پرش به محتوا

بحث:نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶: خط ۱۶:
==[[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]]==
==[[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]]==
*[[ایمان]] به "[[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]]" و "[[امامت]] [[مستضعفان]] [[مؤمن]]" و اینکه "[[عاقبت]] از آن [[متقین]]" است، به [[صالحان]] و [[تقواپیشگان]]، [[ثبات]] و [[قدرت]] بیشتری بخشیده و در میدان [[نبرد]]، آنان را [[ثابت قدم]] خواهد کرد؛ همچنین [[قدرت]] رویارویی با مشکلات و [[مبارزه]] با گردنکشان را در سخت‌ترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین [[ایمان]] و [[اعتقادی]]، از [[شکست]] و [[فروپاشی]] آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه  از یک طرف [[قانون]] "[[وراثت]]" و از دیگر سو [[قانون]] "[[انتظار]]"، حرکت [[توحیدی]] را احاطه کرده است، باید با این دو [[فرهنگ]] [[قرآنی]] آشنا شویم<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>.
*[[ایمان]] به "[[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]]" و "[[امامت]] [[مستضعفان]] [[مؤمن]]" و اینکه "[[عاقبت]] از آن [[متقین]]" است، به [[صالحان]] و [[تقواپیشگان]]، [[ثبات]] و [[قدرت]] بیشتری بخشیده و در میدان [[نبرد]]، آنان را [[ثابت قدم]] خواهد کرد؛ همچنین [[قدرت]] رویارویی با مشکلات و [[مبارزه]] با گردنکشان را در سخت‌ترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین [[ایمان]] و [[اعتقادی]]، از [[شکست]] و [[فروپاشی]] آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه  از یک طرف [[قانون]] "[[وراثت]]" و از دیگر سو [[قانون]] "[[انتظار]]"، حرکت [[توحیدی]] را احاطه کرده است، باید با این دو [[فرهنگ]] [[قرآنی]] آشنا شویم<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>.
[[قرآن کریم]] بر این [[حقیقت]] ـ [[عاقبت]] از آن تقواپیشگان‌ است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> ـ تأکید می‌ورزد و به [[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]] و شایستگان [[اقرار]] می‌کند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. به سبب اهمیت این [[حقیقت]] و بایستگی تأکید بر آن و بنای اندیشۀ [[اسلامی]] بر آن، [[خدای متعال]] آن را در "ذکر" و "[[زبور]]"، یادآوری کرده است. [[خداوند]] [[امامت]] [[مستضعفان]] و [[سرپرستی]] آنان را در سیر [[تمدن]] انسانی، تثبیت فرموده و این وعدۀ [[پروردگار]] و ارادۀ حتمی اوست که پس از فراخواندنشان به [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، درخواستشان را پذیرفت؛ چنانکه فرمود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۵ و ۶</ref>. این دو [[آیه]]، اگرچه در مسألۀ داستان [[موسی]]{{ع}} و [[فرعون]] و [[هامان]] وارد شده است؛ اما ارادۀ [[الهی]] در [[باب ]][[مستضعفان]] [[محروم]]، مطلق است و به چیزی جز [[استجابت]] امری که [[خدای تعالی]]، [[مؤمنان]] را به سوی آن [[دعوت]] کرده، [[مقید]] نشده است. وعدۀ [[الهی]] بر [[امامت]] [[مستضعفان]] در [[زمین]]، به [[مؤمنان]] [[مستضعف]] نیرو، [[اطمینان]]، [[آرامش]]، [[استقامت]] و [[شکیبایی]] بر مشکلات [[مبارزه]] و در [[ناراحتی‌ها]] نیروی‌ [[مقاومت]] بخشیده و در میدان [[نبرد]] [[ثابت قدم]] می‌دارد. [[انتظار حقیقی]] برای [[نجات]]، [[امید]] را در روحیۀ دلاوران عرصه‌های [[نبرد]]، برمی‌انگیزد؛ [چنان‌که‌] در رویارویی با [[فرعون]] و [[هامان]]، [[موسی بن عمران]]{{ع}} [[قوم]] خود را با وعدۀ [[الهی]] و [[انتظار فرج]] و [[کمک]] از سوی خدای بلند مرتبه، نیرو بخشید: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ * قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است. گفتند: پیش از آنکه تو بیایی در رنج بودیم و پس از آنکه آمدی باز در رنجیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک کند و شما را در روی زمین جانشین او گرداند. آن گاه بنگرد که چه می‌‌‏کنید». سوره اعراف، آیه ۱۲۸ و ۱۲۹</ref>. [[موسی بن عمران]] می‌کوشید تا [[بنی اسرائیل]] را در میدان [[مبارزه]] و رویارویی، متوجه [[امید]] به [[خدا]] و وعدۀ او و [[انتظار فرج]] کند. ازاین‌رو، این [[دستور]] بزرگ [[الهی]] را برای آنان بیان می‌کند: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. شگفت آنکه [[موسی بن عمران]] بین "[[صبر]]" و "[[انتظار]] تحقق [[وعده الهی]]" ارتباط برقرار کرده است: {{متن قرآن|اصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. همچنین زمانی که [[بنی اسرائیل]] می‌کوشند تا پیامبرشان را از [[انتظار]] [[آینده]]، متوجه مرارت زمان حاضر کنند به وی می‌گویند: {{متن قرآن|أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا}}؛ [[موسی]] دوباره آنان را به [[انتظار]] تحقق وعدۀ [[خداوند]] و [[صبر]] بر [[ناراحتی‌ها]] متوجه می‌سازد که بی‌گمان این [[گشایش]] نزدیک خواهد بود: {{متن قرآن|قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}.
*[[قرآن کریم]] بر این [[حقیقت]] ـ [[عاقبت]] از آن تقواپیشگان‌ است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> ـ تأکید می‌ورزد و به [[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]] و شایستگان [[اقرار]] می‌کند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. به سبب اهمیت این [[حقیقت]] و بایستگی تأکید بر آن و بنای اندیشۀ [[اسلامی]] بر آن، [[خدای متعال]] آن را در "ذکر" و "[[زبور]]"، یادآوری کرده است. [[خداوند]] [[امامت]] [[مستضعفان]] و [[سرپرستی]] آنان را در سیر [[تمدن]] انسانی، تثبیت فرموده و این وعدۀ [[پروردگار]] و ارادۀ حتمی اوست که پس از فراخواندنشان به [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، درخواستشان را پذیرفت؛ چنانکه فرمود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۵ و ۶</ref>. این دو [[آیه]]، اگرچه در مسألۀ داستان [[موسی]]{{ع}} و [[فرعون]] و [[هامان]] وارد شده است؛ اما ارادۀ [[الهی]] در [[باب ]][[مستضعفان]] [[محروم]]، مطلق است و به چیزی جز [[استجابت]] امری که [[خدای تعالی]]، [[مؤمنان]] را به سوی آن [[دعوت]] کرده، [[مقید]] نشده است. وعدۀ [[الهی]] بر [[امامت]] [[مستضعفان]] در [[زمین]]، به [[مؤمنان]] [[مستضعف]] نیرو، [[اطمینان]]، [[آرامش]]، [[استقامت]] و [[شکیبایی]] بر مشکلات [[مبارزه]] و در [[ناراحتی‌ها]] نیروی‌ [[مقاومت]] بخشیده و در میدان [[نبرد]] [[ثابت قدم]] می‌دارد. [[انتظار حقیقی]] برای [[نجات]]، [[امید]] را در روحیۀ دلاوران عرصه‌های [[نبرد]]، برمی‌انگیزد؛ [چنان‌که‌] در رویارویی با [[فرعون]] و [[هامان]]، [[موسی بن عمران]]{{ع}} [[قوم]] خود را با وعدۀ [[الهی]] و [[انتظار فرج]] و [[کمک]] از سوی خدای بلند مرتبه، نیرو بخشید: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ * قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است. گفتند: پیش از آنکه تو بیایی در رنج بودیم و پس از آنکه آمدی باز در رنجیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک کند و شما را در روی زمین جانشین او گرداند. آن گاه بنگرد که چه می‌‌‏کنید». سوره اعراف، آیه ۱۲۸ و ۱۲۹</ref>. [[موسی بن عمران]] می‌کوشید تا [[بنی اسرائیل]] را در میدان [[مبارزه]] و رویارویی، متوجه [[امید]] به [[خدا]] و وعدۀ او و [[انتظار فرج]] کند. ازاین‌رو، این [[دستور]] بزرگ [[الهی]] را برای آنان بیان می‌کند: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. شگفت آنکه [[موسی بن عمران]] بین "[[صبر]]" و "[[انتظار]] تحقق [[وعده الهی]]" ارتباط برقرار کرده است: {{متن قرآن|اصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. همچنین زمانی که [[بنی اسرائیل]] می‌کوشند تا پیامبرشان را از [[انتظار]] [[آینده]]، متوجه مرارت زمان حاضر کنند به وی می‌گویند: {{متن قرآن|أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا}}؛ [[موسی]] دوباره آنان را به [[انتظار]] تحقق وعدۀ [[خداوند]] و [[صبر]] بر [[ناراحتی‌ها]] متوجه می‌سازد که بی‌گمان این [[گشایش]] نزدیک خواهد بود: {{متن قرآن|قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}.
*بنابراین، [[خدای تعالی]] [[اراده]] کرده تا این [[امت]] را با [[فرهنگ]] "[[وراثت]]" و "[[انتظار]]" آشنا سازد؛ یعنی، [[وراثت پیامبران]] و [[صالحان]] و [[انتظار]] وعدۀ [[خدای تعالی]] به [[فرج]] و [[امامت]] شایستگان. [[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]] در مسیر دشوار و طولانی آن است<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>.
*بنابراین، [[خدای تعالی]] [[اراده]] کرده تا این [[امت]] را با [[فرهنگ]] "[[وراثت]]" و "[[انتظار]]" آشنا سازد؛ یعنی، [[وراثت پیامبران]] و [[صالحان]] و [[انتظار]] وعدۀ [[خدای تعالی]] به [[فرج]] و [[امامت]] شایستگان. [[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]] در مسیر دشوار و طولانی آن است<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>.
==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]==
==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]==
*باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل می‌گردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمی‌‏کنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر]] [[حقیقی]] باید موحد [[حقیقی]] شود و موحد [[حقیقی]] بدون [[شناخت]] عمیق [[شرک]] و [[توحید]] ساخته نمی‌شود<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>. در [[حقیقت]] تحقق [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]] [[مؤمن]] به معنای تحقق [[توحید]] به معنای کامل آن است. تا [[آدمی]] [[توحید]] را [[باور]] نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و [[تکوینی]] [[پروردگار]] در منت‌گذاری بر [[مستضعفان]] [[جهان]] و در [[پیشوا]] و [[وارث]] قرار دادن آنان بر گسترۀ [[زمین]] را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی [[الهی]] مبنی بر حکمرانی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] را راست و درست نینگارد و [[خداوند]] را دارای [[دانایی]] و [[توانایی]] لازم برای اجرای این وعده‌های مسرت‌بخش نداند، [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد و [[چشم‌داشت]] گره‌گشایی از کار گره خوردۀ عالم و [[آدم]] پدید نمی‌آید<ref>ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص: ۲۱۵-۲۱۶.</ref>. [[منتظر]] بایستی به صورت مستدل و عمیق پاسخگوی سؤالات زیر باشد: مفهوم [[توحید]] چیست؟؛ [[شرک]] و اقسام آن کدام است؟؛ مظاهر [[شرک]] در شرایط حاضر [[جهان]] کدامند؟؛ [[توحید]] چگونه در رضای فردی و [[اجتماعی]] تحقق می‌یابد؟ و نقش [[توحید]] و [[جایگاه]] آن در [[حکومت]] [[حضرت]] چیست<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>؟
*باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل می‌گردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمی‌‏کنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر]] [[حقیقی]] باید موحد [[حقیقی]] شود و موحد [[حقیقی]] بدون [[شناخت]] عمیق [[شرک]] و [[توحید]] ساخته نمی‌شود<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>. در [[حقیقت]] تحقق [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]] [[مؤمن]] به معنای تحقق [[توحید]] به معنای کامل آن است. تا [[آدمی]] [[توحید]] را [[باور]] نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و [[تکوینی]] [[پروردگار]] در منت‌گذاری بر [[مستضعفان]] [[جهان]] و در [[پیشوا]] و [[وارث]] قرار دادن آنان بر گسترۀ [[زمین]] را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی [[الهی]] مبنی بر حکمرانی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] را راست و درست نینگارد و [[خداوند]] را دارای [[دانایی]] و [[توانایی]] لازم برای اجرای این وعده‌های مسرت‌بخش نداند، [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد و [[چشم‌داشت]] گره‌گشایی از کار گره خوردۀ عالم و [[آدم]] پدید نمی‌آید<ref>ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص: ۲۱۵-۲۱۶.</ref>. [[منتظر]] بایستی به صورت مستدل و عمیق پاسخگوی سؤالات زیر باشد: مفهوم [[توحید]] چیست؟؛ [[شرک]] و اقسام آن کدام است؟؛ مظاهر [[شرک]] در شرایط حاضر [[جهان]] کدامند؟؛ [[توحید]] چگونه در رضای فردی و [[اجتماعی]] تحقق می‌یابد؟ و نقش [[توحید]] و [[جایگاه]] آن در [[حکومت]] [[حضرت]] چیست<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>؟
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش