پرش به محتوا

ابن خلدون: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها ' به ' آنها ')
خط ۲: خط ۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*"ابو زید عبد الرحمن بن محمد" معروف به "ابن خلدون" از بزرگان و حکما و مورخان معروف (متولد ۷۳۲ ه‍‌. ق در تونس و متوفی ۸۰۶ یا ۸۰۸ ه‍‌. ق) است. کتاب تاریخی او موسوم به "العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر" در هفت جلد، معروف است<ref>فرهنگ معین، ج ۵، ص ۸۳. </ref>. وی، تنها کسی است که -در مقدمه کتاب تاریخ خود- احادیث مربوط‍‌ به [[امام زمان]] {{ع}} را با حدیث مجعول {{عربی|لا مهدی إلاّ عیسی بن مریم}} مورد ایراد قرار می‌دهد. چون در عصر "ابن خلدون" نظر به شرایط‍‌ خاصی که در جهان [[اسلام]] پیش‌آمده و تب مهدی‌پرستی بالا گرفته بود، افراد فرصت‌طلب برای پیشبرد اهداف خود از عنوان "[[مهدی موعود]]" استفاده می‌کردند، لذا ابن خلدون به خاطر سوءاستفاده از این حقیقت، به خود عقیده نیز بی‌اعتقاد شده و در صحت احادیث شبهه کرده است. "ابن خلدون"، فصلی از کتاب خود -بالغ بر بیست صفحه- را به بحث درباره [[مهدویت]] و انتظار [[منجی موعود]]، اختصاص داده و به نقل و نقد احادیث سی و شش‌گانه‌ای که بزرگان علم و حدیث، آن‌ها را درباره ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یادآور شده‌اند، پرداخته است. او در سرآغاز همین فصل می‌نویسد: "آن‌چه در میان عموم مسلمانان به مرور زمان، شهرت یافته این است که ناچار باید در [[آخرالزمان]]، مردی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، ظهور کند و دین را تأیید بخشد و عدل و داد را آشکار سازد و او را مهدی می‌نامند". در پاسخ ابن خلدون گفته‌اند: اوّلا: تعداد احادیث، منحصر به این سی و شش حدیث نیست که او در کتاب خود آورده است. ثانیا: بسیاری از علمای بزرگ [[اهل تسنن]]، احادیث مهدی را متواتر دانسته‌اند. ثالثا: سوءاستفاده از یک حقیقت، دلیل بر باطل بودن آن حقیقت نمی‌شود، بلکه خود این موضوع، دلیل بر اصالت [[مهدویت]] است. اگر چیزی اصالت نداشته باشد، هرگز تقلّبی آن یافت نمی‌شود<ref>آخرین امید، داود الهامى، ص ۱۹۹</ref>. بسیاری گفته‌اند انگیزه مخالفت "ابن خلدون" با این احادیث، تعصّب‌های خاص مذهبی و پاره‌ای از مصلحت‌اندیشی‌های بی‌دلیل است. البته برخی گفته‌اند: تحلیل سیاسی از مقدمه او گویای این است که انکار او جنبه سیاسی دارد، زیرا در برابر فاطمیین که ادّعای مهدویت کرده بودند، او هم انکار مهدویت کرد. اما بزرگان و دانشمندان [[اسلام]]، گفتار او را ردّ کرده‌اند، به‌ویژه "ابن عبد المؤمن" که کتاب ویژه‌ای نوشته و سی سال قبل در شرق و غرب انتشار یافته است<ref>آخرین امید، الهامى، ص ۲۲۹</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰.</ref>.
*"ابو زید عبد الرحمن بن محمد" معروف به "ابن خلدون" از بزرگان و حکما و مورخان معروف (متولد ۷۳۲ ه‍‌. ق در تونس و متوفی ۸۰۶ یا ۸۰۸ ه‍‌. ق) است. کتاب تاریخی او موسوم به "العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر" در هفت جلد، معروف است<ref>فرهنگ معین، ج ۵، ص ۸۳. </ref>. وی، تنها کسی است که -در مقدمه کتاب تاریخ خود- احادیث مربوط‍‌ به [[امام زمان]] {{ع}} را با حدیث مجعول {{عربی|لا مهدی إلاّ عیسی بن مریم}} مورد ایراد قرار می‌دهد. چون در عصر "ابن خلدون" نظر به شرایط‍‌ خاصی که در جهان [[اسلام]] پیش‌آمده و تب مهدی‌پرستی بالا گرفته بود، افراد فرصت‌طلب برای پیشبرد اهداف خود از عنوان "[[مهدی موعود]]" استفاده می‌کردند، لذا ابن خلدون به خاطر سوءاستفاده از این حقیقت، به خود عقیده نیز بی‌اعتقاد شده و در صحت احادیث شبهه کرده است. "ابن خلدون"، فصلی از کتاب خود -بالغ بر بیست صفحه- را به بحث درباره [[مهدویت]] و انتظار [[منجی موعود]]، اختصاص داده و به نقل و نقد احادیث سی و شش‌گانه‌ای که بزرگان علم و حدیث، آنها را درباره ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} یادآور شده‌اند، پرداخته است. او در سرآغاز همین فصل می‌نویسد: "آن‌چه در میان عموم مسلمانان به مرور زمان، شهرت یافته این است که ناچار باید در [[آخرالزمان]]، مردی از خاندان [[پیامبر خاتم|پیامبر]]، ظهور کند و دین را تأیید بخشد و عدل و داد را آشکار سازد و او را مهدی می‌نامند". در پاسخ ابن خلدون گفته‌اند: اوّلا: تعداد احادیث، منحصر به این سی و شش حدیث نیست که او در کتاب خود آورده است. ثانیا: بسیاری از علمای بزرگ [[اهل تسنن]]، احادیث مهدی را متواتر دانسته‌اند. ثالثا: سوءاستفاده از یک حقیقت، دلیل بر باطل بودن آن حقیقت نمی‌شود، بلکه خود این موضوع، دلیل بر اصالت [[مهدویت]] است. اگر چیزی اصالت نداشته باشد، هرگز تقلّبی آن یافت نمی‌شود<ref>آخرین امید، داود الهامى، ص ۱۹۹</ref>. بسیاری گفته‌اند انگیزه مخالفت "ابن خلدون" با این احادیث، تعصّب‌های خاص مذهبی و پاره‌ای از مصلحت‌اندیشی‌های بی‌دلیل است. البته برخی گفته‌اند: تحلیل سیاسی از مقدمه او گویای این است که انکار او جنبه سیاسی دارد، زیرا در برابر فاطمیین که ادّعای مهدویت کرده بودند، او هم انکار مهدویت کرد. اما بزرگان و دانشمندان [[اسلام]]، گفتار او را ردّ کرده‌اند، به‌ویژه "ابن عبد المؤمن" که کتاب ویژه‌ای نوشته و سی سال قبل در شرق و غرب انتشار یافته است<ref>آخرین امید، الهامى، ص ۲۲۹</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۰.</ref>.
==پرسش وابسته==
==پرسش وابسته==
* [[علمای اهل سنت در مورد احادیث مرتبط با امام مهدی چه دیدگاهی دارند؟ (پرسش)]]
* [[علمای اهل سنت در مورد احادیث مرتبط با امام مهدی چه دیدگاهی دارند؟ (پرسش)]]
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش