وهابیت: تفاوت میان نسخهها
←ویژگی اصلی عقاید وهابیت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
===ویژگی اصلی [[عقاید]] وهابیت=== | ===ویژگی اصلی [[عقاید]] وهابیت=== | ||
*به طور کلی، ویژگی بنیادی [[عقاید]] وهابیت، نفی و [[انکار]] است؛ یعنی [[عقاید]] وهابیت بر نفی [[عقاید]] و [[اعمال]] دیگر [[مسلمانان]] [[استوار]] است. آنان برخی [[اعتقادات]] و [[اعمال]] [[مسلمانان]] را با [[توحید عبادی]] ناسازگار میپندارند. [[وهابیان]] [[توسل]] به [[اولیای الهی]] و [[استمداد]] از آنان را بر نمیتابند و معتقدند باید [[خدا]] را بیواسطه خواند و تنها باید از او [[استمداد]] کرد و اگر کسی جز این کند، [[کافر]] است<ref>ر.ک. مجموعة الوسائل و المسائل، ۳- ۱/ ۲۰، ۲۱ و ۴۲- ۴۶؛ کشف الارتیاب، ۱۴۳- ۱۱۹.</ref>. | *به طور کلی، ویژگی بنیادی [[عقاید]] وهابیت، نفی و [[انکار]] است؛ یعنی [[عقاید]] وهابیت بر نفی [[عقاید]] و [[اعمال]] دیگر [[مسلمانان]] [[استوار]] است. آنان برخی [[اعتقادات]] و [[اعمال]] [[مسلمانان]] را با [[توحید عبادی]] ناسازگار میپندارند. [[وهابیان]] [[توسل]] به [[اولیای الهی]] و [[استمداد]] از آنان را بر نمیتابند و معتقدند باید [[خدا]] را بیواسطه خواند و تنها باید از او [[استمداد]] کرد و اگر کسی جز این کند، [[کافر]] است<ref>ر.ک. مجموعة الوسائل و المسائل، ۳- ۱/ ۲۰، ۲۱ و ۴۲- ۴۶؛ کشف الارتیاب، ۱۴۳- ۱۱۹.</ref>. | ||
*برخی از [[عقاید]] و [[اعمال]] که در نظر [[وهابیان]] [[شرک]] به شمار میآیند، عبارتاند از: [[توسل]] به [[اولیای الهی]]، طلب [[شفاعت]] از آنان، تعمیر و بنا و [[زیارت]] [[قبور]] [[مقدس]] و نیز [[تبرک]] و استشفاء از [[اولیای الهی]]. [[وهابیان]] [[سوگند]] به غیر [[خدا]] و [[عقیده]] به نیروی غیبی [[بندگان]] خاص | *برخی از [[عقاید]] و [[اعمال]] که در نظر [[وهابیان]] [[شرک]] به شمار میآیند، عبارتاند از: [[توسل]] به [[اولیای الهی]]، طلب [[شفاعت]] از آنان، تعمیر و بنا و [[زیارت]] [[قبور]] [[مقدس]] و نیز [[تبرک]] و استشفاء از [[اولیای الهی]]. [[وهابیان]] [[سوگند]] به غیر [[خدا]] و [[عقیده]] به نیروی غیبی [[بندگان]] خاص خدا را نیز برنمیتابند<ref>ر.ک. وهابیها، فصل پنجم:</ref>. علمای [[اسلام]]، به اشکالهای [[وهابیان]] پاسخهای مفصلی دادهاند<ref>برای نمونه: آئین وهابیت.</ref>. [[سوگند]] به غیر [[خدا]] و [[شرک]] و استشفاء از [[اولیای الهی]] نیز با شرایطی ویژه در [[قرآن]] و [[سنت]] روا شمرده شدهاند<ref>{{متن قرآن|اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ}}«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید» سوره یوسف، آیه ۹۳؛ {{متن قرآن|لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ}}«(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}«(یاد کن) آنگاه را که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر کردهام آنچه در شکم دارم آزاد (از هر شرطی) تو را باشد پس (نذر مرا) از من بپذیر که تویی که شنوای دانایی» سوره آل عمران، آیه ۳۵.</ref>؛ ر.ک. وسائل الشیعة، ۱۶/ ۱۹۰؛ بحوث فی الملل و النحل، ج ۴.</ref>. دربارۀ نیروی غیبی [[انبیا]] و [[اولیا]] نیز آیاتی روشن در [[قرآن]] به چشم میآید<ref>به عنوان نمونه: {{متن قرآن|وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی برای مردم خود در پی آب بود و گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید؛ (چنانکه) هر دستهای از مردم آبشخور خویش را باز میشناخت؛ از روزی خداوند بخورید و بنوشید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره بقره، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به رسالت بر بنى اسرائيلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود، و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم. و به فرمان خدا مرده را زنده مىكنم. و به شما مى گويم كه چه خوردهايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه هاى حقانيت من است» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. [[وهابیان]]، باورهای ویژۀ دیگری نیز دارند؛ از جمله، نخستین [[پیامبر]] را [[نوح]]{{ع}} میشمارند<ref>ر.ک. فرهنگ فرق اسلامی، ۴۵۹.</ref>. آنان معتقدند [[خدا]] را در [[آخرت]] میتوان دید<ref>ر.ک. منهاج السنة النبویة، ۲- ۱/ ۲۱۵ و ۲۱۶.</ref>. همچنین، بر آناند که [[پیامبران]] تنها در [[مقام]] [[تبلیغ]] معصوماند و در غیر این [[مقام]] ممکن است [[گناه]] کنند و خلاف [[آیین]] خویش گام بردارند<ref>ر.ک. منهاج السنة النبویة، ۲- ۱/ ۲۲۸- ۲۲۶؛ ادیان الهی و فرق اسلامی، ۱۹۴.</ref>. | ||
===مخالف با وهابیت=== | ===مخالف با وهابیت=== | ||
*علمای [[شیعه]] و [[سنی]] در رد وهابیت، کتابهای فراوانی نوشتهاند<ref>ر.ک. فرقه وهابی و پاسخ شبهات آنها، ۲۱- ۱۵.</ref>، اولین کسی از علمای [[اهل سنت]] که بر رد وهابیت کتاب نوشت، [[برادر]] [[محمد]] بن عبدالوهاب یعنی [[شیخ]] [[سلیمان]] بود که کتاب [[الصواعق المحرقه]] را نگاشت. از میان علمای [[شیعه]] نیز مرحوم [[کاشف الغطاء]] کتاب منهج الرشاد را اولینبار دراینباره تألیف نمود<ref>ر.ک. سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۴، ص۲۶۱ - ۳۵۵.</ref>. <ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۷.</ref> در سالهای بعد، در نقد [[افکار]] آنان، حتی از سوی [[اهل سنت]] کتابهایی نوشته شد و بیپایه بودن معتقداتشان [[تبیین]] گشت<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۰.</ref>. | *علمای [[شیعه]] و [[سنی]] در رد وهابیت، کتابهای فراوانی نوشتهاند<ref>ر.ک. فرقه وهابی و پاسخ شبهات آنها، ۲۱- ۱۵.</ref>، اولین کسی از علمای [[اهل سنت]] که بر رد وهابیت کتاب نوشت، [[برادر]] [[محمد]] بن عبدالوهاب یعنی [[شیخ]] [[سلیمان]] بود که کتاب [[الصواعق المحرقه]] را نگاشت. از میان علمای [[شیعه]] نیز مرحوم [[کاشف الغطاء]] کتاب منهج الرشاد را اولینبار دراینباره تألیف نمود<ref>ر.ک. سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۴، ص۲۶۱ - ۳۵۵.</ref>. <ref>ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۷.</ref> در سالهای بعد، در نقد [[افکار]] آنان، حتی از سوی [[اهل سنت]] کتابهایی نوشته شد و بیپایه بودن معتقداتشان [[تبیین]] گشت<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۰.</ref>. |