پرش به محتوا

آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
::::::«تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]] بر [[جامعه]]، شامل شاخصه‌هایی می‌‌گردد که به نوعی در ابعاد [[تربیتی]] انسان‌های [[جامعه]] اثر می‌‌گذارد. بارزترین نمونه تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]]، عبارت است از:
::::::«تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]] بر [[جامعه]]، شامل شاخصه‌هایی می‌‌گردد که به نوعی در ابعاد [[تربیتی]] انسان‌های [[جامعه]] اثر می‌‌گذارد. بارزترین نمونه تاثیرهای [[تربیتی]] - [[اجتماعی]] [[مهدویت]]، عبارت است از:
:::::#'''ایجاد [[روحیه]] [[امیدواری]] به [[آینده]]‌ای روشن:''' ما، [[انسان]] ها، [[منتظر]] تحقق [[ارزش‌ها]] هستیم، ولی به طور فردی و به طور نوعی، آنها را نمی‌بینیم؛ یعنی، نوع [[انسان]] متعارف، در تحقق اینها در [[زندگی]] جمعی، [[شکست]] خورده است. حال آیا باید [[انسان]]، دچار یاس شود و خود را ببازد؟ [[انتظار مهدی]] [[موعود]]، [[عجل الله تعالی فرجه]]، [[پیام]] [[امید]] است و به [[بشر]] سرخورده، [[امید]] می‌‌بخشد و می‌‌گوید، روزی، یک مرد [[الهی]]، آن چه را آرزوی تو است، یقینا، براورده خواهد کرد. یکی از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده]] ی [[جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم و تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و [[عدل]] گستر [[جهان]] هستیم، برای برپایی آن اهداف تلاش خواهیم کرد. اگر [[امید]] نباشد، [[انسان]]، دچار [[افسردگی]] خواهد شد. اگر [[باور]] داشته باشیم [[جهان]] [[آینده]]، به دست نا اهلان اداره خواهد شد، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. بنابراین، [[اعتقاد]] به [[مصلح جهانی]]، از نظر روانی هم برای [[جامعه]] ی بشری، [[ارزش]] [[عظیم]] و فراوان دارد; زیرا، اگر [[ناامیدی]] و یاس، در فردی زنده شود، [[سعادت]] و [[خوش بختی]] آن فرد، در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت. مفهوم [[امیدواری]]، دارای دو بعد «ذهنی» و «عینی» است. منظور از [[امیدواری]] در بعد ذهنی، مجموعه تفکرات، [[تمایلات]]، [[انگیزه]] ها، عادات، خوی‌های مثبت است که شخصی [[امیدوار]]، در حیطه ی ذهن خود از آن برخوردار است. منظور از [[امیدواری]] در بعد عینی، مجموعه [[اعمال]]، رفتارها، کنش ها، واکنش‌هایی است که شخص [[امیدوار]]، به نحو مثبت و جهت دار و فعال، در مواقع گوناگون، از خود نشان می‌‌دهد. هر یک از این ابعاد، خود دارای مؤلفه‌هایی است که با بررسی آن مؤلفه ها، می‌‌توان به [[میزان]] وجود [[روحیه]] ی [[امیدواری]] در اشخاص پی برد. نمودار زیر، این مؤلفه‌ها را نشان می‌‌دهد.
:::::#'''ایجاد [[روحیه]] [[امیدواری]] به [[آینده]]‌ای روشن:''' ما، [[انسان]] ها، [[منتظر]] تحقق [[ارزش‌ها]] هستیم، ولی به طور فردی و به طور نوعی، آنها را نمی‌بینیم؛ یعنی، نوع [[انسان]] متعارف، در تحقق اینها در [[زندگی]] جمعی، [[شکست]] خورده است. حال آیا باید [[انسان]]، دچار یاس شود و خود را ببازد؟ [[انتظار مهدی]] [[موعود]]، [[عجل الله تعالی فرجه]]، [[پیام]] [[امید]] است و به [[بشر]] سرخورده، [[امید]] می‌‌بخشد و می‌‌گوید، روزی، یک مرد [[الهی]]، آن چه را آرزوی تو است، یقینا، براورده خواهد کرد. یکی از ویژگی‌های [[نسل]] [[منتظر]]، [[امیدواری]] و نگرش مثبت به [[آینده]] ی [[جهان]] است. اگر ما خودمان را در این شرایط ببینیم و تصور کنیم که [[منتظر]] [[دادگستر]] و [[عدل]] گستر [[جهان]] هستیم، برای برپایی آن اهداف تلاش خواهیم کرد. اگر [[امید]] نباشد، [[انسان]]، دچار [[افسردگی]] خواهد شد. اگر [[باور]] داشته باشیم [[جهان]] [[آینده]]، به دست نا اهلان اداره خواهد شد، احساس [[ناامیدی]] و خطر خواهیم کرد. بنابراین، [[اعتقاد]] به [[مصلح جهانی]]، از نظر روانی هم برای [[جامعه]] ی بشری، [[ارزش]] [[عظیم]] و فراوان دارد; زیرا، اگر [[ناامیدی]] و یاس، در فردی زنده شود، [[سعادت]] و [[خوش بختی]] آن فرد، در معرض سقوط حتمی قرار خواهد گرفت. مفهوم [[امیدواری]]، دارای دو بعد «ذهنی» و «عینی» است. منظور از [[امیدواری]] در بعد ذهنی، مجموعه تفکرات، [[تمایلات]]، [[انگیزه]] ها، عادات، خوی‌های مثبت است که شخصی [[امیدوار]]، در حیطه ی ذهن خود از آن برخوردار است. منظور از [[امیدواری]] در بعد عینی، مجموعه [[اعمال]]، رفتارها، کنش ها، واکنش‌هایی است که شخص [[امیدوار]]، به نحو مثبت و جهت دار و فعال، در مواقع گوناگون، از خود نشان می‌‌دهد. هر یک از این ابعاد، خود دارای مؤلفه‌هایی است که با بررسی آن مؤلفه ها، می‌‌توان به [[میزان]] وجود [[روحیه]] ی [[امیدواری]] در اشخاص پی برد. نمودار زیر، این مؤلفه‌ها را نشان می‌‌دهد.
:::::#'''غایت‌مندسازی [[خلقت]]:''' در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید می‌‌شود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعا، به پوچی و به بحران [[هویت]] می‌‌انجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسان‌ها]] قرار می‌‌دهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. [[اندیشه]] ی [[مهدویت]]، می‌‌تواند به [[انسان]] بیاموزد که جهت رسیدن به «[[جامعه]] ی آرمانی به محوریت [[امام مهدی]]{{ع}}»، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیت‌های خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است که این فعالیت، [[انسان]]، را از پوچی می‌‌رهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق می‌‌دهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر می‌‌بیند و بنابراین می‌‌کوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد.[[ادیان]]، همواره، عنصری دارند که در [[دین‌شناسی]] به آن «اسکاتولوژی ([[غایت]] شناختی)» می‌‌گویند. [[ادیان]]، بلکه همه ی مکاتب، همواره، غایتی را برای [[بشر]] ترسیم می‌‌کنند. [[غایت]] شناختی، جزء عناصر اساسی [[ادیان]] است. از دیدگاه [[جامعه]] شناختی، [[ادیان]]، برای [[استحکام]] بخشیدن به [[اخلاق]]، [[نیاز]] به پشتوانه ای در انتها و آن سوی این [[زندگی]] دارند. به بیان دیگر، این [[جهان]]، زمان مند است و روزگاری به پایان خواهد رسید، پس برای بررسی [[اعمال]] و [[داوری]] درباره ی آن ها، باید دنیای دیگری باشد. دقیقا، در این وضع است که [[نیک]] و [[شر]] معنا می‌‌دهد. بنابراین، [[اخلاق]]، در چنین شرایطی معنا می‌‌دهد و [[ارزش‌های اخلاقی]] به [[کمک]] چنین [[غایت]] شناختی، تحکیم می‌‌شوند.
:::::#'''غایت‌مندسازی [[خلقت]]:''' در [[تربیت]]، بر این نکته تاکید می‌‌شود که [[زندگی]] بی [[هدف]]، قطعا، به پوچی و به بحران [[هویت]] می‌‌انجامد. برای جلوگیری از شیوع این [[روحیه]]، خصوصا در [[جهان]] صنعتی که مشکلات فراوانی را پیش روی [[انسان‌ها]] قرار می‌‌دهد، باید به کانونی برای حرکت و تلاش، توجه کرد. [[اندیشه]] ی [[مهدویت]]، می‌‌تواند به [[انسان]] بیاموزد که جهت رسیدن به «[[جامعه]] ی آرمانی به محوریت [[امام مهدی]]{{ع}}»، همواره باید به این کانون [[فکر]] کرد و فعالیت‌های خود را بدان سو معطوف ساخت. طبیعی است که این فعالیت، [[انسان]]، را از پوچی می‌‌رهاند و به سوی [[زندگی]] مالامال از حرکت و [[نشاط]] سوق می‌‌دهد. از دیدگاه چنین انسانی، [[عدالت]]، نه تنها در [[قیامت]] و [[جهان]] واپسین، بلکه در همین [[دنیا]] هم جاری خواهد شد. بدین ترتیب، [[انسان]]، خود را در [[سرنوشت]] [[جهان]]، مؤثر می‌‌بیند و بنابراین می‌‌کوشد به دست خود [[بهترین]] [[جهان]] را بسازد.[[ادیان]]، همواره، عنصری دارند که در [[دین‌شناسی]] به آن «اسکاتولوژی ([[غایت]] شناختی)» می‌‌گویند. [[ادیان]]، بلکه همه ی مکاتب، همواره، غایتی را برای [[بشر]] ترسیم می‌‌کنند. [[غایت]] شناختی، جزء عناصر اساسی [[ادیان]] است. از دیدگاه [[جامعه]] شناختی، [[ادیان]]، برای [[استحکام]] بخشیدن به [[اخلاق]]، [[نیاز]] به پشتوانه ای در انتها و آن سوی این [[زندگی]] دارند. به بیان دیگر، این [[جهان]]، زمان مند است و روزگاری به پایان خواهد رسید، پس برای بررسی [[اعمال]] و [[داوری]] درباره ی آن ها، باید دنیای دیگری باشد. دقیقا، در این وضع است که [[نیک]] و [[شر]] معنا می‌‌دهد. بنابراین، [[اخلاق]]، در چنین شرایطی معنا می‌‌دهد و [[ارزش‌های اخلاقی]] به [[کمک]] چنین [[غایت]] شناختی، تحکیم می‌‌شوند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
::::::'''عناصر [[غایت]] گرایانه در [[ادیان]]'''
::::::به نظر می‌‌رسد که دو عنصر [[غایت]] گرایانه در [[ادیان]] وجود دارد:
:::::*'''روز [[داوری]] و روز بازپسین:''' در این روز، حساب [[اعمال]] [[بشر]] رسیده خواهد شد و [[اعمال]] [[شر]] را جزا خواهند داد و خیر را [[پاداش]].
:::::*'''موعود‌گرایی:''' موعودگرایی نیز نوعی [[غایت]] شناختی [[ادیان]] است. موعود‌گرایی، نهایتی را برای حرکت [[جوامع]] ترسیم می‌‌کند.
::::::نه تنها در [[اسلام]]، بلکه در [[ادیان]] دیگر نیز ما [[شاهد]] پیدایش و رشد این عنصر هستیم. موعودگرایی و هزاره‌گرایی را در پایان سال دو هزار [[شاهد]] بودید. با [[شکوه]] ترین جشن ها، در این روز بود. این جشن، برای [[جهان]] [[غرب]]، فقط یک [[تفریح]] نبود. بسیاری از [[مسیحیان]] و [[یهودیان]]، چشم [[انتظار]] پایان این هزاره بودند; زیرا، در پایان این هزاره، وعده‌هایی به [[بشر]] داده شده بود. در [[اسلام]]، غایتی داریم به نام «روز [[داوری]]» یا «روز بازپسین»، که [[اعمال]] در آن روز، [[داوری]] خواهند شد. نکته ای که جای دقت دارد، این است که «موعودگرایی و [[انتظار]] [[منجی]]، چرا حلقه ای از آن است؟». [[باقی]] گذاشتن یک حلقه در انتهای این سلسله، نشانه ی چیست؟ به نظر می‌‌رسد که این حلقه ی پایانی می‌‌خواهد به ما بگوید، این ایده، در [[تاریخ]] پاسخ گوی [[نیاز انسان‌ها]] است. اگر ما، [[عدل علی]]{{ع}} و تمام [[فضایل]] را در یک [[جامعه]] ی کوچک می‌‌بینیم، [[مهدویت]]، نهایت این [[فضیلت‌ها]] است. [[مهدویت]]، معنایی نزدیک به معنای روز [[داوری]] یا روز بازپسین دارد. [[مهدویت]]، در این جا، [[تجلی]] والاترین و [[برترین]] نمونه [[عدالت]]، شفقت، [[رحمت]]، [[برادری]]، [[مساوات]]، [[زیبایی]]، [[خردورزی]] است، نهایتی که برای [[جامعه]] بشری ترسیم شده است<ref>برگرفته از سخنرانی دکتر کوثری، از طریق سایت: WWW.monjee.com </ref><ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۱۹٬۴۱۸

ویرایش