|
|
خط ۱۶: |
خط ۱۶: |
| *اما از جنبه [[توحید عملی]]: هر نوع توجه [[معنوی]] به غیر [[خداوند]] به نحوی که توجهکننده بخواهد نوعی [[رابطه قلبی]] و [[معنوی]] میان خود و طرف مقابل برقرار کند و او را بخواند و متوجه خود سازد، به او [[توسل]] جوید و از او [[اجابت]] بخواهد؛ همه اینها شرک و [[پرستش]] غیر خداست؛ چون [[عبادت]] جز اینها چیزی نیست و [[عبادت]] غیر [[خدا]] به [[حکم عقل]] و [[ضرورت]] [[شرع]] جایز نیست و مستلزم [[خروج]] از [[اسلام]] است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۵.</ref>. | | *اما از جنبه [[توحید عملی]]: هر نوع توجه [[معنوی]] به غیر [[خداوند]] به نحوی که توجهکننده بخواهد نوعی [[رابطه قلبی]] و [[معنوی]] میان خود و طرف مقابل برقرار کند و او را بخواند و متوجه خود سازد، به او [[توسل]] جوید و از او [[اجابت]] بخواهد؛ همه اینها شرک و [[پرستش]] غیر خداست؛ چون [[عبادت]] جز اینها چیزی نیست و [[عبادت]] غیر [[خدا]] به [[حکم عقل]] و [[ضرورت]] [[شرع]] جایز نیست و مستلزم [[خروج]] از [[اسلام]] است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۵.</ref>. |
|
| |
|
| ==[[مراتب شرک|مراتب]] و [[درجات شرک]]== | | ==[[مراتب شرک]]== |
| #شرک ذاتی: [[اعتقاد]] به چند مبدئی، "شرک ذاتی" است و نقطه مقابل "[[توحید ذاتی]]" است. [[قرآن]] آنجا که [[اقامه برهان]] میکند ([[برهان]] تمانع) و میگوید: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref>. در برابر این گروه [[اقامه برهان]] میکنند . این گونه [[اعتقاد]] سبب [[خروج]] از چرگه اهل [[توحید]] و [[خروج]] از [[حوزه]] [[اسلام]] است. [[اسلام]] شرک ذاتی را در هر شکل و هر صورت به کلی طرد میکند. شرک ذاتی، مانند بعضی که به ثنویت یا [[تثلیث]] یا چند اصل قدیم ازلی مستقل از یکدیگر قائل بودهاند، [[جهان]] را چند پایه و چند قطبی و چند کانونی میدانستهاند.
| |
| #شرک صفاتی: شرک صفاتی، یعنی عدم [[وحدت]] صفات با ذاتی. به [[علت]] دقیق بودن مسئله شرک صفاتی، این مسئله در میان [[عامه]] [[مردم]] هرگز مطرح نمیشود. برخی [[اندیشمندان]] که در این گونه مسائل میاندیشند، اما صلاحیت و تعمق کافی ندارند به شرک در [[صفات ]][[مبتلا]] میشوند. [[اشاعره]] از [[متکلمین]] [[اسلامی]] دچار این نوع شرک شدهاند. این نوع شرک، شرک خفی است و موجب [[خروج]] از [[حوزه]] [[اسلام]] نیست.
| |
| #شرک در [[خالقیت]]: یعنی برخی مخلوقات [[خدا]] را با او در [[خالقیت]] شریک دانستن. مثلاً اگر گفته شود: [[خداوند]] [[مسئول]] [[خلقت]] [[شرور]] نیست بلکه آفریده بعضی از مخلوقات است؛ شرک در [[خالقیت]] صورت گرفته است. این گونه شرک که شرک در [[خالقیت]] و فاعلیت است، نقطه مقابل [[توحید افعالی]] است. [[اسلام]] این گونه شرک را نیز غیر قابل [[گذشت]] میداند. البته شرک در [[خالقیت]] به نوبه خود دارای مراتبی است که بعضی از آن مراتب، شرک خفی است نه شرک جلی، و موجب [[خروج]] کلی از جرگه اهل [[توحید]] و [[حوزه]] [[اسلام]] نیست.
| |
| #شرک در [[پرستش]]: نقطه مقابل [[توحید در عبادت]] است. شرک در [[پرستش]]، شرک عملی و از نوع بودن و شدن دروغین است. برخی در مرحله [[پرستش]]، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا [[ستاره]] یا [[خورشید]] یا درخت یا دریا را میپرستیدهاند. این نوع از شرک فراوان بوده، هنوز هم در گوشه و کنار [[جهان]] یافت میشود<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۰۱ - ۲۰۰؛ همو، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۷۵ - ۷۴ و ۶۸ - ۶۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۶.</ref>.
| |
| *در [[باور]] بتپرستان، [[بت]] "تمثال "هایی از ارباب و خدایانند، نه اینکه خود این [[بتها]] [[خدا]] باشند. البته عوام آنها چهبسا میان [[بتها]] و ارباب فرق نگذاشته، خود [[بتها]] را [[پرستش]] کنند<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۳۵۶.</ref>.
| |
| *نقطه مقابل شرک در [[پرستش]]، [[توحید عبادی]] است. به اصطلاح "[[توحید عبادی]]" [[رجوع]] شود<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۷.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |