تعیین امام: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'استبعاد' به 'استعباد'
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]') |
جز (جایگزینی متن - 'استبعاد' به 'استعباد') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
*یکی از مباحث کلی [[امامت]]، بحث درباره راه تعیین [[امام]] است. این بحث بر این پایه استوار است که داشتن صلاحیت برای امامت برای تحقق و تعین یافتن [[امامت]] در فردی خاص کافی نیست، بلکه تحقق و تعیین [[امامت]] در او نیازمند عامل دیگری است که متکلمان آن را راه ثبوت امامت یا راه تعیین [[امام]] نامیدهاند<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶؛ گوهر مراد، ص۴۷۷.</ref> در این که تعیین [[امامت]] در فردی خاص با نص شرعی ثابت میشود، اختلافی وجود ندارد، ولی در این که آیا نص در [[امامت]] وجود دارد یا نه، دیدگاهها متفاوت است. | *یکی از مباحث کلی [[امامت]]، بحث درباره راه تعیین [[امام]] است. این بحث بر این پایه استوار است که داشتن صلاحیت برای امامت برای تحقق و تعین یافتن [[امامت]] در فردی خاص کافی نیست، بلکه تحقق و تعیین [[امامت]] در او نیازمند عامل دیگری است که متکلمان آن را راه ثبوت امامت یا راه تعیین [[امام]] نامیدهاند<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶؛ گوهر مراد، ص۴۷۷.</ref> در این که تعیین [[امامت]] در فردی خاص با نص شرعی ثابت میشود، اختلافی وجود ندارد، ولی در این که آیا نص در [[امامت]] وجود دارد یا نه، دیدگاهها متفاوت است. | ||
*شیعه امامیه چنان که اشاره شد معتقد است یگانه راه معتبر برای تعیین [[امام]]، نص است، زیرا به اعتقاد آنان در [[امام]] شرایطی چون [[عصمت]] و افضلیت معتبر است که راه فهم آنها منحصر در نص است. البته، معجزه نیز نقش نص را ایفا میکند و به عبارت دیگر نص فعلی است، زیرا اعطای معجزه به کسی که مدعی [[امامت]] است تأیید عملی اوست؛ چنان که نص تأیید قولی او میباشد<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۴؛ الشافی فی الإمامه، ج۲، ص۵ـ۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۹۶؛ کشف المراد، ص ۴۹۶؛ گوهر مراد، ص۴۸۱.</ref> سیره [[پیامبر]]{{صل}} نیز اقتضا میکند که پیشوای مسلمانان پس از خود را تعیین کرده باشد، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان بسیار حساس و نگران بود، او برای سعادتمندی آنان از بیان ساده ترین مسائل دریغ نمیورزیدند، چگونه ممکن است درباره جانشین خود که مهم ترین تأثیر را در سرنوشت مسلمانان داشت هیچ گونه اقدامی نکرده و فرد یا افراد شایستهای را برای این مهم تعیین نکرده باشد <ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۲۱ـ ۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>. | *شیعه امامیه چنان که اشاره شد معتقد است یگانه راه معتبر برای تعیین [[امام]]، نص است، زیرا به اعتقاد آنان در [[امام]] شرایطی چون [[عصمت]] و افضلیت معتبر است که راه فهم آنها منحصر در نص است. البته، معجزه نیز نقش نص را ایفا میکند و به عبارت دیگر نص فعلی است، زیرا اعطای معجزه به کسی که مدعی [[امامت]] است تأیید عملی اوست؛ چنان که نص تأیید قولی او میباشد<ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۴؛ الشافی فی الإمامه، ج۲، ص۵ـ۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۹۶؛ کشف المراد، ص ۴۹۶؛ گوهر مراد، ص۴۸۱.</ref> سیره [[پیامبر]]{{صل}} نیز اقتضا میکند که پیشوای مسلمانان پس از خود را تعیین کرده باشد، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان بسیار حساس و نگران بود، او برای سعادتمندی آنان از بیان ساده ترین مسائل دریغ نمیورزیدند، چگونه ممکن است درباره جانشین خود که مهم ترین تأثیر را در سرنوشت مسلمانان داشت هیچ گونه اقدامی نکرده و فرد یا افراد شایستهای را برای این مهم تعیین نکرده باشد <ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۲۱ـ ۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>. | ||
*در نقد استدلال یاد شده گفته شده است اولاً، مطلب مزبور صرف | *در نقد استدلال یاد شده گفته شده است اولاً، مطلب مزبور صرف استعباد است و در مباحث علمی، استعباد اعتباری ندارد و ثانیاً، واگذار کردن مسئله [[امامت]] به انتخاب نخبگان جامعه و اجتهاد خردمندان نوعی تعیین جانشین است؛ همان گونه که بسیاری از فروع دین به اجتهاد صاحب نظران واگذار شده است <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶ـ ۲۵۷.</ref>. | ||
*نقد مزبور نادرست است، زیرا استدلال یاد شده صرف | *نقد مزبور نادرست است، زیرا استدلال یاد شده صرف استعباد نیست، بلکه مبتنی بر قیاس اولویت است که از اعتبار منطقی بالایی برخوردار است. مانند استدلال بر حرمت زدن پدر و مادر به حرمت گفتن اُف به آنان. مقتضای این قاعده بدیهی عقلی این است که [[پیامبر]]{{صل}} که نسبت به مسائل ساده زندگی مسلمانان بی تفاوت نبود و آنان را در آن زمینه راهنمایی میکرد، در مسند مهم رهبری مسلمانان پس از خود، بیتفاوت نبوده و حتماً جانشین خود را تعیین کرده است. قیاس انتخاب امام توسط نخبگان به استنباط احکام دینی توسط مجتهدان، مع الفارق است. استنباط احکام دینی توسط مجتهدان آن گاه پذیرفته است که به کتاب و سنت یا احکام قطعی عقل بازگردد، اما اجتهاد بر اساس مستندات ظنّی چون قیاس و استحسان که حجیت شرعی ندارند، پذیرفته نخواهد بود و چون منابع استنباط احکام در حد لازم در کتاب و سنت نبوی وجود ندارد چنان که مؤلف غایة المرام به آن تصریح کرده است <ref>غایة المرام، ص۳۸۰.</ref> بدون شک [[پیامبر]]{{صل}} تمام احکام شرعی را به جانشین خود سپرده است، تا در شرایط مناسب به مردم بیاموزد. بر این اساس، تمامیت اجتهاد در احکام شریعت وابسته به امامت معصوم است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>. | ||
==آیا وجوب تعیین امام بدعتآمیز است؟== | ==آیا وجوب تعیین امام بدعتآمیز است؟== |