شئون امام در قیامت: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'عصمت امام' به 'عصمت امام'
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص') |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#'''[[پرچمداری]]:''' برخی متکلمان به شأن پرچمداری امام اشاره کردهاند. شیخ مفید که بیشتر دیدگاههایش درباره شئون اخروی امام، در باب فضایل [[امام علی]]{{ع}} در قیامت است، بر اساس روایات، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} را پرچمدار بهشت میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی نقل میکند که در آن، از پرچمدار بودن [[امام علی]]{{ع}} برای پیامبر سخن به میان آمده است.<ref>همو، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز روایت دیگری را نقل کرده که [[امام علی]]{{ع}} خود را پرچمدار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی میکند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی نقل میکند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]]{{ع}} مانند پرچمداری برای پیامبر یاد شده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی نقل میکند که در آن روایت، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان پرچمدار پیامبر در قیامت معرفی شده است.<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در روایات دیگر نیز او را صاحب لواء الحمد میداند.<ref>همو، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر متکلمان دراینباره سخنی بیان نکردهاند. | #'''[[پرچمداری]]:''' برخی متکلمان به شأن پرچمداری امام اشاره کردهاند. شیخ مفید که بیشتر دیدگاههایش درباره شئون اخروی امام، در باب فضایل [[امام علی]]{{ع}} در قیامت است، بر اساس روایات، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} را پرچمدار بهشت میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> او روایتی نقل میکند که در آن، از پرچمدار بودن [[امام علی]]{{ع}} برای پیامبر سخن به میان آمده است.<ref>همو، الامالی، ص ۱۶۸.</ref> کراجکی نیز روایت دیگری را نقل کرده که [[امام علی]]{{ع}} خود را پرچمدار [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} معرفی میکند.<ref>ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.</ref> همچنین [[شیخ طوسی]] روایاتی نقل میکند که در آنها، از شئونی برای [[امام علی]]{{ع}} مانند پرچمداری برای پیامبر یاد شده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الامالی، ص ۱۹۰.</ref> [[علامه حلی]] تنها در جایی روایتی نقل میکند که در آن روایت، [[امام علی]]{{ع}} به عنوان پرچمدار پیامبر در قیامت معرفی شده است.<ref>حسن بن یوسف حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> در روایات دیگر نیز او را صاحب لواء الحمد میداند.<ref>همو، کشف الیقین، ص ۲۷۱.</ref> دیگر متکلمان دراینباره سخنی بیان نکردهاند. | ||
#'''[[حسابرسی بندگان|بازگشتگاه و حسابرس مردم]]''': از دیگر شئون تکوینی امام در سرای آخرت، نقش ایشان در حسابرسی بندگان است. از میان متکلمان تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او مسئولیت حسابرسی مؤمنان گنهکار را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} میداند. شیخ مفید بر این باور است که خداوند این مقام را به ایشان داده تا برتری آنها بر سایر بندگان را نشان دهد. شیخ، دلیل مدعای خود را اخبار مستفیض صادقین{{عم}} بیان میکند و پس از ذکر آیه {{عربی|اندازه=۱۵۵%| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه (۹)، ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]]{{عم}} میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref> | #'''[[حسابرسی بندگان|بازگشتگاه و حسابرس مردم]]''': از دیگر شئون تکوینی امام در سرای آخرت، نقش ایشان در حسابرسی بندگان است. از میان متکلمان تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او مسئولیت حسابرسی مؤمنان گنهکار را بر عهده [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} میداند. شیخ مفید بر این باور است که خداوند این مقام را به ایشان داده تا برتری آنها بر سایر بندگان را نشان دهد. شیخ، دلیل مدعای خود را اخبار مستفیض صادقین{{عم}} بیان میکند و پس از ذکر آیه {{عربی|اندازه=۱۵۵%| {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>توبه (۹)، ۱۰۵.</ref> مقصود از «مؤمنون» را [[ائمه]]{{عم}} میداند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص ۷۸-۷۹.</ref> | ||
#'''[[شهادت بر اعمال]]''': بیشتر متکلمان به این شأن اشاره کردهاند. شیخ مفید به عنوان نخستین متکلم این دوران، گاهی روایتی نقل میکند که در آن، [[امام علی]]{{ع}}، خود و دیگر [[امامان]]{{عم}} را شاهدان خدا معرفی کرده است.<ref>همو، الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref> افزون بر آن، در ابتدای کتاب فقهی خود، [[امامان]]{{عم}} را شاهدان اعمال شیعیان در روز قیامت و پیامبران را نیز شاهدان اعمال امت خود میداند.<ref>همو، المقنعة، ص۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] نیز به این شأن پرداخته است. مرحوم سید آنگاه که قاضی عبدالجبار معتزلی میخواهد از آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> استفاده کند تا حجیت اجماع و درستی روایت {{عربی|"لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی خَطَإٍ"}} را ثابت نماید، استدلال به آیه را مردود میداند، به این دلیل که «شهدا» جمع شهید است و اگر مقصود از «امت وسط» مسلمانان باشند، پس باید فردفرد مسلمانان شاهد باشند. این امر موجب میشود که گفته شود هریک از افراد امت خود حجتی برای درستی رفتار و گفتار خود است و هیچکس به این سخن ملتزم نمیشود؛ ازاینرو درست آن است که بگوییم مقصود از «امت وسط» گروهی خاص است که هریک از آنها شاهد بر دیگر افرادند و آنها همان [[امامان]]یاند که عصمت و طهارت آنها ثابت شده است.<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، تحقیق عبدالزهرا حسینی، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] دراینباره این پرسش را مطرح میکند که با توجه به آنکه [[امامان]]{{عم}} همگی چیز واحدی را مشاهده نکردهاند، چگونه میتوانند بر آن چیز شهادت دهند؟ وی در پاسخ میگوید برای [[شهادت]] لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه شهادت ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. سید درباره گستره شهادت ایشان نیز بیان میکند که این [[شهادت]] بر اعمال کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>همان، ص ۲۳۱.</ref> ابوالصلاح حلبی نسبت به شئون [[امام]] در [[قیامت]] تنها به شأن [[شهادت]] بر اعمال بندگان اشاره کرده است. وی به بهانه اثبات عصمت [[امامان]]{{عم}} با استناد به آیاتی همچون {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ}}<ref>نساء (۴)، ۴۱.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> اثبات میکند که شاهدان در [[قیامت]] باید معصوم باشند و این صفت تنها برای [[امامان]]{{عم}} ثابت است.<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> [[شیخ طوسی]] بر اساس آیه {{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلاء}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> بیان میکند که در هر دورهای لازم است حجتی روی زمین باشد که مورد تأیید خداوند متعال است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص ۴۱۷.</ref> شیخ در جایی دیگر این نظریه را با تفصیل بیشتری مطرح کرده است. او به مناسبت نقد ادله اهل سنت بر حجیت اجماع، آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را نقل میکند. پس از رد استناد ایشان به این آیه، اثبات میکند که مقصود از امت وسط میتواند [[ائمه]] اطهار{{عم}} باشد. شیخ طوسی همچون سید مرتضی معتقد است برای شهادت لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه [[شهادت]] ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. وی درباره گستره شهادت ایشان معتقد است این [[شهادت]] بر کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>محمد بن حسن طوسی، تلخیص الشافی، تحقیق حسین بحرالعلوم، ج ۱، ص۱۶۶-۱۷۰؛ همو، تمهید الأصول فی علم الكلام، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص ۳۵۷؛ همو، التبیان، ج ۲، ص ۷-۸.</ref> ابن میثم بحرانی شأن [[شهادت]] را برای پیامبر و [[امامان]]{{عم}} ثابت دانسته است. به باور او، مقصود از [[شهادت]]، همان آگاهی از افعال امت است. چنین شأنی برای ایشان سبب میشود مردم نسبت به کارهای خود مراقبت بیشتری داشته باشند.<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref> [[علامه حلی]] در پی اثبات [[عصمت | #'''[[شهادت بر اعمال]]''': بیشتر متکلمان به این شأن اشاره کردهاند. شیخ مفید به عنوان نخستین متکلم این دوران، گاهی روایتی نقل میکند که در آن، [[امام علی]]{{ع}}، خود و دیگر [[امامان]]{{عم}} را شاهدان خدا معرفی کرده است.<ref>همو، الارشاد، ج ۱، ص ۲۲۹.</ref> افزون بر آن، در ابتدای کتاب فقهی خود، [[امامان]]{{عم}} را شاهدان اعمال شیعیان در روز قیامت و پیامبران را نیز شاهدان اعمال امت خود میداند.<ref>همو، المقنعة، ص۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] نیز به این شأن پرداخته است. مرحوم سید آنگاه که قاضی عبدالجبار معتزلی میخواهد از آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> استفاده کند تا حجیت اجماع و درستی روایت {{عربی|"لَا تَجْتَمِعُ أُمَّتِی عَلَی خَطَإٍ"}} را ثابت نماید، استدلال به آیه را مردود میداند، به این دلیل که «شهدا» جمع شهید است و اگر مقصود از «امت وسط» مسلمانان باشند، پس باید فردفرد مسلمانان شاهد باشند. این امر موجب میشود که گفته شود هریک از افراد امت خود حجتی برای درستی رفتار و گفتار خود است و هیچکس به این سخن ملتزم نمیشود؛ ازاینرو درست آن است که بگوییم مقصود از «امت وسط» گروهی خاص است که هریک از آنها شاهد بر دیگر افرادند و آنها همان [[امامان]]یاند که عصمت و طهارت آنها ثابت شده است.<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، تحقیق عبدالزهرا حسینی، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref> [[سید مرتضی]] دراینباره این پرسش را مطرح میکند که با توجه به آنکه [[امامان]]{{عم}} همگی چیز واحدی را مشاهده نکردهاند، چگونه میتوانند بر آن چیز شهادت دهند؟ وی در پاسخ میگوید برای [[شهادت]] لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه شهادت ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. سید درباره گستره شهادت ایشان نیز بیان میکند که این [[شهادت]] بر اعمال کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>همان، ص ۲۳۱.</ref> ابوالصلاح حلبی نسبت به شئون [[امام]] در [[قیامت]] تنها به شأن [[شهادت]] بر اعمال بندگان اشاره کرده است. وی به بهانه اثبات عصمت [[امامان]]{{عم}} با استناد به آیاتی همچون {{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ}}<ref>نساء (۴)، ۴۱.</ref> و {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> اثبات میکند که شاهدان در [[قیامت]] باید معصوم باشند و این صفت تنها برای [[امامان]]{{عم}} ثابت است.<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> [[شیخ طوسی]] بر اساس آیه {{متن قرآن|وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَی هَؤُلاء}}<ref>نحل (۱۶)، ۸۹.</ref> بیان میکند که در هر دورهای لازم است حجتی روی زمین باشد که مورد تأیید خداوند متعال است.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۶، ص ۴۱۷.</ref> شیخ در جایی دیگر این نظریه را با تفصیل بیشتری مطرح کرده است. او به مناسبت نقد ادله اهل سنت بر حجیت اجماع، آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را نقل میکند. پس از رد استناد ایشان به این آیه، اثبات میکند که مقصود از امت وسط میتواند [[ائمه]] اطهار{{عم}} باشد. شیخ طوسی همچون سید مرتضی معتقد است برای شهادت لازم نیست مشهود علیه دیده شود، بلکه علم به آن کافی است، چنانکه [[شهادت]] ما نیز به یگانگی خداوند و نبوت پیامبرانش از همین قبیل است. وی درباره گستره شهادت ایشان معتقد است این [[شهادت]] بر کسانی است که اهل ثواب نیستند یا آنکه اساساً خارج از امت اسلاماند.<ref>محمد بن حسن طوسی، تلخیص الشافی، تحقیق حسین بحرالعلوم، ج ۱، ص۱۶۶-۱۷۰؛ همو، تمهید الأصول فی علم الكلام، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص ۳۵۷؛ همو، التبیان، ج ۲، ص ۷-۸.</ref> ابن میثم بحرانی شأن [[شهادت]] را برای پیامبر و [[امامان]]{{عم}} ثابت دانسته است. به باور او، مقصود از [[شهادت]]، همان آگاهی از افعال امت است. چنین شأنی برای ایشان سبب میشود مردم نسبت به کارهای خود مراقبت بیشتری داشته باشند.<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۳-۲۰۴.</ref> [[علامه حلی]] در پی اثبات [[عصمت امام]]{{ع}}، آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ}}<ref>بقره (۲)، ۱۴۳.</ref> را طرح میکند و با مسلّم انگاشتن اینکه مقصود از شاهدان، همان [[امامان]]اند، میگوید که خداوند امام را تزکیه و پاک کرده است؛ زیرا در غیر این صورت [[شهادت]] ایشان در [[قیامت]] پذیرفته نمیشود. کسی که خداوند او را تزکیه و پاک کرده، معصوم است.<ref>حسن بن یوسف حلی، الالفین، ج ۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.</ref> | ||
#'''[[جایگاه امام در اعراف]]''': [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]] و [[علامه حلی]] به این مسئله توجه کردهاند. [[شیخ مفید]] درباره مسئله اعراف چند دسته روایت نقل میکند و در پایان میگوید که آنچه میتوان بدان یقین داشت، آن است که اعراف مکانی میان بهشت و جهنم است که دو گروه در آنجا حضور دارند: یکی از آن دو گروه، [[امامان]] و حجتهای الهیاند و دیگری کسانی که در انتظار امر خداوند برای ورود به بهشتاند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تصحیح لاعتقاد، ص۱۰۶-۱۰۷؛ و نیز ر.ک: همو، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> البته شیخ مفید نقش و وظیفه [[امامان]]{{عم}} در آن جایگاه را روشن نمیسازد. شیخ طوسی ذیل آیات سوره اعراف ضمن بیان دیدگاههایی، سخن [[امام صادق]]{{ع}} را نقل میکند که اعراف موقفی است که پیامبران و جانشینان آنها در آن حضور دارند. همچنین گنهکاران امت ایشان نیز در آنجا حاضرند و انتظار دارند که به کمک و [[شفاعت]] پیامبران و [[امامان]] وارد بهشت شوند.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۴، ص ۴۱۰-۴۱۲.</ref> علامه حلّی روایتی نقل میکند که در آن، از اهل بیت{{عم}} به عنوان اصحاب اعراف یاد شده،<ref>حسن بن یوسف حلی، کشف الیقین، ص ۴۰۲.</ref> اما از وظایف ایشان سخنی به میان نیاورده است. | #'''[[جایگاه امام در اعراف]]''': [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]] و [[علامه حلی]] به این مسئله توجه کردهاند. [[شیخ مفید]] درباره مسئله اعراف چند دسته روایت نقل میکند و در پایان میگوید که آنچه میتوان بدان یقین داشت، آن است که اعراف مکانی میان بهشت و جهنم است که دو گروه در آنجا حضور دارند: یکی از آن دو گروه، [[امامان]] و حجتهای الهیاند و دیگری کسانی که در انتظار امر خداوند برای ورود به بهشتاند.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، تصحیح لاعتقاد، ص۱۰۶-۱۰۷؛ و نیز ر.ک: همو، تفضیل [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}}، ص۲۹-۳۱.</ref> البته شیخ مفید نقش و وظیفه [[امامان]]{{عم}} در آن جایگاه را روشن نمیسازد. شیخ طوسی ذیل آیات سوره اعراف ضمن بیان دیدگاههایی، سخن [[امام صادق]]{{ع}} را نقل میکند که اعراف موقفی است که پیامبران و جانشینان آنها در آن حضور دارند. همچنین گنهکاران امت ایشان نیز در آنجا حاضرند و انتظار دارند که به کمک و [[شفاعت]] پیامبران و [[امامان]] وارد بهشت شوند.<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۴، ص ۴۱۰-۴۱۲.</ref> علامه حلّی روایتی نقل میکند که در آن، از اهل بیت{{عم}} به عنوان اصحاب اعراف یاد شده،<ref>حسن بن یوسف حلی، کشف الیقین، ص ۴۰۲.</ref> اما از وظایف ایشان سخنی به میان نیاورده است. | ||
#'''[[جایگاه امام در موقف میزان]]''': بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او «میزان» را به معنای «التعدیل بین الأعمال» دانسته است. به نظر میرسد مقصود وی همان ارزشگذاری و تعیین وزن اعمال است.<ref>تعدیل الشیء: تقویمه (محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۴۳۲).</ref> او معتقد است که مسئولان این امر همان [[امامان]] پاکاند. شیخ این نکته را نیز میافزاید که این عقیده مورد اجماع ناقلان حدیث از امامیه است، اما از متکلمان امامی چیزی دراینباره نشنیده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص۷۸-۷۹؛ ر.ک: همو، تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۵.</ref> | #'''[[جایگاه امام در موقف میزان]]''': بر اساس جستوجوی نگارنده، تنها شیخ مفید به این مسئله توجه کرده است. او «میزان» را به معنای «التعدیل بین الأعمال» دانسته است. به نظر میرسد مقصود وی همان ارزشگذاری و تعیین وزن اعمال است.<ref>تعدیل الشیء: تقویمه (محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۴۳۲).</ref> او معتقد است که مسئولان این امر همان [[امامان]] پاکاند. شیخ این نکته را نیز میافزاید که این عقیده مورد اجماع ناقلان حدیث از امامیه است، اما از متکلمان امامی چیزی دراینباره نشنیده است.<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، اوائل المقالات، ص۷۸-۷۹؛ ر.ک: همو، تصحیح الاعتقاد، ص۱۱۵.</ref> |