جامعیت اسلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاهها در باب جامعیت اسلام
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
===دیدگاهها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]]=== | ===دیدگاهها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]]=== | ||
*دیدگاهها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]] عبارتاند از: | *دیدگاهها در [[باب ]][[جامعیت اسلام]] عبارتاند از: | ||
#دیدگاه [[برگزیده]]: [[دین اسلام]] هم بیانگر امور [[اخروی]] مؤثر در کمال [[انسان]] است و هم [[امور دنیوی]] که در [[سعادت اخروی]] مؤثر است و چون [[زندگی]] [[دنیا]] مقدمۀ [[زندگی]] [[آخرت]] است هر امر [[دنیوی]] که برای تحقق [[سعادت اخروی]] لازم است باید در قلمرو [[اسلام]] باشد، از اینرو جنبههای ارزشیِ امور [[دنیایی]] باید در محدودۀ [[معارف اسلامی]] باشد و [[معارف]] [[اسلام]] هم به دو بخش "هستها و نیستها" و "بایدها و نبایدها" تقسیم میشود، بنابراین [[اسلام]] باید بیانگر هر [[باور]] و ارزشی باشد که در [[سعادت]] نهایی [[انسان]] نقش دارد و در کمال [[حقیقی]] [[روح]] مؤثر واقع میشود<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۱.</ref>. | #'''دیدگاه [[برگزیده]]''': [[دین اسلام]] هم بیانگر امور [[اخروی]] مؤثر در کمال [[انسان]] است و هم [[امور دنیوی]] که در [[سعادت اخروی]] مؤثر است و چون [[زندگی]] [[دنیا]] مقدمۀ [[زندگی]] [[آخرت]] است هر امر [[دنیوی]] که برای تحقق [[سعادت اخروی]] لازم است باید در قلمرو [[اسلام]] باشد، از اینرو جنبههای ارزشیِ امور [[دنیایی]] باید در محدودۀ [[معارف اسلامی]] باشد و [[معارف]] [[اسلام]] هم به دو بخش "هستها و نیستها" و "بایدها و نبایدها" تقسیم میشود، بنابراین [[اسلام]] باید بیانگر هر [[باور]] و ارزشی باشد که در [[سعادت]] نهایی [[انسان]] نقش دارد و در کمال [[حقیقی]] [[روح]] مؤثر واقع میشود<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۱.</ref>. | ||
#دیدگاه حداکثری: برخی، [[جامعیت]] [[دین اسلام]] را به معنای آمدن همۀ [[علوم]] "طبیعی و..." در [[قرآن]] میدانند یعنی حداقل ریشههای دستاوردهای [[علمی]] و فنی در [[قرآن]] وجود دارد. یکی از مهمترین مستمسک های این دیدگاه آیۀ ۸۹ سورۀ نحل است. در پاسخ به این دیدگاه گفته شده است: مراد از [[جامعیت اسلام]]، [[جامعیت]] در امور مربوط به اصول [[معارف]] و [[فروع]] ناظر به [[هدایت]] است. زیرا: | #'''دیدگاه حداکثری''': برخی، [[جامعیت]] [[دین اسلام]] را به معنای آمدن همۀ [[علوم]] "طبیعی و..." در [[قرآن]] میدانند یعنی حداقل ریشههای دستاوردهای [[علمی]] و فنی در [[قرآن]] وجود دارد. یکی از مهمترین مستمسک های این دیدگاه آیۀ ۸۹ سورۀ نحل است. در پاسخ به این دیدگاه گفته شده است: مراد از [[جامعیت اسلام]]، [[جامعیت]] در امور مربوط به اصول [[معارف]] و [[فروع]] ناظر به [[هدایت]] است. زیرا: | ||
##وجه [[ضرورت]] [[دین]]، [[ابلاغ]] [[معارف]] مورد نیاز برای رسیدن به [[سعادت]] است، [[جامعیت قرآن]] هم باید بر همین اساس، تعریف شود. البته جنبۀ ارزشی اموری مثل: صنایع، [[کشاورزی]]، [[خوراک]] و پوشاک و... در [[سعادت انسان]] تأثیر دارد، پس [[علوم تجربی]] نباید به دستاوردهایی منجر شوند که موجب [[ظلم]] به [[مردم]] و [[مانع]] از تحقق کمال [[انسان]] میشود. ولی [[بیان]] جزئیات این [[علوم]] ارتباطی با [[سعادت]] [[حقیقی]] [[انسان]] ندارد. | ##وجه [[ضرورت]] [[دین]]، [[ابلاغ]] [[معارف]] مورد نیاز برای رسیدن به [[سعادت]] است، [[جامعیت قرآن]] هم باید بر همین اساس، تعریف شود. البته جنبۀ ارزشی اموری مثل: صنایع، [[کشاورزی]]، [[خوراک]] و پوشاک و... در [[سعادت انسان]] تأثیر دارد، پس [[علوم تجربی]] نباید به دستاوردهایی منجر شوند که موجب [[ظلم]] به [[مردم]] و [[مانع]] از تحقق کمال [[انسان]] میشود. ولی [[بیان]] جزئیات این [[علوم]] ارتباطی با [[سعادت]] [[حقیقی]] [[انسان]] ندارد. | ||
##[[خداوند]] برای رفع نیازهای مادی [[انسانها]]، [[عقل]] و تجربه و... را قرار داده است و بروز [[خطا]] در این امور مشکلی در [[سعادت اخروی]] به وجود نمیآورد. | ##[[خداوند]] برای رفع نیازهای مادی [[انسانها]]، [[عقل]] و تجربه و... را قرار داده است و بروز [[خطا]] در این امور مشکلی در [[سعادت اخروی]] به وجود نمیآورد. | ||
##چون [[قرآن]] کتاب [[هدایت]] است، مراد از "[[بیان]] همۀ امور" [[بیان]] اموری که برای رسیدن به [[سعادت]] مورد [[نیاز]] است، برای مثال وقتی میگویند "در این داروخانه همه چیز وجود دارد" در عرف عقلا مراد همۀ داروهاست نه همۀ امور مربوط به [[انسان]]، حتی [[ساعت]] دیواری. یکی از [[دلایل]] این برداشت آیاتی است که [[قرآن]] را کتاب [[هدایت]] معرفی کرده است مانند: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> و [[دلیل]] دیگر اینکه در [[قرآن کریم]] نه اصول و نه [[فروع]] بسیاری از [[علوم]] موجود نیامده است. [[قرآن]] وقتی ادعای کمال میکند و میگوید: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> از این جهت است که بر [[کرسی]] [[تشریع]] نشسته نه [[کرسی]] [[تکوین]]. | ##چون [[قرآن]] کتاب [[هدایت]] است، مراد از "[[بیان]] همۀ امور" [[بیان]] اموری که برای رسیدن به [[سعادت]] مورد [[نیاز]] است، برای مثال وقتی میگویند "در این داروخانه همه چیز وجود دارد" در عرف عقلا مراد همۀ داروهاست نه همۀ امور مربوط به [[انسان]]، حتی [[ساعت]] دیواری. یکی از [[دلایل]] این برداشت آیاتی است که [[قرآن]] را کتاب [[هدایت]] معرفی کرده است مانند: {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref> و [[دلیل]] دیگر اینکه در [[قرآن کریم]] نه اصول و نه [[فروع]] بسیاری از [[علوم]] موجود نیامده است. [[قرآن]] وقتی ادعای کمال میکند و میگوید: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دين شما را به كمال رسانيدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> از این جهت است که بر [[کرسی]] [[تشریع]] نشسته نه [[کرسی]] [[تکوین]]. | ||
##بنا به فرمودۀ [[قرآن]] هرتر و خشک حتی دانه در [[کتاب مبین]] آمده است که با تأمل در معنای "[[کتاب مبین]]" میتوان گفت عدم شأنیت [[دین]] نسبت به امور [[دنیایی]] به معنای نفی دخالت هنجاری [[دین]] در این امور نیست، از آنجاکه نوع به کارگیری برخی از [[امور دنیوی]] ممکن است در [[تعارض]] با هنجارهای [[دینی]] باشد، [[دین]] به [[بیان]] این [[هنجارها]] میپردازد. مثلاً کسب [[دانش]] هستهای از [[شئون]] [[دین]] نیست اما بر اساس اصل "نفی ضرر و [[ظلم]]"، [[دین]] ساخت هر [[سلاح]] [[کشتار]] جمعی را مجاز نمیداند<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۷.</ref>. | ##بنا به فرمودۀ [[قرآن]] هرتر و خشک حتی دانه در [[کتاب مبین]] آمده است که با تأمل در معنای "[[کتاب مبین]]" میتوان گفت عدم شأنیت [[دین]] نسبت به امور [[دنیایی]] به معنای نفی دخالت هنجاری [[دین]] در این امور نیست، از آنجاکه نوع به کارگیری برخی از [[امور دنیوی]] ممکن است در [[تعارض]] با هنجارهای [[دینی]] باشد، [[دین]] به [[بیان]] این [[هنجارها]] میپردازد. مثلاً کسب [[دانش]] هستهای از [[شئون]] [[دین]] نیست اما بر اساس اصل "نفی ضرر و [[ظلم]]"، [[دین]] ساخت هر [[سلاح]] [[کشتار]] جمعی را مجاز نمیداند<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۷.</ref>. | ||
#دیدگاه حداقلی: [[سکولاریسم]]، [[معتقد]] است [[دین]] تنها در امور فردی "ارتباط [[خدا]] و [[انسان]]" حضور دارد نه در [[امور اجتماعی]] بر این اساس علاوه بر [[علوم تجربی]]، [[علوم انسانی]] هم از [[شئون]] [[دنیایی]] به حساب میآیند. [[مدیریت]] [[امور دنیوی]] کاملاً هدفی [[دنیوی]] است و [[پیامبر]] به خود [[حق]] نمیدهد که برای آن تصمیمگیری یا در آن مداخله کند. [[دین]]، نه در پی [[شناخت]] [[امور سیاسی]] است و نه [[افکار]] آنها و نه به آنها امر میکند و نه از آنها [[نهی]]. بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] مطلوب نیست<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۹.</ref>. | #'''دیدگاه حداقلی''': [[سکولاریسم]]، [[معتقد]] است [[دین]] تنها در امور فردی "ارتباط [[خدا]] و [[انسان]]" حضور دارد نه در [[امور اجتماعی]] بر این اساس علاوه بر [[علوم تجربی]]، [[علوم انسانی]] هم از [[شئون]] [[دنیایی]] به حساب میآیند. [[مدیریت]] [[امور دنیوی]] کاملاً هدفی [[دنیوی]] است و [[پیامبر]] به خود [[حق]] نمیدهد که برای آن تصمیمگیری یا در آن مداخله کند. [[دین]]، نه در پی [[شناخت]] [[امور سیاسی]] است و نه [[افکار]] آنها و نه به آنها امر میکند و نه از آنها [[نهی]]. بر اساس دیدگاه سکولارها، دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] مطلوب نیست<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۷۹.</ref>. | ||
===ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن=== | ===ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن=== | ||
*این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه میکند که به تمام آنها پاسخ داده شده است: | *این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه میکند که به تمام آنها پاسخ داده شده است: |