←نقدهای این نظریه
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
======جانگرایی====== | ======جانگرایی====== | ||
*ادوارد برنت تایلور، گوهر و نخستین صورت [[دین]] را جانگرایی یا جاندارانگاری میداند؛ [[پرستش]] [[بتها]] و اشیای [[مقدس]] نیز به سبب [[روحی]] است که درون آنها وجود دارد و به آنها [[قدرت]] و حیات میدهد و آموزههای مربوط به [[زندگی]] [[اخروی]] و [[جاودانگی]] نفس نیز از جاندارانگاری ناشی میشود. چون همۀ خدایان در فرهنگهای مختلف از [[روح]] و نفس [[انسانی]] الگوبرداری شدهاند، شخصیت بشری دارند. این ایدهها در آغاز به [[ارواح]] شخصی و کوچک هر رودخانه، درخت و حیوان [[اعتقاد]] داشتند و پس از آن، [[اعتقاد]] به [[روح]] جنگل، الاهۀ دریاها و در نهایت، [[اعتقاد]] به خدای یگانه شکل گرفت<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۳-۴۴؛ منشأ دین، ص۹۴-۱۰۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | *ادوارد برنت تایلور، گوهر و نخستین صورت [[دین]] را جانگرایی یا جاندارانگاری میداند؛ [[پرستش]] [[بتها]] و اشیای [[مقدس]] نیز به سبب [[روحی]] است که درون آنها وجود دارد و به آنها [[قدرت]] و حیات میدهد و آموزههای مربوط به [[زندگی]] [[اخروی]] و [[جاودانگی]] نفس نیز از جاندارانگاری ناشی میشود. چون همۀ خدایان در فرهنگهای مختلف از [[روح]] و نفس [[انسانی]] الگوبرداری شدهاند، شخصیت بشری دارند. این ایدهها در آغاز به [[ارواح]] شخصی و کوچک هر رودخانه، درخت و حیوان [[اعتقاد]] داشتند و پس از آن، [[اعتقاد]] به [[روح]] جنگل، الاهۀ دریاها و در نهایت، [[اعتقاد]] به خدای یگانه شکل گرفت<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۳-۴۴؛ منشأ دین، ص۹۴-۱۰۱.</ref>.<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | ||
======نقدهای این نظریه====== | |||
*نظریۀ تایلور از [[تبیین]] چگونگی شکلگیری [[ادیان توحیدی]] و [[گرایش]] به آن [[ناتوان]] است. شواهد و مدارک وی فاقد زمان است و نمیتواند متأخر بودن یگانهپرستی از چندگانهپرستی را ثابت کند. ترتیب یاد شده کار خود اوست. [[آیات قرآن]] نشان میدهند یگانهپرستی از همان عصر نخستین رایج بود و [[شرک]] و بتپرستی در دورههای بعد پدید آمد. دانشمندانی مانند اندرو لانگ نیز این موضوع را گفته و شواهدی برای آن اقامه کردهاند؛ همچنین به رغم ادعای وی، [[دین]] در عصر حاضر نیز کارایی دارد و اصولاً هر یک از [[علم]] و [[دین]] قلمرو خاص خود را دارد<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۹-۴۷؛ منشأ دین، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref>. علاوه بر اینکه [[ادیان]] برحق [[الهی]] همواره در [[تاریخ]]، معارض [[ادیان]] شرکآلود و [[آیین]] بتپرستی بوده و هرگز نمیتوان آنها را صورت تحول و [[تکامل]] یافته بتپرستی دانست<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. | *نظریۀ تایلور از [[تبیین]] چگونگی شکلگیری [[ادیان توحیدی]] و [[گرایش]] به آن [[ناتوان]] است. شواهد و مدارک وی فاقد زمان است و نمیتواند متأخر بودن یگانهپرستی از چندگانهپرستی را ثابت کند. ترتیب یاد شده کار خود اوست. [[آیات قرآن]] نشان میدهند یگانهپرستی از همان عصر نخستین رایج بود و [[شرک]] و بتپرستی در دورههای بعد پدید آمد. دانشمندانی مانند اندرو لانگ نیز این موضوع را گفته و شواهدی برای آن اقامه کردهاند؛ همچنین به رغم ادعای وی، [[دین]] در عصر حاضر نیز کارایی دارد و اصولاً هر یک از [[علم]] و [[دین]] قلمرو خاص خود را دارد<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۹-۴۷؛ منشأ دین، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref>. علاوه بر اینکه [[ادیان]] برحق [[الهی]] همواره در [[تاریخ]]، معارض [[ادیان]] شرکآلود و [[آیین]] بتپرستی بوده و هرگز نمیتوان آنها را صورت تحول و [[تکامل]] یافته بتپرستی دانست<ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref>. | ||
======نظریه [[جادو]]، [[دین]] و [[علم]]====== | ======نظریه [[جادو]]، [[دین]] و [[علم]]====== | ||
*سِر جیمز جورج فریزر [[تاریخ]] [[تفکر]] [[بشر]] را به ترتیب دارای سه مرحله جادویی، [[دینی]] و [[علمی]] میداند. [[انسانها]] برای یافتن قوانینی عام با [[هدف]] تغییر [[نظم]] پدیدارهای طبیعی به سود خویش، هنگامی که روشهای جادویی را در رسیدن به مقاصد خویش مؤثر نیافتند، به تدریج به خدایان [[قادر]] مطلق [[معتقد]] شدند. به مرور که ناکارآمدی [[دین]] نیز در این [[حوزه]] به اثبات رسید، [[انسانها]] به [[قوانین طبیعی]] و تجربی روی آوردند<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۶؛ منشأ دین، ص۱۰۴-۱۰۷.</ref>. <ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> | *سِر جیمز جورج فریزر [[تاریخ]] [[تفکر]] [[بشر]] را به ترتیب دارای سه مرحله جادویی، [[دینی]] و [[علمی]] میداند. [[انسانها]] برای یافتن قوانینی عام با [[هدف]] تغییر [[نظم]] پدیدارهای طبیعی به سود خویش، هنگامی که روشهای جادویی را در رسیدن به مقاصد خویش مؤثر نیافتند، به تدریج به خدایان [[قادر]] مطلق [[معتقد]] شدند. به مرور که ناکارآمدی [[دین]] نیز در این [[حوزه]] به اثبات رسید، [[انسانها]] به [[قوانین طبیعی]] و تجربی روی آوردند<ref>ر.ک: جامعهشناسی دین، ص۴۶؛ منشأ دین، ص۱۰۴-۱۰۷.</ref>. <ref>ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۵۳- ۲۶۲.</ref> |