پرش به محتوا

امامت از دیدگاه خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - ' وجود امام' به ' وجود امام')
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
خط ۲۷: خط ۲۷:
*به‌ گفته صاحب‌ مسائل‌ الامامه‌ محکمه‌ همگی‌ به‌ [[امامت‌ فاضل‌]] قائل‌ بوده‌، و [[امامت‌ مفضول‌]] را انکار می‌کرده‌اند. در نگاه‌ آنان‌، [[افضل‌]] برای‌ [[امامت‌]] کسی‌ است‌ که‌ خود را برای‌ خروج‌ آماده‌ سازد و مردم‌ را به‌ جهاد فراخواند و چنین‌ کسی‌ [[احق‌ به‌ امامت‌]] است‌. در دید محکمه‌، [[امامت‌]] منحصر به‌ خاندان‌ و قوم‌ ویژه‌ای‌ نیست‌ و مردم‌ از این‌ نظر برابرند <ref>مسائل‌ الامامة، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌ کوشش‌ فان‌اس‌، ص ۶۸؛ نیز شهرستانی‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌ کوشش‌ محمد بدران‌.</ref>. به‌ طور کلی‌ از سده نخست‌ هجری‌ در میان‌ اکثریت‌ جناحهای‌ فکری‌ مسلمانان‌ که‌ [[امامت‌]] و [[خلافت‌]] را به‌ نص‌ نمی‌دانستند، آراء گوناگونی‌ درباره شرایط [[احراز امامت‌]] مطرح‌ می‌شد و در این‌ بین‌، محکمه‌ از نخستین‌ گروههایی‌ بودند که‌ امامت‌ را در قبیله قریش‌ محدود نکرده‌، هر کس‌ را - از هر تیره قومی‌- که‌ به‌ کتاب‌ و سنت‌ عالم‌، و به‌ آن‌ دو قائم‌ بوده‌ باشد، برای‌ [[امامت‌]] صالح‌ می‌شمردند <ref>نک: نوبختی‌، سعد بن‌ عبدالله‌، نیز مسائل‌، همانجاها؛  اشعری‌، علی‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، به‌ کوشش‌ ریتر، ویسبادن‌، ۴۶۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*به‌ گفته صاحب‌ مسائل‌ الامامه‌ محکمه‌ همگی‌ به‌ [[امامت‌ فاضل‌]] قائل‌ بوده‌، و [[امامت‌ مفضول‌]] را انکار می‌کرده‌اند. در نگاه‌ آنان‌، [[افضل‌]] برای‌ [[امامت‌]] کسی‌ است‌ که‌ خود را برای‌ خروج‌ آماده‌ سازد و مردم‌ را به‌ جهاد فراخواند و چنین‌ کسی‌ [[احق‌ به‌ امامت‌]] است‌. در دید محکمه‌، [[امامت‌]] منحصر به‌ خاندان‌ و قوم‌ ویژه‌ای‌ نیست‌ و مردم‌ از این‌ نظر برابرند <ref>مسائل‌ الامامة، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌ کوشش‌ فان‌اس‌، ص ۶۸؛ نیز شهرستانی‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌ کوشش‌ محمد بدران‌.</ref>. به‌ طور کلی‌ از سده نخست‌ هجری‌ در میان‌ اکثریت‌ جناحهای‌ فکری‌ مسلمانان‌ که‌ [[امامت‌]] و [[خلافت‌]] را به‌ نص‌ نمی‌دانستند، آراء گوناگونی‌ درباره شرایط [[احراز امامت‌]] مطرح‌ می‌شد و در این‌ بین‌، محکمه‌ از نخستین‌ گروههایی‌ بودند که‌ امامت‌ را در قبیله قریش‌ محدود نکرده‌، هر کس‌ را - از هر تیره قومی‌- که‌ به‌ کتاب‌ و سنت‌ عالم‌، و به‌ آن‌ دو قائم‌ بوده‌ باشد، برای‌ [[امامت‌]] صالح‌ می‌شمردند <ref>نک: نوبختی‌، سعد بن‌ عبدالله‌، نیز مسائل‌، همانجاها؛  اشعری‌، علی‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، به‌ کوشش‌ ریتر، ویسبادن‌، ۴۶۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*اصل‌ در گزینش‌ [[امام]] نزد محکمه‌، شوراست‌، اما در باره اینکه‌ شورا با حضور چه‌ کسانی‌ و چندین‌ تن‌ محقق‌ می‌گردد، اختلاف‌ است‌، گاه‌ حتی‌ عدد دو مطرح‌ شده‌ است‌ <ref>نک: نوبختی‌، حسن‌، فرق‌ الشیعة، به‌ کوشش‌ ریتر.</ref>. در برخی‌ جوامع‌ اهل‌ تحکیم‌، نفوذ سران‌ در انتخاب‌ تأثیری‌ تعیین‌ کننده‌ داشته‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ نقش‌ [[عبیده بن‌ هلال‌]] در جریان‌ بیعت‌ با [[قطری‌ بن‌ فجائه‌]] در اردوگاه‌ ازارقه‌ اشاره‌ کرد <ref>مبرد، محمد، الکامل‌، همراه‌ با شرح‌ مرصفی‌، ج۵، ۵۰.]</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*اصل‌ در گزینش‌ [[امام]] نزد محکمه‌، شوراست‌، اما در باره اینکه‌ شورا با حضور چه‌ کسانی‌ و چندین‌ تن‌ محقق‌ می‌گردد، اختلاف‌ است‌، گاه‌ حتی‌ عدد دو مطرح‌ شده‌ است‌ <ref>نک: نوبختی‌، حسن‌، فرق‌ الشیعة، به‌ کوشش‌ ریتر.</ref>. در برخی‌ جوامع‌ اهل‌ تحکیم‌، نفوذ سران‌ در انتخاب‌ تأثیری‌ تعیین‌ کننده‌ داشته‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ نقش‌ [[عبیده بن‌ هلال‌]] در جریان‌ بیعت‌ با [[قطری‌ بن‌ فجائه‌]] در اردوگاه‌ ازارقه‌ اشاره‌ کرد <ref>مبرد، محمد، الکامل‌، همراه‌ با شرح‌ مرصفی‌، ج۵، ۵۰.]</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*سنت‌ استخلاف‌ به‌ شیوه ابوبکر نیز در میان‌ محکمه‌ نمونه‌هایی‌ تاریخی‌ دارد و از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ استخلاف‌ [[ابن‌ ماحوز]] از سوی‌ [[نافع‌ بن‌ ازرق‌]] <ref>ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۶، ۱۴۳.</ref> از ازارقه‌، و استخلاف‌ دعامه شیبانی‌ از سوی‌ [[بهلول‌ بن‌ بشر]][[امام]] [[صفری‌ بلاد جزیره‌]] <ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۵، ۲۰۹-۲۱۲.</ref> اشاره‌ کرد<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*سنت‌ استخلاف‌ به‌ شیوه ابوبکر نیز در میان‌ محکمه‌ نمونه‌هایی‌ تاریخی‌ دارد و از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ استخلاف‌ [[ابن‌ ماحوز]] از سوی‌ [[نافع‌ بن‌ ازرق‌]] <ref>ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۶، ۱۴۳.</ref> از ازارقه‌، و استخلاف‌ دعامه شیبانی‌ از سوی‌ [[بهلول‌ بن‌ بشر]] [[امام]] [[صفری‌ بلاد جزیره‌]] <ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۵، ۲۰۹-۲۱۲.</ref> اشاره‌ کرد<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*پرسش‌ دیگر در نظریه‌های‌ [[امامت‌]] [[محکمه‌]] آن‌ بود که‌ [[امام]] در چه‌ شرایطی‌ از منصب‌ خود [[خلع‌]] خواهد شد؛ مسأله‌ای‌ که‌ هرگز به‌ جد در دیگر مذاهب‌ اسلامی‌مطرح‌ نبوده‌ است‌. محکمه‌ نه‌ تنها در مقام‌ نظر، [[امام]] را در صورت‌ تخطی‌ از حدود شریعت‌ مستوجب‌ خلع‌ و گاه‌ قتل‌ دانسته‌اند، بلکه‌ در عمل‌ نیز امامتهای‌ تاریخی‌ ایشان‌ همواره‌ با نمونه‌هایی‌ از خلع‌ مواجه‌ بوده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در امامت‌ کوتاه‌ مدت‌ ازارقه‌، خلع‌ قطری‌ از سوی‌ عبدربه‌ و هواداران‌ او تاریخ‌ این‌ فرقه‌ را دگرگون‌ ساخت‌؛ در اردوی‌ نجدات‌، رؤسای‌ بکر بن‌ وائل‌ که‌ پاره‌ای‌ عملکردهای‌ نجده بن‌ عامر آنان‌ را ناخرسند ساخته‌ بود، شورشی‌ برپا کرده‌، نجده‌ را به‌ قتل‌ رسانیدند و ابوفدیک‌ از بنی‌قیس‌ بن‌ ثعلبه‌ را بر مسند [[امامت‌]] نشانیدند <ref>بغدادی‌، عبدالقاهر، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، ۵۲ -۵۴؛ ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۴، ۲۰۵-۲۰۶.</ref> و در محیط صفریه‌، بربران‌ طنجه‌ که‌ از سیرت‌ [[امام]] خود میسره‌ ناخشنود گشته‌ بودند، به‌ قتلش‌ رسانیدند و با رئیسی‌ دیگر به‌ نام‌ خالد بن‌ حمید زناتی‌ بیعت‌ کردند <ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۵، ۱۹۱-۱۹۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*پرسش‌ دیگر در نظریه‌های‌ [[امامت‌]] [[محکمه‌]] آن‌ بود که‌ [[امام]] در چه‌ شرایطی‌ از منصب‌ خود [[خلع‌]] خواهد شد؛ مسأله‌ای‌ که‌ هرگز به‌ جد در دیگر مذاهب‌ اسلامی‌مطرح‌ نبوده‌ است‌. محکمه‌ نه‌ تنها در مقام‌ نظر، [[امام]] را در صورت‌ تخطی‌ از حدود شریعت‌ مستوجب‌ خلع‌ و گاه‌ قتل‌ دانسته‌اند، بلکه‌ در عمل‌ نیز امامتهای‌ تاریخی‌ ایشان‌ همواره‌ با نمونه‌هایی‌ از خلع‌ مواجه‌ بوده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌، در امامت‌ کوتاه‌ مدت‌ ازارقه‌، خلع‌ قطری‌ از سوی‌ عبدربه‌ و هواداران‌ او تاریخ‌ این‌ فرقه‌ را دگرگون‌ ساخت‌؛ در اردوی‌ نجدات‌، رؤسای‌ بکر بن‌ وائل‌ که‌ پاره‌ای‌ عملکردهای‌ نجده بن‌ عامر آنان‌ را ناخرسند ساخته‌ بود، شورشی‌ برپا کرده‌، نجده‌ را به‌ قتل‌ رسانیدند و ابوفدیک‌ از بنی‌قیس‌ بن‌ ثعلبه‌ را بر مسند [[امامت‌]] نشانیدند <ref>بغدادی‌، عبدالقاهر، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، ۵۲ -۵۴؛ ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۴، ۲۰۵-۲۰۶.</ref> و در محیط صفریه‌، بربران‌ طنجه‌ که‌ از سیرت‌ [[امام]] خود میسره‌ ناخشنود گشته‌ بودند، به‌ قتلش‌ رسانیدند و با رئیسی‌ دیگر به‌ نام‌ خالد بن‌ حمید زناتی‌ بیعت‌ کردند <ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۵، ۱۹۱-۱۹۲.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*اینکه‌ امامی‌ به‌ سبب‌ ناتوانی‌، از [[امامت‌]] مستعفی‌ گردد، بدون‌ آنکه‌ برائت‌ و خلعی‌ در میان‌ باشد، تنها نمونه‌هایی‌ اندک‌ در تاریخ‌ محکمه‌ داشته‌ است‌؛ از جمله‌ باید به‌ نمونه‌ای‌ در [[امامت‌]] [[نجدات‌]] اشاره‌ کرد که‌ در آن‌، اردوی‌ بکر بن‌ وائل‌ در ۶۶ق‌/۶۸۸م‌، ابوطالوت‌ را که‌ به‌ نظر می‌رسد در آن‌ هنگام‌ مردی‌ کهنسال‌ بود، بر آن‌ داشتند تا از ریاست‌ کناره‌ گرفته‌، با نجده بن‌ عامر بیعت‌ کند<ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۴، ۲۰۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
*اینکه‌ امامی‌ به‌ سبب‌ ناتوانی‌، از [[امامت‌]] مستعفی‌ گردد، بدون‌ آنکه‌ برائت‌ و خلعی‌ در میان‌ باشد، تنها نمونه‌هایی‌ اندک‌ در تاریخ‌ محکمه‌ داشته‌ است‌؛ از جمله‌ باید به‌ نمونه‌ای‌ در [[امامت‌]] [[نجدات‌]] اشاره‌ کرد که‌ در آن‌، اردوی‌ بکر بن‌ وائل‌ در ۶۶ق‌/۶۸۸م‌، ابوطالوت‌ را که‌ به‌ نظر می‌رسد در آن‌ هنگام‌ مردی‌ کهنسال‌ بود، بر آن‌ داشتند تا از ریاست‌ کناره‌ گرفته‌، با نجده بن‌ عامر بیعت‌ کند<ref>ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۴، ۲۰۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23022/10/3910 [[حسن انصاری|انصاری، حسن]]، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج ۱۰، ص ۳۹۱۰.]</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش