قضاوت: تفاوت میان نسخهها
←قضاوت در فرهنگنامه آخرالزمان
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص') |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#[[اجرای حد پس از محاکمه]]: براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشاید یا نزد [[امام]] بیاورد تا [[امام]] او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد [[امام]] آورد، دیگر [[حق]] بخشودن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند؛<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: {{عربی|"فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ"}} (همان، ص۲۵۱). این مضمون در چند روایت معتبر دیگر نیز نقل شده است (ر.ک: همان، ص۲۵۲). [[امام علی]]{{ع}} نیز نظیر این روایت را فرمودهاند (همان، ص۲۵۴).</ref> | #[[اجرای حد پس از محاکمه]]: براساس [[روایات معتبر]]، اگر کسی، دزدی را گرفت، [[حق]] دارد او را ببخشاید یا نزد [[امام]] بیاورد تا [[امام]] او را [[محاکمه]] کند. اگر نزد [[امام]] آورد، دیگر [[حق]] بخشودن ندارد و [[وظیفه امام]] است حد را جاری کند؛<ref>امام صادق{{ع}} فرمودند: {{عربی|"فَإِنْ رُفِعَ إِلَى الْإِمَامِ، قَطَعَهُ. فَإِنْ قَالَ الَّذِي سُرِقَ مِنْهُ: أَنَا أَهَبُ لَهُ، لَمْ يَدَعْهُ الْإِمَامُ حَتَّى يَقْطَعَهُ إِذَا رُفِعَ إِلَيْهِ. وَ إِنَّمَا الْهِبَةُ قَبْلَ أَنْ يُرْفَعَ إِلَى الْإِمَامِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ. فَإِذَا انْتَهَى الْحَدُّ إِلَى الْإِمَامِ، فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يَتْرُكَهُ"}} (همان، ص۲۵۱). این مضمون در چند روایت معتبر دیگر نیز نقل شده است (ر.ک: همان، ص۲۵۲). [[امام علی]]{{ع}} نیز نظیر این روایت را فرمودهاند (همان، ص۲۵۴).</ref> | ||
#[[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر مسلمانی از روی عمدی مسلمانی را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند قصاص کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>. | #[[اختیاردار امر مقتول]]: براساس برخی [[روایات]]، اگر مسلمانی از روی عمدی مسلمانی را بکشد و اولیای دم او [[اهل ذمه]] باشند، [[امام]]{{ع}} باید [[اسلام]] را بر آنها عرضه کند. هر کدام از ایشان که [[اسلام]] را پذیرفت، [[ولیّ]] دم مقتول خواهد بود و اوست که میتواند قصاص کرده، ببخشد، یا دیه بگیرد. اما اگر هیچیک از ایشان [[اسلام]] را قبول نکرد، [[امام]] خود [[اختیار]] دارد که یا [[قاتل]] را بکشد یا از او دیه گرفته، در [[خزانه]] [[بیتالمال]] [[مسلمانان]] قرار دهد.<ref>همان، ص۳۵۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۸۰ تا ۲۹۶.</ref>. | ||
==وصف قاضی== | |||
*هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} میخواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده میکند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] میفرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] رعیت را از نظر خود برگزین؛ کسی که کارها بر او تنگ و دشوار نیاید، ستیز ستیزهگران او را به لحاجت درنیندازند، در لغزش نپاید و از بازگشت به حق –هرگاه او را شناخت- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بیآنکه به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره شبههها بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در [[آشکار]] کردن امور شکیباترین آنها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطعترین آنها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به خودبینی نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روشها و شیوههای دیگر [[امام]] {{ع}} در توصیف، شیوه ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزشهای هر چیز میتواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. بدیهی است که استفاده از این روش نیز میتواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوسترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونههای این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>. | |||
==قضاوت در فرهنگنامه آخرالزمان== | ==قضاوت در فرهنگنامه آخرالزمان== | ||
*قضاوت در محاکم [[اسلامی]] مبتنی بر [[علم]] و ادعای مدعی و اقامه گواهانی است که بر صحت ادعای او [[شهادت]] بدهند. اما در جامعهای که بعضی افراد با [[پیروی]] از [[شیطان]] و [[نفس]] گاهی بر [[خلافت]] [[حقیقت]] عمل میکنند، نمیتوان [[عدالت]] را صد در صد [[اجرا]] کرد، زیرا در بسیاری از موارد به طوری مطلب پوشیده است که نه [[قاضی]] و نه دیگران، نمیتوانند [[حقیقت]] را از غیر آن تشخیص دهند. در اینجاست که [[لزوم]] وجود [[علم الهی]] در [[اجرای عدالت]] محض مشخص میشود. بنابراین در [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، آن جناب با استفاده از [[علم الهی]] و اطلاع از حقایق امور قضاوت مینماید، و احتیاجی به اقامه [[شاهد]] و [[گواه]] نمیباشد، بنابراین دیگر جایی برای [[فریب]]، مخفی کاری، و [[نفاق]] [[باقی]] نمیماند. | *قضاوت در محاکم [[اسلامی]] مبتنی بر [[علم]] و ادعای مدعی و اقامه گواهانی است که بر صحت ادعای او [[شهادت]] بدهند. اما در جامعهای که بعضی افراد با [[پیروی]] از [[شیطان]] و [[نفس]] گاهی بر [[خلافت]] [[حقیقت]] عمل میکنند، نمیتوان [[عدالت]] را صد در صد [[اجرا]] کرد، زیرا در بسیاری از موارد به طوری مطلب پوشیده است که نه [[قاضی]] و نه دیگران، نمیتوانند [[حقیقت]] را از غیر آن تشخیص دهند. در اینجاست که [[لزوم]] وجود [[علم الهی]] در [[اجرای عدالت]] محض مشخص میشود. بنابراین در [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، آن جناب با استفاده از [[علم الهی]] و اطلاع از حقایق امور قضاوت مینماید، و احتیاجی به اقامه [[شاهد]] و [[گواه]] نمیباشد، بنابراین دیگر جایی برای [[فریب]]، مخفی کاری، و [[نفاق]] [[باقی]] نمیماند. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
*کعب [[روایت]] میکند زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند به [[غار انطاکیه]] رفته و کتاب [[تورات]] و [[انجیل]] را از غاری در آن [[شهر]] بیرون میآورد و در میان [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با کتاب خودشان (و [[احکام]] آن) قضاوت میکند<ref>ملاحم، ص ۶۷.</ref>. در [[حدیثی]] [[امام باقر]]{{ع}} به [[ابوحمزه ثمالی]] فرمودند: زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، امری نو پدیدار میشود و [[سنت]] تازه میشود و قضاوتی [[جدید]] خواهد کرد و [[تحمل]] این کار بر [[اعراب]] بسیار دشوار خواهد بود<ref>یأتی، ص ۵۵۰.</ref>. در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: زمانی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] نماید به [[انطاکیه]] رفته و [[کتابهای آسمانی]] را از آن غار خارج مینماید و در میان [[پیروان]] [[موسی]]{{ع}} با [[احکام]] [[تورات]] و در بین [[مسیحیان]] با [[دستورات]] [[انجیل]] و بر [[اهل زبور]] (که [[پیروان]] [[حضرت داود]]{{ع}} هستند) با [[آیات]] [[زبور]] قضاوت خواهد نمود و بر [[مسلمانان]] نیز با [[قرآن]] [[حکم]] خواهد کرد<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۳۷.</ref>. | *کعب [[روایت]] میکند زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند به [[غار انطاکیه]] رفته و کتاب [[تورات]] و [[انجیل]] را از غاری در آن [[شهر]] بیرون میآورد و در میان [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] با کتاب خودشان (و [[احکام]] آن) قضاوت میکند<ref>ملاحم، ص ۶۷.</ref>. در [[حدیثی]] [[امام باقر]]{{ع}} به [[ابوحمزه ثمالی]] فرمودند: زمانی که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، امری نو پدیدار میشود و [[سنت]] تازه میشود و قضاوتی [[جدید]] خواهد کرد و [[تحمل]] این کار بر [[اعراب]] بسیار دشوار خواهد بود<ref>یأتی، ص ۵۵۰.</ref>. در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: زمانی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] نماید به [[انطاکیه]] رفته و [[کتابهای آسمانی]] را از آن غار خارج مینماید و در میان [[پیروان]] [[موسی]]{{ع}} با [[احکام]] [[تورات]] و در بین [[مسیحیان]] با [[دستورات]] [[انجیل]] و بر [[اهل زبور]] (که [[پیروان]] [[حضرت داود]]{{ع}} هستند) با [[آیات]] [[زبور]] قضاوت خواهد نمود و بر [[مسلمانان]] نیز با [[قرآن]] [[حکم]] خواهد کرد<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۳۷.</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود زمانی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] مینماید به گونهای قضاوت میکند که حتی برخی از [[یاران]] پا در رکابش نیز [[تحمل]] آن را ندارند و رویگردان میشود و [[اعتراض]] میکنند. زمانی که [[حضرت]] به روش [[حضرت آدم]]{{ع}} قضاوت مینماید، برخی منکر میشوند و [[حضرت]] آنان را مجازات نموده و میکشد. سپس به روش [[حضرت داود]]{{ع}} قضاوت میکند و باز هم گروهی [[کافر]] میشوند و کشته میشوند. [[حضرت]] قضاوتی نیز به [[سیره]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میکند، برخی رویگردان میشوند و کشته میشوند. آنگاه [[حضرت]] به روش [[حضرت محمد]]{{صل}} [[داوری]] مینماید و دیگر کسی لب به [[اعتراض]] نمیگشاید<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۵۰۱.</ref> | *[[امام باقر]]{{ع}} فرمود زمانی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] مینماید به گونهای قضاوت میکند که حتی برخی از [[یاران]] پا در رکابش نیز [[تحمل]] آن را ندارند و رویگردان میشود و [[اعتراض]] میکنند. زمانی که [[حضرت]] به روش [[حضرت آدم]]{{ع}} قضاوت مینماید، برخی منکر میشوند و [[حضرت]] آنان را مجازات نموده و میکشد. سپس به روش [[حضرت داود]]{{ع}} قضاوت میکند و باز هم گروهی [[کافر]] میشوند و کشته میشوند. [[حضرت]] قضاوتی نیز به [[سیره]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میکند، برخی رویگردان میشوند و کشته میشوند. آنگاه [[حضرت]] به روش [[حضرت محمد]]{{صل}} [[داوری]] مینماید و دیگر کسی لب به [[اعتراض]] نمیگشاید<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۵۰۱.</ref> | ||
==قضاوت؛ در [[روایات]] و [[گفتار پیامبر اکرم]]{{صل}}== | ==قضاوت؛ در [[روایات]] و [[گفتار پیامبر اکرم]]{{صل}}== | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} [[عدالت]] را از اصول قضاوت برشمرده و فرموده است: "هرکس عهدهدار قضاوتی شد، پس باید بین [[مردم]] [[عدالت]] ورزد"<ref>الدار قطنی، سنن، ج ۴، ص ۱۳۱؛ البیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۳۵؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۵ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۹.</ref>. آن [[حضرت]] به [[قضات]] چنین هشدار داده است: "زبان [[قاضی]] میان دو شعله [[آتش]] است؛ تا اینکه قضاوتش او را یا به سوی [[بهشت]] [[هدایت]] میکند و یا به سوی [[آتش جهنم]] میکشاند"<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۹۲؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۴؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۰۳ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۹۴.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۹.</ref>. | *[[پیامبر]]{{صل}} [[عدالت]] را از اصول قضاوت برشمرده و فرموده است: "هرکس عهدهدار قضاوتی شد، پس باید بین [[مردم]] [[عدالت]] ورزد"<ref>الدار قطنی، سنن، ج ۴، ص ۱۳۱؛ البیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۳۵؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۵ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۹.</ref>. آن [[حضرت]] به [[قضات]] چنین هشدار داده است: "زبان [[قاضی]] میان دو شعله [[آتش]] است؛ تا اینکه قضاوتش او را یا به سوی [[بهشت]] [[هدایت]] میکند و یا به سوی [[آتش جهنم]] میکشاند"<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۹۲؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۴؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۰۳ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۶، ص ۹۴.</ref><ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۳۲۰.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۵۹.</ref>. |