پرش به محتوا

رفق و مدارا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - ' (صل) ' به ' {{صل}} ')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۷.</ref>
*در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا}}<ref>«پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۷.</ref>
*همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۲۴۴.</ref>.
*همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۴۴.</ref>.
*[[پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند: "اگر [[رفق]] چیزی بود که دیده می‌شد، می‌دیدی که هیچ مخلوقی از آن نیکوتر نیست"<ref>احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۸۷.</ref>.
*[[پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند: "اگر [[رفق]] چیزی بود که دیده می‌شد، می‌دیدی که هیچ مخلوقی از آن نیکوتر نیست"<ref>احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۸۷.</ref>.
*[[امام موسی کاظم]]{{ع}} می‌فرمایند: "[[مدارا]] کردن با دیگران نیمی از وسیله [[زندگی]] است و کسی که [[میانه‌روی]] کند [[فقیر]] نمی‌شود"<ref>شیخ حُر عاملی، آداب معاشرت، ترجمه محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، ص۵۰.</ref>.
*[[امام موسی کاظم]]{{ع}} می‌فرمایند: "[[مدارا]] کردن با دیگران نیمی از وسیله [[زندگی]] است و کسی که [[میانه‌روی]] کند [[فقیر]] نمی‌شود"<ref>شیخ حُر عاملی، آداب معاشرت، ترجمه محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، ص۵۰.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۷:
*"رفق و مدارا به معنای [[نرمی]] و [[سازش]] است. به [[بیان]] دیگر [[مهربانی]] نسبت به دیگران است و در لغت [[عرب]]: به معنای [[ملاطفت]] و [[ملایمت]] است"<ref>معصومه شرف الدین الموسوی. اصول تربیتی و اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه (پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم،۱۳۸۶)، ص۲۴۰.</ref>.
*"رفق و مدارا به معنای [[نرمی]] و [[سازش]] است. به [[بیان]] دیگر [[مهربانی]] نسبت به دیگران است و در لغت [[عرب]]: به معنای [[ملاطفت]] و [[ملایمت]] است"<ref>معصومه شرف الدین الموسوی. اصول تربیتی و اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه (پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم،۱۳۸۶)، ص۲۴۰.</ref>.
*[[مدارا]] از حیث معنی نزدیک به [[رفق]] است، زیرا [[مدارا]] [[نرمی]] و [[ملایمت]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] و [[تحمل]] ناگواری و [[آزار]] آنهاست و گاهی بین رفق و مدارا می‌توان تفاوتی قائل شد به این اعتبار که در [[مدارا]] [[تحمل]] [[آزار]] [[مردم]] هست و در [[رفق]] نیست<ref>شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ترجمه محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، ص۵۰.</ref>.
*[[مدارا]] از حیث معنی نزدیک به [[رفق]] است، زیرا [[مدارا]] [[نرمی]] و [[ملایمت]] و [[حسن معاشرت]] با [[مردم]] و [[تحمل]] ناگواری و [[آزار]] آنهاست و گاهی بین رفق و مدارا می‌توان تفاوتی قائل شد به این اعتبار که در [[مدارا]] [[تحمل]] [[آزار]] [[مردم]] هست و در [[رفق]] نیست<ref>شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ترجمه محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، ص۵۰.</ref>.
*"[[مدارا]] نیز نزدیک به [[رفق]] است و [[مدارا]] عبارت از آن است که ناگواری از کسی به تو رسد متحمل شوی و به روی خود نیاوری"<ref>احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۸۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۲۴۵.</ref>.
*"[[مدارا]] نیز نزدیک به [[رفق]] است و [[مدارا]] عبارت از آن است که ناگواری از کسی به تو رسد متحمل شوی و به روی خود نیاوری"<ref>احمد نراقی، معراج السعاده، ص۱۸۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۴۵.</ref>.
*[[مدارا]] عبارت است از آنکه به خاطر دفع مفسده، یا کم کردن آن، و یا اجتناب از بالا گرفتن آن، از [[انکار]] و ممانعت از آن [[خودداری]] کنی... [[مدارا]] گاهی برای رفع [[شر]] کسی است که با او [[سازگاری]] می‌کنی، و گاهی برای آن است که او را به سوی [[نیکی]] جلب کنی؛ و تمام اینها در جایی است که محلی برای بازداشتن و ممانعت نباشد؛ و یا اینکه [[ترس]] در بین باشد یا امکان تأثیر وجود نداشته باشد، که در این صورت [[نرمی]] و [[خوشرویی]] و [[تحمل]] [[آزار]] طرف مقابل و پاسخ گفتن [[بدی‌ها]] با [[اعمال نیک]]، [[مدارا]] خواهد بود <ref>حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۱۰۱ - ۱۰۲.</ref>.
*[[مدارا]] عبارت است از آنکه به خاطر دفع مفسده، یا کم کردن آن، و یا اجتناب از بالا گرفتن آن، از [[انکار]] و ممانعت از آن [[خودداری]] کنی... [[مدارا]] گاهی برای رفع [[شر]] کسی است که با او [[سازگاری]] می‌کنی، و گاهی برای آن است که او را به سوی [[نیکی]] جلب کنی؛ و تمام اینها در جایی است که محلی برای بازداشتن و ممانعت نباشد؛ و یا اینکه [[ترس]] در بین باشد یا امکان تأثیر وجود نداشته باشد، که در این صورت [[نرمی]] و [[خوشرویی]] و [[تحمل]] [[آزار]] طرف مقابل و پاسخ گفتن [[بدی‌ها]] با [[اعمال نیک]]، [[مدارا]] خواهد بود <ref>حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۱۰۱ - ۱۰۲.</ref>.
*"[[رازداری]] آن‌گونه که ما [[تفسیر]] نمودیم، یک نوع [[سازگاری]] و [[مدارا]] با [[مردم]] است"<ref>حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۹۸.</ref>.
*"[[رازداری]] آن‌گونه که ما [[تفسیر]] نمودیم، یک نوع [[سازگاری]] و [[مدارا]] با [[مردم]] است"<ref>حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۹۸.</ref>.
*[[مهربانی]] از اصولی است که در [[سیرت]] هر شخص وجود دارد؛ اما گاهی کسی را [[مستحق]] [[مهربانی]] و [[نرمی]] نمی‌یابیم و در این زمان هرچه کوتاه بیاییم و یا به [[نرمی]] [[رفتار]] کنیم، مطابق کتب لغت "[[مدارا]]" کرده‌ایم.
*[[مهربانی]] از اصولی است که در [[سیرت]] هر شخص وجود دارد؛ اما گاهی کسی را [[مستحق]] [[مهربانی]] و [[نرمی]] نمی‌یابیم و در این زمان هرچه کوتاه بیاییم و یا به [[نرمی]] [[رفتار]] کنیم، مطابق کتب لغت "[[مدارا]]" کرده‌ایم.
*[[دین اسلام]] به هیچ عنوان، مروج هیچ نوع سهل‌انگاری نیست؛ اما سهل‌انگاری ([[مدارا]]) با هر کسی حتی با [[دشمنان]] را مفید می‌داند. [[رفتار]] [[امام علی]]{{ع}} نمونه والای [[قاطعیت]] و [[مدارا]] بود. از دیدگاه [[امام]]، [[کارگزاران]] باید در عین [[قاطعیت]]، از [[مدارا]] برخوردار باشند. ایشان [[خشونت]] مطلق را آفت [[مدیریت]] می‌دانند. همان‌گونه که [[نرمش]] بی‌حساب را در اداره امور زیان‌بار تلقی می‌کنند.
*[[دین اسلام]] به هیچ عنوان، مروج هیچ نوع سهل‌انگاری نیست؛ اما سهل‌انگاری ([[مدارا]]) با هر کسی حتی با [[دشمنان]] را مفید می‌داند. [[رفتار]] [[امام علی]]{{ع}} نمونه والای [[قاطعیت]] و [[مدارا]] بود. از دیدگاه [[امام]]، [[کارگزاران]] باید در عین [[قاطعیت]]، از [[مدارا]] برخوردار باشند. ایشان [[خشونت]] مطلق را آفت [[مدیریت]] می‌دانند. همان‌گونه که [[نرمش]] بی‌حساب را در اداره امور زیان‌بار تلقی می‌کنند.
*به نظر می‌رسد که رفق و مدارا بیشتر [[شایسته]] مدیران و دولت‌مردان [[جامعه اسلامی]] است تا افراد عادی [[جامعه اسلامی]]. [[پیامبر]]{{صل}} در جریان [[فتح مکه]] تا آخرین حد ممکن با [[اهل مکه]] [[مدارا]] کرد و هرکس را که به [[مسجد الحرام]] پناهنده شد و یا [[سلاح]] به [[زمین]] گذارد و در خانه خود ماند، در [[امان]] دانست و بعد از [[فتح]] هم با کسانی همچون [[هند]] جگرخوار و [[عکرمه بن ابی جهل]] که [[آتش]] افروز جنگ‌های پس از [[بدر]] بودند، با [[گذشت]] و [[مدارا]] برخورد نمود<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۳۴۴ - ۳۴۶.</ref>، این برخورد نه تنها به [[عظمت]] [[اسلام]] افزود بلکه درسی بزرگ به همه [[مسلمانان]] داد؛ [[گذشت]] در عین [[قدرت]] و [[مدارا]] در عین [[قاطعیت]]<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۲۴۶-۲۴۷.</ref>.
*به نظر می‌رسد که رفق و مدارا بیشتر [[شایسته]] مدیران و دولت‌مردان [[جامعه اسلامی]] است تا افراد عادی [[جامعه اسلامی]]. [[پیامبر]]{{صل}} در جریان [[فتح مکه]] تا آخرین حد ممکن با [[اهل مکه]] [[مدارا]] کرد و هرکس را که به [[مسجد الحرام]] پناهنده شد و یا [[سلاح]] به [[زمین]] گذارد و در خانه خود ماند، در [[امان]] دانست و بعد از [[فتح]] هم با کسانی همچون [[هند]] جگرخوار و [[عکرمه بن ابی جهل]] که [[آتش]] افروز جنگ‌های پس از [[بدر]] بودند، با [[گذشت]] و [[مدارا]] برخورد نمود<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۳۴۴ - ۳۴۶.</ref>، این برخورد نه تنها به [[عظمت]] [[اسلام]] افزود بلکه درسی بزرگ به همه [[مسلمانان]] داد؛ [[گذشت]] در عین [[قدرت]] و [[مدارا]] در عین [[قاطعیت]]<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref>.
*[[شهید مطهری]] می‌نویسد: [[پیامبر]]{{صل}} در مسایل فردی و شخصی و آنچه مربوط به شخص خودش بود نرم و ملایم بود. گذشت‌های بزرگ تاریخی‌اش یکی از [[علل]] پیشرفتش بود؛ اما در مسایل اصولی و عمومی، آنجا که [[حریم]] [[قانون]] بود، [[سختی]] و [[صلابت]] نشان می‌داد و دیگر جای [[گذشت]] نمی‌دانست، پس از [[فتح مکه]] و [[پیروزی]] بر [[قریش]]، آنان را بخشید و [[توبه]] [[قاتل]] عموی محبوبش [[حمزه]] را پذیرفت ولی زنی که از اشراف هم بود و سرقت کرده بود را [[گذشت]] نکرد و [[قانون الهی]] را [[اجرا]] نمود<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲، ص۲۵۷.</ref>.
*[[شهید مطهری]] می‌نویسد: [[پیامبر]]{{صل}} در مسایل فردی و شخصی و آنچه مربوط به شخص خودش بود نرم و ملایم بود. گذشت‌های بزرگ تاریخی‌اش یکی از [[علل]] پیشرفتش بود؛ اما در مسایل اصولی و عمومی، آنجا که [[حریم]] [[قانون]] بود، [[سختی]] و [[صلابت]] نشان می‌داد و دیگر جای [[گذشت]] نمی‌دانست، پس از [[فتح مکه]] و [[پیروزی]] بر [[قریش]]، آنان را بخشید و [[توبه]] [[قاتل]] عموی محبوبش [[حمزه]] را پذیرفت ولی زنی که از اشراف هم بود و سرقت کرده بود را [[گذشت]] نکرد و [[قانون الهی]] را [[اجرا]] نمود<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲، ص۲۵۷.</ref>.
*"دو مفهوم "[[تساهل]]" و "[[تسامح]]" در [[اسلام]] با رفق و مدارا ارتباط بسیار نزدیکی دارد.
*"دو مفهوم "[[تساهل]]" و "[[تسامح]]" در [[اسلام]] با رفق و مدارا ارتباط بسیار نزدیکی دارد.
*[[فلسفه]] اصلی [[تساهل و تسامح]] در [[اسلام]]، [[تربیت]] [[مؤمنان]] و نزدیک ساختن دل‌های آنان به یکدیگر است؛ به عبارت روشن‌تر، قلمرو [[مدارا]] در درون [[نظام]] [[دینی]] است و قلمرو [[صلابت]] و [[اقتدار]] در بیرون [[نظام]] [[دینی]]، [[صلابت]] برای [[حفظ دین]]، جلوگیری از تهاجم بیگانگان، [[پیشرفت]] [[اسلام]] و نفوذناپذیر بودن [[رهبران]] [[دینی]] در برابر [[معاندان]] است. از نظر لغت [[تساهل و تسامح]] اگر با هم بیایند به معنای آسان گرفتن و [[گذشت]] است ولی اگر یکی بدون دیگری به کار [[رود]]، معنایشان متفاوت می‌شود. چون [[تساهل]] نوعی [[بی‌تفاوتی]] و اباحه‌گری در پی دارد، به خلاف [[تسامح]] که در آن [[مدارا]] و [[گذشت]] با [[اقتدار]] و [[بزرگواری]] نهفته است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۲۴۷.</ref>.
*[[فلسفه]] اصلی [[تساهل و تسامح]] در [[اسلام]]، [[تربیت]] [[مؤمنان]] و نزدیک ساختن دل‌های آنان به یکدیگر است؛ به عبارت روشن‌تر، قلمرو [[مدارا]] در درون [[نظام]] [[دینی]] است و قلمرو [[صلابت]] و [[اقتدار]] در بیرون [[نظام]] [[دینی]]، [[صلابت]] برای [[حفظ دین]]، جلوگیری از تهاجم بیگانگان، [[پیشرفت]] [[اسلام]] و نفوذناپذیر بودن [[رهبران]] [[دینی]] در برابر [[معاندان]] است. از نظر لغت [[تساهل و تسامح]] اگر با هم بیایند به معنای آسان گرفتن و [[گذشت]] است ولی اگر یکی بدون دیگری به کار [[رود]]، معنایشان متفاوت می‌شود. چون [[تساهل]] نوعی [[بی‌تفاوتی]] و اباحه‌گری در پی دارد، به خلاف [[تسامح]] که در آن [[مدارا]] و [[گذشت]] با [[اقتدار]] و [[بزرگواری]] نهفته است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۴۷.</ref>.
*چنان‌چه در [[قرآن]] نیز آمده است [[تسامح]] در [[اجرای حدود الهی]] با [[روح]] [[ایمان به خدا]] و [[آخرت]] ناسازگار است. [[مسلمانان]] طی ده سال در بیش از ۷۰ [[جنگ]] شرکت کردند. واقعه [[مسجد ضرار]] نمونه‌ای از نحوه برخورد [[پیامبر]]{{صل}} با موردی بود که کانون [[دین]] مورد تهاجم قرار گرفته بود.
*چنان‌چه در [[قرآن]] نیز آمده است [[تسامح]] در [[اجرای حدود الهی]] با [[روح]] [[ایمان به خدا]] و [[آخرت]] ناسازگار است. [[مسلمانان]] طی ده سال در بیش از ۷۰ [[جنگ]] شرکت کردند. واقعه [[مسجد ضرار]] نمونه‌ای از نحوه برخورد [[پیامبر]]{{صل}} با موردی بود که کانون [[دین]] مورد تهاجم قرار گرفته بود.
*یکی از اصول اولیه [[پیامبر]]{{صل}} در [[دعوت به دین]]، [[مدارا]] است.
*یکی از اصول اولیه [[پیامبر]]{{صل}} در [[دعوت به دین]]، [[مدارا]] است.
خط ۳۳: خط ۳۳:
*به همان اندازه که به [[مدارا]]، [[حسن خلق]]‌، [[حلم]] و [[معاشرت]] [[شایسته]] مأموریم، به [[تولی و تبری]]، مرزبندی مکتبی در دوستی‌ها، صف‌آرایی در برابر [[دشمن]]، [[مقاومت]] بر سر "مواضع" و بی‌تفاوت نبودن در مقابل [[بدی‌ها]] و بدان موظف هستیم.
*به همان اندازه که به [[مدارا]]، [[حسن خلق]]‌، [[حلم]] و [[معاشرت]] [[شایسته]] مأموریم، به [[تولی و تبری]]، مرزبندی مکتبی در دوستی‌ها، صف‌آرایی در برابر [[دشمن]]، [[مقاومت]] بر سر "مواضع" و بی‌تفاوت نبودن در مقابل [[بدی‌ها]] و بدان موظف هستیم.
*از مضمون برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که اساساً [[ایمان]] در پرتو [[مدارا]] کردن با [[مردم]]، محفوظ می‌ماند... شاید کلی‌ترین ویژگی فرد مداراگر آن است که نسبت به خود، واقع‌بین است... [[مدارا]] در ایجاد [[روابط اجتماعی]] سالم و خوب، نقشی اساسی ایفا می‌کند. شخص مداراگر نه تنها افراد را بر [[اشتباهات]] و ضعف‌های خویش [[آگاه]] می‌سازد، بلکه خود، عامل اصلی در تقویت و رشد [[روابط اجتماعی]] خواهد بود.
*از مضمون برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که اساساً [[ایمان]] در پرتو [[مدارا]] کردن با [[مردم]]، محفوظ می‌ماند... شاید کلی‌ترین ویژگی فرد مداراگر آن است که نسبت به خود، واقع‌بین است... [[مدارا]] در ایجاد [[روابط اجتماعی]] سالم و خوب، نقشی اساسی ایفا می‌کند. شخص مداراگر نه تنها افراد را بر [[اشتباهات]] و ضعف‌های خویش [[آگاه]] می‌سازد، بلکه خود، عامل اصلی در تقویت و رشد [[روابط اجتماعی]] خواهد بود.
*در نتیجه [[مدارا]] با [[مردم]] اگر به منظور [[احترام]] و [[تکریم]] به شخصیت آنان باشد بسیار ارزنده است، چنین مدارایی نشانه [[عقل]] بیدار و [[فکر]] روشن‌بین است، چنین مدارایی مایه [[محبوبیت]] و راه نفوذ در [[افکار]] دیگران است. [[اولیای الهی]] به چنین مدارایی توجه داشتند<ref>معصومه شرف الدین الموسوی، اصول تربیتی و اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه (پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، ۱۳۸۶)، ص۲۴۳.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۲۴۸-۲۴۹.</ref>.
*در نتیجه [[مدارا]] با [[مردم]] اگر به منظور [[احترام]] و [[تکریم]] به شخصیت آنان باشد بسیار ارزنده است، چنین مدارایی نشانه [[عقل]] بیدار و [[فکر]] روشن‌بین است، چنین مدارایی مایه [[محبوبیت]] و راه نفوذ در [[افکار]] دیگران است. [[اولیای الهی]] به چنین مدارایی توجه داشتند<ref>معصومه شرف الدین الموسوی، اصول تربیتی و اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه (پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه قم، ۱۳۸۶)، ص۲۴۳.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۴۸-۲۴۹.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش