مقام حفظ دین به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص'
جز (جایگزینی متن - ' ع ' به '{{ع}} ') |
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
::::::'''[[صلح با حاكم جائر]]:''' بیگمان قانون و اصل نخستین در اسلامْ جنگ و نبرد با دشمن نیست. شاهد آن، سیره رسول الله{{صل}} است که سیزده سال در مکه و دو سال در مدینه از پیکار با مشرکان امتناع ورزید و سپس به نبرد با آنها پرداخت. از آن بالاتر، آنگاه که حکومت اسلامی تثبیت شد و موقعیت به مراتب مناسبتری نسبت به مشرکان مکه پیدا کرد، رسول اکرم{{صل}} به جای ورود نظامی به آن شهر، صلح حدیبیه را پذیرفت و بدون انجام مراسم حج تمتع به مدینه بازگشت. گاه با وجود آنکه رهبری سیاسی حقی است که خداوند به امام معصوم{{عم}} داده و مردم نیز با وی بیعت کردهاند، شرایط بهگونهای رقم میخورد که وظیفهای جز حفظ حکومت متوجه او میشود. در این هنگام است که وی برای حفظ نظام اجتماعی مسلمانان و جلوگیری از به هدر رفتن خون خود و مسلمانان، دست از حکومت شسته، به صلح با دشمن خود تن میدهد. صلح [[امام حسن]]{{ع}} با معاویه بهترین نمونه دراینباره است؛ چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} پیشتر از این واقعه خبر داده بود: "همانا این فرزندم، سرور است. باشد که خداوند به واسطه او میان دو گروه از مسلمانان صلح ایجاد کند".<ref>محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب{{عم}}، ج۴، ص۲۰؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۵۱۹؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، التشريف بالمنن، ص۷۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۰۵.</ref> | ::::::'''[[صلح با حاكم جائر]]:''' بیگمان قانون و اصل نخستین در اسلامْ جنگ و نبرد با دشمن نیست. شاهد آن، سیره رسول الله{{صل}} است که سیزده سال در مکه و دو سال در مدینه از پیکار با مشرکان امتناع ورزید و سپس به نبرد با آنها پرداخت. از آن بالاتر، آنگاه که حکومت اسلامی تثبیت شد و موقعیت به مراتب مناسبتری نسبت به مشرکان مکه پیدا کرد، رسول اکرم{{صل}} به جای ورود نظامی به آن شهر، صلح حدیبیه را پذیرفت و بدون انجام مراسم حج تمتع به مدینه بازگشت. گاه با وجود آنکه رهبری سیاسی حقی است که خداوند به امام معصوم{{عم}} داده و مردم نیز با وی بیعت کردهاند، شرایط بهگونهای رقم میخورد که وظیفهای جز حفظ حکومت متوجه او میشود. در این هنگام است که وی برای حفظ نظام اجتماعی مسلمانان و جلوگیری از به هدر رفتن خون خود و مسلمانان، دست از حکومت شسته، به صلح با دشمن خود تن میدهد. صلح [[امام حسن]]{{ع}} با معاویه بهترین نمونه دراینباره است؛ چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} پیشتر از این واقعه خبر داده بود: "همانا این فرزندم، سرور است. باشد که خداوند به واسطه او میان دو گروه از مسلمانان صلح ایجاد کند".<ref>محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب{{عم}}، ج۴، ص۲۰؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج۱، ص۵۱۹؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، التشريف بالمنن، ص۷۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۰۵.</ref> | ||
::::::'''[[قیام در برابر حکومت جائر]]:''' از مواردی که میتوان از آن به عنوان وظیفه و شأن امام یاد کرد، قیام در برابر طاغوت زمان است؛ بدین معنا که وقتی امام ببیند اصل و جوهر اسلام در خطر است و ادامه این روند، نتیجهای جز نابودی دین در پی نخواهد داشت، لازم است در برابر این وضعیت قیام کرده، تا پای جان پیش رود. قیام خونین عاشورا از همین موارد است. بیگمان، هر امامی در آن شرایط به جای [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بود، چنین قیامی را به راه میانداخت. سخن در فساد و فحشای علنی یزید و از میان برداشتن مظاهر توحیدی از سوی او فراوان است. در چنین وضعیت اسفناکی است که امام{{ع}} فریاد برمیآورد: "آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری به عمل نمیآید؟"<ref>نعمان بن محمد بن حیون، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۳، ص۱۵۰.</ref> [[امام حسین]]{{ع}} خطر نابودی اسلام را احساس میکند که قیام علیه این وضعیت را بر خود لازم دانسته، میفرماید: "ما از خداییم و به سوی او بازمیگردیم. آنگاه که امت، به رهبری مانند یزید گرفتار شود، باید با اسلام خداحافظی کرد".<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۲۵؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، اللهوف، ص۲۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۶.</ref> در همین راستاست که ایشان هدف خود از قیام را اصلاح امت جد خود اعلام میکند.<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref>»<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]] | ::::::'''[[قیام در برابر حکومت جائر]]:''' از مواردی که میتوان از آن به عنوان وظیفه و شأن امام یاد کرد، قیام در برابر طاغوت زمان است؛ بدین معنا که وقتی امام ببیند اصل و جوهر اسلام در خطر است و ادامه این روند، نتیجهای جز نابودی دین در پی نخواهد داشت، لازم است در برابر این وضعیت قیام کرده، تا پای جان پیش رود. قیام خونین عاشورا از همین موارد است. بیگمان، هر امامی در آن شرایط به جای [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بود، چنین قیامی را به راه میانداخت. سخن در فساد و فحشای علنی یزید و از میان برداشتن مظاهر توحیدی از سوی او فراوان است. در چنین وضعیت اسفناکی است که امام{{ع}} فریاد برمیآورد: "آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری به عمل نمیآید؟"<ref>نعمان بن محمد بن حیون، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۳، ص۱۵۰.</ref> [[امام حسین]]{{ع}} خطر نابودی اسلام را احساس میکند که قیام علیه این وضعیت را بر خود لازم دانسته، میفرماید: "ما از خداییم و به سوی او بازمیگردیم. آنگاه که امت، به رهبری مانند یزید گرفتار شود، باید با اسلام خداحافظی کرد".<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۲۵؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، اللهوف، ص۲۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۶.</ref> در همین راستاست که ایشان هدف خود از قیام را اصلاح امت جد خود اعلام میکند.<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref>»<ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |