بحث:روح: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'است{{متن قرآن' به 'است: {{متن قرآن'
(صفحهای تازه حاوی «==نویسنده: آقای پورانزاب== '''روح''' به معنای جان و روان، آنچه حیات انسان بست...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'است{{متن قرآن' به 'است: {{متن قرآن') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#[[قرآن]] و [[وحی]]{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref>سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | #[[قرآن]] و [[وحی]]{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref>سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | ||
#روح [[انسان]]{{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ }}<ref>سوره سجده، آیه ۹</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>. | #روح [[انسان]]{{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ }}<ref>سوره سجده، آیه ۹</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>. | ||
*نخستین نکته درباره [[روح انسانی]] این است که [[حقیقت]] آن بر ما پوشیده است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرموده است که [[دانش]] [[آدمی]] از روح بسی اندک است{{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref>. [[نقص]] [[دانش]] بشری و تفاوت بنیادی روح و جسم و مأنوس بودن [[انسان]] با [[جهان]] ماده، موجب شده است که راه یافتن به [[حقیقت]] روح برای او ناممکن نماید. روح، حقیقتی ماورای طبیعی است و فعالیت او با فعالیت موجودات مادی متفاوت است؛ هر چند همواره با [[جهان]] ماده در ارتباط است<ref>تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۵۲.</ref>. | *نخستین نکته درباره [[روح انسانی]] این است که [[حقیقت]] آن بر ما پوشیده است. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرموده است که [[دانش]] [[آدمی]] از روح بسی اندک است: {{متن قرآن| وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً }}<ref>سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref>. [[نقص]] [[دانش]] بشری و تفاوت بنیادی روح و جسم و مأنوس بودن [[انسان]] با [[جهان]] ماده، موجب شده است که راه یافتن به [[حقیقت]] روح برای او ناممکن نماید. روح، حقیقتی ماورای طبیعی است و فعالیت او با فعالیت موجودات مادی متفاوت است؛ هر چند همواره با [[جهان]] ماده در ارتباط است<ref>تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۵۲.</ref>. | ||
*در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز آمده است که روح از عالم [[ملکوت]] است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۲.</ref> و از این رو، میتواند به [[مرتبت]] [[برتر]] از [[فرشتگان]] دست یابد<ref>نور الثقلین، ۳/ ص ۲۱۵ و ۲۱۶.</ref>. ارتباط روح با [[بدن]]، به گونه [[حاکمیت]] و [[تصرف]] است. [[خداوند]] جسم [[آدمی]] را از [[گِل]] آفرید{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ}}<ref> سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref> و سپس از روح خویش در آن دمید. روحی که با نفخه ربوبی{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره ص، آیه ۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref> سوره سجده، آیه ۹.</ref> در [[بدن]] [[آدمی]] دمیده شد، [[شایسته]] آن است که معیار [[انسانیت]] [[انسان]] شود و [[بدن]] را در تأثیر خویش گیرد و خودِ [[راستین]] و [[شخصیت حقیقی]] [[آدمی]] را برسازَد. | *در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} نیز آمده است که روح از عالم [[ملکوت]] است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۲.</ref> و از این رو، میتواند به [[مرتبت]] [[برتر]] از [[فرشتگان]] دست یابد<ref>نور الثقلین، ۳/ ص ۲۱۵ و ۲۱۶.</ref>. ارتباط روح با [[بدن]]، به گونه [[حاکمیت]] و [[تصرف]] است. [[خداوند]] جسم [[آدمی]] را از [[گِل]] آفرید{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ}}<ref> سوره مؤمنون، آیه ۱۲.</ref> و سپس از روح خویش در آن دمید. روحی که با نفخه ربوبی{{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref> سوره ص، آیه ۷۲</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref> سوره سجده، آیه ۹.</ref> در [[بدن]] [[آدمی]] دمیده شد، [[شایسته]] آن است که معیار [[انسانیت]] [[انسان]] شود و [[بدن]] را در تأثیر خویش گیرد و خودِ [[راستین]] و [[شخصیت حقیقی]] [[آدمی]] را برسازَد. | ||
*در [[روایات شیعه]] آمده است که روح همچون جسمی [[لطیف]] است که با کالبدی ستبر به نام [[بدن]] پوشانیده شده است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۳۴.</ref>. روح با [[بدن]] نمیآمیزد و بر آن اتکا ندارد؛ بلکه [[بدن]] را در میان میگیرد و بر آن احاطه دارد. با مرگ [[بدن]]، روح همچنان زنده میماند و زیست میکند. علمای [[اسلام]] برآناند که روح در مقایسه با [[بدن]] اصالت دارد و [[بدن]] در [[مرتبت]] نازل او جای دارد<ref>المیزان، ۱۳/ ۱۳۰.</ref><ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>. | *در [[روایات شیعه]] آمده است که روح همچون جسمی [[لطیف]] است که با کالبدی ستبر به نام [[بدن]] پوشانیده شده است<ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۳۴.</ref>. روح با [[بدن]] نمیآمیزد و بر آن اتکا ندارد؛ بلکه [[بدن]] را در میان میگیرد و بر آن احاطه دارد. با مرگ [[بدن]]، روح همچنان زنده میماند و زیست میکند. علمای [[اسلام]] برآناند که روح در مقایسه با [[بدن]] اصالت دارد و [[بدن]] در [[مرتبت]] نازل او جای دارد<ref>المیزان، ۱۳/ ۱۳۰.</ref><ref>بحارالانوار، ۵۸/ ۴۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۳.</ref>. | ||
*برای [[اثبات وجود]] و اصالت روح گفتهاند، همه اجزای مادی [[بدن]] همواره در حال تغییر و جایگزینیاند. سلولهای [[بدن]] میمیرند و سلولهایی دیگر بر جای آنها مینشینند؛ اما خود [[انسان]] همان است و دگرگون نمیشود. این نشان میدهد که [[انسان]] جز اجزای مادی، حقیقتی دیگر دارد که ثابت و ماندگار است و تغییر نمیپذیرد و [[مرگ]] ندارد و [[عامل وحدت]] شخصیت او است و این همان روح است<ref>تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>. | *برای [[اثبات وجود]] و اصالت روح گفتهاند، همه اجزای مادی [[بدن]] همواره در حال تغییر و جایگزینیاند. سلولهای [[بدن]] میمیرند و سلولهایی دیگر بر جای آنها مینشینند؛ اما خود [[انسان]] همان است و دگرگون نمیشود. این نشان میدهد که [[انسان]] جز اجزای مادی، حقیقتی دیگر دارد که ثابت و ماندگار است و تغییر نمیپذیرد و [[مرگ]] ندارد و [[عامل وحدت]] شخصیت او است و این همان روح است<ref>تفسیر نمونه، ۱۲/ ۲۶۳ و ۲۶۴.</ref>. | ||
*بنابر [[آموزههای اسلامی]]، روح [[انسان]] جاودانه است و نابودی نمیپذیرد و از این رو، با [[مرگ]] [[انسان]]، چیزی از روح او کم نمیشود<ref>المبدأ و المعاد، ۳۱۳؛ المیزان، ۱/ ۳۵۲- ۳۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[زندگی]] پس از [[مرگ]] را قطعی شمرده است{{متن قرآن| وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِي الأَرْضِ أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ كَافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه ۱۰ و ۱۱.</ref> و از سویی دیگر، جسم [[آدمی]] پس از [[مرگ]] میپوسد و از میان میرود. این نشان میدهد که چیزی جز [[بدن]]، زنده میماند{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>سوره احقاف، آیه ۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ }}<ref>سوره زمر، آیه ۷۲.</ref>. | *بنابر [[آموزههای اسلامی]]، روح [[انسان]] جاودانه است و نابودی نمیپذیرد و از این رو، با [[مرگ]] [[انسان]]، چیزی از روح او کم نمیشود<ref>المبدأ و المعاد، ۳۱۳؛ المیزان، ۱/ ۳۵۲- ۳۵۰.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[زندگی]] پس از [[مرگ]] را قطعی شمرده است: {{متن قرآن| وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالُوا أَئِذَا ضَلَلْنَا فِي الأَرْضِ أَئِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ كَافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه ۱۰ و ۱۱.</ref> و از سویی دیگر، جسم [[آدمی]] پس از [[مرگ]] میپوسد و از میان میرود. این نشان میدهد که چیزی جز [[بدن]]، زنده میماند{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>سوره احقاف، آیه ۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ }}<ref>سوره زمر، آیه ۷۲.</ref>. | ||
*بدون اثبات بقای روح، [[وحدت]] و [[یگانگی]] [[انسان]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] اثباتناپذیر است و [[معاد]] نیز- که از [[اصول دین]] است- معنا نمییابد<ref>المیزان، ۱۳/ ۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. علمای [[اسلام]] معتقدند که چون روح مجرد و منزه از ماده است، جاودان و ماندگار میماند. از [[دلایل]] تجرد روح، پدیده [[رؤیا]] است که گاه [[آدمی]] را از [[آینده]] خبر میدهد{{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref>. اگر دستگاه ادراکی [[انسان]] تنها از ماده باشد، نخواهد توانست از آنچه هنوز در [[جهان]] پیش نیامده است، [[آگاه]] گردد؛ زیرا ماده محصورِ زمان و مکان است<ref>المبدأ والمعاد، ۳۱۹؛ المیزان، ۱۷/ ۲۶۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۴.</ref>. | *بدون اثبات بقای روح، [[وحدت]] و [[یگانگی]] [[انسان]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] اثباتناپذیر است و [[معاد]] نیز- که از [[اصول دین]] است- معنا نمییابد<ref>المیزان، ۱۳/ ۲۰۹ و ۲۱۰.</ref>. علمای [[اسلام]] معتقدند که چون روح مجرد و منزه از ماده است، جاودان و ماندگار میماند. از [[دلایل]] تجرد روح، پدیده [[رؤیا]] است که گاه [[آدمی]] را از [[آینده]] خبر میدهد{{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref>. اگر دستگاه ادراکی [[انسان]] تنها از ماده باشد، نخواهد توانست از آنچه هنوز در [[جهان]] پیش نیامده است، [[آگاه]] گردد؛ زیرا ماده محصورِ زمان و مکان است<ref>المبدأ والمعاد، ۳۱۹؛ المیزان، ۱۷/ ۲۶۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |