قدرت الهی: تفاوت میان نسخهها
←شبهه درباره قدرت خداوند
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==[[شبهه]] درباره [[قدرت خداوند]]== | ==[[شبهه]] درباره [[قدرت خداوند]]== | ||
*از گذشته پرسشهایی دربارۀ [[قدرت خداوند]] مطرح بوده است، پرسشهایی که موجب [[انکار]] [[قدرت خداوند]] میشد؛ مانند اینکه آیا [[خداوند]] میتواند سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد؟ یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند؟ دامنۀ این [[پرسشها]] به زمان [[ائمه معصومین]]{{ع}} هم بر میگردد، در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمده است که شخصی از ایشان سوال کرد: آیا [[پروردگار]] تو میتواند [[جهان]] را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه [[جهان]] کوچک شود و یا تخم مرغ بزرگ گردد [[امام]] پاسخ داد: «[[خداوند]] عجز و [[ناتوانی]] ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی شدنی نیست»<ref>التوحید، باب ۹/ ح ۹. </ref>. | *از گذشته پرسشهایی دربارۀ [[قدرت خداوند]] مطرح بوده است، پرسشهایی که موجب [[انکار]] [[قدرت خداوند]] میشد؛ مانند اینکه آیا [[خداوند]] میتواند سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد؟ یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند؟ دامنۀ این [[پرسشها]] به زمان [[ائمه معصومین]]{{ع}} هم بر میگردد، در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمده است که شخصی از ایشان سوال کرد: آیا [[پروردگار]] تو میتواند [[جهان]] را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه [[جهان]] کوچک شود و یا تخم مرغ بزرگ گردد [[امام]] پاسخ داد: «[[خداوند]] عجز و [[ناتوانی]] ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی شدنی نیست»<ref>التوحید، باب ۹/ ح ۹. </ref>. | ||
اما [[دانشمندان]] [[علم کلام]] به این نوع [[پرسشها]] اینچنین پاسخ دادهاند که از لحاظ [[عقلی]] چنین پرسشهایی نسبت به [[قدرت خداوند]] امری محال و غیر ممکن است چراکه تحقق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلًا تحقق اینکه [[خالق]] نتواند مخلوق را از میان بردارد ([[خلقت]] سنگ بزرگ) مستلزم این است که هم [[خالق]] باشد و هم نباشد. [[خالق]] باشد، به این [[علت]] که [[خلقت]] سنگ توسط [[خداوند]] انجام شده و [[خالق]] نباشد به خاطر اینکه تمام موجودات در تمام مراحل و [[شئون]]، معلول و وابسطۀ به [[خداوند]] هستند و اگر موجودی مثل این سنگ از [[خالق]] [[تبعیت]] نکرد و وابسطۀ آن نشد بلکه قدرتش بیشتر از خالقش شد نتیجه این میشود که [[علت]] بودن [[خداوند]] برای چنین مخلقولی از بین میرود زیرا مخلوق دیگر [[وابستگی]] به [[خالق]] ندارد و زمانی که [[علت]] بودن [[خالق]] در تمام [[شئون]] مخلوق از بین رفت خالقیتش هم از بین میرود و تبدیل به مخلوق میشود<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۶ </ref>. | *اما [[دانشمندان]] [[علم کلام]] به این نوع [[پرسشها]] اینچنین پاسخ دادهاند که از لحاظ [[عقلی]] چنین پرسشهایی نسبت به [[قدرت خداوند]] امری محال و غیر ممکن است چراکه تحقق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلًا تحقق اینکه [[خالق]] نتواند مخلوق را از میان بردارد ([[خلقت]] سنگ بزرگ) مستلزم این است که هم [[خالق]] باشد و هم نباشد. [[خالق]] باشد، به این [[علت]] که [[خلقت]] سنگ توسط [[خداوند]] انجام شده و [[خالق]] نباشد به خاطر اینکه تمام موجودات در تمام مراحل و [[شئون]]، معلول و وابسطۀ به [[خداوند]] هستند و اگر موجودی مثل این سنگ از [[خالق]] [[تبعیت]] نکرد و وابسطۀ آن نشد بلکه قدرتش بیشتر از خالقش شد نتیجه این میشود که [[علت]] بودن [[خداوند]] برای چنین مخلقولی از بین میرود زیرا مخلوق دیگر [[وابستگی]] به [[خالق]] ندارد و زمانی که [[علت]] بودن [[خالق]] در تمام [[شئون]] مخلوق از بین رفت خالقیتش هم از بین میرود و تبدیل به مخلوق میشود<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۳۷۶ </ref>. | ||
*باید دانست هیچ قانونی در [[جهان]] قطعی نیست؛ زیرا اگر قانونی قطعی شود، [[قدرت]] و ارادۀ [[خدا]] محدود به [[پیروی]] از [[قانون]] خواهد شد و این مطلب یعنی همان حرفی که [[یهود]] دربارۀ [[خدا]] گفته اند: {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> و [[خدا]] میفرماید: {{متن قرآن|غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ}}<ref>«دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، در حالی که امکان نقض قوانینی که به صورت طبیعی و صد درصد در عالم وجود دارد برای ما وجود ندارد؛ اما [[خداوند]] که این [[قوانین]] را وضع کرده میتواند آنها را نقض کند. البته نقض این [[قوانین]] بدون [[استدلال]] نیست. وجود قدرت الهی بدون هیچگونه منعی میتواند [[قوانین]] را وضع و یا آن را نقض کند؛ زیرا منع این [[قدرت]] از دو طریق حاصل میشود که هردو طریق قابل اشکال است: | *باید دانست هیچ قانونی در [[جهان]] قطعی نیست؛ زیرا اگر قانونی قطعی شود، [[قدرت]] و ارادۀ [[خدا]] محدود به [[پیروی]] از [[قانون]] خواهد شد و این مطلب یعنی همان حرفی که [[یهود]] دربارۀ [[خدا]] گفته اند: {{متن قرآن|يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> و [[خدا]] میفرماید: {{متن قرآن|غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ}}<ref>«دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، در حالی که امکان نقض قوانینی که به صورت طبیعی و صد درصد در عالم وجود دارد برای ما وجود ندارد؛ اما [[خداوند]] که این [[قوانین]] را وضع کرده میتواند آنها را نقض کند. البته نقض این [[قوانین]] بدون [[استدلال]] نیست. وجود قدرت الهی بدون هیچگونه منعی میتواند [[قوانین]] را وضع و یا آن را نقض کند؛ زیرا منع این [[قدرت]] از دو طریق حاصل میشود که هردو طریق قابل اشکال است: | ||
#امتناع [[عقلی]] مثل [[خلقت]] سنگ که بلند کردنش از عهدۀ [[خالق]] خارج باشد این قسم از منع همانطور که در [[بیان]] فوق گفته شد نمیتواند اثبات کنند عجز [[خداوند]] باشد چراکه این امر محال [[عقلی]] و محال [[عقلی]] به [[قدرت]] و عجز [[خداوند]] متصف نمیشود<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | #امتناع [[عقلی]] مثل [[خلقت]] سنگ که بلند کردنش از عهدۀ [[خالق]] خارج باشد این قسم از منع همانطور که در [[بیان]] فوق گفته شد نمیتواند اثبات کنند عجز [[خداوند]] باشد چراکه این امر محال [[عقلی]] و محال [[عقلی]] به [[قدرت]] و عجز [[خداوند]] متصف نمیشود<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | ||
#امتناع عادی یعنی مخلوقات [[خداوند]] چنین قدرتی داشته باشند که بتوانند جلوی قدرت الهی را بگیرند چنین فرضی هم قابل تصور نیست؛ زیرا ممکن و مخلوق نمیتواند [[مانع]] نفوذ واجبالوجود و [[خالق]] شود. | #امتناع عادی یعنی مخلوقات [[خداوند]] چنین قدرتی داشته باشند که بتوانند جلوی قدرت الهی را بگیرند چنین فرضی هم قابل تصور نیست؛ زیرا ممکن و مخلوق نمیتواند [[مانع]] نفوذ واجبالوجود و [[خالق]] شود. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
*بنابراین وقتی وضع و [[نقض ]][[قوانین]] زیر سیطرۀ [[خداوند]] قرار گرفت نتیجهاش این میشود که [[خداوند]] اگر [[اراده]] و [[دوست]] داشته باشد میتواند قانونی را وضع وبه همین ترتیب آن را نقض کند به این ترتیبب به واسطۀ این [[برهان]] [[قدرت خداوند]] مشخص و فهمیده شد<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. | *بنابراین وقتی وضع و [[نقض ]][[قوانین]] زیر سیطرۀ [[خداوند]] قرار گرفت نتیجهاش این میشود که [[خداوند]] اگر [[اراده]] و [[دوست]] داشته باشد میتواند قانونی را وضع وبه همین ترتیب آن را نقض کند به این ترتیبب به واسطۀ این [[برهان]] [[قدرت خداوند]] مشخص و فهمیده شد<ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴ </ref>. |