بحث:ابعاد اخلاقی و تربیتی انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:ابعاد اخلاقی و تربیتی انتظار فرج چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۱۲
، ۱ مارس ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'احساس مسئولیت' به 'احساس مسئولیت'
جز (جایگزینی متن - '، ص: ' به '، ص') |
جز (جایگزینی متن - 'احساس مسئولیت' به 'احساس مسئولیت') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===[[امر به معروف و نهی از منکر]]=== | ===[[امر به معروف و نهی از منکر]]=== | ||
*[[امر به معروف و نهی از منکر]]: از [[وظایف]] جامعۀ [[مهدوی]] و [[یاران مهدی]] {{ع}}، [[اصلاح]] و تزکیۀ [[نفوس]] فردی و [[اجتماعی]] است. هرچه [[جامعه]] به [[فساد]] بیشتر آغشته باشد، [[ظهور]] وی بیشتر به تأخیر میافتد. بر عکس، هرچه [[جامعه]] به سمت [[اصلاح]] و [[تربیت نفوس]] پیشروی کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک میشود. در [[روایات]] آمده است: هرگاه [[سیصد و سیزده]] نفر [[یاران امام زمان]]{{ع}} موجود گردید، آن [[حضرت]] به [[فرمان الهی]] برای [[تشکیل حکومت]] جهانی [[واحد]] [[قیام]] میکند. این مهم وقتی تحقق مییابد که افراد، متصف به [[تقوای الهی]] و [[بندگی]] [[راستین]] گردد. [[تقوی]]، وقتی معنی پیدا میکند که [[انسان]] در قبال [[جامعه]] | *[[امر به معروف و نهی از منکر]]: از [[وظایف]] جامعۀ [[مهدوی]] و [[یاران مهدی]] {{ع}}، [[اصلاح]] و تزکیۀ [[نفوس]] فردی و [[اجتماعی]] است. هرچه [[جامعه]] به [[فساد]] بیشتر آغشته باشد، [[ظهور]] وی بیشتر به تأخیر میافتد. بر عکس، هرچه [[جامعه]] به سمت [[اصلاح]] و [[تربیت نفوس]] پیشروی کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک میشود. در [[روایات]] آمده است: هرگاه [[سیصد و سیزده]] نفر [[یاران امام زمان]]{{ع}} موجود گردید، آن [[حضرت]] به [[فرمان الهی]] برای [[تشکیل حکومت]] جهانی [[واحد]] [[قیام]] میکند. این مهم وقتی تحقق مییابد که افراد، متصف به [[تقوای الهی]] و [[بندگی]] [[راستین]] گردد. [[تقوی]]، وقتی معنی پیدا میکند که [[انسان]] در قبال [[جامعه]] [[احساس مسئولیت]] کند، به گونهای که در برابر [[خدا]] [[مسئول]] است. [[مسئولیت انسان]] وقتی محرز میشود که از [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[غفلت]] نورزد. [[قرآن کریم]]، فریضۀ [[امر به معروف و نهی از منکر]] را باعث [[عزّت]] و [[فلاح]] فرد و [[جامعه]] میخواند و میفرماید: «و باید از میان شما گروهی باشند که ([[مردم]] را) به [[نیکی]] فرا میخوانند و به کار [[شایسته]] [[فرمان]] میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند»<ref>{{متن قرآن|وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}«و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>. در [[آیه]] دو نکته وجود دارد: یکی، [[دعوت]] به [[کار خیر]] که در قالب [[امر به معروف]] مطرح شده است و دیگری اینکه [[دعوت]] کنندگان به معروف و باز دارندگان از منکر، صاحبان [[عزّت]] و اقتدارند. نتیجه این میشود، جامعۀ بیتفاوت در مقابل [[ظلم و ستم]]، مرده است. در آیۀ دیگر، [[خداوند]] [[برتری]] یک [[ملت]] و [[امت]] را به [[امر به معروف و نهی از منکر]] میداند: «شما [[بهترین]] گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای [[مردم]] پدیدار شدهاید؛ به کار [[پسندیده]] [[فرمان]] میدهید و از (کار) [[ناپسند]] باز میدارید»<ref>{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ}}«شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref>. آیۀ [[مبارکه]]، [[امت پیامبر]] [[آخر الزمان]] را [[بهترین]] [[امتها]] معرفی کردهاند؛ پس طبیعی است [[یاران حضرت مهدی]] {{ع}}، از [[بهترین]] افراد تشکیل میشود که تحقق این امتیاز، به کسب مراتب [[اخلاقی]] و عملی [[انسان]] بستگی دارد. افراد غیر [[صالح]]، به هیچ روی در [[حکومت]] [[مهدی]] {{ع}} جایگاهی ندارند؛ زیرا طبق وعدۀ [[الهی]] «و در [[زبور]] پس از [[تورات]] نگاشتهایم که بیگمان [[زمین]] را [[بندگان]] [[شایسته]] من به [[ارث]] خواهند برد»<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> [[حکومت]] از آن [[صالحان]] است<ref>ر.ک. کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص ۱۳-۱۴.</ref>. | ||
*دوران [[دولت مهدی]]، به تعبیر [[قرآن]]، دوران عباد [[صالح]] است، یعنی آنان که صالحاند، [[وارث زمین]] میشوند. آیا [[انتظار]] این دوران، بدون [[گرایش]] به [[صلاح]] و [[زمینهسازی]] برای [[شایستگی]]، درست است، یا انتظاری است کاذب؟ اگر [[منتظر]] این معنا هستیم و انتظاری [[راستین]] داریم، باید نخست، در زمرۀ عباد [[صالح]] در آییم، آنگاه طالب نویدی که به آنان دادهاند، باشیم؛ زیرا که این نوید را به هرکسی ندادهاند، بلکه از آن گروهی است که اهل صلاحاند. اگر جز این باشد، آن روزگار هم، باز روزگار [[فساد]] و ناشایستگیهاست، نه [[شایستگیها]]! این است که نخست باید [[صالح]] باشیم و این است که خلقی که در [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] به سر میبرد، باید خود [[صالح]] باشد<ref>ر.ک. محمد حکیمی، در فجر ساحل، ص ۵۸.</ref>. | *دوران [[دولت مهدی]]، به تعبیر [[قرآن]]، دوران عباد [[صالح]] است، یعنی آنان که صالحاند، [[وارث زمین]] میشوند. آیا [[انتظار]] این دوران، بدون [[گرایش]] به [[صلاح]] و [[زمینهسازی]] برای [[شایستگی]]، درست است، یا انتظاری است کاذب؟ اگر [[منتظر]] این معنا هستیم و انتظاری [[راستین]] داریم، باید نخست، در زمرۀ عباد [[صالح]] در آییم، آنگاه طالب نویدی که به آنان دادهاند، باشیم؛ زیرا که این نوید را به هرکسی ندادهاند، بلکه از آن گروهی است که اهل صلاحاند. اگر جز این باشد، آن روزگار هم، باز روزگار [[فساد]] و ناشایستگیهاست، نه [[شایستگیها]]! این است که نخست باید [[صالح]] باشیم و این است که خلقی که در [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] به سر میبرد، باید خود [[صالح]] باشد<ref>ر.ک. محمد حکیمی، در فجر ساحل، ص ۵۸.</ref>. | ||
*[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند که روزی، آن [[حضرت]] فرمود: «آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]]، بدون آن نمیپذیرد؟ عرض کردم: بله، بفرمایید. فرمود: «[[گواهی]] دادن بر اینکه معبودی به جز [[الله]] نیست، و اینکه، [[محمد]] [[بنده]] او و فرستاده او است و [[چشم به راه]] [[قائم]] بودن. سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را پیش خواهد آورد. سپس فرمود: هرکس که از بودناش در شمار [[یاران امام]] [[قائم]]، شادمان است، باید به [[انتظار]] باشد و با همین حال [[انتظار]]، به پرهیز و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند...».<ref>{{متن حدیث|"عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِیءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَة"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰. </ref>.<ref>ر.ک. سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟.</ref> | *[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند که روزی، آن [[حضرت]] فرمود: «آیا شما را خبر ندهم از چیزی که [[خداوند]] هیچ عملی را از [[بندگان]]، بدون آن نمیپذیرد؟ عرض کردم: بله، بفرمایید. فرمود: «[[گواهی]] دادن بر اینکه معبودی به جز [[الله]] نیست، و اینکه، [[محمد]] [[بنده]] او و فرستاده او است و [[چشم به راه]] [[قائم]] بودن. سپس فرمود: ما را دولتی در پیش است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را پیش خواهد آورد. سپس فرمود: هرکس که از بودناش در شمار [[یاران امام]] [[قائم]]، شادمان است، باید به [[انتظار]] باشد و با همین حال [[انتظار]]، به پرهیز و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند...».<ref>{{متن حدیث|"عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِیءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَة"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰. </ref>.<ref>ر.ک. سهرابی، صادق، با انتظار در خیمهاش درآییم، ص؟.</ref> |