پرش به محتوا

منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ جامع اجمالی==
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
|-
|[[پرونده:13681165.jpg|75px|link=امیر مهدی حکیمی]]||[[پرونده:Pic3001.jpg|75px|link=حسن عبدی‌پور]]||[[پرونده:87yo3.jpeg|75px|link=عنایت‌الله مهدی‌زاده]]||[[پرونده:Mar.jpg|75px|link=مریم نجفی لیواری]]
|-
|<sub>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی]]</sub>||<sub>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور]]</sub>||<sub>[[عنایت‌الله مهدی‌زاده|مهدی‌زاده]]</sub>||<sub>[[مریم نجفی لیواری|نجفی لیواری]]</sub>
|-
|}
===[[انتظار]] آرمانی===
*یکی از مسائل مهم در مورد [[انتظار]] رابطۀ میان انتظارِ [[امام]] و [[امت]] است. در مسألۀ [[انتظار]]، [[امت]] همیشه در حال [[انتظار]] است و "[[منتظِر]]" است و [[امام]] که "[[منتظَر]]"<ref>«منتظِر» اسم فاعل است به معنی کسی که در انتظار چیزی یا امری باشد و «منتظَر» اسم مفعول است به معنی کسی با امری که مورد انتظار واقع شود.</ref> [[مردم]] است خود نیز "[[منتظِر]]" و [[چشم به راه]] [[دستور]] [[قیام]] است تا [[پیام الهی]] برسد و [[رستاخیز بزرگ]] خویش را آغاز کند. اینجاست که [[انتظار امت]] و [[امام]] پیوند می‌یابد و [[انتظار]] بزرگ برای آینده‌ای روشن را پدید می‌آورد<ref>ر.ک: [[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳؛ [[عنایت‌الله مهدی‌زاده|مهدی‌زاده، عنایت‌الله]]، [[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۲۸؛ [[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
*[[انتظار]]، با روان‌ها و اندیشه‌هایی که در حال انتظارند و با شور و سوز [[منتظران]]، ارتباط دارد و عمق و گستردگی آن در همین رابطه مشخص می‌گردد. هر کس با پایگاه اهداف [[فکری]] و آرمانی و اهداف و امیدهایی که دارد، در انتظاری متناسب با آن اهداف و [[افکار]] به سر می‌برد و هر چه [[هدف]] و [[آرمان]] والاتر و گرامی‌تر باشد انتظارِ تحقق و فرارسیدن آن روزگار، شورانگیز‌تر است. بنابر همین اصل، انسان‌های بزرگ و بااحساسی که در پی آرمان‌های انسانی و به دنبال ساختن جامعه‌ای [[الهی]] و انسانی هستند انتظاری بزرگ و با احساس به فراخور این [[افکار]] و [[اندیشه‌ها]] دارند؛ نمونۀ واقعیِ این انسان‌های بزرگ، [[انبیاء]] و [[مصلحان]] بزرگ جامعه‌های انسانی هستند<ref>ر.ک: [[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳؛ [[عنایت‌الله مهدی‌زاده|مهدی‌زاده، عنایت‌الله]]، [[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۲۸؛ [[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
===[[یگانگی]] [[انتظار امام]] و [[امت]]===
*در دوران ما نیز [[انتظار امت]] با [[انتظار امام]] پیوند می‌یابد و مفهومی همانند دارد. [[انتظار امام]] که برای سامان بخشیدن به همۀ نابسامانی‌ها در طول قرن‌هاست، باحساس‌ترین [[قلب]]، غم‌های بزرگ [[بشریت]] را احساس کرده و می‌داند با [[قیام]] خود، چه دگرگونی و تحولی در [[زندگی]] رخ می‌دهد و [[انسان‌ها]] به چه آسایشی دست می‌یابند، پس هر لحظه در انتظارِ به وقوع پیوستن ره‌آوردهای مهم و رهایی‌بخش است. انسانِ [[منتظر]] نیز در [[دوران غیبت]] احساسی چون [[امام]] خویش دارد و همانند پیشوای خود در انتظاری احساس مند به سر می‌برد. با چنین انتظاری، با [[امام]] خویش همسو و هم‌دل می‌گردد و با درکِ سوزها و شورهای [[امام]] به او نزدیک می‌شود. پس [[انتظار]] و [[امید به آینده‌ای روشن]] و به سود [[بشریت]] [[مظلوم]] و حیات دوبارۀ [[دین خدا]]، نقطۀ [[یگانگی]] [[انتظار امام]] و [[امت]] است<ref>ر.ک: [[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳؛ [[عنایت‌الله مهدی‌زاده|مهدی‌زاده، عنایت‌الله]]، [[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۲۸؛ [[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
*حضور در متن جریان‌ها و [[حوادث پیش از ظهور]]، مایۀ یادآوری [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام موعود]] {{ع}} و زمینۀ [[آگاهی]] و [[هوشیاری]] است و کناره‌گیری از مسائل [[جامعه]] و [[یأس]] و [[بدبینی]] نسبت به فرجام شایستۀ [[انسان]]، رویگردانی از حالت سازندۀ [[انتظار]] و [[امید]] است و این خاستگاه و زمینۀ اصلی [[غفلت]] و بی‌خبری و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به [[حوادث پیش از ظهور]] است. همان حوادثی که [[امام غایب]] نگران آنهاست و آرزوی آن را دارد که هر چه زودتر [[قیام]] کند و به این [[تباهی‌ها]] و [[فسادها]] پایان بخشد. پس [[منتظران راستین]] نباید نسبت به این حوادث و جریان‌ها که [[قلب]] [[امام]] را سخت می‌رنجاند بی‌تفاوت باشند، بلکه باید همانند [[امام]] خود، [[استوار]] و تزلزل‌ناپذیر بایستند و با هر [[ناهنجاری]] و نامردمی بستیزند و [[ستمگران]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] و نظامی را سرجایشان بنشانند و [[زمینه‌ساز]] گسترش [[عدل جهانی]] و نهایی گردند و همانند [[رهبر]] خویش از قدرت‌های بزرگ نظامی و [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] نهراسند و با [[امید]] و توجه به [[قدرت الهی]] در مقابل [[طاغوتیان]] و [[ستمکاران]] بایستند، تا با آن کانون بیکران [[معنویت]] و [[قدرت الهی]] پیوند روحی و قلبی بیابند و از او نیرو بگیرند و [[خصلت]] والای [[انتظار]] و [[امید]] را از دست ندهند، زیرا آن [[امام]] [[استوار]] و نستوه چنین می‌فرماید: «به [[یقین]] [[خدا]] با ماست، پس نیازی به دیگری نیست و [[حق]] با ماست، پس از کناره‌گیری کسانی چند، بیمی نیست..».<ref>{{متن حدیث|لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیْرِهِ وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا}}؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳؛ [[عنایت‌الله مهدی‌زاده|مهدی‌زاده، عنایت‌الله]]، [[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۲۸.</ref>
*در دعای روز [[عید فطر]] عبارتی با این مضمون به چشم می‌خورد: «بار خدایا! بر [[ولیّ]] خودت [[درود]] بفرست؛ آن ولی که [[منتظر]] [[فرمان]] توست و همواره در آرزوی [[گشایش]] کار [[دوستان]] تو در حال [[انتظار]] به سر می‌برد»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی وَلِیِّکَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَکَ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِکَ}}؛ بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۱۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[مریم نجفی لیواری|نجفی لیواری، مریم]] و [[نرگس محمدنیا گالشکلامی|محمدنیا گالشکلامی، نرگس]]، [[واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر (مقاله)|واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر]]، ص۷۴.</ref>
*آن [[حضرت]] در دعای عارفانۀ‌ خود می‌فرمایند: «پروردگارا! بر [[محمد]] و [[آل محمد]] [[درود]] فرست و دوستانت را با تحقق بخشیدن به وعده‌هایی که به آنان داده‌ای گرامی دار و آنان را به آرزوهایی که داشته‌اند برسان؛ زیرا که مهلت [[حاکمیت]] [[ستمگران]] در نظر ما به پایان رسیده است و ما از آنچه که خشمگین هستی، خشمگینیم و همواره در [[یاری]] [[حق]] کوشاییم. ما به صدور [[فرمان]] تو مشتاقیم و [[چشم به راه]] تحقق وعده‌هایی که داده‌ای هستیم. خداوندا! به این [[قیام]] [[اذن]] صادر کن و راه‌های آن را هموار ساز و تحقق [[شایسته]] آن را آسان گردان. برنامه آن را به ما بیاموز و [[سپاهیان]] و [[یاوران]] این [[قیام]] را تأیید کن. [[قدرت]] و [[توانایی]] [[امت]] را به [[ستمگران]] و [[زورگویان]] هر چه زودتر [[آشکار]] ساز و [[شمشیر]] [[استقامت]] را به سر [[دشمنان]] کینه‌توز فرود آور»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَکْرِمْ أَوْلِیَاءَکَ بِإِنْجَازِ وَعْدِکَ وَ بَلِّغْهُمْ دَرْکَ مَا یَأْمُلُونَ مِنْ نَصْرِکَ وَ اکْفُفْ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ نَصَبَ الْخِلَافَ عَلَیْکَ وَ تَمَرَّدَ بِمَنْعِکَ عَلَی رُکُوبِ مُخَالَفَتِکَ}}؛ بحارالانوار، ج۸۵، ص۲۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[مریم نجفی لیواری|نجفی لیواری، مریم]] و [[نرگس محمدنیا گالشکلامی|محمدنیا گالشکلامی، نرگس]]، [[واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر (مقاله)|واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر]]، ص۷۴.</ref>
===نتیجه گیری===
*بنابراین، تک تک افراد در یک [[امت اسلامی]] "[[منتظر]]" محسوب شده و خود [[امام]] [[منتظر]] بر قیامش می‌باشد انتظاری بزرگ و احساس مند. [[منتظرین]] همسو با [[امام]] خود با [[امید]] و [[استوار]] در متن جریان‌ها و حوادث حضوری موثر دارند.


 
==پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه==
== پاسخ نخست==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آقای حکیمی؛}}
[[پرونده:13681165.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[امیر مهدی حکیمی]]]]
[[پرونده:13681165.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[امیر مهدی حکیمی]]]]
::::::آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[امیر مهدی حکیمی]]'''، در کتاب ''«[[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۵: خط ۴۷:
::::::[[امام مهدی]]{{ع}} می‌داند که با [[قیام]] خود، چه حوادثی پدید می‌آید و چه دگرگونی و تحولی در [[زندگی]] رخ می‌دهد و [[انسان‌ها]] به چه آسایشی دست می‌یابند و [[رنج‌ها]] و دردها، [[ظلم‌ها]] و [[ستم‌ها]]، تحمیل‌ها و [[تبعیض‌ها]]، محرومیت‌ها و گرسنگی‌ها، و [[گمراهی‌ها]] و نابسامانی‌ها پایان رهایی می‌پذیرد پس هر لحظه در انتظارِ به وقوع پیوستن این ره‌آوردهای مهم و رهایی‌بخش است. انسانِ [[منتظر]] نیز در [[دوران غیبت]] احساسی چون [[امام]] خویش دارد و چون او می‌اندیشد و همانند پیشوای خود در انتظاری احساسمند به سر می‌برد. با چنین انتظاری، با [[امام]] خویش همسو و هم‌جهت و هم‌دل می‌گردد و با احساس و درکِ سوزها و شورهای [[امام]] به او نزدیک می‌شود. اگر از این سوزها و [[رنج‌ها]] [[غفلت]] کند و چشم به راهِ سرزدن آخرین اُفق نباشد، از آرمان‌های [[امام]] خود بیگانه است و از راه و کار و هدف‌های او فاصله دارد. پس [[انتظار]] و [[امید]] به آینده‌ای روشن و به سود [[بشریت]] [[مظلوم]] و حیات دوباره [[دین خدا]]، نقطه [[یگانگی]] [[انتظار]] [[امام]] و [[امت]] است. حضور در متن جریان‌ها و [[حوادث پیش از ظهور]] است که مایه یادآوری [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام موعود]]{{ع}} و زمینه [[آگاهی]] و هوشیاری است. و کناره‌گیری از مسائل [[جامعه]] و [[یأس]] و بدبینی نسبت به فرجام [[شایسته]] [[انسان]]، روی‌گردانی از حالت سازنده [[انتظار]] و [[امید]] است و این خاستگاه و زمینه اصلی [[غفلت]] و بی‌خبری و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به [[حوادث پیش از ظهور]] می‌باشد. همان حوادثی که [[امام غایب]] نگران آنهاست و از آنها سخت [[غمگین]] می‌گردد و آرزوی آن را دارد که هر چه زودتر [[قیام]] کند و به این [[تباهی‌ها]] و [[فسادها]] پایان بخشد. پس [[منتظران راستین]] چگونه می‌توانند نسبت به این حوادث و جریان‌ها که [[قلب]] [[امام]] را می‌آزاد و او را سخت می‌رنجاند بی‌تفاوت باشند و خود را [[منتظر واقعی]] آن [[امام]] بزرگ نیز بدانند؟ با توجه به این اصل است که [[جامعه منتظر]] باید همانند [[امام]] خود، دارای انتظاری با احساس و بزرگ باشد، که تمام دردها و [[رنج‌ها]] و محرومیت‌ها و نابسامانی‌ها و... را در درون خویش احساس کند و برای برطرف کردن آنها [[اقدام]] نماید و هیچ مانعی هر چند بزرگ و یأس‌آفرین او را مأیوس و [[ناامید]] نسازد و از [[اقدام]] و حرکت باز ندارد و چون [[امام]] خود [[استوار]] و تزلزل‌ناپذیر بایستد و با هر [[ناهنجاری]] و نامردمی بستیزد و [[ستمگران]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] و [[نظامی]] را سرجایشان بنشاند و [[زمینه‌ساز]] گسترش [[عدل جهانی]] و نهایی گردد.  
::::::[[امام مهدی]]{{ع}} می‌داند که با [[قیام]] خود، چه حوادثی پدید می‌آید و چه دگرگونی و تحولی در [[زندگی]] رخ می‌دهد و [[انسان‌ها]] به چه آسایشی دست می‌یابند و [[رنج‌ها]] و دردها، [[ظلم‌ها]] و [[ستم‌ها]]، تحمیل‌ها و [[تبعیض‌ها]]، محرومیت‌ها و گرسنگی‌ها، و [[گمراهی‌ها]] و نابسامانی‌ها پایان رهایی می‌پذیرد پس هر لحظه در انتظارِ به وقوع پیوستن این ره‌آوردهای مهم و رهایی‌بخش است. انسانِ [[منتظر]] نیز در [[دوران غیبت]] احساسی چون [[امام]] خویش دارد و چون او می‌اندیشد و همانند پیشوای خود در انتظاری احساسمند به سر می‌برد. با چنین انتظاری، با [[امام]] خویش همسو و هم‌جهت و هم‌دل می‌گردد و با احساس و درکِ سوزها و شورهای [[امام]] به او نزدیک می‌شود. اگر از این سوزها و [[رنج‌ها]] [[غفلت]] کند و چشم به راهِ سرزدن آخرین اُفق نباشد، از آرمان‌های [[امام]] خود بیگانه است و از راه و کار و هدف‌های او فاصله دارد. پس [[انتظار]] و [[امید]] به آینده‌ای روشن و به سود [[بشریت]] [[مظلوم]] و حیات دوباره [[دین خدا]]، نقطه [[یگانگی]] [[انتظار]] [[امام]] و [[امت]] است. حضور در متن جریان‌ها و [[حوادث پیش از ظهور]] است که مایه یادآوری [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام موعود]]{{ع}} و زمینه [[آگاهی]] و هوشیاری است. و کناره‌گیری از مسائل [[جامعه]] و [[یأس]] و بدبینی نسبت به فرجام [[شایسته]] [[انسان]]، روی‌گردانی از حالت سازنده [[انتظار]] و [[امید]] است و این خاستگاه و زمینه اصلی [[غفلت]] و بی‌خبری و [[بی‌تفاوتی]] نسبت به [[حوادث پیش از ظهور]] می‌باشد. همان حوادثی که [[امام غایب]] نگران آنهاست و از آنها سخت [[غمگین]] می‌گردد و آرزوی آن را دارد که هر چه زودتر [[قیام]] کند و به این [[تباهی‌ها]] و [[فسادها]] پایان بخشد. پس [[منتظران راستین]] چگونه می‌توانند نسبت به این حوادث و جریان‌ها که [[قلب]] [[امام]] را می‌آزاد و او را سخت می‌رنجاند بی‌تفاوت باشند و خود را [[منتظر واقعی]] آن [[امام]] بزرگ نیز بدانند؟ با توجه به این اصل است که [[جامعه منتظر]] باید همانند [[امام]] خود، دارای انتظاری با احساس و بزرگ باشد، که تمام دردها و [[رنج‌ها]] و محرومیت‌ها و نابسامانی‌ها و... را در درون خویش احساس کند و برای برطرف کردن آنها [[اقدام]] نماید و هیچ مانعی هر چند بزرگ و یأس‌آفرین او را مأیوس و [[ناامید]] نسازد و از [[اقدام]] و حرکت باز ندارد و چون [[امام]] خود [[استوار]] و تزلزل‌ناپذیر بایستد و با هر [[ناهنجاری]] و نامردمی بستیزد و [[ستمگران]] [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] و [[نظامی]] را سرجایشان بنشاند و [[زمینه‌ساز]] گسترش [[عدل جهانی]] و نهایی گردد.  
::::::[[منتظران راستین]] [[امام]] باید از این [[صلابت]] و [[استواری]] [[امام]]، [[استواری]] و نستوهی بیاموزند و همانند [[رهبر]] خویش از قدرت‌های بزرگ [[نظامی]] و [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] نهراسند و با [[امید]] و توجه به [[قدرت]] الاهی در مقابل [[طاغوتیان]] و [[ستمکاران]] بایستند، تا با آن کانون بیکران [[معنویت]] و [[قدرت]] الاهی پیوند روحی و قلبی بیابند و از او نیرو بگیرند و در برابر هیچ حادثه [[ناهنجاری]] دچار [[یأس]] و [[شکست]] نگردند و [[خصلت]] والای [[انتظار]] و [[امید]] را از دست ندهند، زیرا آن [[امام]] [[استوار]] و نستوه چنین می‌فرماید: - به [[یقین]] [[خدا]] با ماست، پس نیازی به دیگری نیست، و [[حق]] با ماست، پس از کناره‌گیری کسانی چند بیمی نیست... <ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.</ref>»<ref>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳.</ref>.
::::::[[منتظران راستین]] [[امام]] باید از این [[صلابت]] و [[استواری]] [[امام]]، [[استواری]] و نستوهی بیاموزند و همانند [[رهبر]] خویش از قدرت‌های بزرگ [[نظامی]] و [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] نهراسند و با [[امید]] و توجه به [[قدرت]] الاهی در مقابل [[طاغوتیان]] و [[ستمکاران]] بایستند، تا با آن کانون بیکران [[معنویت]] و [[قدرت]] الاهی پیوند روحی و قلبی بیابند و از او نیرو بگیرند و در برابر هیچ حادثه [[ناهنجاری]] دچار [[یأس]] و [[شکست]] نگردند و [[خصلت]] والای [[انتظار]] و [[امید]] را از دست ندهند، زیرا آن [[امام]] [[استوار]] و نستوه چنین می‌فرماید: - به [[یقین]] [[خدا]] با ماست، پس نیازی به دیگری نیست، و [[حق]] با ماست، پس از کناره‌گیری کسانی چند بیمی نیست... <ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.</ref>»<ref>[[امیر مهدی حکیمی|حکیمی، امیر مهدی]]، [[منتظر چشم به راهی فریادگر (کتاب)|منتظر چشم به راهی فریادگر]]، ص ۵۳.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==
{{پایان جمع شدن}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۲. آقای دکتر عبدی‌پور؛}}
{{جمع شدن|۱. آقای مهدی‌زاده؛}}
[[پرونده:Pic3001.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسن عبدی‌پور]]]]
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام]] و [[امت]] هر دو منتظرند: [[امت]]، در [[انتظار امام]] و [[منتظر]] خویش است و [[امام]] نیز همواره در [[انتظار]] به سر می‌‌برد. پس [[منتظر]] [[امت]] خود [[منتظر]] است; یعنی، [[چشم به راه]] [[فرشته]] ی [[حق]] است که در رسد و [[پیام]] [[قیام]] را برساند و او را به [[ظهور]] فراخواند تا او در پهنۀ [[آشکار]] [[زندگی]]، گام گذارد و [[رستاخیز]] خویش را بیاغازد و انقلابی اصولی و فراگیر در کار [[زندگی]] [[انسان]] درافکند و آن همه کوشش‌های نافرجام برای ساختن [[جامعه]] انسانی را به فرجامی [[راستین]] برساند و [[رسالت الهی]] خویش را که برای آن [[ذخیره]] شده است، به انجام برد. [[انتظار]]، در روان ژرف و بیکران [[امام]] [[منجی]] - که [[قلب]] [[جهان]] است - حالتی ویژه دارد و با انتظارهای دیگر تفاوتی اصولی. [[انتظار]] ما، به فراخور روان‌ها و اندیشه‌هایی که در [[انتظار]] به سر می‌‌برند و با شور و سوز و احساس‌هایی که [[منتظران]] دارند، ارتباط دارد و ژرفایی و گستردگی آن در همین رابطه مشخص می‌‌گردد. هر کس، در ارتباط با پایگاه [[فکری]] و آرمانی و نوع [[هدف‌ها]] و احساس‌هایی که دارد، در انتظارهایی متناسب به سر می‌‌برد. [[هدف]] و [[آرمان]]، هر چه والاتر باشد، [[انتظار]] تحقق آن و فرا رسیدن روزگار [[شکوفایی]] آن نیز بیش‌تر و شورانگیزتر است. بنا بر این اصل، انسان‌های بزرگ و احساس مندی که در [[اندیشه]]  ساختن [[جامعه]] انسانی‌اند و به [[آرمان]] والای [[حقوق]] [[انسان]] و [[ارزش انسان]] [[فکر]] می‌‌کنند و همواره [[تفسیر]] درست و معقول [[انسان]] را در کتاب [[تکوین]] و تدوین می‌‌جویند و در راه این [[هدف]] بزرگ از احساس‌های [[الهی]] - انسانی پر [[شوری]] برخوردارند، انتظاری متناسب با این [[آرمان]] بزرگ دارند و [[آمادگی]] و تلاش‌ها و کوشش‌هایشان، هماهنگ با [[عظمت]] [[آرمان]] شان است. از این رو چنین انسان‌هایی، تمامی نیروها و امکانات خود را بر سر این [[آرمان]] می‌‌نهند و تا واپسین لحظات حیات، دست از تلاش بر نمی‌دارند و سرانجام، [[زندگی]] را نیز [[فدا]] می‌‌کنند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. آقای مهدی‌زاده؛}}
[[پرونده:87yo3.jpeg|بندانگشتی|100px|right|[[عنایت‌الله مهدی‌زاده]]]]
[[پرونده:87yo3.jpeg|بندانگشتی|100px|right|[[عنایت‌الله مهدی‌زاده]]]]
::::::آقای '''[[عنایت‌الله مهدی‌زاده]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[عنایت‌الله مهدی‌زاده]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۳۶: خط ۶۲:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. آقای دکتر عبدی‌پور؛}}
{{جمع شدن|۴. سرکار خانم نجفی لیواری ؛}}
[[پرونده:Pic3001.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسن عبدی‌پور]]]]
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امام]] و [[امت]] هر دو منتظرند: [[امت]]، در [[انتظار امام]] و [[منتظر]] خویش است و [[امام]] نیز همواره در [[انتظار]] به سر می‌‌برد. پس [[منتظر]] [[امت]] خود [[منتظر]] است; یعنی، [[چشم به راه]] [[فرشته]] ی [[حق]] است که در رسد و [[پیام]] [[قیام]] را برساند و او را به [[ظهور]] فراخواند تا او در پهنۀ [[آشکار]] [[زندگی]]، گام گذارد و [[رستاخیز]] خویش را بیاغازد و انقلابی اصولی و فراگیر در کار [[زندگی]] [[انسان]] درافکند و آن همه کوشش‌های نافرجام برای ساختن [[جامعه]] انسانی را به فرجامی [[راستین]] برساند و [[رسالت الهی]] خویش را که برای آن [[ذخیره]] شده است، به انجام برد. [[انتظار]]، در روان ژرف و بیکران [[امام]] [[منجی]] - که [[قلب]] [[جهان]] است - حالتی ویژه دارد و با انتظارهای دیگر تفاوتی اصولی. [[انتظار]] ما، به فراخور روان‌ها و اندیشه‌هایی که در [[انتظار]] به سر می‌‌برند و با شور و سوز و احساس‌هایی که [[منتظران]] دارند، ارتباط دارد و ژرفایی و گستردگی آن در همین رابطه مشخص می‌‌گردد. هر کس، در ارتباط با پایگاه [[فکری]] و آرمانی و نوع [[هدف‌ها]] و احساس‌هایی که دارد، در انتظارهایی متناسب به سر می‌‌برد. [[هدف]] و [[آرمان]]، هر چه والاتر باشد، [[انتظار]] تحقق آن و فرا رسیدن روزگار [[شکوفایی]] آن نیز بیش‌تر و شورانگیزتر است. بنا بر این اصل، انسان‌های بزرگ و احساس مندی که در [[اندیشه]]  ساختن [[جامعه]] انسانی‌اند و به [[آرمان]] والای [[حقوق]] [[انسان]] و [[ارزش انسان]] [[فکر]] می‌‌کنند و همواره [[تفسیر]] درست و معقول [[انسان]] را در کتاب [[تکوین]] و تدوین می‌‌جویند و در راه این [[هدف]] بزرگ از احساس‌های [[الهی]] - انسانی پر [[شوری]] برخوردارند، انتظاری متناسب با این [[آرمان]] بزرگ دارند و [[آمادگی]] و تلاش‌ها و کوشش‌هایشان، هماهنگ با [[عظمت]] [[آرمان]] شان است. از این رو چنین انسان‌هایی، تمامی نیروها و امکانات خود را بر سر این [[آرمان]] می‌‌نهند و تا واپسین لحظات حیات، دست از تلاش بر نمی‌دارند و سرانجام، [[زندگی]] را نیز [[فدا]] می‌‌کنند»<ref>[[حسن عبدی‌پور|عبدی‌پور، حسن]]، [[تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی (مقاله)|تاثیرهای اجتماعی اعتقاد به مهدویت از دیدگاه جامعه‌شناسی]]، [[انتظار موعود (نشریه)|انتظار موعود]]، ص۲۳۳.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۳. سرکار خانم نجفی لیواری ؛}}
[[پرونده:Mar.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:Mar.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::سرکار خانم '''[[مریم نجفی لیواری]]''' و '''[[نرگس محمدنیا گالشکلامی]]''' در مقاله ''«[[واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر (مقاله)|واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::سرکار خانم '''[[مریم نجفی لیواری]]''' و '''[[نرگس محمدنیا گالشکلامی]]''' در مقاله ''«[[واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر (مقاله)|واکاوی شاخصه‌های الگوی خانواده منتظر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
۲۴٬۴۶۴

ویرایش