اعاده معدوم: تفاوت میان نسخهها
←اقوال در اعاده معدوم
(←منابع) |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==اقوال در [[اعاده معدوم]]== | ==اقوال در [[اعاده معدوم]]== | ||
*[[حکما]] قائلند اعادۀ معدوم بعینه محال است چون اگر معدوم با همۀ ویژگیهای خود دوباره به وجود آید، آنچه به وجود آمده، عین معدوم خواهد بود و لازم میآید میان شیء و خود آن شیء، عدم فاصله گردد و این محال است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۴.</ref>. | *[[حکما]] قائلند اعادۀ معدوم بعینه محال است چون اگر معدوم با همۀ ویژگیهای خود دوباره به وجود آید، آنچه به وجود آمده، عین معدوم خواهد بود و لازم میآید میان شیء و خود آن شیء، عدم فاصله گردد و این محال است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۴.</ref>. | ||
*عرفا از این موضوع با عنوان "عدم تکرار در [[تجلی]]" یاد کرده و معتقدند هر دَم، [[تجلی]] و فیضی نو از [[خدا]] میرسد و هیچ گاه [[فیض]] [[حق]] تکرار نمیشود؛ چنانکه [[قرآن]] میفرماید: | *عرفا از این موضوع با عنوان "عدم تکرار در [[تجلی]]" یاد کرده و معتقدند هر دَم، [[تجلی]] و فیضی نو از [[خدا]] میرسد و هیچ گاه [[فیض]] [[حق]] تکرار نمیشود؛ چنانکه [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ}}<ref>«او هماره در کاری است» سوره الرحمن، آیه ۲۹.</ref>. | ||
*بسیاری از [[متکلمان]] اعادۀ معدوم را محال میدانند؛ ولی بیشتر آنان به جواز [[رأی]] دادهاند و این بدان سبب شده که پنداشتهاند [[معاد]] همان اعادۀ معدوم بعینه است و ناممکن دانستن آن به معنای [[انکار]] [[معاد]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۵.</ref>. اما این حرف به [[دلایل]] متعدد [[نادرست]] است مانند اینکه اعادۀ معدوم ممکن نیست و آنچه اعاده میگردد مثل آن خواهد بود، نه عین آن؛ عدم امکان تخلل عدم در درون وجود؛ لازمۀ اعادۀ معدوم یک شیء مصداق دو چیز سابق و لاحق خواهد بود و...<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، مدخل «اعاده معدوم»؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳-۳۴.</ref>. | *بسیاری از [[متکلمان]] اعادۀ معدوم را محال میدانند؛ ولی بیشتر آنان به جواز [[رأی]] دادهاند و این بدان سبب شده که پنداشتهاند [[معاد]] همان اعادۀ معدوم بعینه است و ناممکن دانستن آن به معنای [[انکار]] [[معاد]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۸۵.</ref>. اما این حرف به [[دلایل]] متعدد [[نادرست]] است مانند اینکه اعادۀ معدوم ممکن نیست و آنچه اعاده میگردد مثل آن خواهد بود، نه عین آن؛ عدم امکان تخلل عدم در درون وجود؛ لازمۀ اعادۀ معدوم یک شیء مصداق دو چیز سابق و لاحق خواهد بود و...<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، مدخل «اعاده معدوم»؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳-۳۴.</ref>. | ||
*بیشتر [[متکلمان امامیه]] و [[حکما]] معتقدند اجزای [[بدن]] نابود نمیشوند و [[خداوند]] در [[قیامت]]، پارههای پراکنده را دوباره گرد هم میآورد. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ | *بیشتر [[متکلمان امامیه]] و [[حکما]] معتقدند اجزای [[بدن]] نابود نمیشوند و [[خداوند]] در [[قیامت]]، پارههای پراکنده را دوباره گرد هم میآورد. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ}}<ref>«آیا ندیدهاند خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده است تواناست که همانند آنان را بیافریند؟» سوره اسراء، آیه ۹۹.</ref>. تعبیر "همانند شما" [[دلیل]] [[آفرینش]] دوبارۀ بدنها در [[قیامت]] است و از آن رو که [[روح]] [[حقیقت انسان]] است پس از [[مرگ]]، [[بدن]] به [[عالم برزخ]] میرود و همچنان زنده میماند، [[خداوند]] همان [[انسانها]] را در [[قیامت]] گرد هم میآورد که در [[دنیا]] زیستهاند نه همانند آنان را. [[قرآن]] در پاسخ به کسانی که متلاشی شدن [[بدن]] را [[دلیل]] [[انکار]] [[معاد]] میدانند، میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>«بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گماردهاند جان شما را میستاند سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید» سوره سجده، آیه ۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳-۳۴.</ref> | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
*نتیجه اینکه اعادۀ معدوم به معنای چیزی که نابود گشته و دوباره بعینه به وجود بازگردد، محال است و بسیاری از [[متکلمان]] پنداشتهاند [[معاد]] همان اعادۀ معدوم بعینه است و ناممکن دانستن آن به معنای [[انکار]] [[معاد]] است و این درست نیست زیرا اجزای [[بدن]] با [[مرگ]] نابود نمیشوند و [[خداوند]] در [[قیامت]]، پارههای پراکنده را دوباره گرد هم میآورد و [[روح]] که زنده بود به آن ملحق میشود. | *نتیجه اینکه اعادۀ معدوم به معنای چیزی که نابود گشته و دوباره بعینه به وجود بازگردد، محال است و بسیاری از [[متکلمان]] پنداشتهاند [[معاد]] همان اعادۀ معدوم بعینه است و ناممکن دانستن آن به معنای [[انکار]] [[معاد]] است و این درست نیست زیرا اجزای [[بدن]] با [[مرگ]] نابود نمیشوند و [[خداوند]] در [[قیامت]]، پارههای پراکنده را دوباره گرد هم میآورد و [[روح]] که زنده بود به آن ملحق میشود. |