پرش به محتوا

پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
====[[هجرت]] تا [[رحلت]]====
====[[هجرت]] تا [[رحلت]]====
*[[پیامبر]]{{صل}} سه سال به صورت نهانی [[دین اسلام]] را [[تبلیغ]] کرد و آنگاه [[مأموریت]] یافت تا [[دعوت]] خویش را [[آشکار]] کند.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref> مدت ۱۳ سال در [[مکه]] [[مردم]] را به [[توحید]] و [[اسلام]] [[دعوت]] کرد. در پی فشارها و آزارهای [[مشرکان]] [[قریش]]، خود و [[یاران]] مسلمانش به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>. پس از آنکه [[پیامبر]]{{صل}} و پیروانش به یثرب [[هجرت]] کردند، این [[شهر]] نام "[[مدینة النبی]]" به خود گرفت. [[پیامبر]]{{صل}} در این [[شهر]] [[حکومتی]] تشکیل داد و [[اختلافات]] دیرینه‌ میان دو [[قبیله]] [[اوس]] و [[خزرج]] را حل کرد و بدین‌سان، در [[امنیت]] و [[آرامش]] توانست [[مردم]] را از [[تعالیم]] آسمانی خویش بهره‌مند سازد. اساس [[حکومت]] [[پیامبر]] {{صل}} بر [[برادری]] و [[یگانگی]] [[مسلمانان]] بود. [[پیامبر]] {{صل}} بدین موضوع بسیار ارج می‌نهاد و حتی میان [[مسلمانان]]، یک به یک، [[عقد اخوت]] برقرار ساخت و خود با [[علی]] {{ع}} [[عقد اخوت]] بست. سرانجام پس از [[رنج‌ها]] و کوشش‌های بسیار در سال ۸ ه. [[مکه]] را بدون [[خونریزی]] [[فتح]] کرد و بدین‌سان، بساط [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] در [[جزیرة العرب]] برچیده شد<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} سه سال به صورت نهانی [[دین اسلام]] را [[تبلیغ]] کرد و آنگاه [[مأموریت]] یافت تا [[دعوت]] خویش را [[آشکار]] کند.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref> مدت ۱۳ سال در [[مکه]] [[مردم]] را به [[توحید]] و [[اسلام]] [[دعوت]] کرد. در پی فشارها و آزارهای [[مشرکان]] [[قریش]]، خود و [[یاران]] مسلمانش به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>. پس از آنکه [[پیامبر]]{{صل}} و پیروانش به یثرب [[هجرت]] کردند، این [[شهر]] نام "[[مدینة النبی]]" به خود گرفت. [[پیامبر]]{{صل}} در این [[شهر]] [[حکومتی]] تشکیل داد و [[اختلافات]] دیرینه‌ میان دو [[قبیله]] [[اوس]] و [[خزرج]] را حل کرد و بدین‌سان، در [[امنیت]] و [[آرامش]] توانست [[مردم]] را از [[تعالیم]] آسمانی خویش بهره‌مند سازد. اساس [[حکومت]] [[پیامبر]] {{صل}} بر [[برادری]] و [[یگانگی]] [[مسلمانان]] بود. [[پیامبر]] {{صل}} بدین موضوع بسیار ارج می‌نهاد و حتی میان [[مسلمانان]]، یک به یک، [[عقد اخوت]] برقرار ساخت و خود با [[علی]] {{ع}} [[عقد اخوت]] بست. سرانجام پس از [[رنج‌ها]] و کوشش‌های بسیار در سال ۸ ه. [[مکه]] را بدون [[خونریزی]] [[فتح]] کرد و بدین‌سان، بساط [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] در [[جزیرة العرب]] برچیده شد<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref>.
[[حضرت]] ده سال بقیۀ [[عمر]] خود را در [[مدینه]] به عنوان پیشوای [[مردم]] و [[پیامبر]] قدرتمند و [[محبوب]] گذراند. در همین دوران بود که با [[مشرکان]] و [[منافقان]] جنگ‌های متعددی کرد. جنگ‌های آن [[حضرت]]، اغلب [[دفاعی]] و برای [[دفع تجاوز]] و حمله [[مشرکان]] بود. از جمله مشهورترین این [[نبردها]] عبارت است از: [[جنگ بدر]]، [[جنگ اُحد]]، [[جنگ احزاب]]، [[جنگ خیبر]]، [[جنگ]] موته، [[فتح مکه]]، [[جنگ حنین]]<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>.  
*[[حضرت]] ده سال بقیۀ [[عمر]] خود را در [[مدینه]] به عنوان پیشوای [[مردم]] و [[پیامبر]] قدرتمند و [[محبوب]] گذراند. در همین دوران بود که با [[مشرکان]] و [[منافقان]] جنگ‌های متعددی کرد. جنگ‌های آن [[حضرت]]، اغلب [[دفاعی]] و برای [[دفع تجاوز]] و حمله [[مشرکان]] بود. از جمله مشهورترین این [[نبردها]] عبارت است از: [[جنگ بدر]]، [[جنگ اُحد]]، [[جنگ احزاب]]، [[جنگ خیبر]]، [[جنگ]] موته، [[فتح مکه]]، [[جنگ حنین]]<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>.  
*سرانجام [[پیامبر اسلام]]، پس از تعیین [[علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود، در [[غدیر خم]]، در [[۲۸ صفر]] سال ۱۱ [[هجری]] در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} آنگاه که آمادۀ تغسیل پیکر [[پاک]] [[پیامبر]] می‌شد، در وداعی سوزناک با آن [[حضرت]] فرمود: «[[پدر]] و مادرم فدای تو ای [[رسول خدا]]! با [[مرگ]] تو رشته‌ای پاره شد که در [[مرگ]] دیگران این‌گونه قطع نشد. با [[مرگ]] تو رشتۀ [[پیامبری]] و فرود آمدن [[پیام]] و [[اخبار]] آسمانی گسست. [[مصیبت]] تو، دیگر مصیبت‌دیدگان را به [[شکیبایی]] واداشت و همه را در [[مصیبت]] تو یکسان [[عزادار]] کرد. اگر به [[شکیبایی]] امر نمی‌کردی و از بی‌‎تابی [[نهی]] نمی‌فرمودی، آنقدر [[اشک]] می‌ریختم تا اشک‌هایم تمام شود و این درد جان‌کاه همیشه در من می‌ماند و اندوهم جاودانه می‌شد که همه اینها در مصیب تو ناچیز است! چه باید کرد که [[زندگی]] را دوباره نمی‌توان بازگرداند و [[مرگ]] را نمی‌شود [[مانع]] شد. [[پدر]] و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگه‌دار!»<ref>{{متن حدیث|بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّی صِرْتَ مُسَلِّیاً عَمَّنْ سِوَاکَ وَ عَمَّمْتَ حَتَّی صَارَ النَّاسُ فِیکَ سَوَاءً وَ لَوْ لَا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَ الْکَمَدُ مُحَالِفاً وَ قَلَّا لَکَ وَ لَکِنَّهُ مَا لَا یُمْلَکُ رَدُّهُ وَ لَا یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِک}}؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۵.</ref>.<ref>ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۷۳-۶۷۴.</ref> [[مرقد مطهر]] [[پیامبر خاتم]] در [[مدینه]] ـ [[مسجد النبی]] ـ جای دارد و هر ساله [[زیارتگاه]] میلیون‌ها [[مسلمان]] است<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref>. او [[آخرین پیامبر]] و [[دین]] او [[کامل‌ترین]] [[دین]] بود. امروز بیش از ۵/۱ میلیارد نفر در سراسر [[جهان]] [[مسلمان]] و پیرو [[آیین]] اویند<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>.
*سرانجام [[پیامبر اسلام]]، پس از تعیین [[علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود، در [[غدیر خم]]، در [[۲۸ صفر]] سال ۱۱ [[هجری]] در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} آنگاه که آمادۀ تغسیل پیکر [[پاک]] [[پیامبر]] می‌شد، در وداعی سوزناک با آن [[حضرت]] فرمود: «[[پدر]] و مادرم فدای تو ای [[رسول خدا]]! با [[مرگ]] تو رشته‌ای پاره شد که در [[مرگ]] دیگران این‌گونه قطع نشد. با [[مرگ]] تو رشتۀ [[پیامبری]] و فرود آمدن [[پیام]] و [[اخبار]] آسمانی گسست. [[مصیبت]] تو، دیگر مصیبت‌دیدگان را به [[شکیبایی]] واداشت و همه را در [[مصیبت]] تو یکسان [[عزادار]] کرد. اگر به [[شکیبایی]] امر نمی‌کردی و از بی‌‎تابی [[نهی]] نمی‌فرمودی، آنقدر [[اشک]] می‌ریختم تا اشک‌هایم تمام شود و این درد جان‌کاه همیشه در من می‌ماند و اندوهم جاودانه می‌شد که همه اینها در مصیب تو ناچیز است! چه باید کرد که [[زندگی]] را دوباره نمی‌توان بازگرداند و [[مرگ]] را نمی‌شود [[مانع]] شد. [[پدر]] و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و در خاطر خود نگه‌دار!»<ref>{{متن حدیث|بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّی صِرْتَ مُسَلِّیاً عَمَّنْ سِوَاکَ وَ عَمَّمْتَ حَتَّی صَارَ النَّاسُ فِیکَ سَوَاءً وَ لَوْ لَا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَ الْکَمَدُ مُحَالِفاً وَ قَلَّا لَکَ وَ لَکِنَّهُ مَا لَا یُمْلَکُ رَدُّهُ وَ لَا یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِک}}؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۵.</ref>.<ref>ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۷۳-۶۷۴.</ref> [[مرقد مطهر]] [[پیامبر خاتم]] در [[مدینه]] ـ [[مسجد النبی]] ـ جای دارد و هر ساله [[زیارتگاه]] میلیون‌ها [[مسلمان]] است<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref>. او [[آخرین پیامبر]] و [[دین]] او [[کامل‌ترین]] [[دین]] بود. امروز بیش از ۵/۱ میلیارد نفر در سراسر [[جهان]] [[مسلمان]] و پیرو [[آیین]] اویند<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۱.</ref>.
===[[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}}===
===[[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[پیامبر]]{{صل}}===
*[[حضرت محمد]]{{صل}} آخرین و گرامی‌ترین فرستادۀ [[خداوند]] است و دارای سجایا و ویژگی‌های منحصر به فردی است که او را از همۀ آفریدگان و [[پیامبران الهی]] ممتاز و [[برتر]] می‌گرداند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] او را [[بهترین]] [[اسوه]] و [[الگو]] برای [[مسلمانان]] خوانده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اسلام]] را [[پیش از ظهور]]، در نزد [[پیروان]] مکاتب بزرگ آسمانی فردی شناخته شده و توصیف شده دانسته است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را  می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>. [[پیامبران]] گذشته، پیوسته [[پیروان]] خود را به طول [[خورشید]] عالم‌تاب محمدی [[بشارت]] داده بودند و [[فضایل]] ایشان مشهور خاص و عام بود<ref>ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۷۰.</ref>.
*[[حضرت محمد]]{{صل}} آخرین و گرامی‌ترین فرستادۀ [[خداوند]] است و دارای سجایا و ویژگی‌های منحصر به فردی است که او را از همۀ آفریدگان و [[پیامبران الهی]] ممتاز و [[برتر]] می‌گرداند. [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] او را [[بهترین]] [[اسوه]] و [[الگو]] برای [[مسلمانان]] خوانده است<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اسلام]] را [[پیش از ظهور]]، در نزد [[پیروان]] مکاتب بزرگ آسمانی فردی شناخته شده و توصیف شده دانسته است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) داده‌ایم او را  می‌شناسند همان‌گونه که فرزندانشان را می‌شناسند؛ و به راستی دسته‌ای از آنان حق را دانسته پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref>. [[پیامبران]] گذشته، پیوسته [[پیروان]] خود را به طول [[خورشید]] عالم‌تاب محمدی [[بشارت]] داده بودند و [[فضایل]] ایشان مشهور خاص و عام بود<ref>ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۷۰.</ref>.
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش