [[صدق]] او به مقدار جوان‌مردی‌اش و [[دلیری]] ([[شجاعت]]) او به [[میزان]] ننگی –که از بدنامی- دارد و [[پارسایی]] او به مقدار غیرتی که آرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷، م: شهیدی: {{متن حدیث|"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ، وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} خود، نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ [[جنگاوری]] را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزه‌ای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمی‌داشت، همان‌گونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آرمید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگ‌ترین خطر قرارداد. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بی‌مورد پرهیز می‌کرد، به‌خاطر مصلحتی بزرگ‌تر، از [[حق]] خویش گذشت و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد. از این‌رو [[شجاعت]] را مایه زینت [[انسان]] و کمالی [[آشکار]] برای [[آدمی]] برمی‌شمرد. [[امام]]{{ع}} به [[انسان‌ها]] می‌آموزد که همواره باید در مسیر [[زندگی]]، شجاعانه گام برداشت، آنجا که [[یقین]] به امری حاصل شد، شجاعانه [[اقدام]] کرد و آنجا که [[آدمی]] گرفتار [[شک]] و [[شبهه]] شد، باید شجاعانه از [[اقدام]] به آن کار دست کشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} خود، نمونه و الگوی کاملی از [[انسان]] [[شجاع]] است. هنگام [[اقدام]] و [[نبرد]]، هیچ [[جنگاوری]] را یارای [[استقامت]] در برابر شمشیرش نبود و هیچ انگیزه‌ای او را از [[اقدام]] و کوشش بازنمی‌داشت، همان‌گونه که شب [[هجرت]] در بستر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آرمید و [[جان]] خویش را در معرض بزرگ‌ترین خطر قرارداد. امّا آنجا که باید از [[اقدام]] بی‌مورد پرهیز می‌کرد، به‌خاطر مصلحتی بزرگ‌تر، از [[حق]] خویش گذشت و در برابر جریان [[سقیفه]] و برخی جریانات دیگر که در [[تاریخ]] [[روایت]] شده است، [[سکوت]] کرد. از این‌رو [[شجاعت]] را مایه زینت [[انسان]] و کمالی [[آشکار]] برای [[آدمی]] برمی‌شمرد. [[امام]]{{ع}} به [[انسان‌ها]] می‌آموزد که همواره باید در مسیر [[زندگی]]، شجاعانه گام برداشت، آنجا که [[یقین]] به امری حاصل شد، شجاعانه [[اقدام]] کرد و آنجا که [[آدمی]] گرفتار [[شک]] و [[شبهه]] شد، باید شجاعانه از [[اقدام]] به آن کار دست کشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|"فَإِنْ أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُكَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْيُكَ فَاجْتَمَعَ وَ كَانَ هَمُّكَ فِي ذَلِكَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَكَ وَ إِنْ [أَنْتَ] لَمْ يَجْتَمِعْ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِكَ وَ فَرَاغِ نَظَرِكَ وَ فِكْرِكَ فَاعْلَمْ أَنَّكَ إِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَ لَيْسَ طَالِبُ الدِّينِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ وَ الْإِمْسَاكُ عَنْ ذَلِكَ أَمْثَل"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 484.</ref>.
*[[فضیلت]] [[شجاعت]] نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد به‌شمار می‌رفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] می‌ستاید که به‌هنگام شتاب کندی نمی‌کند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را [[شجاعت]] برمی‌شمرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴</ref>.[[فضیلت]] [[شجاعت]] خوی‌های انسانی را فعال می‌کند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و [[پستی]] نمی‌دهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] می‌کند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] می‌تواند [[صادق]] و راست‌گو باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 485.</ref>.
*[[فضیلت]] [[شجاعت]] نزد [[امام]] از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکی از معیارهای اصلی او در [[گزینش]] افراد به‌شمار می‌رفت. [[امام]] در معرفی [[مالک اشتر]] به [[مردم مصر]]، او را به این [[خصلت]] می‌ستاید که به‌هنگام شتاب کندی نمی‌کند و هنگام درنگ شتاب نخواهد کرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۷: {{متن حدیث|"وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ، وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ"}}</ref>. هم چنین یکی از معیارهای [[انتخاب]] [[کارگزاران]] و عوامل [[حکومت]] را [[شجاعت]] برمی‌شمرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳ و خطبه ۱۲۴: {{متن حدیث|"وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاْمُورِ"}}</ref>.[[فضیلت]] [[شجاعت]] خوی‌های انسانی را فعال می‌کند. برای نمونه فرد [[شجاع]] غیرتمند است و در [[زندگی]] خود تن به ننگ و [[پستی]] نمی‌دهد. او در راه [[خداوند]] [[جهاد]] می‌کند. [[آدمی]] در سایه [[فضیلت]] [[شجاعت]] می‌تواند [[صادق]] و راست‌گو باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 485.</ref>.


==[[شجاعت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]]==
==[[شجاعت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]]==
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش