بحث:بداء در معارف مهدوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نویسنده: آقای واثق== | ==نویسنده: آقای واثق== | ||
==متن تفصیلی== | |||
==مفهوم [[بداء]]== | |||
*یکی از [[اعتقادات]] مهم [[شیعه]]، [[اعتقاد]] به [[بداء]] است<ref>ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲.</ref>. [[بداء]] در لغت به معنای [[آشکار]] شدن<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲.</ref> و [[ظهور]] است<ref>ر.ک. علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۲۹ ـ ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۲۹ ـ ۳۲.</ref> و در اصطلاح یعنی [[خداوند]]، تغییراتی را در برخی امور ایجاد میکند که تصور بر قطعی بودن آنهاست، به عبارت دیگر [[ظهور]] امری که وقوع آن بعید مینموده<ref>مفید، محمد بن محمد، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲.</ref> و ظاهر، خلاف آن بوده است<ref>لاهیجی، گوهر مراد، ص ۲۹۲.</ref>. | |||
*در اصطلاح [[دینی]] [[بداء]] به معنای "اتخاذ نظری [[جدید]] درباره یک امر" است. [[بداء]] را از دو منظر میتوان مورد بررسی قرار داد، یکی [[بداء]] میان مخلوقات و دیگری [[بداء]] از جانب [[خدای متعال]]. [[بداء]] در میان مخلوقات ممکن است به خاطر ارتقای [[دانش]]، [[پشیمانی]]، [[فراموشی]]، [[جهل]] و یا [[ضعف]] و [[ناتوانی]] باشد؛ به این معنا که شخص از روی [[نادانی]] و [[فراموشی]]، کاری را که قرار بوده انجام دهد، انجام نمیدهد، یا اینکه ارادۀ کاری را میکند، اما [[قدرت]] و [[توانایی]] انجام آن کار را پیدا نمیکند و خلاف [[تصمیم]] خود عمل میکند. [[بداء]] در میان مخلوقات مستلزم نوعی [[جهل]] در آن نیز هست، یعنی شخصی که برای او تغییری در تصمیماتش انجام میگیرد، از اول به این تغییر [[تصمیم]] خود واقف نبوده بلکه با [[گذشت]] زمان این تغییر ایجاد شده است. اما [[بداء]] دربارۀ [[خداوند]] هیچ کدام از این ویژگیها را نخواهد داشت زیرا [[خداوند]] به صفاتی چون [[فراموشی]]، [[جهل]] و [[ناتوانی]] توصیف نمیشود، بلکه او بر هر کاری توانا و به همه چیز داناست<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref>. | |||
*[[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسألهای را از زبان [[پیامبر]] یا ولیای از اولیای خویش بهگونهای [[تبیین]] میکند و سپس در [[مقام عمل]] و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان میدهد<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.</ref>. در این زمینه گفته شده است: [[بداء]] بدان معنایی که [[مردم]] میپندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] میتواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند و یا به مسئلهای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه [[بداء]]، [[نسخ]] شدن شریعتهای پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴.</ref>.<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> | |||
==[[بداء در قرآن]] و [[روایات]]== | |||
*براساس [[آیات قرآن]] [[خداوند]] دارای دو نوع [[لوح]] است: | |||
# [[لوح]] محفوظ: لوحی که آنچه در آن نوشته میشود؛ [[پاک]] نشده و مقدرات آن تغییر نمییابند؛ چرا که مطابق با [[علم الهی]] است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱ ـ ۲۲</ref> | |||
# [[لوح محو و اثبات]]: بنابر شرایط و سنتی از [[سنتهای الهی]]، [[سرنوشت]] شخص یا جریانی به شکلی خاص میشود، با از بین رفتن آن سنتها و یا مطرح شدن سنتهای [[جدید]]، [[سرنوشت]] آن شخص و یا آن جریان تحت الشعاع سنتهای [[جدید]] قرار میگیرد. بهعنوان مثال بناست که شخص در سن ٢٠ سالگی فوت کند، اما به واسطه [[صله رحم]] یا صدقهای که میدهد،٣٠ سال به عمرش اضافه میشود و تا ۵٠ سالگی زنده میماند و یا به عکس، آن شخص بناست ۵٠ سال [[عمر]] کند به واسطه [[گناه]] کبیرهای خاص ٣٠ سال از عمرش کاسته میشود و در ٢٠ سالگی میمیرد. در [[آیات قرآن]] آمده است: است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref> و یا در آیهای دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>«و بدیهای کارهایی که انجام دادهاند برای آنان آشکار میگردد» سوره زمر، آیه ۴۸.</ref>؛ و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ}}<ref>«آنگاه، پس از آنکه آن نشانهها را دیدند» سوره یوسف، آیه ۳۵.</ref>. | |||
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: «[[خداوند]] به چیزی ([[ارزشمند]]) مانند [[بداء]] [[عبادت]] نشده است»<ref>{{متن حدیث|مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ}}؛ کافی، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> و در [[حدیث]] دیگری [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «[[خداوند بزرگ]] داشته نشده است به چیزی مانند [[بداء]]»<ref>"مَا عُظِّمَ اللَّهُ بِمِثْلِ الْبَدَاء"؛ کافی، ج ۱، ص۱۴۶.</ref>. | |||
==[[بداء]] و [[ظهور]]== | |||
*با توجه به نکات موجود دربارۀ [[بدا]] و وجود دو نوع [[لوح]]، سؤال ایجاد میشود که: آیا [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و نشانههایی که برای آن [[بیان]] شده است، در [[لوح]] محفوظاند یا محو و [[اثبات]]. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئلهای به نام [[ظهور]] ایشان تا آخر [[عمر]] [[بشریت]] و هستی اتفاق نیافتد و یا [[ظهور]] بدون تحقق [[نشانهها]] رخ دهد یا همۀ [[نشانهها]] باید رخ دهند؟ | |||
*در پاسخ به این سؤال باید گفت: جز نشانههایی که صراحتا در [[احادیث]] به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه [[نشانههای ظهور]] همگی از امور موقوفه به شمار میروند. بدینمعنا که به جز [[نشانههای حتمی ظهور]] بقیه آنها بنابر [[مشیت]] و [[ارادۀ الهی]] ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آنها از جمله امور [[لوح محو و اثبات]] به حساب میآیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط آنها و عوض شدن [[علل]] رخ دادن آنها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در [[احادیث]] به آنها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتادهاند و دچار [[بداء]] در اصل تحقق خویش نشدهاند. مثلا اگر در [[حدیث]] به [[نزول]] بلایی (مشروط) اشاره شده باشد، به واسطه [[توسل]] و [[استغفار]] [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] ممکن است در [[نزول]] آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت [[عظمت]] [[عمل صالح]] ایشان نازل نشود و یا اینکه با برخی [[اعمال صالح]] و یا [[ناصالح]]، [[ظهور]] [[حضرت]] را دچار [[تعجیل]] یا تأخیر کنند. شاید بتوان علت [[بیان]] چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل [[تبیین]] نمیشد، [[مؤمنان]] هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمیشدند و بدان [[مبتلا]] میگشتند، اما پس از [[صدور حدیث]] از [[ناحیه]] [[معصوم]]{{ع}} و [[آگاه]] شدن [[مؤمنان]] و [[مسلمانان]] از آن، با [[دعا]] و [[توسل]] و [[استغفار]] از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. فراموش نکنیم عکس این مطلب هم کاملا صادق است، به این معنا که شخص [[معصوم]]{{ع}} با اعلام [[نزول]] [[بلا]] و علت آن، [[حجت]] را بر [[مردم]] تمام میکنند که شما باوجود آنکه میتوانستید، آن [[بلا]] را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.</ref>. | |||
*بر این اساس باید گفت: در [[روایات]] [[آخرالزمان]] به دو گونه به موضوع [[بداء]] اشاره شده است؛ | |||
#دعاهایی که درخواست [[تعجیل فرج حضرت مهدی]]{{ع}} و کوتاه شدن مدت [[غیبت]] توصیه شده است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «اگر [[مردم]] از [[غیبت]] امامشان به درگاه [[خداوند]] [[گریه]] و ناله کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیکتر خواهد شد و اگر [[مردم]] نسبت به دوری [[حجت خدا]] بیتفاوت باشند، [[غیبت]] نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد»<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا طَالَ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَکَوْا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی وَ هَارُونَ یُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}هَکَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَکُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْتَهِی إِلَی مُنْتَهَاهُ}}؛ بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۳۲.</ref>.<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref> | |||
#روایاتی که موضوع [[بداء]] را خصوصاً در احوال [[آخرالزمان]] و [[ظهور]] [[حضرت]] [[بیان]] میکند. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: چند چیز جزو [[نشانههای حتمی ظهور]] است که قطعاً پیش از [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} روی خواهد داد؛ [[خروج سفیانی]]، فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در [[سرزمین بیداء]]، [[شهید]] شدن [[نفس زکیه]]، ندایی آسمانی. [[راوی]] سؤال کرد: آیا در [[نشانههای حتمی]]، [[بداء]] روی خواهد داد؟ [[حضرت]] پاسخ داد: آری. سپس [[راوی]] عرض کرد: میترسم در [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} نیز [[بداء]] رخ دهد! [[حضرت]] فرمود:[[خیر]]! [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} از [[وعدههای الهی]] است و [[خداوند]] در [[وعده]] خود [[تخلف]] نمیکند، زیرا خود در [[قرآن]] فرموده: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ»<ref>{{متن حدیث|کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا{{ع}}فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ}}؛ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. یعنی ممکن است نشانههای [[پیش از ظهور]] منتفی شود و یا در آن جابجایی صورت گیرد، اما [[ظهور]] [[حضرت]] به [[یقین]] واقع خواهد شد. فقط ممکن است به واسطه جابجایی [[نشانهها]] آن [[ظهور]] دیر یا زود شود<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۳-۱۳۸؛ دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.</ref>. | |||
==[[بداء]] در [[ظهور امام زمان]]{{ع}}== | |||
*[[ظهور حضرت حجت]]{{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آنها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن [[شبهه]] ای وجود ندارد. در آیاتی نظیر [[آیه]] ۵۵ [[سوره نور]] [[خداوند متعال]] به [[مؤمنان]] [[وعده]] داده است که [[فرمانروایان]] [[زمین]] گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعهای در تمام طول [[تاریخ]] تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آنجا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۹.</ref> و [[خداوند]] در [[وعده]] خویش [[تخلف]] نمیکند، در آیندهای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد<ref>ر.ک: نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>. علاوه بر اینکه در موارد بسیاری [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} و [[معصومین]]{{ع}} شدیدا تأکید نمودهاند: حتی اگر از [[عمر]] هستی بیش از یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آنقدر این روز را طولانی میکند که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] کرده و [[جهان]] را مملو از [[قسط]] و [[عدالت]] گرداند<ref>ر.ک: ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.</ref> | |||
*در موضوع [[علائم ظهور]]، احادیثی وجود دارد که میگویند ممکن است حتّی دربارۀ مهمترین [[نشانهها]] هم [[بدا]] پیش آید. [[ابوهاشم جعفری]]: «نزد [[امام جواد]]{{ع}} از [[سفیانی]] و حتمی بودن [[خروج]] او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، [[بدا]] پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: میترسم دربارۀ [[قائم]] هم [[بدا]] حاصل شود. فرمود: نه! [[قائم]]، وعدۀ [[الهی]] است و در آن، تخلّف نمیشود»<ref>{{متن حدیث|کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعاد}}؛ الغیبة النعمانی: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.</ref> | |||
*در مورد وقت [[ظهور امام عصر]]{{ع}} هم ممکن است، [[قبل از ظهور]]، زمانی برای آن معین بشود ولی قبل از تحقق آن، وقتش توسط [[خداوند]] [[تغییر]] پیدا کند و هم میشود وقت آن هم زمان با خود [[ظهور]] تقدیر شود، در هر دو صورت تقدیر [[زمان ظهور]]، یک تقدیر [[جدید]] خواهد بود. پس به هر حال میتوان گفت [[ظهور امام عصر]]{{ع}} یک زمانِ قطعی و غیر قابل [[بداء]] ندارد، یا اصلاً وقتی برای آن تقدیر نشده و یا اگر هم تقدیر شده، قابل تغییر میباشد. البته وقتی میگوییم قابل تغییر است منظور این نیست که حتماً تغییر میپذیرد. | |||
*به عنوان تأییدی بر احتمال دوم میتوان به [[حدیث]] معروفی از [[امام باقر]]{{ع}} استناد کرد: [[ابوحمزه ثمالی]] به [[امام]] عرض میکند، [[امیرمؤمنان]] میفرمود: {{متن حدیث|إلی السّبعین بلاءً}}: تا سال هفتاد [[بلا]] و گرفتاری است. و میفرمود: بعد البلاء رخاء: بعد از [[بلا]] [[آسایش]] و [[راحتی]] است. ولی سال هفتاد [[گذشت]] و ما [[آسایش]] و [[راحتی]] ندیدیم. [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند متعال]] زمان این امر ([[فرج شیعیان]]) را در سال هفتاد قرار داده بود، اما وقتی [[حضرت حسین]]{{ع}} کشته شدند، [[غضب]] [[خداوند]] بر اهل [[زمین]] شدت گرفت. از این رو آن را تا سال صد و [[چهل]] به تأخیر انداخت. ما (این خبر را) به شما گفتیم، ولی شما خبر را پخش کردید و از آن [[راز]] پرده برداشتید، پس [[خداوند]] (بار دیگر) [[فرج]] را به تأخیر انداخت و دگر زمانی برای آن نزد ما قرار نداد و «[[خداوند]] آن چه را که میخواهد محو و (آن چه را میخواهد) [[اثبات]] میکند و اصل همه آن چه نوشته شده نزد اوست»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ کَانَ وَقَّتَ هَذَا اَلْأَمْرَ فِی اَلسَّبْعِینَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ اِشْتَدَّ غَضَبُ اَللَّهِ تَعَالَی عَلَی أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَی أَرْبَعِینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاکُمْ فَأَذَعْتُمُ اَلْحَدِیثَ فَکَشَفْتُمْ قِنَاعَ اَلسَّتْرِ وَ لَمْ یَجْعَلِ اَللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِکَ وَقْتاً عِنْدَنَا «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ}}؛ رعد، ۳۹. الغیبة طوسی، ح ۴۱۷.</ref>.<ref>بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۶۵-۱۶۸.</ref> | |||
==امکان [[بداء]] در [[نشانههای حتمی ظهور]]== | |||
*بر اساس [[روایات]]، [[نشانههای ظهور]] به [[نشانههای حتمی]] و غیرحتمی تقسیم میشوند؛ وقوع [[بدا]] در [[نشانههای غیر حتمی]] [[مورد اتفاق]] همه [[دانشمندان]] است،<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۲۹ ـ ۳۲؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۳۲۸ ـ ۲۳۶.</ref> ولی دربارۀ وقوع [[بدا]] در [[نشانههای حتمی ظهور]]، دیدگاههای مختلفی مطرح است: | |||
#وقوع [[بدا]] در [[نشانههای حتمی]] هم ممکن است<ref>ر.ک: نوری، حسین بن محمد تقی، النجم الثاقب ص ۸۳۲؛ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ عالی، مسعود، مسأله مهدویت ۱ ج ۱ ص ۱۸۱ و ۱۸۲؛ رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۳۰ ـ ۳۲.</ref>. | |||
#در [[نشانههای حتمی]] [[بدا]] رخ نمیدهد<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة للطوسی ص ۴۳۲؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۳۲۸ ـ ۲۳۶؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۲۹ ـ ۳۴؛ علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۲۹ ـ ۳۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۲۰؛ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۲۸ ـ ۲۳۶.</ref>. | |||
#در اصل [[نشانههای حتمی]]، [[بدا]] واقع نمیشود، ولی وقوع [[بدا]] در برخی از جزئیات و کیفیت آنها امکان دارد<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۴؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۶.</ref>. | |||
*همان گونه که [[گذشت]] درباره وقوع [[بداء]] در [[نشانههای حتمی ظهور]] سه دیدگاه وجود دارد. برای امکان [[بدا]] در [[نشانههای حتمی ظهور]] به [[دلایل]] متعددی استناد شده از جمله: | |||
# [[روایت]] وقوع [[بدا]] در مورد [[خروج سفیانی]]: [[ابو هاشم جعفری]] میگوید: نزد [[امام جواد]]{{ع}} از [[سفیانی]] و حتمی بودن [[خروج]] او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، [[بدا]] پیش آید؟ فرمود: «آری. گفتم: میترسم درباره [[قائم]] هم [[بدا]] حاصل شود. فرمود: نه! [[قائم]]، وعدۀ [[الهی]] است و در آن، [[تخلف]] نمیشود»<ref>{{متن حدیث|کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعاد}}؛ الغیبة النعمانی: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. در بررسی باید گفت: این [[روایت]] با [[روایات]] فراوان، بلکه متواتری که تصریح به حتمی بودن [[نشانههای ظهور]] دارند منافات دارد و تغییرپذیر بودن همۀ [[نشانهها]] مستلزم [[نقض غرض]] است، زیرا قرار دادن نشانه برای [[شناخت امام]] [[غایب]] است، اگر همه [[نشانهها]] [[تغییر]] کنند، [[شناخت امام]] میسر نخواهد بود، علاوه بر اینکه [[سند روایت]] نیز ضعیف است<ref>ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۹؛ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۴</ref>. | |||
#حتمی بودن [[نشانههای ظهور]] به معنای بسته بودن دست [[خداوند]] در تغییر آنهاست و مخالف [[قرآن]] است؛ زیرا اصل [[اعتقاد]] به [[بدا]] خاستگاه [[قرآنی]] دارد چنانچه در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۸ـ ۳۹</ref> منتها باید دانست [[اعتقاد]] به امکان وقوع [[بدا]] به معنای تحقق آن نیست، چنانچه [[روایت]] وقوع [[بدا]] در [[خروج سفیانی]] به معنای باز بودن [[دست خدا]] در تغییر آن واقعه است. امکان [[عقلی]] [[بدا]] در [[نشانههای حتمی]] نفی نمیشود بلکه تغییر نکردن چنین حوادثی به جهت فقدان شرایط یا وجود موانع است. همان گونه که [[ائمه]] با [[آگاهی]] از تحقق شرایط آن حوادث خبر از وقوع حتمی آنها دادهاند<ref>ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲؛ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۷۹</ref>. | |||
#همیشگی بودن احتمال [[ظهور]] و ناگهانی بودن آن با حتمی بودن [[نشانهها]] منافات دارد زیرا تا زمانی که این [[نشانهها]] محقق نشوند، [[ظهور]] رخ نخواهد داد<ref>ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی درنشانههای حتمی ظهور، ص۳۴ـ۴۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها وپاسخها،ص۳۷۶</ref>. اما باید گفت: انتظارِ همیشگیِ [[ظهور]] و ناگهانی بودن آن، کنایه از سرعت شکل گرفتن وقایع [[ظهور]] است و این به معنای نفی [[نشانههای ظهور]] نیست بلکه [[نشانههای حتمی]] که متصل به [[ظهور]] هستند به سرعت و در زمانی که انتظارش نمیرود محقق میشوند و بلافاصله بعد از آنها [[ظهور]] رخ میدهد<ref>ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳</ref>. | |||
*در جمع بندی به دو نکته اشاره میشود: | |||
#باید توجه داشت هرچند ادلۀ امکان وقوع [[بدا]] در [[نشانههای حتمی]] پاسخ داده شده، ولی به هر حال برخی نیز این پاسخها را نپذیرفتهاند لذا در جمع بندی بین دو دیدگاه وقوع [[بدا]] یا عدم وقوع [[بدا]]، دیدگاه سوم معقول به نظر میرسد و با [[روایات]] [[ظهور]] نیز تناسب دارد. چنانچه تقریباً در تمامی موارد، اصل حوادثی چون [[خروج سفیانی]] و یا [[کشته شدن نفس زکیه]]، از [[نشانههای حتمی]] شمرده شدهاند، اما سایر خصوصیات آنها، از جمله فاصله آنها تا [[ظهور]]، از حتمیات نیست و احتمال تحقق [[بدا]] در آنها میرود<ref>ر.ک. آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳</ref>. بنابراین در اصل وقوع [[نشانههای حتمی]] [[بدا]] رخ نمیدهد ولی در برخی از جزئیات و ویژگیهای آن، ممکن است [[بداء]] رخ دهد و تغییراتی حادث شود<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۶</ref>. | |||
# [[تشویق]] ائمۀ [[هدی]]{{ع}} به [[دعا]] برای تسریع [[فرج]]، بیانگر آن است که حصول [[فرج]] و فرا رسیدن [[ظهور]]، دارای یک زمان صددرصد [[تعیین]] شده و غیرقابل تغییر نیست؛ از این رو نشانههایی که برای [[زمان ظهور]] [[بیان]] شده، غیر از [[نشانههای حتمی]]، قابل تغییر و تبدل و تقدم و تأخر بوده و [[بداء]] در آنها محتمل است<ref>ر.ک. علیزاده، مهدی، نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)، ص ۲۹ ـ ۳۲</ref>. بنابراین [[تسریع در ظهور]] یا نشانههای آن امری ممکن است، همانگونه که امکان عقب افتادن [[فرج]] در اثر خطاها و کوتاهیها و آماده نبودن [[منتظران]] وجود دارد<ref>ر.ک. عالی، مسعود، مسأله مهدویت ۱ ص ۱۸۱ و ۱۸۲</ref>. | |||
==[[بداء]] در موعودنامه== | ==[[بداء]] در موعودنامه== | ||
*در لغت بهمعنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدینمعنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسألهای را از زبان [[پیامبر]] یا ولیای از اولیای خویش بهگونهای [[تبیین]] میکند و سپس در [[مقام عمل]] و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان میدهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت میکند در حالی که امّ الکتاب نزد اوست و خود میداند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیهای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدیهایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برایشان نمایان شد. | *در لغت بهمعنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدینمعنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسألهای را از زبان [[پیامبر]] یا ولیای از اولیای خویش بهگونهای [[تبیین]] میکند و سپس در [[مقام عمل]] و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان میدهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت میکند در حالی که امّ الکتاب نزد اوست و خود میداند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیهای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدیهایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برایشان نمایان شد. |