پرش به محتوا

حضور قلب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۲۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(خنثی‌سازی ویرایش 268355 از Msadeq (بحث))
برچسب: خنثی‌سازی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
*به همین ترتیب معنای [[خشیت]] نیز در [[حضور قلب]] نهفته است؛ چه "[[خشیت]]" همان [[خوف]] و [[ترس]] حاصل از مشاهده [[عظمت]] [[الهی]] است؛ از همین رو است که [[خداوند]] [[خشیت]] را تنها ویژه کسانی دانسته که نسبت به [[عظمت]] و کبریاء بی‌پایان او [[آگاهی]] پیدا کرده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۰.</ref>.
*به همین ترتیب معنای [[خشیت]] نیز در [[حضور قلب]] نهفته است؛ چه "[[خشیت]]" همان [[خوف]] و [[ترس]] حاصل از مشاهده [[عظمت]] [[الهی]] است؛ از همین رو است که [[خداوند]] [[خشیت]] را تنها ویژه کسانی دانسته که نسبت به [[عظمت]] و کبریاء بی‌پایان او [[آگاهی]] پیدا کرده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می‌هراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۰.</ref>.
*[[حضور قلب]] به‌گونه‌ای با [[خشیت الهی]] همراه شده، که گویی معنای این دو [[فضیلت]] بزرگ در یکدیگر نهفته است:{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که» سوره زمر، آیه ۲۳.</ref>.
*[[حضور قلب]] به‌گونه‌ای با [[خشیت الهی]] همراه شده، که گویی معنای این دو [[فضیلت]] بزرگ در یکدیگر نهفته است:{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که» سوره زمر، آیه ۲۳.</ref>.
*از این‌رو، هر کس به [[مقام]] [[حضور قلب]] رسد، خواه ناخواه از [[خضوع]]، [[خشوع]] و [[خشیت]] نیز بهره‌مند شده است؛ پر واضح است که این چنین کس در ساحت ربوبی از مقامی بلند بهره‌مند می‌باشد.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۳۰-۱۳۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۱.</ref>.
*از این‌رو، هر کس به [[مقام]] [[حضور قلب]] رسد، خواه ناخواه از [[خضوع]]، [[خشوع]] و [[خشیت]] نیز بهره‌مند شده است؛ پر واضح است که این چنین کس در ساحت ربوبی از مقامی بلند بهره‌مند می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۱.</ref>.


==انواع [[حضور قلب]]==
*این [[فضیلت]] بزرگ از نظر آنچه که [[حضور قلب]] در آن صورت می‌گیرد، به چندین نوع تقسیم می‌شود. ما در اینجا به شماری از مهمترین این انواع اشاره می‌کنیم.
===[[حضور قلب]] در [[نماز]]===
*نوع نخست را می‌توان توجه کامل و روی کردن به سوی [[خداوند متعال]] در [[نماز]] دانست. این مطلب به‌گونه‌ای مهم است که می‌توان ادّعا کرد، که حضور قلبی که در [[شرع]] بدان پرداخته شده است، چیزی غیر از همین توجّه قلبی در [[نماز]] نیست؛ چه همین نوع از توجّه است که [[فقیهان]] و شرع‌مداران به هنگام استفاده از این کلمه، به خاطر آورده بدان [[دعوت]] می‌کنند. به دست آوردن این [[مقام]] و متّصف شدن بدان، به‌گونه‌ای که نمازگذار در تمامی طول [[نماز]] تنها به [[نماز]] پرداخته به هیچ چیز دیگری توجه نداشته باشد، در نهایت [[سختی]] است و از دشواری فراوانی برخوردار؛ خوشا به [[سعادت]] آنان که به این [[مرتبت]] دست یافته‌اند، چه خیر [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[عزت]] این دو و مرتبتی بسیار بلند در در هر دو سرای در [[انتظار]] آنان است؛ همان‌گونه که اینان هر روز و هر شب از معراجی بلند برخوردارند، که چون در [[نماز]] قامت می‌بندند بدان رهسپار می‌شوند، و چون از [[نماز]] فراغت می‌یابند از آن خارج می‌گردند. [[اهل دل]] لحظه‌ای [[حضور قلب]] در [[نماز]] را [[برتر]] از [[دنیا]] و تمامی اجزاء آن می‌شمارند؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این زمینه می‌فرمایند: "دو رکعت [[نماز]] در [[دل]] شب برای من دوست‌داشتنی‌تر است از [[دنیا]] و هر چه در آن است"<ref>{{متن حدیث|الرَّكْعَتَانِ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا}}؛ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۴۸.</ref>.
*این [[فضیلت]] اگر از هیچ [[لطف]] دیگری جز از [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ}}<ref>«بی‌گمان مؤمنان رستگارند * همانان که در نماز خویش فروتنند» سوره مؤمنون، آیه ۱-۲.</ref>، برخوردار نبود، و هیچ سخن دیگری جز از سخن [[امام صادق]]{{ع}}: "هرکس دو رکعت [[نماز]] گذارد که نسبت به معانی آنچه در آن می‌گوید [[آگاهی]] داشته باشد، از [[نماز]] خارج می‌شود در حالی که بین او و [[خداوند متعال]] هیچ گناهی نیست مگر آنکه آن را [[خداوند]] بخشیده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ يَعْلَمُ مَا يَقُولُ فِيهِمَا انْصَرَفَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ إِلَّا غَفَرَهُ لَهُ‌}}؛ بحارالأنوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>، درباره آن به دست نبود، باز کافی بود تا به [[شرافت]] و [[برتری]] آن پی برده به علوّ آن معترف شویم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۲.</ref>.
===[[حضور قلب]] در تمامی [[کارها]]===
*این مرتبه - که دوّمین مرتبه از [[فضیلت]] [[حضور قلب]] است- را، می‌توان به توجّه کامل در تمامی [[اعمال]] [[تفسیر]] کرد. کسی که به این [[مقام]] دست یابد، هیچ کاری را ۔ خواه در شمار عباداتی باشد که در آن قصد قربت لازم است، و یا در شمار عباداتی که نیازی به قصد قربت ندارد-، جز از برای او - جلَّ وعلا! - به انجام نمی‌رساند.
*به تعبیری دیگر، واصلان به این [[مقام]] در تمامی [[کارها]]، سخنان و حتّی [[افکار]] خود خویشتن را در محضر ربوبی می‌بینند. بنابر تعبیر [[قرآن کریم]]، اینان تمامی کارهای خود را به رنگ [[الهی]] زینت می‌دهند، رنگی که [[بهترین]] رنگ‌ها است: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref>«رنگ (و نگار) خداوند را (بگزینید) و خوش‌رنگ (و نگار) تر از خداوند کیست؟» سوره بقره، آیه ۱۳۸.</ref>
*روشن است که تحصیل این نوع از [[حضور قلب]]، تنها با ریاضت‌های [[مشروع]] بسیار و برتن کردن [[لباس]] [[تقوی]]، و [[پاکی]] [[نفس]] از همه امور [[حرام]]، و پرداختن به تمامی امور [[واجب]] بلکه [[مستحب]]، و [[استقامت]] بر آن، و تمسّک به [[ولایت]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} ممکن می‌شود؛ چه [[اهل‌بیت]] [[واسطه‌های فیض]] اویند و راهنمایان به وادی [[حقیقت]]، که دست سالکان را گرفته دریای خیرات را به سوی ایشان رهسپار می‌سازند.
*گذشته از این‌ها، ستردن [[رذائل]] از [[نفس]] و پیراستن آن به مجموعه [[فضائل]] نیز، در شمار دیگر شروط عروج به این [[مقام]] برین است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۳.</ref>.
*اگر این ریاضت‌های شرعی نباشد و سالک خود را بدان نیاراید، نه تنها [[انسان]] به [[مقام]] [[حضور قلب]] در تمامی [[کارها]] نمی‌رسد، که حتّی در [[نماز]] نیز از آن برخوردار نخواهد شد؛ چه توجّه خود مرتبه‌ای از مراتب [[بندگی]] است که [[هدف]] نهایی [[آفرینش]] می‌باشد: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>.
*بنابراین، با رسیدن به [[مقام]] توجّه قلبی به ساحت ربوبی، [[انسان]] به [[هدف آفرینش]] خویشتن رسیده است. این [[آیه شریفه]] تنها از جنّ و انس یاد کرده امّا سخنی از [[فرشتگان]] به میان نیاورده است. این از آن رو است که [[فرشتگان]] خواه ناخواه در [[مقام]] [[عبادت]] به سر می‌برند، و نیازی به طیِّ [[مسیر کمال]] ندارند؛ جنّیان و [[آدمیان]] امّا از موهبت کمال برخوردارند، از این رو با در پیش گرفتن مسیر [[عبادت]]، به مسیر [[سعادت]] می‌رسند و به [[کمالات]] [[شایسته]] خود دست می‌یابند. [[حضرت]] [[حق]] درباره [[فرشتگان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمی‌پیچند و آنچه فرمان یابند بجای می‌آورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref>.
*گذشته از این سه دسته از موجودات، یادی از دیگر موجودات این عالَم نیز به میان نیامده است. این از آن رو است که دیگر موجودات برای [[انسان]] و به [[هدف]] به کمال رسیدن او پدید آمده‌اند، و گویی خود در این میان از اهمیّتی چندان برخوردار نیستند؛ به این [[آیه شریفه]] نیز بنگرید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«آیا ندیده‌اید که خداوند آنچه را در آسمان‌ها و در زمین است برای شما رام کرد» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۴.</ref>.
===[[حضور قلب]] [[آدمی]]===
*این مرتبه - که سوّمین نوع [[حضور قلب]] می‌باشد-، نشان‌گر حضور قلبِ دائمی [[انسان]] در تمامی لحظات [[عمر]] است. [[اهل دل]] این افراد را دائم التّوجُّه می‌خوانند؛ کسانی که در هیچ لحظه‌ای از توجّه [[قلب]] به ساحت ربوبی غافل نبوده از آن بارگاه [[عظمت]] روی‌گردان نمی‌شوند. امیرمؤمنان‌{{ع}} در پایان دعای [[خضر]] - مشهور به [[دعای کمیل]] - با عبارات گوناگون به این [[مقام]] اشاره کرده، از [[خداوند]] درخواست نموده‌اند که آن را نصیبشان فرماید. از آنجا که آن [[حضرت]] این [[مقام]] را پس از [[تضرّع]] شدید به درگاه ربوبی درخواست کرده‌اند، می‌توان دریافت که در نظر ایشان هیچ مقامی [[برتر]] از این [[مقام]] نبوده است. به گوشه‌ای از عبارات ایشان در این دعای [[شریف]] توجه کنید:"پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! ای [[خدا]] و ای آقا و ای مولا و ای ارباب من! ای که زمام اختیارم به دست توست! ای دانای [[پریشانی]] و بی‌نواییم! ای [[آگاه]] از بی چیزی و نادانیم! پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو می‌خواهم به [[حق]] خودت و به ذات پاکت و به بزرگ‌ترین صفات و نام‌هایت که اوقاتم را در شب و روز به یاد خودت آباد گردانی و به خدمتت پیوسته و مستدام داری، و اعمالم را به درگاهت بپذیری تا آنجا که همه [[اعمال]] و اَورادم یک ورد برای تو گردد و حالم همواره در [[خدمت]] تو پاینده باشد. ای آقای من! ای که تکیه‌ام بر توست! ای که شکایت احوال خویش به درگاه تو می‌آرم! پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! اعضایم را در راه خدمتت [[قوی]] گردان و دلم و نیّتم را بر [[عزم]] حرکت به سویت [[استوار]] بدار و کوشش در [[ترس]] و [[بیم]] از خودت را و مداومت در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار... و زبانم را به ذکرت گویا و دلم را به دوستی‌ات بی قرار و شیدا ساز"<ref>{{متن حدیث|يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ مَالِكَ رِقِّي‌، يَا مَنْ بِيَدِهِ نَاصِيَتِي‌، يَا عَلِيماً بِضُرِّي وَ مَسْكَنَتِي، يَا خَبِيراً بِفَقْرِي وَ فَاقَتِي، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفَاتِكَ وَ أَسْمَائِكَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقَاتِي فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً، وَ أَعْمَالِي عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، حَتَّى تَكُونَ أَعْمَالِي وَ أَوْرَادِي كُلَّهَا وِرْداً وَاحِداً، وَ حَالِي فِي خِدْمَتِكَ سَرْمَداً، يَا سَيِّدِي يَا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلِي، يَا مَنْ إِلَيْهِ شَكَوْتُ أَحْوَالِي، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي، وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي، وَ هَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي خَشْيَتِكَ، وَ الدَّوَامَ فِي الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِكَ ... وَ اجْعَلْ لِسَانِي بِذِكْرِكَ لَهِجاً، وَ قَلْبِي بِحُبِّكَ مُتَيَّماً...}}؛ مفاتیح الجنان، دعای کمیل بن زیاد.</ref>؛
*این مرتبه از [[بندگی]]، بالاترین [[نعمت‌های الهی]] است، و برای [[انسان]] سعادتی کامل‌تر و بالاتر و نیکوتر از آن تصوّر نمی‌شود. این مرتبه [[مقام]] مخلَصان است، کسانی که خود [[بندگان]] [[صالح]] خداوندند؛ از این رو او - جلَّ وعلا! - آنان را در هر دو سرای به مقاماتی تصوّرناپذیر واصل می‌نماید: {{متن قرآن|فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ}}<ref>«پس هیچ کس نمی‌داند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش کارهایی که می‌کردند نهفته‌اند» سوره سجده، آیه ۱۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۵.</ref>.
*تذکّر این نکته نیز [[شایسته]] است، که این مرتبه خود از مراتبی نامحدود برخوردار است؛ مرتبه پایین آن مرتبه کسانی است که از [[جان]] مطمئن برخوردار شده‌اند، و [[برترین]] مراتب آن مرتبه [[پیامبری]]، [[نبوّت]] و [[امامت]] است. این مرتبه ویژه [[انسان کامل]] است، که تمامی مراتب وجود را طی کرده به بالاترین رتبه‌های آن دست یافته است. [[خداوند متعال]] از این کاملان روزگار این‌گونه یاد فرموده: {{متن قرآن|ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى }}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید» سوره نجم، آیه ۸-۹.</ref>
*این مراتب برای ما مجهول بوده تنها به وسیله کسانی که بدان دست یافته‌اند، قابل توصیف می‌باشد؛ آنان که شیرینی آن را چشیده‌اند و از لذّت آن سرمست شده‌اند. [[سپاس]] خدای را که ما را به تأمّل در آن [[توفیق]] داد، هرچند [[ادراک]] آن سخت از ما دور است و دست نیافتنی!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۴۶.</ref>.
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']]
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش