پرش به محتوا

تولی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲٬۰۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۰
خط ۱۸: خط ۱۸:
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[انسان‌‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]] آنها را از تاریکی‌‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]] خارج و به رو‌شنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌‌کند یا در خط [[ولایت شیطان]] و [[دوستان شیطان]] قرار دارند که اولیای‌‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌‌سو در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن باشند و از سوی دیگر از [[ولایت شیطان]] و [[پیروان]] او [[بیزاری]] جویند و این همان [[حقیقت]] "تولی" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است<ref>ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[انسان‌‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]] آنها را از تاریکی‌‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]] خارج و به رو‌شنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌‌کند یا در خط [[ولایت شیطان]] و [[دوستان شیطان]] قرار دارند که اولیای‌‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌‌سو در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن باشند و از سوی دیگر از [[ولایت شیطان]] و [[پیروان]] او [[بیزاری]] جویند و این همان [[حقیقت]] "تولی" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است<ref>ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.


==[[تولی]] مقدم بر [[روابط]] دیگر==
*[[تولی و تبری]] بر همۀ پیوندها حتی پیوندهای [[عاطفی]] و [[خویشاوندی]] مقدم است، بنابراین کسانی که به [[خدا]] و روز واپسین [[ایمان]] دارند با کسانی که با [[خدا]] و پیامبر‌ش [[دشمنی]] و [[مخالفت]] کنند [[دوستی]] نمی‌کنند، اگرچه [[پدران]] یا پسران یا [[برادران]] یا خویشاوندانشان باشند.: {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ}}<ref>«گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>، چنانکه [[ابراهیم]]{{ع}} وقتی فهمید [[آزر]] [[دشمن]] خداست از وی [[بیزاری]] جست: {{متن قرآن|فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ}}<ref>«و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref>. [[قرآن کریم]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[پیروان]] وی را اسوۀ [[مؤمنان]] در [[تولی و تبری]] معرفی می‌‌کند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای  نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>.
*در [[حقیقت]] مدار [[تولی و تبری]]، [[ایمان]] و [[کفر]] است و کسانی که [[پدران]] و [[برادران]] [[کافر]] خود را [[دوست]] و [[سرپرست]] بگیرند، ستمکارند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref>. آیه‌ای دیگر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را الگوی مطلق [[مؤمنان]] در همۀ زمینه‌ها می‌‌شناساند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> و چون [[تولی و تبری]] از [[وظایف]] و برنامه‌‌های [[پیامبر]]{{صل}} بود: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۴ ـ ۱۲۶</ref>، [[مؤمنان]] نیز باید در این زمینه به آن [[حضرت]] [[تأسی]] کنند. برخی با استناد به آیۀ {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> گفته‌اند: همۀ کسانی که ادعای [[محبت الهی]] می‌‌کنند ولی در عمل بر طریقۀ [[محمدیه]]{{صل}} نیستند در ادعایشان کاذب‌‌اند<ref>ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟؟.</ref>، زیرا [[خداوند متعال]] نشانۀ [[دوستی]] خود را در [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} قرار داده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> و چون متابعت فرع بر [[مودت]] و [[دوستی]] است و [[خداوند]] [[مردم]] را به [[مودت اهل بیت]]{{ع}} فرا خوانده است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، لذا [[مردم]] باید [[تبعیت]] کرده و ایشان را [[دوست]] داشته و [[ولایت]] آنها را پذیرا باشند و مراد از [[مودت]] [[قربی]] در [[آیه]] همان [[حب]] فی [[الله]] است و اینکه [[اهل بیت]]{{ع}} به آن اختصاص یافته و در [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و مانند آن، [[مردم]] به [[تبعیت]] از آنها فرا خوانده شده‌‌اند همه برای تکمیل [[دعوت دینی]] است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۸، ص ۴۵ ـ ۴۷.</ref> و مصداق [[قربی]] در زمان [[پیامبر]]{{صل}}، [[حضرت علی]]{{ع}}، [[حضرت فاطمه ]]{{س}}، [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} و بعد از آنها [[فرزندان]] ایشان هستند<ref>ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟؟.</ref>. 
==[[تولی]] در [[قرآن]]==
*واژۀ [[تولی]] در [[قرآن]] نیامده است؛ ولی مادۀ "ولی" و مشتقات آن در مفهوم [[دوستی]] و [[سرپرستی]] و [[یاری]] در [[آیات]] به کار رفته است<ref>ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟؟.</ref>:
#{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>؛ [[خداوند متعال]] در ادامۀ این [[آیه]]، کسانی را که [[ولایت]] [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ولی خدا]] را گردن می‌‌نهند به عنوان "[[حزب الله]]" می‌‌ستاید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref> براساس آیۀ یاد شده تنها [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[جانشین پیامبر]] که در پایان [[آیه]] به کنایه از وی یاد شده است و او کسی جز [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} نیست، صلاحیت [[ولایت]] بر [[مؤمنان]] را دارند<ref>ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۷۵ ـ ۴۸۷.</ref>.
#{{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>؛
#{{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«آنها دوست می‌دارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر می‌شدید تا با ایشان یگانه می‌بودید پس هیچ‌یک از آنان را دوست مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.</ref>؛
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>؛
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی می‌گیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور  مگیرید» سوره مائده، آیه ۵۷.</ref>؛
*برخی [[مفسران]] [[آیات]] دیگری را نیز به [[تولی و تبری]] [[تفسیر]] کرده‌اند از جمله در آیۀ: {{متن قرآن|فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند، آنان همان رستگارانند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>، {{متن قرآن|عَزَّرُوهُ}} را به [[تبری از دشمنان]] [[پیامبر]]{{صل}} و {{متن قرآن|نَصَرُوهُ}} را به [[تولی]] [[پیامبر]]{{صل}} معنا کرده اند<ref>بیان السعاده، ج۲، ص۲۱۱.</ref> و نیز ذیل آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} به ابوحمزۀ ثمالی فرمودند: «کسی (در [[حقیقت]]) [[خدا]] را می‌‌‌پرستد که وی را شناخته باشد و کسی که [[خدا]] را نشناخته، [[پرستش]] وی مانند [[پرستش]] غیر [[خدا]] از روی [[گمراهی]] است. [[ابوحمزه]] پرسید:[[معرفت خدا]] چیست؟ [[امام]] فرمودند: [[معرفت]] به این است که [[خدا]] و رسولش را در [[موالات]] [[علی]]{{ع}} و [[اقتدا]] به وی و [[امامان]] پس از او و [[تبری]] جستن از [[دشمنان]] آنان [[تصدیق]] کند. [[ابوحمزه]] پرسید: چه کنم تا ایمانم کامل شود؟ [[امام]]{{ع}} فرمودند: [[دوستان]] [[خدا]] را [[دوست]] بدار و با [[دشمنان]] [[خدا]] [[دشمن]] باش، همان‌‌گونه که [[خدا]] فرمودند: «با [[صادقان]] باش»<ref>{{متن حدیث|یا با حمزة إنما یعبد الله من عرف الله، فأما من لا یعرف الله کأنما یعبد غیره- هکذا ضالا قلت: أصلحک الله و ما معرفة الله قال: یصدق الله و یصدق محمدا رسول الله ص فی موالاة علی و الایتمام به، و بأئمة الهدی من بعده و البراءة إلی الله من عدوهم...}}؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص؟؟؟.</ref>
==[[تولی]] در [[روایات]]==
*با توجه به اهمیت و نقش [[تولی]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] اهل [[ایمان]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} در موارد متعددی، درباره آن بحث کرده‌اند و در مورد کسانی که [[شایسته]] است [[مؤمنان]] آنها را [[دوست]] و [[سرپرست]] خود برگزینند به تفصیل سخن گفته‌‌اند تا آنجا که در برخی از مجموعه‌‌‌های [[روایی]] [[شیعه]]، بابی با عنوان {{متن حدیث|اَلْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ}}؛ "[[دوستی]] و [[دشمنی]] در [[راه خدا]]" به این موضوع اختصاص یافته است<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۴ ـ ۱۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۲۳۶ ـ ۲۵۳.</ref>. برخی از این [[روایات]] عبارت‌اند از:
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی]] [[نجات]] بنشیند و به دستگیرۀ [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند»<ref>{{متن حدیث|من أحبّ أن یرکب سفینة النجاة و یتمسّک بالعروة الوثقی و یعتصم بحبل اللّه المتین فلیوال علیّا بعدی و لیعاد عدوّه و لیأتمّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۹۲، ح۴۳؛ محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۷۴ ـ ۹۷۵.</ref>.
# [[امام باقر]]{{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمودند: «[[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} فرستادۀ خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛[[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن از دشمنان]] ما [[تسلیم شدن]] در برابر [[فرمان]] ما؛ [[چشم به راه]] بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و پاک‌‌دامنی و [[پرهیزکاری]]»<ref>{{متن حدیث|شهادة أن لا إله إلاّ اللّه  و أنّ محمّدا رسول اللّه{{صل}}، والإقرار بماجاء من عنداللّه والولایة لولیّنا والبراءة من عدوّنا والتسلیم لأمرنا و انتظار قائمنا والإجتهاد والورع}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>.<ref>ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در جمع [[اصحاب]] فرمودند: «کدام دستگیرۀ [[ایمان]] از همه محکم‌تر است؟[[اصحاب]] هر یک چیزی گفتند: [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[جهاد]] و.... [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: همۀ اینها مهم‌‌اند لیکن محکم‌‌ترین دستگیرۀ [[ایمان]]، [[دوستی]] و [[دشمنی]] در راه خداست و اینکه [[دوستان]] [[خدا]] را [[دوست]] داشته باشی و از [[دشمنان]] او بیزار باشی»<ref>{{متن حدیث|قال رسول اللّه،{{صل}} لأصحابه: «أیّ عُری الإیمان أوثق؟ فقالوا: اللّه و رسوله أعلم و قال بعضهم: الصلاة و قال بعضهم: الزکاة و قال بعضهم: الصیام و قال بعضهم: الحجّ والعمرة و قال بعضهم: الجهاد. فقال رسول اللّه،{{صل}}: لکلّ ما قلتم فضل ولیس به ولکن أوثق عری الإیمان الحبّ فی اللّه والبغض فی اللّه و توالی (تولّی) أولیاء اللّه و التبرّی من أعداء اللّه}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ص۱۲۶ـ ۱۲۵، ح۶.</ref>.
# [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: «[[کمال دین]]، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ماست»<ref>{{متن حدیث|کمال الدّین ولایتنا و البراءة من عدوّنا}}؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّة، ص ۳۷۸.</ref>.
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هرکس [[دوست]] دارد به [[حیات]] و [[مرگ]] من زنده بماند و بمیرد و به بهشتی که پروردگارم [[وعده]] داده وارد شود، با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[نسل]] [[پاک]] او ـ [[امامان]] [[هدایت]] ـ، [[تولّی]] کند»<ref>{{متن حدیث|من أحبّ أن یحیی حیاتی و یموت مماتی و یدخل الجنّة الّتی وعدنی ربّی فلیتولّ علیّ بن أبی طالب و ذرّیته الطّاهرین أئمّة الهدی}}؛ مناقب، ج ۱، ص ۲۹۱.</ref>.
# [[رسول اکرم]]{{صل}} در [[غدیر خم]] و موارد متعدد دیگر با عبارت‌‌های گوناگون برای [[بیان]] [[حقیقت]] [[ولایت]] و [[اثبات]] [[امامت علی بن ابی طالب]]{{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] مولای من است و من مولای مؤمنانم و من از خود آنان برایشان شایسته‌ترم، پس هرکه را من مولای او بودم، [[علی]]{{ع}} مولای اوست، خدایا هرکه را با او [[دوستی]] و [[ولایت]] داشته باشد [[دوست]] بدار و با هرکس که با او [[دشمنی]] کند [[دشمنی]] کن»<ref>{{متن حدیث|إنّ اللّه مولای و أنا مولی المؤمنین و أنا أولی بهم من أنفسهم، فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه، أللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه}}؛ امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۱۱. </ref>.
# [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: «هر کس به من [[ایمان]] آورده است و مرا [[تصدیق]] نموده است باید [[علی]]{{ع}} را ولی خود قرار دهد، زیرا [[ولایت علی]]{{ع}} [[ولایت]] من است و [[ولایت]] من [[ولایت]] [[خدا]] است»<ref>{{متن حدیث|من آمن بی و صدّقنی فلیتولّ علیّ بن ابی طالب، فإنّ ولایته ولایتی و ولایتی ولایة اللّه}}؛ کنز العمّال، ج ۱۱، ص ۶۱۱. </ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} آیۀ {{متن قرآن|فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ}}<ref>«نعمت‌های خداوند را به یاد آورید» سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> را [[تلاوت]] فرمودند سپس فرمودند آیا می‌دانید مقصود از {{متن قرآن|آلَاءَ اللَّهِ}} چیست؟[[اصحاب]] پاسخ دادند: نمی‌دانیم، [[حضرت]] فرمودند: ««آلَاءَ اللَّهِ» بزرگ‌ترین [[نعمت]] [[خدای متعال]] بر [[خلق]] و آن [[ولایت]] ما [[اهل بیت]]{{ع}} است»<ref>{{متن حدیث|هِیَ أَعْظَمُ نِعَمِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ هِیَ وَلَایَتُنَا}}؛ کافی، ج۱، ص۲۱۷. </ref>.<ref>ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۳.</ref>
==تولی در عصر حاضر==
==تولی در عصر حاضر==
*عصر حاضر به [[دلیل]] آنکه عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]]{{ع}} است از یک سو باید به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زد و همۀ مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان داد و از سوی دیگر باید از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] [[خودداری]] کرد و از هر آنچه در [[تقابل]] با این [[ولایت]] است [[بیزاری]] جست. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است و بدون تردید امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است در [[تقابل]] جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد، بنابراین همۀ کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌‌اند به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت حضرت مهدی]]{{ع}} دارند ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. لذا تنها کسانی را می‌‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] دانست که در [[دوران غیبت]] [[تولی و تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشۀ خود سازند<ref>ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.  
*عصر حاضر به [[دلیل]] آنکه عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]]{{ع}} است از یک سو باید به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زد و همۀ مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان داد و از سوی دیگر باید از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] [[خودداری]] کرد و از هر آنچه در [[تقابل]] با این [[ولایت]] است [[بیزاری]] جست. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است و بدون تردید امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است در [[تقابل]] جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد، بنابراین همۀ کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌‌اند به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت حضرت مهدی]]{{ع}} دارند ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. لذا تنها کسانی را می‌‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] دانست که در [[دوران غیبت]] [[تولی و تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشۀ خود سازند<ref>ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.  
*بحث [[ولایت]]، بحثی گسترده است و [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]] نیز در این موضوع می‌گنجد و همچنین رابطۀ [[ولایت]] با [[محبت]] و عمل نیز از نکات مهمّ است و معنای [[ولایت]] و [[مولی]] از دیرباز مورد مناقشۀ بسیار میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در کتاب‌‌های [[کلامی]] بوده است و باید به منابع مفصّل‌تر [[رجوع]] کرد<ref>از جمله: امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۳۶۲؛ نفحات الأزهار، ج ۱۵ ـ۱۶؛ موسوعة الإمام علی بن ابی‌طالب، ج ۲، ص ۱۹۷؛ قمی، شیخ عباس، فیض القدیر، ص؟؟؟.</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.</ref>
*بحث [[ولایت]]، بحثی گسترده است و [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]] نیز در این موضوع می‌گنجد و همچنین رابطۀ [[ولایت]] با [[محبت]] و عمل نیز از نکات مهمّ است و معنای [[ولایت]] و [[مولی]] از دیرباز مورد مناقشۀ بسیار میان [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در کتاب‌‌های [[کلامی]] بوده است و باید به منابع مفصّل‌تر [[رجوع]] کرد<ref>از جمله: امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۳۶۲؛ نفحات الأزهار، ج ۱۵ ـ۱۶؛ موسوعة الإمام علی بن ابی‌طالب، ج ۲، ص ۱۹۷؛ قمی، شیخ عباس، فیض القدیر، ص؟؟؟.</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.</ref>
==آثار [[ولایت‌پذیری]]==
==آثار [[ولایت‌پذیری]]==
*[[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{ع}} ثمرات و [[برکات]] بی‌شماری دارد مانند:
*[[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{ع}} ثمرات و [[برکات]] بی‌شماری دارد مانند:
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش