پرش به محتوا

بحث:آیا انتظار مذهب اکتفا به وظایف فردی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی صفحه با '==نویسنده: آقای یوسفی== ==پاسخ اجمالی== ==پاسخ تفصیلی ندارد== ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پان...'
(صفحه‌ای تازه حاوی «==نویسنده: آقای یوسفی== ==پاسخ اجمالی== ==چیستی انتظار در زمان غیبت== *انتظا...» ایجاد کرد)
 
(جایگزینی صفحه با '==نویسنده: آقای یوسفی== ==پاسخ اجمالی== ==پاسخ تفصیلی ندارد== ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پان...')
برچسب: جایگزین شد
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای یوسفی==
==نویسنده: آقای یوسفی==
==پاسخ اجمالی==
==پاسخ اجمالی==
==[[چیستی انتظار]] در [[زمان غیبت]]==
 
*[[انتظار]]، [[تجلی]] کامل تربیت‌های [[مکتب اسلام]] است که هم شاخصی برای روشن شدن ابعاد [[عقاید]] حقه از قبیل [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]] است و هم تربیت‌های [[مکتب]] در آن متبلور شده است. [[انتظار]] جریانی در دوران عمیق [[غیبت]] است، این دوران همچون زمانی است که معلم از کلاس خارج شده تا بنگرد [[شاگردان]]، در غیاب او چه می‌‌کنند و نسبت به [[تکالیف]] سپرده شده چه عکس العملی دارند؟ حال [[شاگرد]] [[مکتب]] [[انبیاء الهی]]، هم این گونه است؛ او حاضر در کلاس [[دین الهی]] است و باید پیوسته مراقب خود باشد تا دست از پا [[خطا]] نکند و بداند هم اکنون موقع [[خروج]] معلم از کلاس است که ورودش از جمله احتمالات بوده و امکان دارد او را در آن حال ببیند، پس [[منتظر]]، باید در هر موقعیتی، [[رضایت]] خاطر معلم یعنی همان [[منتظَر]] را فراهم کند<ref>ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۱۰۶، ۱۰۷.</ref>.
==روزگار [[انتظار]]، روزگار بی مسئولیتی یا دوران حساس [[تکلیف]]؟==
*با توجه به [[تمثیل]] بالا، [[انتظار]] معنای واضح تری به خود می‌‌گیرد؛ زیرا، هنگامی که در [[تعالیم]] و [[تکالیف]] [[دین]]، با بینشی عمیق، صحیح و آگاهانه، غور و [[تفکر]] می‌‌کنیم، به این نتیجه می‌‌رسیم که روزگار [[انتظار]]، [[روزگار رهایی]]، بی مسئولیتی یا به عبارتی دیگر دوران بی تفاوتی نیست، بلکه دوران حساس [[تکلیف]] است، هم [[تکالیف]] فردی و هم [[تکالیف اجتماعی]]. در این دوران [[مسلمانان]] و [[منتظران واقعی]]، باید پاسبان [[دین]] حقۀ [[الهی]] و [[تعالیم]] و [[احکام]] والای آن باشند و اگر عصر بی تکلیفی بود، باید [[تکلیف]] از افراد ساقط می‌‌شد. در حالی که اینگونه نیست، بلکه عصر [[تمسک]] جستن به [[احکام الهی]]، باید به [[قوت]] خود پابرجا باشد، به عبارتی دیگر این چنگ زدن، نباید منفک از [[عمل به دستورات]] [[دینی]] باشد. از این رو، حضور همۀ افراد چه در بُعد فردی و چه در بعد [[اجتماعی]] لازمۀ آن است. همچنین همۀ جوانب [[دین]] به ویژه در بُعد فعال آن باید مورد [[آموزش]] همگان واقع شود. بنابراین؛ [[عصر انتظار]]، عصر [[وظیفه]] و [[تکلیف]] است که طبق [[احادیث]] [[معصومین]]{{ع}} [[انتظار]] در کنار [[منتظر]] آورده شده است<ref>ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۱۰۶، ۱۰۷.</ref>.
==[[انتظار]] عامل حرکت یا رکود [[جامعه]]؟==
*برداشت‌های [[نادرست]] از [[انتظار]]، برداشت‌ها و اصالت‌ها را از [[انسان]] سلب می‌کند و نیرومندترین عامل حرکت را به رکود و جمود مبدل می‌سازد. اینکه [[منتظر]] باشیم [[امام]] خود بیاید و [[کارها]] را سر و سامان دهد بدون اینکه ما در برابرش مسئولیتی داشته باشیم [[فکری]] خطرناک و اندیشه‌ای [[نادرست]] است. وای بر حال جامعه‌ای که این چنین بیندیشند. اندیشه‌های منحط در این طریقند که در [[انجام وظیفه]] [[تنبلی]] و کوتاهی می‌‌کنند. بدین نظر در جنبۀ [[انتظار]] بعد منفی آن را گرفته و خود را بدان سرگرم می‌کنند. آنان از مشی [[انتظار]] نشستن و امضای وضع موجود را دریافته‌اند در حالی که واقعیت خلاف آن است و چنین برداشتی نوعی [[تحریف]] و حتی ساختۀ دست [[دشمنان]] برای بهره‌گیری‌های [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] است. [[انتظار]] نه تنها [[آرامش]] موقت نیست بلکه اعتراضی دائمی علیه بی‌عدالتی‌هاست و نه تنها تسلی دادن نیست بلکه برافروختن و تحریک کردن برای احقاق [[حق]] و ابطال [[باطل]] است. [[انتظار]] پذیرش نوعی [[انقلاب]]، تحول و [[تکامل]]، هدف‌داری و معنی‌داری است. عاملی برای [[دفاع]] جاودانه از [[هدف]] و مسلک است. سرمایه‌ای روحی برای [[تکامل]] و تعالی و حفظ جنبه‌های انسانی و ایدئولوژیکی است. [[انتظار]] عامل تحرک است اسلحه‌ای [[قوی]] و بران علیه [[روح]] مردگی است. [[نجات]] از اعتذال و کناره‌گیری است. ایجاد کنندۀ تحول است، بر این اساس انتظاری خلافِ چنین جهت از آنِ بی‌عرضه‌ها و بی‌شخصیت‌هاست<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۰-۳۴.</ref>.
==دو [[برداشت اشتباه از انتظار]]==
*برخی، [[انتظار]] را در این می‌بینند که برای تعجیل در [[ظهور امام زمان]] [[دعا]] کنند. این گروه ضمن عمل به [[تکالیف دینی]] خود، نسبت به آنچه از خطاها و معصیت‌ها در [[جامعه]] می‌بینند، [[امر به معروف]] هم می‌کنند ولی هیچ [[اقدام]] عملی برای محو [[ظلم و ستم]] انجام نمی‌دهند. بعضی [[انتظار فرج]] را به این می‌دانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]]، در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]]{{ع}} را از [[خدا]] بخواهند. اینها [[مردم]] صالحی هستند که چنین [[اعتقادی]] دارند. اینها به [[تکالیف شرعی]] خودشان مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]] هم عمل می‌کردند، منتها دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‌آمد و [[فکر]] اینکه کاری بکنند نبودند<ref>خمینی، [امام‌] سید روح الله، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۳.</ref>. گروهی دیگر، [[فکر]] می‌کنند [[انتظار]] آن است که بنشینند و فقط [[دعا]] کنند تا [[حضرت]] بیاید و خودش به مسایل رسیدگی کند. این عده گرچه به [[تکالیف]] فردی خود عمل می‌کنند ولی نسبت به مسایل [[جامعه]] بی‌تفاوت هستند. اینها می‌گفتند ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه می‌گذرد، بر ملتها چه می‌گذرد، بر [[ملت]] ما چه می‌گذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند ان‌شاء [[الله]] درست می‌کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم<ref>ر.ک. هدایت‌نیا، فرج‌الله، امام مهدی در نگاه امام خمینی، مجموعه مقالات سومین اجلاس مهدویت، ج‌۲، ص۳۶۶.</ref>.
==نتیجه گیری==
*بنابراین، روزگار [[انتظار]]، [[روزگار رهایی]] و بی مسئولیتی نیست، بلکه دوران حساس [[تکلیف]] است. فرد [[منتظر]] دارای یکسری [[تکالیف]] فردی و [[اجتماعی]] است که نباید نسبت به آنها کوتاهی کند. بلکه باید در راستای [[زمینه سازی]] [[ظهور]]، گام‌های عملی بردارد.
==پاسخ تفصیلی ندارد==
==پاسخ تفصیلی ندارد==
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
۷۳٬۰۹۴

ویرایش