بداء در معارف مهدوی: تفاوت میان نسخهها
←بداء در فرهنگنامه آخرالزمان
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه ' به ']]، ص') |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] «[[توحید]]» در باب بداء میفرماید: بداء بدان معنایی که [[مردم]] [[نادان]] میپندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] میتواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند، و یا به مسئلهای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه بداء، [[نسخ]] شدن شریعتهای پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است. خدایی که [[مردم]] را در این زمان به انجام کاری [[دستور]] میدهد، میداند که اکنون [[صلاح]] [[بندگان]] در انجام چنین کاری است، این را نیز میداند که در زمان دیگری [[صلاح]] [[بندگان]] در عدم انجام همان کار است، بنابراین وقتی زمانی فرا رسد که [[صلاح]] در عدم انجام آن کار است، به [[یقین]] بندگانش را به امری که صلاحشان باشد [[دستور]] خواهد داد. | [[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] «[[توحید]]» در باب بداء میفرماید: بداء بدان معنایی که [[مردم]] [[نادان]] میپندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] میتواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند، و یا به مسئلهای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه بداء، [[نسخ]] شدن شریعتهای پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است. خدایی که [[مردم]] را در این زمان به انجام کاری [[دستور]] میدهد، میداند که اکنون [[صلاح]] [[بندگان]] در انجام چنین کاری است، این را نیز میداند که در زمان دیگری [[صلاح]] [[بندگان]] در عدم انجام همان کار است، بنابراین وقتی زمانی فرا رسد که [[صلاح]] در عدم انجام آن کار است، به [[یقین]] بندگانش را به امری که صلاحشان باشد [[دستور]] خواهد داد. | ||
هر کس درباره [[خداوند]] [[اقرار]] کند که هر چه را بخواهد انجام میدهد، هرچه را بخواهد میتواند معدوم نماید، هر چه را بخواهد میتواند به جای مخلوقات دیگر قرار دهد، هر چه را بخواهد میتواند پس و پیش کند، به هر چه [[دوست]] داشته باشد امر میکند، پس چنین کسی طبعاً به بداء [[اقرار]] نموده است (زیرا این خود معنای بداء [[الهی]] است) و [[خداوند]] به هیچ چیزی بزرگ داشته نمیشود مثل این که درباره او بگوییم: [[خلقت]] موجودات و [[فرماندهی]] مخلوقات به دست اوست، تقدیم و تأخیر همه چیز در ید [[قدرت]] اوست، ایجاد آنچه تا کنون نبوده و از بین بردن آنچه تاکنون موجود بوده است مخصوص اوست. [[یهودیان]] معتقدند که [[خداوند]] تقدیرات را اندیشیده و دیگر از پرداختن به آن کناره گرفته و دست او در تغییر آن بسته است<ref>ر.ک: تفسیر قمی، تفسیر آیه ۶۴ سوره مائده. خداوند در این آیه میفرماید: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>. یعنی پس و پیش میکند و زیاد و کم مینماید و بداء در تصمیمات برای او خواهد بود.</ref>؛ بداء این [[عقیده]] [[یهود]] را رد میکند، و به [[عقیده]] ما [[مسلمانان]] [[خداوند]] هر روز شأنی [[جدید]] دارد، زنده میکند، میمیراند، [[رزق]] میدهد و هر چه را بخواهد انجام میدهد و بدای [[الهی]] از روی [[پشیمانی]] نیست بلکه [[آشکار]] شدن امر [[جدید]] از سوی [[خدای عزوجل]] است، زیرا در میان [[عرب]] بداء به معنای [[آشکار]] شدن و ظاهر شدن است زیرا میگویند: {{عربی|بَدَا لِي شَخْصٌ فِي طَرِيقِي}} یعنی شخصی در راه به من برخورد و [[آشکار]] شد. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>«و چیزی که گمان نمیبردهاند از سوی خداوند بر آنان آشکار میشود» سوره زمر، آیه ۴۷.</ref>. هرگاه [[خداوند]] از بندهای اعمالی چون [[صله ارحام]] ببیند، [[عمر]] او را طولانی خواهد کرد و هرگاه ببیند [[قطع رحم]] نموده است [[عمر]] او را کوتاه خواهد نمود و هر گاه ببیند که شخصی مرتکب [[زنا]] میشود [[رزق]] او را میکاهد و هرگاه ببیند او [[پاکدامنی]] میکند، [[رزق]] و [[عمر]] او را افزایش میدهد (و این خود دلیلی بر بدای [[الهی]] است). | هر کس درباره [[خداوند]] [[اقرار]] کند که هر چه را بخواهد انجام میدهد، هرچه را بخواهد میتواند معدوم نماید، هر چه را بخواهد میتواند به جای مخلوقات دیگر قرار دهد، هر چه را بخواهد میتواند پس و پیش کند، به هر چه [[دوست]] داشته باشد امر میکند، پس چنین کسی طبعاً به بداء [[اقرار]] نموده است (زیرا این خود معنای بداء [[الهی]] است) و [[خداوند]] به هیچ چیزی بزرگ داشته نمیشود مثل این که درباره او بگوییم: [[خلقت]] موجودات و [[فرماندهی]] مخلوقات به دست اوست، تقدیم و تأخیر همه چیز در ید [[قدرت]] اوست، ایجاد آنچه تا کنون نبوده و از بین بردن آنچه تاکنون موجود بوده است مخصوص اوست. [[یهودیان]] معتقدند که [[خداوند]] تقدیرات را اندیشیده و دیگر از پرداختن به آن کناره گرفته و دست او در تغییر آن بسته است<ref>ر.ک: تفسیر قمی، تفسیر آیه ۶۴ سوره مائده</ref>. خداوند در این آیه میفرماید: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>. یعنی پس و پیش میکند و زیاد و کم مینماید و بداء در تصمیمات برای او خواهد بود.</ref>؛ بداء این [[عقیده]] [[یهود]] را رد میکند، و به [[عقیده]] ما [[مسلمانان]] [[خداوند]] هر روز شأنی [[جدید]] دارد، زنده میکند، میمیراند، [[رزق]] میدهد و هر چه را بخواهد انجام میدهد و بدای [[الهی]] از روی [[پشیمانی]] نیست بلکه [[آشکار]] شدن امر [[جدید]] از سوی [[خدای عزوجل]] است، زیرا در میان [[عرب]] بداء به معنای [[آشکار]] شدن و ظاهر شدن است زیرا میگویند: {{عربی|بَدَا لِي شَخْصٌ فِي طَرِيقِي}} یعنی شخصی در راه به من برخورد و [[آشکار]] شد. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>«و چیزی که گمان نمیبردهاند از سوی خداوند بر آنان آشکار میشود» سوره زمر، آیه ۴۷.</ref>. هرگاه [[خداوند]] از بندهای اعمالی چون [[صله ارحام]] ببیند، [[عمر]] او را طولانی خواهد کرد و هرگاه ببیند [[قطع رحم]] نموده است [[عمر]] او را کوتاه خواهد نمود و هر گاه ببیند که شخصی مرتکب [[زنا]] میشود [[رزق]] او را میکاهد و هرگاه ببیند او [[پاکدامنی]] میکند، [[رزق]] و [[عمر]] او را افزایش میدهد (و این خود دلیلی بر بدای [[الهی]] است). | ||
اکنون باید ببینیم که بداء در چه محدودهای اتفاق میافتد. در [[حدیثی]] [[حضرت]] مراتب ایجاد یک امر را این گونه بیان میفرماید: اول [[علم الهی]] است، سپس [[مشیت]] و خواست اوست، پس از آن [[اراده الهی]] است، بعد مرحله تقدیر و اندازهگیری است، سپس [[قضا]] و تعیین محدوده [[اجرا]] است و در پایان نیز امضای آن امر خواهد بود. | اکنون باید ببینیم که بداء در چه محدودهای اتفاق میافتد. در [[حدیثی]] [[حضرت]] مراتب ایجاد یک امر را این گونه بیان میفرماید: اول [[علم الهی]] است، سپس [[مشیت]] و خواست اوست، پس از آن [[اراده الهی]] است، بعد مرحله تقدیر و اندازهگیری است، سپس [[قضا]] و تعیین محدوده [[اجرا]] است و در پایان نیز امضای آن امر خواهد بود. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
[[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[حدیثی]] فرمود: اگر [[مردم]] از [[غیبت]] امامشان به درگاه [[خداوند]] [[گریه]] و ناله کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیکتر خواهد شد، و اگر [[مردم]] نسبت به دوری [[حجت خدا]] بیتفاوت باشند، [[غیبت]] نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد<ref>بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۳۲.</ref>. | [[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[حدیثی]] فرمود: اگر [[مردم]] از [[غیبت]] امامشان به درگاه [[خداوند]] [[گریه]] و ناله کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیکتر خواهد شد، و اگر [[مردم]] نسبت به دوری [[حجت خدا]] بیتفاوت باشند، [[غیبت]] نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد<ref>بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۳۲.</ref>. | ||
این [[حدیث]] نیز به خوبی مشخص میکند که بداء در مدت [[غیبت]] [[حضرت]] امکان دارد و به [[آمادگی]] [[بشریت]] و فراهم شدن بستر مناسب بستگی دارد، و هر زمانی که شرایط برای [[ظهور]] مهیا شود، [[حضرت]] هم [[ظهور]] خواهد نمود<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref>. | این [[حدیث]] نیز به خوبی مشخص میکند که بداء در مدت [[غیبت]] [[حضرت]] امکان دارد و به [[آمادگی]] [[بشریت]] و فراهم شدن بستر مناسب بستگی دارد، و هر زمانی که شرایط برای [[ظهور]] مهیا شود، [[حضرت]] هم [[ظهور]] خواهد نمود<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref>. | ||
==احتمال [[بدا]] در [[نشانههای ظهور]]== | ==احتمال [[بدا]] در [[نشانههای ظهور]]== | ||
در موضوع علائم ظهور، احادیثی داریم که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین نشانهها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر میگوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمیشود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: {{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که حکم محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمانها و زمین و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>. | در موضوع علائم ظهور، احادیثی داریم که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین نشانهها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر میگوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمیشود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: {{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که حکم محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمانها و زمین و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>. |