|
|
خط ۲: |
خط ۲: |
| {{مهدویت}} | | {{مهدویت}} |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | ==پیدایش [[بهائیت]]== |
| *فرقهای منشعب از [[آیین]] بابی، [[پیروان]] بهاء اللّه.
| | *[[بهائیت]]، فرقهای منشعب از [[آیین بابیه]] که بنیانگذار آن، [[میرزا حسینعلی]] نوری معروف به [[بهاء الله]] است و این [[آیین]] نیز نام خود را از همین [[لقب]] گرفته است. [[میرزا حسینعلی]] در ١٢٣٣ در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد. آموزشهای مقدماتی [[ادبیات]] [[فارسی]] و [[عربی]] را زیر نظر [[پدر]] و معلمان گذراند. پس از [[ادعای بابیت]] توسط [[سید علی محمد شیرازی]] در شمار نخستین کسانی بود که به باب پیوست و از فعالترین افراد بابی شد و به [[ترویج]] بابیگری، بهویژه در [[نور]] و مازندران پرداخت. [[برادر]] کوچکترش [[میرزا یحیی]] معروف به "[[صبح ازل]]" نیز بر اثر [[تبلیغ]] او به این مرام پیوست<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. |
| *[[بهائیت]]، فرقهای منشعب از [[آیین]] [[بابیه]] است. بنیانگذار [[آیین]] [[بهایی]]، میرزا [[حسین علی نوری]]، معروف به بهاء اللّه است. این [[آیین]] نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. | | *پس از اعدام [[علی محمد باب]] به [[دستور]] امیرکبیر، بیشتر [[بابیه]] به [[جانشینی]] [[میرزا یحیی]] [[معتقد]] شدند و چون در آن زمان [[یحیی]] بیش از [[نوزده سال]] نداشت، [[میرزا حسینعلی]] نوری [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو خودش را همان "[[من یظهره اللّه]]" معرفی کرد که در کتاب باب ذکر شده بود. رقابت دو [[برادر]] بر سر [[رهبری]] [[بابیان]] کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، [[یحیی]] [[صبح ازل]] به قبرس، و [[میرزا حسین علی نوری]] به [[عکا]] در سرزمین [[فلسطین]] [[تبعید]] شدند. اطرافیان [[صبح ازل]] به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] [[میرزا حسین علی]]، [[فرقه]] "[[بهائی]]" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] [[میرزا یحیی]]، ازلیه و به تبع آن، [[بابیان]] برای ابد فراموش شدند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. |
| *وی در سال ۱۲۳۳ ق در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد و مانند برادرانش آموزشهای مقدماتی [[ادب]] فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای [[بابیت]] [[سید علی محمد شیرازی]]، در [[جمادی]] الاولی ۱۲۶۰ ق، او [[جوانی]] ۲۸ ساله و ساکن [[تهران]] بود که در پی [[تبلیغ]] نخستین پیرو باب، ملاحسین بشرویهای در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد. از آن پس، همراه برادرش، [[میرزا یحیی]] صبح ازل یکی از فعّالترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری - به ویژه در [[نور]] و مازندران - پرداخت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۳.</ref>.
| | ==اقدامات [[بهاء الله]]== |
| ==پیدایش [[فرقه]] بهائیت==
| | *[[میرزا حسین علی]] پس از ادعای "من یظهره اللّهی" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای [[حلول]] [[روح خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او [[کتاب ]]"[[اقدس]]" را نوشت که [[بهائیان]] آن را [[ناسخ]] همه کتابها میشمارند و [[احکام]] آن با "[[بیان]]" هیچ مشابهتی ندارد؛ چون اساس [[بابیت]]، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و [[قتل عام]] [[مخالفان]] بود، در حالی که اساس [[بهائیت]]، "[[رأفت]] کبری و [[رحمت]] عظمی و [[الفت]] با جمیع [[ملل]]" بود. مهمترین [[برهان]] او بر [[حقانیت]] کتابش، سرعت [[نگارش]] و [[زیبایی]] خط بود ولی نوشتههای باقیمانده از او مملو از غلاطهای املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین [[کتاب]] [[بهاء الله]] "ایقان" بود که در [[اثبات]] [[قائمیت]] [[سید علی محمد باب]] نگاشت. او در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در [[عکا]] همواره با [[تقیه]] و [[تظاهر]] به [[اسلام]] [[زندگی]] میکرد، در [[نماز جمعه]] [[عکا]] شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری [[تظاهر]] میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با [[بابیان]] [[ایران]] که بعدها "[[بهائی]]" نام گرفتند، [[قطع]] نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، خود را برای آنان میفرستاد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.</ref>. |
| *در دوران [[جانشینی]] صبح ازل، [[حسین علی نوری ]] [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو در پی آن بود مقصود نهایی خود را ابراز دارد و خویشتن را همان "من یظهره اللّه" معرفی کند که در کتاب باب ذکرش رفته بود و امور بابیها را یکسره در دست گیرد. وی پس از بازگشت از [[سلیمانیه]] در باغ [[نجیب پاشا]] ادعای خود را [[آشکار]] کرد <ref>آیتی، الکواکب الدریة، ج ۱، ص ۲۵۷.</ref> نخستین کسی که به شدت بر او تاخت و ادعایش را [[باطل]] شمرد میرزا [[یحیی ازل]]، برادرش بود <ref>موسوی، جمال ابهی، ص ۱۳۶.</ref> رقابت دو برادر بر سر [[رهبری]] بابیان کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، یحیی صبح ازل به قبرس، و [[میرزا]] [[حسین علی نوری]] به عکا در سرزمین [[فلسطین]] تبعید شدند. در همین ایام بود که برای تشخیص طرفداران آن دو، اطرافیان صبح ازل به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] میرزا [[حسین علی نوری]] بهاء، [[فرقه]] "بهائی" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] [[میرزا]] یحیی صبح ازل، ازلیه و به تبع آن، بابیان برای ابد فراموش شدند.
| | *پس از [[میرزا حسین علی]]، فرزندش [[عباس افندی]] معروف به [[عبد البهاء]] [[رهبر]] [[بهائیان]] شد و [[نظام]] جدیدی را در [[تفکرات]] [[بهائیت]] پدید آورد. او [[تعالیم]] [[دوازدهگانه]] [[بهائیت]] را با آموزههای [[مدرنیسم]] و [[اومانیسم]] تدوین و عرضه کرد. پس از [[مرگ]] [[عبد البهاء]]، نوه دختری او [[شوقی افندی]] [[رهبر]] [[بهائیان]] شد. پس از وی به پیشنهاد همسرش"[[روحیه]] ماکسول" [[هدایت]] [[بهائیان]] به شورایی با عنوان [[بیت العدل]] واگذار شد که تاکنون در [[حیفای فلسطین]] اشغالی به [[هدایت]] [[بهائیان]] میپردازد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. |
| *سرانجام [[دعوت]] [[میرزا بهاء]]: وقتی [[میرزا حسین علی]] احساس کرد [[دعوت]] او مؤثر افتاد و عدهای گرد او حلقه زدند، نوع دعوتش را در مراحل گوناگون زمانی تغییر داد. وی پس از ادعای "من یظهره اللّه" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای حلول [[روح]] [[خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او با عبارت {{عربی|" انا الهیکل الاعلی"}} از این مطلب یاد میکرد. بهاء در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با [[تقیه]] و تظاهر به [[اسلام]] زندگی میکرد، تا [[خشم]] [[حکومت]] [[عثمانی]] را بر ضد خود بر نینگیزد. وی در [[نماز]] [[جمعه]] عکا شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری تظاهر میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با بابیان [[ایران]] که بعدها "بهائی" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، یا تجلّیات [[خدا]] منشآنه خود را برای آنان میفرستاد یا بازمیگفت. وی سرانجام در سال ۱۸۹۲ م ([[حدود]] ۱۳۰۹ ق) پس از سالها سکونت در عکا درگذشت و آنجا به خاک سپرده شد.
| | ==[[بهائیت]] [[فرقه]] ای ضاله== |
| *پس از [[میرزا حسین علی]]، فرزندش [[عبد البهاء]] [[رهبر]] بهائیان شد و [[نظام]] جدیدی را در تفکرات [[بهائیت]] پدید آورد. وی در سفرهای خود، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، به ویژه تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. او تعالیم دوازدهگانه [[بهائیت]] را با [[الهام]] از همین آموزهها تدوین و عرضه کرد که عبارتند از: ترک تقلید، تطابق [[دین]] با [[علم]] و [[عقل]]، [[وحدت]] اساس [[ادیان]]، بیت العدل، [[وحدت]] عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و [[محبت]] میان افراد [[بشر]]، تعدیل [[معیشت عمومی]]، تساوی [[حقوق]] زنان و مردان، [[تعلیم و تربیت]] اجباری، [[صلح]] عمومی و [[تحریم]] [[جنگ]] و [[وحدت]] خط و زبان <ref>عباس افندی، رساله دیانت جهانی بهائی، ص ۲۰.</ref>
| | *[[آیین بهائی]] از ابتدای پیداییش، میان [[مسلمانان]] [[انحراف اعتقادی]] و [[فرقه ضاله]] شناخته شد. ادعای [[قائمیت]] توسط [[علی محمد باب]]، با توجه به [[احادیث]] قطعی پذیرفته نبود. [[مخالفت]] [[علما]] با او به سبب همین ادعا و [[ادعای بابیت]]، مشکل [[بهائیت]] را مضاعف کرد. [[میرزا حسین علی]]، خود را "[[من یظهره اللّه]]" نامید و ادعای [[شریعت]] مستقل را مطرح کرد و باعث شد [[مسلمانان]] این فرقه را از [[اسلام]] جدا شده بدانند.[[تاریخ]] پر حادثۀ [[رهبران]] [[بهائی]]، [[نادرست]] درآمدن پیشگوییهای آنان و [[منازعات]] دور از [[ادب]] آنها، حمایتهای دولتهای استعماری از سران [[بهائی]] در مواضع مختلف، به ویژه [[همراهی]] آنان با [[دولت اسرائیل]]، زمینۀ فعالیت در [[کشورهای اسلامی]] به ویژه [[ایران]] را از [[بهائیان]] گرفت. مؤلفان بسیاری در نقد این [[آیین]] کتاب نوشتند؛ مطبوعات [[فارسی]] و [[عربی]]، رویکردهای [[سیاسی]] آنان را افشا کردند؛ علمای حوزههای علمیه [[شیعه]] و [[دانشگاه الازهر]] و [[مفتیان]] [[بلاد اسلامی]] جدا بودن این [[فرقه]] از [[امت]] [[شورای اسلامی]] را اعلام داشتند و سازمانهای بین المللی [[اسلامی]] نیز در قبال [[آیین بهائی]] همین موضع را گرفتند. بازگشت برخی [[مقامات]] و مبلغان [[بهائی]] از این [[آیین]] و افشای مسائل درونی این [[فرقه]] نیز عامل مهم فاصله گرفتن [[مسلمانان]] از این آئین بود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ – ۱۲۳؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. |
| *تعالیم دوازدهگانه یاد شده، در ظاهر بسیار جذاب و زیبا است و از طرفی شعارهای تبلیغاتی مؤثری در جذب افراد بهائی به این [[آیین]] است؛ اما با عملکرد [[رهبران]] و [[پیروان]] آن در گذشته و حال- به ویژه برنامههای اعمال شده از سوی "بیت العدل اعظم" بهاییان- مغایرت بسیار دارد. پس از [[مرگ]] [[عبد]] البهاء، نوه دختری او شوقی افندی [[رهبر]] بهائیان شد. پس از وی، [[هدایت]] بهائیان به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در [[فلسطین]] اشغالی به [[هدایت]] بهائیان میپردازد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۳، ۱۹۵.</ref>. | | ==آیینها و [[عقاید]] [[بهائیت]]== |
| | | *نوشتههای [[علی محمد]]، [[میرزا حسین علی]]، [[عبد البهاء]] و تا حدی نیز [[شوقی افندی]] از نظر [[بهائیان]] [[مقدس]] است و در مجالس ایشان قرائت میشود؛ اما کتب باب، به طور عموم در دسترس [[بهائیان]] قرار نمیگیرد و دو [[کتاب ]]"[[اقدس]]" و "ایقان" [[میرزا حسین علی نوری]] نزد آنها از اهمیت خاصی برخورد است. |
| ==آیینها و باورهای بهائیان==
| | *تقویم شمسی [[بهائی]] از [[نوروز]] آغاز شده به نوزده [[ماه]] در هر [[ماه]] به نوزده روز تقسیم میشود. چهار روز (در سالهای کبیره، پنج روز) باقیمانده موسوم به ایام "هاء" و "[[رفع القلم]]"، ایام [[شکرگزاری]] و [[جشن]] و [[خوشگذرانی]] [[بهائیان]] است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳.</ref>. |
| *نوشتههای [[علی محمد باب]]، [[میرزا حسین علی بهاء اللّه]]، [[عبد البهاء]] و تا حدی نیز شوقی افندی از نظر بهائیان [[مقدس]] است و در مجالس ایشان قرائت میشود؛ اما کتب باب، به طور عموم در دسترس بهائیان قرار نمیگیرد و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا [[حسین]] [[علی]] نوری است که نزد بهائیان از اهمیت خاصی برخورد است. تقویم شمسی بهائی از نوروز آغاز شده به نوزده ماه در هرماه به نوزده روز تقسیم میشود. چهار روز "در سالهای کبیسه، پنج روز" باقیمانده که موسوم به ایام "هاء" است، ایام [[شکرگزاری]] و جشن تعیین شده است <ref>ر. ک: آیتی، کشف الحیل، ج ۲، ص ۲۰۸؛ عبد الحمید اشراق خاوری، رساله گنجینه حدود و احکام، ص ۳۰- ۳۴؛ احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص ۹۷- ۹۸. </ref> بهائیان موظف به [[نماز]] خاصی به صورت روزانه، [[روزه]] به مدت نوزده روز از طلوع تا غروب [[آفتاب]] "در آخرین ماه سال" و [[زیارت]] یکی از [[اماکن مقدس]] ایشان شامل منزل [[سید علی محمد باب]] در شیراز یا منزل [[میرزا حسین علی]] نوری در بغدادند. [[آیین]] بهائی از ابتدای پیدایی، میان [[مسلمانان]] یک [[انحراف]] اعتقادی "[[فرقه]] ضاله" شناخته شد ادعای قائمیت توسط [[علی محمد باب]] با توجه به [[احادیث]] قطعی پذیرفته نبود. ویژگیهای [[مهدی]] در [[احادیث]] اسلامی به گونهای [[تبیین]] شده که راه هرگونه ادعای بیجا را بسته است. [[مخالفت]] [[علما]] با [[علی]] [[محمد]] به سبب همین ادعا و ادعای [[بابیت]] او بود. مشکل [[بهائیت]] از این حیث مضاعف است. میرزا [[حسین]] [[علی]]، علاوه بر قبول قائمیت [[سید علی محمد باب]] و اینکه او [[دین]] جدیدی آورده است، خود را "من یظهره اللّه" نامید و ادعای [[شریعت]] مستقل را مطرح کرد. همه [[مسلمانان]]، [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را مسلم میدانند و بالطبع هر ادعا که با این [[اعتقاد]] سازگار نباشد و هر فرقهای که این اصل را نپذیرد، از نظر [[مسلمانان]] از [[اسلام]] جدا شده است و به هیچ روی نباید خود را برآمده از [[اسلام]] بداند. گذشته از این، اثبات ادعای [[رسالت]] برای [[رهبران]] [[آیین]] بهائی با توجه به مخاطبان اصلی آنها "[[مسلمانان]] و به ویژه [[شیعیان]]" ممکن نبود. و مبلغان و مدافعان بهائی- با وجود [[تلاش]] بسیار برای استدلالی کردن این ادعا- در اثبات مدعا درماندند و غالبا به شیوههای خاص برای تأیید درستی [[دین جدید]] روی آوردند. مهمترین [[برهان]] ایشان، کثرت [[آیات]] و نوشتههای میرزا حسینعلی و نیز گسترش [[آیین]] بهائی بود.
| |
| *[[تاریخ]] پر حادثه [[رهبران]] بهائی، نادرست درآمدن پیشگوییهای آنان و [[منازعات]] دور از [[ادب]] از یکسو، حمایتهای دولتهای استعماری از سران بهائی در مواضع مختلف، به ویژه همراهی آنان با [[دولت]] [[اسرائیل]] از سوی دیگر، زمینه فعالیت در کشورهای اسلامی به ویژه [[ایران]] را از بهائیان گرفت و با وجود فعالیت گسترده تشکیلات بهائی برای تثبیت حضور رسمی [[پیروان]] خود در این کشورها، هیچگاه چنین خواستهای تحقق نیافت. مؤلفان بسیاری در نقد این [[آیین]] کتاب نوشتند؛ مطبوعات فارسی و عربی، رویکردهای [[سیاسی]] آنان را افشا کردند؛ علمای حوزههای علمیه [[شیعه]] و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این [[فرقه]] از [[امت]] شورای اسلامی را اعلام داشتند و سازمانهای بین المللی اسلامی نیز در قبال [[آیین]] بهائی همین موضع را گرفتند<ref>برای نمونه، رجوع کنید به مصوبه شورای مجمع فقه اسلامی در ۱۸ تا ۲۳ بهمن۱۳۶۶ ش تا ۱۱ فوریه ۱۹۸۸ م در سازمان کنفرانس اسلامی و مجمع فقه اسلامی ص ۸۴- ۸۵ که ادعای رسالت [[بهاء اللّه]] و نزول وحی بر وی و دیگر باورهای بهائی را مصداق انکار ضروریات دین دانسته است</ref> بازگشت برخی [[مقامات]] و مبلغان بهائی از این [[آیین]] و افشای مسائل درونی این [[فرقه]] نیز عامل مهم فاصله گرفتن [[مسلمانان]] از این آئین بوده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۱۹ - ۱۲۳.</ref>.
| |
| *نوشتههای [[سید علی محمد باب]]، [[میرزا حسین علی بهاء الله]] و [[عبد البهاء]]، تا حدی نیز [[شوقی افندی]] ربانی، از [[کتب مقدس]] [[بهائیان]] است و در مجالس ایشان قرائت میشود؛ اما کتب باب به طور عموم در دسترس [[بهائیان]] قرار نمیگیرد و دو کتاب اقدس و ایقان [[میرزا حسین علی نوری]] نزد آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است. برخی مناسک و [[احکام]] که [[بهاء الله]] و جانشینانش [[واجب]] کردهاند عبارتاند از:
| |
| #'''[[قداست]] عدد نوزده''': تقویم شمسی [[بهائی]]، از نوروز آغاز شده به نوزده ماه و هر ماه به نوزده روز، تقسیم میشود. چهار روز (در سالهای کبیسه، پنج روز) باقیمانده که به ایام "هاء" موسوم است، برای [[شکرگزاری]] و جشن تعیین شده است. [[بهائیان]] به [[نماز]] روزانه، [[روزه]] به مدت نوزده روز از طلوع تا غروب [[آفتاب]] آخرین ماه سال موظف میباشند.
| |
| #'''حد دزدی و زنا''': [[بهاء الله]] مجازات دزد را در نخستین بار، [[تبعید]] و در بار دوم، حبس و در مرتبه سوم، گذاشتن علامت در پیشانی او قرار داده و برای تکرار دزدی پس از آن، حکمی قرار نداده است. وی همچنین مجازات زنا را پرداخت نه مثقال و در صورت تکرار، هجده مثقال طلا برای دیه به "[[بیت العدل]]" میداند<ref>اقدس، ص ۱۱۷ و ۱۱۹.</ref>.
| |
| #'''[[محارم]]''': در [[آیین]] بهاء، تعداد [[محارم]] جنسی بسیار محدودند و فقط [[حرمت]] [[ازدواج]] با [[زن]] [[پدر]] اعلام شده است. در این [[آیین]]، [[ازدواج]] با بیش از دو [[زن]] جایز نیست و [[ازدواج موقت]]، در این [[آیین]] [[حرام]] است<ref>همان.</ref>.
| |
| #'''[[نهی]] از دخالت در [[سیاست]]''': در [[آیین بهائی]]، [[بهائیان]] به شدت از دخالت در [[سیاست]] [[نهی]] شدهاند.
| |
| #'''[[قبله]]''': در [[آیین بهائی]]، [[قبله]]، جایگاهی است که باب در آن [[دفن]] شده است<ref>همان.</ref>.
| |
| *افزون بر [[احکام]] یاد شده، بسیاری از [[احکام]] آنها با بدیهیترین [[احکام اسلام]] مخالف است. [[آیین بهائی]] از ابتدای پیدایی، میان [[مسلمانان]] یک [[انحراف اعتقادی]] ([[فرقه ضاله]]) شناخته شد. ادعای [[قائمیت]] توسط [[سید علی محمد باب]]- با توجه به [[احادیث]] قطعی پذیرفته نبود. ویژگیهای "[[مهدی]]" در [[احادیث اسلامی]] به گونهای [[تبیین]] شده که راه هرگونه ادعای بیجا را بسته است. [[مخالفت]] [[عالمان]] با [[سید علی محمد باب]] به سبب همین ادعا و [[ادعای بابیت]] او بود. مشکل [[بهائیت]] از این حیث مضاعف است. [[میرزا حسین علی]] علاوه بر پذیرش قبول [[قائمیت]] [[سید علی محمد باب]] و این که او [[دین]] جدیدی آورده است، خود را "من یظهره الله" نامید و ادعای [[شریعت]] مستقل را مطرح کرد. همه مسلمانان [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[مسلم]] میدانند و بالطبع، هر ادعایی که با این [[اعتقاد]] سازگار نباشد و هر فرقهای که این اصل را نپذیرد، از نظر [[مسلمانان]]، از [[اسلام]] جدا شده است.
| |
| *بررسیهای [[تاریخی]] نشان میدهد [[عالمان]] و گروههای فراوانی برابر این [[انحرافها]] [[ایستادگی]] کردند؛ یکی از این گروهها، انجمن حجتیه<ref>در این درس، فقط به رویارویی این گروه، با فرقه گمراه بهایی اشاره شده و بررسی دیدگاههای این انجمن، به کتابهای مفصل ارجاع میشود.</ref> است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>.
| |
| | |
| ==بهائیت در موعودنامه==
| |
| *[[فرقه بهائیه]]، فرقهای منشعب از [[فرقه]] بابیه است. بنیانگذار [[آیین]] [[بهائیت]]، [[میرزا]] [[حسینعلی نوری]] معروف به [[بهاء الله]] است و این [[آیین]] نیز نام خود را از همین [[لقب]] برگرفته است. پدرش از منشیان [[عهد]] [[محمد]] شاه قاجار و مورد توجه [[قائممقام فراهانی]] بود و بعد از [[قتل]] [[قائممقام فراهانی]] از [[مناصب]] خود برکنار شد و به [[شهر]] [[نور]] رفت. [[میرزا حسینعلی]] در ١٢٣٣ در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد و آموزشهای مقدماتی [[ادب]] [[فارسی]] و [[عربی]] را زیر نظر [[پدر]] و معلمان و مربیان گذراند. پس از [[ادعای بابیت]] توسط [[سید علی محمد شیرازی]] در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از فعالترین افراد بابی شد و به [[ترویج]] بابیگری، بهویژه در [[نور]] و مازندران پرداخت. برخی از برادرانش از جمله [[برادر]] کوچکترش [[میرزا یحیی]] معروف به "[[صبح ازل]]" نیز بر اثر [[تبلیغ]] او به این مرام پیوستند.
| |
| *پس از اعدام [[علی محمد باب]] به [[دستور]] امیرکبیر، [[میرزا یحیی]] ادعای [[جانشینی]] باب را کرد. ظاهرا یحیی، نامههایی برای [[علی محمد باب]] نوشت و فعالیتهای [[پیروان]] باب را توضیح داد. [[علی محمد باب]] در پاسخ به این [[نامهها]] وصیتنامهای برای یحیی فرستاد و او را [[وصی]] و [[جانشین]] خود اعلام کرد. برخی گفتهاند این [[نامهها]] توسط [[میرزا حسینعلی]] و به امضای [[میرزا یحیی]] بوده است و حسینعلی این کار و نیز معرفی یحیی بهعنوان [[جانشینی]] باب را برای محفوظ ماندن خود از تعرض [[مردم]] انجام داده است و [[علی محمد]] در پاسخ به [[نامهها]] [[میرزا یحیی]] را [[وصی]] خود ندانسته بلکه به او توصیه کرده که در سایه [[برادر]] بزرگتر خویش حسینعلی قرار گیرد. درهرحال پس از باب، عموم [[بابیه]] به [[جانشینی]] [[میرزا یحیی]] معروف به [[صبح ازل]] [[معتقد]] شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از [[نوزده سال]] نداشت، [[میرزا حسینعلی]] زمام [[کارها]] را در دست گرفت. امیرکبیر برای فرونشاندن [[فتنه]] [[بابیان]] از [[میرزا حسینعلی]] خواست تا [[ایران]] را به قصد [[کربلا]] ترک کند و او در [[شعبان]] ١٢٦٧ به [[کربلا]] رفت، اما چند ماه بعد، پس از برکناری و [[قتل]] امیرکبیر در [[ربیع الاول]] ١٢٦٨ و صدارت یافتن [[میرزا]] آقا خان نوری، به [[دعوت]] و توصیه شخص اخیر به [[تهران]] بازگشت. در همین سال [[تیراندازی]] [[بابیان]] به [[ناصر الدین شاه]] پیشآمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام [[بابیها]] انجامید، و چون شواهدی برای نقش [[میرزا حسینعلی|حسینعلی]] در طراحی این سوءقصد وجود داشت، او را دستگیر کردند. اما حسینعلی به [[سفارت]] روس [[پناه]] برد و شخص سفیر از او [[حمایت]] کرد. سرانجام با توافق [[دولت]] [[ایران]] و سفیر روس، [[میرزا حسینعلی]] به [[بغداد]] منتقل شد و بدینترتیب [[بهاء الله]] با [[حمایت]] [[دولت]] روس از [[مرگ]] [[نجات]] یافت. او پس از رسیدن به [[بغداد]] نامهای به سفیر روس نگاشت و از وی و [[دولت]] روس برای این [[حمایت]] قدردانی کرد.
| |
| *در [[بغداد]] کنسول [[دولت]] [[انگلستان]] و نیز [[نماینده]] [[دولت]] فرانسه با [[بهاء الله]] [[ملاقات]] و [[حمایت]] دولتهای خویش را به او [[ابلاغ]] کردند و حتی تابعیت [[انگلستان]] و فرانسه را نیز پیشنهاد نمودند. [[والی]] [[بغداد]] نیز با حسینعلی و [[بابیان]] با [[احترام]] [[رفتار]] کرد و حتی برای ایشان مقرری نیز تعیین شد. [[میرزا یحیی]] که عموم [[بابیان]] او را [[جانشین]] بلامنازع باب میدانستند، با [[لباس]] درویشی مخفیانه به [[بغداد]] رفت و چهار ماه زودتر از [[بهاء الله]] به [[بغداد]] رسید. در این هنگام [[بغداد]] و [[کربلا]] و [[نجف]] مرکز اصلی فعالیتهای [[بابیان]] شد و روزبهروز بر جمعیت ایشان افزوده میشد. در این زمان برخی از [[بابیان]] ادعای [[مقام]] "من یظهره اللهی" را ساز کردند. میدانیم که [[علی محمد باب]] به [[ظهور]] فرد دیگری پس از خود [[بشارت]] داده بود و او را "من یظهره الله" نامیده بود و از [[بابیان]] خواسته بود بهاو [[ایمان]] بیاورند. البته از تعبیرات وی برمیآید که زمان تقریبی [[ظهور]] فرد بعدی را دو هزار سال بعد میدانسته است. بهویژه آنکه [[ظهور]] آن [[موعود]] را به منزله فسخ کتاب "بیان" خویش میدانسته است. اما شماری از سران [[بابیه]] به این موضوع اهمیت ندادند و خود را "من یظهره [[الله]]" یا "[[موعود]] بیان" دانستند. گفته شده که فقط در [[بغداد]] بیست و پنج نفر این [[مقام]] را ادعا کردند که بیشتر این مدعیان با طراحی حسینعلی و [[همکاری]] یحیی یا کشته شدند یا از ادعای خود دست برداشتند. ادمکشیهایی که در میان [[بابیان]] رواج داشت و همچنین دزدیدن [[اموال]] [[زائران]] [[اماکن مقدسه]] در [[عراق]] و نیز [[منازعات]] میان [[بابیان]] و [[مسلمانان]] باعث شکایت [[مردم]] [[عراق]] و بهویژه [[زائران ایرانی]] گردید و [[دولت]] [[ایران]] از [[دولت]] [[عثمانی]] خواست [[بابیها]] را از [[بغداد]] و [[عراق]] اخراج کند. بدینترتیب در اوایل سال ١٢٨٠ ق. [[فرقه]] [[بابیه]] از [[بغداد]] به [[استانبول]] و بعد از چهار ماه به ادرنه منتقل شدند. در این زمان [[میرزا حسینعلی]] [[مقام]] "من یظهره اللهی" را برای خود ادعا کرد و از همینجا [[نزاع]] و جدایی و افتراق در میان [[بابیان]] آغاز شد. بابیهایی که ادعای او را نپذیرفتند و بر [[جانشینی]] [[میرزا یحیی]] ([[صبح ازل]]) [[باقی]] ماندند، "ازلی" نام گرفتند و پذیرندگان ادّعای [[میرزا حسینعلی]] ([[بهاء الله]]) "[[بهائی]]" خوانده شدند. [[میرزا حسینعلی]] با ارسال نوشتههای خود به اطراف و اکناف، رسما [[بابیان]] را به پذیرش [[آیین جدید]] فراخواند و دیری نگذشت که بیشتر آنان به [[آیین جدید]] [[ایمان]] آوردند.
| |
| *[[منازعات]] ازلیه و [[بهائیه]] در ادرنه شدت گرفت و اهانت و [[تهمت]] و افترا و [[کشتار]] رواج یافت و هریک از دو طرف بسیاری از [[اسرار]] یکدیگر را بازگفتند. [[بهاء الله]] در کتابی به نام "[[بدیع]]"، [[وصایت]] و [[جانشینی]] [[صبح ازل]] را [[انکار]] کرد و به [[افشاگری]] [[اعمال]] و [[رفتار]] او و ناسزاگویی به او و پیروانش پرداخت. در برابر، عزیه [[خواهر]] آن دو در کتاب "تنبیه النائمین" کارهای [[بهاء الله]] را افشا کرد و یک بار نیز او را به [[مباهله]] فراخواند. [[نقل]] شده است که در این میان [[صبح ازل]] برادرش [[بهاء الله]] را [[مسموم]] کرد و بر اثر همین مسمومیت [[بهاء الله]] تا پایان [[عمر]] به رعشه دست [[مبتلا]] بود. سرانجام [[حکومت]] [[عثمانی]] برای پایان دادن به این [[درگیریها]] [[بهاء الله]] و پیروانش را به [[عکا]] در [[فلسطین]] و [[صبح ازل]] را به قبرس [[تبعید]] کرد، اما [[دشمنی]] میان دو گروه ادامه یافت. [[بهاء الله]] مدت نه سال در قلعهای در [[عکا]] تحت نظر بود و پانزده سال بقیه [[عمر]] خویش را نیز در همان [[شهر]] گذراند و در هفتاد و پنج سالگی در ١٣٠٨ ق در [[شهر]] [[حیفا]] از [[دنیا]] رفت.
| |
| *[[میرزا حسینعلی]] پس از اعلام "من یظهره اللهی" خویش، به فرستادن [[نامه]] ([[الواح]]) برای [[سلاطین]] و [[رهبران]] [[دینی]] و [[سیاسی]] [[جهان]] [[اقدام]] کرد و ادعاهای گوناگون خود را مطرح ساخت. بارزترین [[مقام]] ادعایی او [[ربوبیت]] و [[الوهیت]] بود. او خود را خدای خدایان، افریدگار [[جهان]]، کسی که "لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ" است، خدای تنهای زندانی، معبود [[حقیقی]]، "ربّ ما یری و ما لا یری" نامید. پیروانش نیز پس از [[مرگ]] او همین ادعاها را دربارهاش [[ترویج]] کردند، و در نتیجه پیروانش نیز خدایی او را [[باور]] کردند و [[قبر]] او را [[قبله]] خویش گرفتند. گذشته از ادعای [[ربوبیت]]، او [[شریعت]] جدید آورد و کتاب "اقدس" را نگاشت که [[بهائیان]] آن را "ناسخ جمیع صحائف" و "[[مرجع]] تمام [[احکام]] و [[اوامر و نواهی]]" میشمارند. بابیهایی که از قبول ادعای او امتناع کردند، یکی از انتقاداتشان همین شریعتآوری او بود، از اینرو که به [[اعتقاد]] آنان، [[نسخ]] کتاب بیان نمیتوانست در فاصله بسیار کوتاه روی دهد. بهویژه آنکه [[احکام]] "بیان" و "اقدس" هیچ مشابهتی با یکدیگر ندارند؛اساس [[بابیت]]، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و [[قتل عام]] [[مخالفان]] بود، در حالی که اساس [[بهائیت]]، "[[رأفت]] کبری و [[رحمت]] عظمی و الفت با جمیع [[ملل]]" بود. با این حال [[میرزا حسینعلی]] در برخی جاها منکر [[نسخ]] بیان شد.
| |
| *مهمترین [[برهان]] او بر [[حقانیت]] ادعایش، مانند [[سید]] باب، سرعت [[نگارش]] و [[زیبایی]] خط بود. [[نقل]] شده که در هرشبانهروز یک جلد کتاب مینوشت. بسیاری از این نوشتهها بعدها به [[دستور]] [[میرزا حسینعلی]] نابود شد. نوشتههای باقیمانده او نیز مملو از اغلاط املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب [[بهاء الله]] "ایقان" بود که در اثبات [[قائمیت]] [[سید علی محمد باب]] در آخرین سالهای اقامت در [[بغداد]] نگاشت. اغلاط فراوان و نیز اظهار [[خضوع]] [[بهاء الله]] نسبت به برادرش [[صبح ازل]] در این کتاب سبب شد که از همان سالهای پایانی [[زندگی]] [[میرزا حسینعلی]] پیوسته در معرض تصحیح و تجدیدنظر قرار گیرد.
| |
| *و اما [[بهائیه]] پس از [[بهاء الله]]؛ پس از [[مرگ]] [[میرزا حسینعلی]]، پسر ارشد او [[عباس افندی]] (١٢٦٠- ١٣٤٠ ق.) ملقب به [[عبد البهاء]] [[جانشین]] وی گردید. البته میان او و برادرش [[محمد]] [[علی]] بر سر [[جانشینی]] [[پدر]] مناقشاتی رخ داد که منشأ آن صدور "[[لوح]] عهدی" از سوی [[میرزا حسینعلی]] بود که در آن [[جانشین]] خود را [[عباس افندی]] و بعد از او [[محمد علی افندی]] معین کرده بود. در ابتدای کار اکثر [[بهائیان]] از [[محمد]] [[علی]] [[پیروی]] کردند، اما در نهایت [[عباس افندی]] غالب شد. [[عبد البهاء]] ادعایی جز [[پیروی]] از [[پدر]] و [[نشر تعالیم]] او نداشت و به منظور جلب [[رضایت]] [[مقامات]] [[عثمانی]]، رسما و با [[التزام]] تمام، در مراسم [[دینی]] از جمله [[نماز جمعه]] شرکت میکرد و به [[بهائیان]] نیز سفارش کرده بود که در آن دیار به کلی از سخن گفتن درباره [[آیین جدید]] بپرهیزید. در اواخر [[جنگ]] جهانی اول، در شرایطی که عثمانیها درگیر [[جنگ]] با انگلیسیها بودند و آرتور جیمز بالفور، [[وزیر]] خارجه [[انگلیس]] در صفر ١٣٣٦ نوامبر ١٩١٧ اعلامیه مشهور خود مبنی بر تشکیل وطن ملی [[یهود]] در [[فلسطین]] را صادر کرده بود، مسائلی روی داد که [[جمال]] پاشا، [[فرمانده]] کل قوای [[عثمانی]]، [[عزم]] قطعی بر اعدام [[عبد البهاء]]، و هدم مراکز [[بهائی]] در [[عکا]] و [[حیفا]] گرفت. برخی مورخان، منشأ این تصمیم را روابط [[پنهان]] [[عبد البهاء]] با قشون [[انگلیس]] که تازه در [[فلسطین]] مستقر شده بود، میدانند. [[لرد بالفور]] بلافاصله به سالار [[سپاه]] [[انگلیس]] در [[فلسطین]] [[دستور]] داد تا با تمام قوا در حفظ [[عبد البهاء]] و [[بهائیان]] بکوشد. پس از تسلط [[سپاه]] [[انگلیس]] بر [[حیفا]]، [[عبد البهاء]] برای امپراتور [[انگلیس]]، ژرژ پنجم، [[دعا]] کرد و از اینکه سراپرده [[عدل]] در سراسر سرزمین [[فلسطین]] گسترده شده به درگاه [[خدا]] [[شکر]] گزارد. پس از استقرار [[انگلیس]] در [[فلسطین]]، [[عبد البهاء]] از [[دولت]] [[انگلیس]] نشان شهسواری (نایت هود) دریافت کرد و بهعنوان "سر" ملقب گردید. [[عبد البهاء]] در سال ١٣٤٠ ق. درگذشت و در [[حیفا]] به [[خاک]] سپرده شد. در مراسم [[خاکسپاری]] او نمایندگانی از [[دولت]] [[انگلیس]] حضور داشتند و چرچیل، [[وزیر]] مستعمرات بریتانیا، با ارسال پیامی مراتب تسلیت [[پادشاه]] [[انگلیس]] را به [[جامعه]] [[بهائی]] [[ابلاغ]] کرد.
| |
| *از مهمترین رویدادهای [[زندگی]] [[عبد البهاء]]، سفر او به اروپا و امریکا بود. این سفر نقطه عطفی در ماهیت [[آیین]] [[بهایی]] محسوب میگردد. پیش از این مرحله، ایین [[بهایی]] بیشتر بهعنوان یک انشعاب از [[اسلام]] یا [[تشیع]] و یا شاخهای از متصوفه شناخته میشد و [[رهبران]] [[بهائیه]] برای اثبات [[حقانیت]] خود از [[قرآن]] و [[حدیث]] به جستجوی [[دلیل]] میپرداختند و این [[دلایل]] را برای [[حقانیت]] خویش به [[مسلمانان]] و بهویژه [[شیعیان]] ارائه میکردند. مهمترین متن [[احکام]] آنان نیز از حیث صورت با متون [[فقهی]] [[اسلامی]] تشابه داشت. اما فاصله گرفتن [[رهبران]] [[بهایی]] از [[ایران]] و [[مهاجرت]] به [[استانبول]] و [[بغداد]] و [[فلسطین]] و در نهایت ارتباط با [[غرب]]، عملا سمت و سوی این [[آیین]] را تغییر داد و آن را از صورت آشنای دینهای شناخته شده، بهویژه [[اسلام]]، دور کرد. [[عبد البهاء]] در سفرهای خود [[تعالیم]] باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در [[غرب]]، خصوصا تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و [[اومانیسم]] متداول بود، اشتی داد. البته باید توجه داشت که خود [[بهاء الله]] نیز در مدت اقامتش در [[بغداد]] با برخی از غربزدههای عصر قاجار مثل [[میرزا]] ملکم خان، که به [[بغداد]] رفته بودند آشنا شد. همچنین در مدت اقامتش در [[استانبول]] با [[میرزا فتحعلی آخوندزاده]] که سفری به آن دیار کرده بود آشنا گردید. افکار این روشنفکران غربزده در تحولات [[فکری]] [[میرزا حسینعلی]] بیتأثیر نبود. نمونهای از متأثر شدن [[عبد البهاء]] از [[فرهنگ]] غربی، مسأله [[وحدت]] زبان و خط بود که یکی از [[تعالیم]] [[دوازدهگانه]] او بود. این [[تعلیم]] برگرفته از پیشنهاد زبان اختراعی "اسپرانتو" است که در اوایل قرن بیستم طرفدارانی یافته بود، ولی به زودی غیرعملی بودن آن [[آشکار]] شد و در بوته [[فراموشی]] افتاد. موارد دیگر [[تعالیم]] [[دوازدهگانه]] عبارت است از: ترک [[تقلید]] (تحری [[حقیقت]])، تطابق [[دین]] با [[علم]] و [[عقل]]، [[وحدت]] اساس [[ادیان]]، [[بیت العدل]]، [[وحدت]] عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و [[محبت]] میان افراد [[بشر]]، تعدیل [[معیشت عمومی]]، تساوی [[حقوق]] [[زنان]] و مردان، [[تعلیم و تربیت]] اجباری، [[صلح]] عمومی و [[تحریم]] [[جنگ]]. [[عبد البهاء]] این [[تعالیم]] را از ابتکارات پدرش قلمداد میکرد و [[معتقد]] بود پیش از او چنین تعالیمی وجود نداشت. این اصولدوازدهگانه متأثر از [[تفکر]] [[ماسونی]] و نظریهپردازان مشرب فراماسونرهای [[انگلیسی]] است. [[ماسونیت]] با نشر این [[تعالیم]] سعی در استحاله تمامی فرهنگهای مذهبی در [[تفکر]] و [[فرهنگ]] غربی داشت، چنانکه پیامد نشر این [[تفکر]] "امانیسم" و "لیبرالیسم" [[مذهب]] همه روشنفکران گردید و مبشر جهانی شد که با [[تبلیغ]] [[فرهنگ]] جهانی سعی در مستولی ساختن [[فرهنگ]] و [[تمدن]] مغربزمین بر تمامی سرزمینهای غیرغربی داشت.
| |
| *پس از [[عبد البهاء]]، [[شوقی افندی]] ملقب به شوقی ربانی [[فرزند]] ارشد دختر [[عبد البهاء]]، بنا به [[وصیت]] [[عبد البهاء]] [[جانشین]] وی گردید. این [[جانشینی]] نیز با [[منازعات]] همراه بود زیرا بر طبق [[وصیت]] [[بهاء الله]] پس از [[عبد البهاء]] باید برادرش [[محمد علی افندی]] به [[ریاست]] [[بهائیه]] میرسید، اما [[عبد البهاء]] او را کنار زد و [[شوقی افندی]] را به [[جانشینی]] او [[نصب]] کرد و مقرر نمود که [[ریاست]] [[بهائیان]] پس از شوقی در [[فرزندان]] ذکور او ادامه یابد. برخی از [[بهائیان]] [[ریاست]] شوقی را نپذیرفتند و شوقی به رسم معهود اسلاف خود به [[بدگویی]] و [[ناسزا]] نسبت به [[مخالفان]] پرداخت. شوقی برخلاف نیای خود تحصیلات رسمی داشت و در [[دانشگاه]] امریکایی بیروت و سپس در [[آکسفورد]] تحصیل کرده بود. نقش اساسی او در [[تاریخ]] [[بهائیه]]، توسعه تشکیلات [[اداری]] و جهانی این [[آیین]] بود و این فرایند بهویژه در دهه شصت میلادی در اروپا و امریکا سرعت بیشتری گرفت و ساختمان معبدهای قارهای [[بهائی]] موسوم به "[[مشرق الاذکار]]" به اتمام رسید. تشکیلات [[بهائیان]] که [[شوقی افندی]] به آن "[[نظم]] [[اداری]] امر [[الله]]" نامدا، زیر نظر مرکز [[اداری]] و [[روحانی]] [[بهائیان]] واقع در [[شهر]] [[حیفا]] (در [[کشور]] [[اسرائیل]]) که به "[[بیت العدل]] اعظم [[الهی]]" موسوم است، [[اداره]] میگردد.
| |
| *در زمان حیات [[شوقی افندی]] [[حکومت]] [[اسرائیل]] در [[فلسطین]] اشغالی تأسیس شد و شوقی از تأسیس این [[دولت]] [[حمایت]] کرد و مراتب [[دوستی]] [[بهائیان]] را نسبت به [[کشور]] [[اسرائیل]] به [[رئیس]] جمهور [[اسرائیل]] [[ابلاغ]] کرد.
| |
| *بنابر تصریح [[عبد البهاء]] پس از وی بیست و چهار تن از [[فرزندان]] ذکورش، [[نسل]] بعد از [[نسل]] با [[لقب]] "[[ولی امر]] [[الله]]" باید [[رهبری]] [[بهائیان]] را برعهده میگرفتند و هریک باید [[جانشین]] خود را تعیین میکرد. اما [[شوقی افندی]] عقیم بود و طبعا پس از وفاتش دوران دیگری از [[دودستگی]] و انشعاب و سرگشتگی در میان [[بهائیان]] ظاهر شد. ولی سرانجام [[همسر]] [[شوقی افندی]]، [[روحیه]] ماکسول و تعدادی از گروه ٢٧ نفری منتخب شوقی ملقب به "[[ایادیان امر الله]]" [[اکثریت]] [[بهائیان]] را به خود جلب و [[مخالفان]] خویش را طرد و [[بیت العدل]] را در ١٩٦٣ تأسیس کردند. از گروه [[ایادیان امر الله]] در زمان حاضر سه نفر یعنی [[روحیه]] ماکسول و دو تن دیگر در قید حیاتاند و با [[کمک]] افراد منتخب [[بیت العدل]] که به "مشاورین قارّهای" معروفاند، [[رهبری]] اکثر [[بهائیان]] را برعهده دارند. به موازات [[رهبری]] [[روحیه]] ماکسول، چارلز میس ریمی نیز مدعی [[جانشینی]] [[شوقی افندی]] را کردو گروه "[[بهائیان]] ارتدکس" را پدید آورد که امروزه در امریکا، [[هندوستان]] و استرالیا و چند [[کشور]] دیگر پراکندهاند. عدهای دیگر از [[بهائیان]] به [[رهبری]] [[جوانی]] از [[بهائیان]] [[خراسان]]، به نام [[جمشید معانی]] که خود را "[[سماء الله]]" میخواند، گروه دیگری از [[بهائیان]] را تشکیل دادند که در اندونزی، [[هند]]، [[پاکستان]]، و امریکا پراکندهاند<ref>در نگارش این مقاله، از کتاب "دانشنامه جهان اسلام"، ج ۱، ص ۱۶-۱۹، ص ۷۳۳-۷۴۳ استفاده شد. (به نقل از نشریه موعود، ش ۲۲).</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۷۹-۱۸۵.</ref>.
| |
| | |
| | |
| ==بهائیت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==
| |
| *پس از [[مرگ]] [[سید علی محمد شیرازی]]، [[میرزا حسینعلی نوری]] [[معروف]] به بهاءالله متولد ۱۲۳۳، [[جانشینی]] او را ادعا نمود و در این راه برادرش [[یحیی]]، [[معروف]] به [[صبح ازل]] را نیز از سر راه برداشت.
| |
| *[[میرزا حسینعلی]]، [[ادعای پیامبری]] و [[شریعت]] جدیدی نمود و کتاب "[[قدس]]" را نگاشت و در پایان ادعای [[ربوبیت]] و [[الوهیت]] کرد. پیروانش نیز خدایی او را [[باور]] کردند و [[قبر]] او را [[قبله]] خویش قرار دادند.
| |
| *پس از [[مرگ]] [[میرزا حسینعلی]] نوری، [[فرزند]] او [[عباس افندی]] (متولد ۱۲۶۰ ق) [[رهبری]] [[بهائیان]] را بر عهده گرفت.
| |
| *برخی از تأثیرات [[فرهنگ]] غربی بر عبدالبها در اصول [[دوازدهگانه]] او [[آشکار]] است. برخی از آن اصول عبارتند از: [[آزادی]] [[عقیده]]، مداخله نکردن در [[امور سیاسی]]، ترک [[تقلید]]، تساوی [[حقوق]] [[زن]] و مرد، [[صلح]] عمومی، [[تعلیم و تربیت]] عمومی و اجباری و تطابق [[دین]] و [[علم]] و [[عقل]]<ref>جهت مطالعه بیشتر درباره اصول دوازدهگانه فوق و نقد و بررسی آنها بنگرید به: روزبهانی بروجردی، در جستجوی حقیقت، ص۱۸۰ - ۱۵۳.</ref>.
| |
| *پس از [[مرگ]] [[عباس افندی]]، نوه دختریاش، یعنی [[شوقی افندی]] (متولد ۱۳۱۴ ق) [[رهبری]] [[بهائیان]] را عهدهدار شد. او پس از تأسیس رژیم اشغالگر [[قدس]] در سال ۱۹۵۸ م، آنجا را مرکز [[بهائیان]] قرار داد.
| |
| *پس از فوت [[شوقی افندی]]، به خاطر نداشتن [[فرزند]] پسر، تصمیمگیری امور مربوط به [[بهائیت]] با طرح [[روحیه]] ماکسول، [[همسر]] آمریکایی وی از سال ۱۹۶۳ م به دست شورای نه نفره [[بیت العدل]] - که مرکز آن در حیفای [[اسرائیل]] قرار دارد - افتاد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۸۶.</ref>.
| |
| | |
| ==[[عقاید]] [[بهائیت]]==
| |
| *اهم [[عقاید]] [[بهائیت]] عبارتند از: | | *اهم [[عقاید]] [[بهائیت]] عبارتند از: |
| #با [[ظهور]] باب و بهاء، [[شریعت اسلام]] به پایان رسید و تا هزار سال دیگر، [[پیامبری]] نخواهد آمد و [[دین اسلام]] منسوخ گردید<ref>نوری، اشراقات، ص۲۹۳.</ref>. | | #با [[ظهور]] باب و بهاء، [[شریعت اسلام]] [[منسوخ]] و به پایان رسید و تا هزار سال دیگر، [[پیامبری]] نخواهد آمد. |
| #در نگاه [[بهائیان]]، [[سید علی محمد]] مؤسس و مبشر؛ و [[حسینعلی نوری]] [[پیامبر]] اصلی است. همچنین علاوه بر این دو، برای عبدالبها به خاطر تعریف ۱۲ اصل برای [[بهائیان]] نیز [[مقام]] [[پیامبری]] معتقدند. البته [[علی محمد]] و حسینعلی با توجه به برخی کلماتشان تا [[مقام]] [[الوهیت]] خود را بالا بردهاند؛ چنانکه [[سید علی محمد]] به صراحت در وصیتنامهاش میگوید: {{عربی| لا اله الا انا }} و لذا [[بهائیان]] به او {{عربی| رب اعلی }} نیز میگویند. | | # [[سید علی محمد]] مؤسس و مبشر؛ و [[حسینعلی نوری]] [[پیامبر]] اصلی و عبدالبها نیز به خاطر تعریف ۱۲ اصل، [[مقام]] [[پیامبری]] دارد. البته [[علی محمد]] و حسینعلی [[مقام]] [[ربوبیت]] ادعا کردهاند؛ لذا [[بهائیان]] [[سید علی محمد]] را "[[رب]] اعلی" نیز میگویند. |
| #[[حسینعلی نوری]] نیز در کتاب "ایام تسعه" درباره روز دوم [[محرم]] (روز تولدش) که روز مقدسی نزد [[بهائیان]] است، درباره خود میگوید: {{عربی| وفیه ولد من لم یلد ولم یولد }}، یا مشابه همان تعبیر علی محمد، حسینعلی هم در [[کتاب مبین]] میگوید: {{عربی| لا اله الا انا المسجون الفرید }}<ref>نوری، کتاب مبین، ص۲۸۶.</ref>. یا گفته است: {{عربی| ان الذی خلق العالم لنفسه قد حبس فی اخرب البلاد }}<ref>نوری، کتاب مبین، ص۲۳۳.</ref>. | | #روز دوم [[محرم]] (روز [[تولد]] [[حسینعلی نوری]]) روز مقدسی نزد [[بهائیان]] است، او درباره خود میگوید: لم یلد و لم یولد. |
| #درباره [[قیامت]] نیز هر چند از [[معاد]] یاد میکنند؛ عملاً [[قیامت]] را [[معتقد]] نیستند و آن را امری موهوم میدانند. در بیان، [[واحد]] هشتم، باب نهم آمده است: "[[روز قیامت]] روزی است مانند کل ایام [[شمس]]، طالع میگردد و غارب"؛ یا در [[واحد]] دوم، باب هفتم آمده است: "[[قیامت]] عبارت است از: [[وقت ظهور]] شجره [[حقیقت]] در هر زمان و به هر اسم". | | #دربارۀ [[قیامت]] نیز هر چند از [[معاد]] یاد میکنند؛ عملاً [[قیامت]] را [[معتقد]] نیستند و آن را امری موهوم میدانند که بر پا و تمام شده است! [[بهشت]] همان [[دیدار]] [[جمال]] [[میرزا]] بهاءالله بوده و آنان که از لقای او [[محروم]] شدند [[مستحق]] [[دوزخ]] شدند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۷.</ref>. |
| *حسینعلی نیز در آثارش تصریح دارد که [[قیامت]] بر پا و تمام شده است! [[بهشت]] همان [[دیدار]] [[جمال]] [[میرزا]] بهاءالله بوده و آنان که از لقای او [[محروم]] شدند [[مستحق]] [[دوزخ]] شدند<ref>نوری، اشراقات، ص۶۷.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۸۷.</ref>.
| | ==[[احکام عملی]] [[بهائیت]]== |
| | |
| ==[[احکام عملی]]== | |
| *برخی از [[احکام عملی]] [[بهائیت]] عبارتند از: | | *برخی از [[احکام عملی]] [[بهائیت]] عبارتند از: |
| #'''[[نماز]]:''' [[نماز]] به سه [[نماز]] [[کبیر]]، وسطی و صغیر تقسیم میشود؛ اما کیفیت [[خواندن]] انواع [[نمازها]] در جایی ذکر نشده است و چندان نیز روشن نیست<ref>زیرا حسینعلی در کتاب اقدس کیفیت خواندن نمازها را به فصلهای بعد وعده میدهد؛ اما جایی درباره آنها بحث نشده است. (خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۲۲)</ref>. این [[نمازها]] بهصورت فرادا خوانده میشود و [[حرمت]] [[نماز جماعت]] به [[دستور]] بهاءالله [[مشروعیت]] یافت <ref>نوری، اقدس، بند ۱۲، ص۷.</ref>. | | # [[نماز]]: [[نماز]] به سه [[نماز]] کبیر، وسطی و صغیر تقسیم میشود؛ اما کیفیت [[خواندن]] انواع [[نمازها]] در جایی ذکر نشده است و چندان نیز روشن نیست. این [[نمازها]] بهصورت فرادا خوانده میشود و [[حرمت]] [[نماز جماعت]] به [[دستور]] بهاءالله [[مشروعیت]] یافت<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۷؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳.</ref>. |
| #'''[[قبله]]:''' [[قبله]] آنها [[قبر]] [[میرزا حسینعلی]] بهاست که در [[شهر]] [[عکا]] واقع شده است و این طبق [[دستور]] خود بهاءالله است که میگوید: "هنگام [[نماز]] صورتهای خود را به سوی من برگردانید"<ref>نوری، اقدس، بند ۷.</ref>. | | # [[قبله]]: [[قبله]] آنها [[قبر]] [[میرزا حسینعلی]] بهاست که در [[شهر]] [[عکا]] واقع شده است و این طبق [[دستور]] خود بهاءالله است که میگوید: "هنگام [[نماز]] صورتهای خود را به سوی من برگردانید". |
| #'''[[روزه]]:''' [[روزه]] آنها صرفاً امساک از خوردن و آشامیدن از طلوع تا غروب [[آفتاب]] است<ref>نوری، اقدس، ص۴۵.</ref> و به مدت ۱۹ روز است؛ زیرا سال آنها بنا بر تصریح [[میرزا حسینعلی]] در کتاب اقدس، از ۱۹ [[ماه]] و هر ماهی از ۱۹ روز که جمعاً یک سال ۳۶۱ روز تشکیل میشود، که چهار روز باقیمانده به عنوان روزهای "رفع القلم"، ایام جشن و [[خوشگذرانی]] [[بهائیان]] تعیین شده است. [[عید فطر]] آنها نیز مصادف با روز [[عید]] [[نوروز]] است. | | # [[روزه]]: [[روزه]] آنها صرفاً امساک از [[خوردن و آشامیدن]] از طلوع تا غروب [[آفتاب]] است و به مدت ۱۹ روز است؛ زیرا سال آنها بنا بر تصریح [[میرزا حسینعلی]] در کتاب [[اقدس]]، از ۱۹ [[ماه]] و هر ماهی از ۱۹ روز که جمعاً یک سال ۳۶۱ روز تشکیل میشود، که چهار روز باقیمانده به عنوان روزهای "[[رفع القلم]]"، ایام [[جشن]] و [[خوشگذرانی]] [[بهائیان]] [[تعیین]] شده است. [[عید فطر]] آنها نیز مصادف با روز [[عید]] [[نوروز]] است<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸.</ref>. |
| #'''[[حج]]:''' [[حج]] آنها خانه [[سید]] علیمحمد در [[شیراز]] و خانه محل سکونت [[حسینعلی نوری]] در [[بغداد]] است. اجرای [[اعمال]] [[حج]] نیز زمان خاصی ندارد [[حج]] به مردان اختصاص دارد<ref>نوری، اقدس، بند ۳۳.</ref>. | | # [[حج]]:[[حج]] آنها [[خانه]] [[سید]] علیمحمد در [[شیراز]] و [[خانه]] محل سکونت [[حسینعلی نوری]] در [[بغداد]] است. اجرای [[اعمال]] [[حج]] نیز زمان خاصی ندارد [[حج]] به مردان اختصاص دارد. |
| #'''[[ازدواج]]:''' [[ازدواج]] با [[محارم]] مانند [[مادر]]، [[خواهر]] و دختر جایز است. تنها [[ازدواج]] با [[زن]] [[پدر]] [[حرام]] است. [[سید]] علیمحمد به صراحت در کتاب بیان میگوید: [[ازدواج]] [[خواهر]] و [[برادر]] [[حلال]] است. همچنین حسینعلی بر آن تأکید میکند<ref>نوری، اقدس، ص۱۰۷ و ۱۰۹.</ref>. درباره تعدد زوجات نیز [[عبدالبهاء]] و [[شوقی افندی]] بر تک همسری تأکید کردهاند<ref>خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۱۷۶.</ref>؛ اما در کتاب اقدس، دو همسری در زمان [[واحد]] مجاز و [[حلال]] شمرده شده است<ref>نوری، اقدس، بند ۶۳.</ref>. وی خود نیز لااقل سه [[زن]] داشته که از آنها دارای [[فرزند]] بوده است<ref>ملکخسروی، اقلیم نور، ص۲۵۳.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۸۸.</ref>. | | # [[ازدواج]]:[[ازدواج]] با [[محارم]] مانند [[مادر]]، [[خواهر]] و دختر جایز است. تنها [[ازدواج]] با [[زن]] [[پدر]] [[حرام]] است. [[سید]] علیمحمد به صراحت در کتاب [[بیان]] میگوید:[[ازدواج]] [[خواهر]] و [[برادر]] [[حلال]] است. همچنین حسینعلی بر آن تأکید میکند. درباره [[تعدد زوجات]] نیز [[عبدالبهاء]] و [[شوقی افندی]] بر تک همسری تأکید کردهاند؛ اما در کتاب [[اقدس]]، دو همسری در زمان [[واحد]] مجاز و [[حلال]] شمرده شده است. وی خود نیز لااقل سه [[زن]] داشته که از آنها دارای [[فرزند]] بوده است. [[ازدواج موقت]]، در این [[آیین]] [[حرام]] است. |
| #'''حدود:''' در سرقت مرتبه اول، دزد را [[تبعید]] میکنند؛ مرتبه دوم او را زندانی کرده، بار سوم علامتی در پیشانی او میگذارند. دیه زنانه مثقال طلا برای [[بیت العدل]] است که در صورت تکرار دو برابر خواهد شد<ref>نوری، اقدس، بند ۱۰۷.</ref>. | | #حدود: در [[سرقت]] مرتبه اول، دزد را [[تبعید]] میکنند؛ مرتبه دوم او را زندانی کرده، بار سوم علامتی در پیشانی او میگذارند. دیه [[زنا]] نه مثقال طلا برای [[بیت العدل]] است که در صورت تکرار دو برابر خواهد شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. |
| #'''[[اقتصادی]]:''' [[ربا]] را به خاطر تعطیل نشدن امور [[جامعه]] جایز میدانند<ref>خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص۲۰۴.</ref>. | | # [[اقتصادی]]:[[ربا]] را به خاطر تعطیل نشدن [[امور جامعه]] جایز میدانند. |
| #'''تقدس عدد نوزده:''' پس از آنکه ۱۸ نفر از [[شیخیه]] در [[ترویج]] تفکرات باب تلاش زیادی کردند، [[علی محمد باب]] آنها را "حروف [[حی]]" نامید که به حساب ابجد ۱۸ و با خود او ۱۹ میشوند. او همچنین کتاب بیان را به ۱۹ [[واحد]] و هر باب را به ۱۹ باب تقسیم کرد. در مجموع، عدد ۱۹ دارای [[قداست]] زیادی نزد [[بهائیان]] است. هر [[بهایی]] وقتی اموالش به یکصد مثقال رسید، باید نوزده مثقال آن را به دستگاه [[رهبری]] [[بهائیت]] بپردازد<ref>نوری، اقدس، بند ۹۷.</ref>. | | #تقدس [[عدد نوزده]]: پس از آنکه ۱۸ نفر از [[شیخیه]] در [[ترویج]] [[تفکرات]] باب ### [[313]]### زیادی کردند، [[علی محمد باب]] آنها را "حروف [[حی]]" نامید که به حساب ابجد ۱۸ و با خود او ۱۹ میشوند. او همچنین کتاب [[بیان]] را به ۱۹ [[واحد]] و هر باب را به ۱۹ باب تقسیم کرد. در مجموع، عدد ۱۹ دارای [[قداست]] زیادی نزد [[بهائیان]] است. هر [[بهایی]] وقتی اموالش به یکصد مثقال رسید، باید نوزده مثقال آن را به دستگاه [[رهبری]] [[بهائیت]] بپردازد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹.</ref>. |
| #'''حلیت امور فردی:''' استفاده از [[حجاب]] را جایز نمیدانند. همچنین جواز [[غنا]] و تراشیدن ریش و [[پاک]] بودن تمام اشیا، حتی سگ و خوک از دیگر [[احکام]] فردی [[بهائیت]] است. | | #حلیت امور فردی: استفاده از [[حجاب]] را جایز نمیدانند. همچنین جواز [[غنا]] و تراشیدن ریش و [[پاک]] بودن تمام اشیا، حتی سگ و خوک از دیگر [[احکام]] فردی [[بهائیت]] است. |
| #'''مکانهای [[مقدس]]:''' بیتالعدل جهانی در [[حیفای فلسطین]] اشغالی قرار دارد. آنها بیتالعدلهای محلهای و ملی دارند که با عنوان "[[مشرق الاذکار]]" نام گرفته است که مرکز [[امور عبادی]] و کارهای تشکیلاتی آنها میباشد و دارای تقدساند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۸۹.</ref>. | | # [[مکانهای مقدس]]: [[بیتالعدل]] [[جهانی]] در [[حیفای فلسطین]] اشغالی قرار دارد. آنها بیتالعدلهای محلهای و ملی دارند که با عنوان "[[مشرق الاذکار]]" نام گرفته است که مرکز [[امور عبادی]] و کارهای تشکیلاتی آنها میباشد و دارای تقدساند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. |
| | | # [[نهی از دخالت در سیاست]]: [[بهائیان]] به شدت از دخالت در [[سیاست]] [[نهی]] شدهاند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. |
| ==انشعابات [[بهائیان]]== | | ==انشعابات [[بهائیان]]== |
| *در میان [[بهائیان]] چند انشعاب و [[اختلاف]] داخلی به وجود آمد: | | *در میان [[بهائیان]] چند انشعاب و [[اختلاف]] داخلی به وجود آمد: |
| #'''ازلیه:''' ازلیها که قدیمیتر از [[بهائیه]] هستند، معتقدند که باب، کتاب بیان را ۱۹ [[واحد]] و هر واحدی ۱۹ باب بوده است، تمام نکرد و تکمیل آن را به عهده [[صبح ازل]] سپرده است؛ اما [[بهاءالله حق]] او را [[غصب]] کرد و [[صبح ازل]] به این کار موفق نشد. لذا به [[ازلیه ]]"بیانی" نیز گفته میشود. | | #ازلیه: ازلیها که قدیمیتر از [[بهائیه]] هستند، معتقدند که باب، کتاب [[بیان]] را ۱۹ [[واحد]] و هر واحدی ۱۹ باب بوده است، تمام نکرد و تکمیل آن را به عهده [[صبح ازل]] سپرده است؛ اما بهاءالله [[حق]] او را [[غصب]] کرد و [[صبح ازل]] به این کار موفق نشد. لذا به [[ازلیه ]]"بیانی" نیز گفته میشود<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۸؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۵-۱۹۷.</ref>. |
| #'''[[بهائیان]] ارتدوکسی:''' پس از [[مرگ]] [[شوقی افندی]] که تصمیمگیری امور مربوط به [[بهائیت]] به دست شورای نه نفره بیتالعدل افتاد، شخصی به نام چارلز میسریمی آمریکایی [[فرزند]] یکی از [[روحانیون]] کلیسای ارتدوکس به توصیه خود [[شوقی افندی]] ادعای [[جانشینی]] او را نمود؛ اما [[بهائیان]] ساکن [[اسرائیل]] با او [[مخالفت]] کردند. او نیز اعلام کرد: من بیتالعدل را قبول ندارم و خود را به عنوان [[رهبر]] [[بهائیان]] معرفی نمود، که به دسته اول "[[بهائیان]] بیتالعدلی" و به گروه دوم "[[بهائیان]] ارتدوکسی" گفته میشود. این دو دسته با هم [[اختلافات]] زیادی دارند. گروه دوم در کشورهایی مانند [[آمریکا]]، [[هندوستان]] و استرالیا پراکندهاند. | | # [[بهائیان]] ارتدوکسی: پس از [[مرگ]] [[شوقی افندی]] که تصمیمگیری امور مربوط به [[بهائیت]] به دست شورای نه نفره [[بیتالعدل]] افتاد، شخصی به نام چارلز میسریمی آمریکایی [[فرزند]] یکی از [[روحانیون]] کلیسای ارتدوکس به توصیۀ خود [[شوقی افندی]] ادعای [[جانشینی]] او را نمود؛ اما [[بهائیان]] ساکن [[اسرائیل]] با او [[مخالفت]] کردند. او نیز اعلام کرد: من [[بیتالعدل]] را قبول ندارم و خود را به عنوان [[رهبر]] [[بهائیان]] معرفی نمود، که به دسته اول "[[بهائیان]] بیتالعدلی" و به گروه دوم "[[بهائیان]] ارتدوکسی" گفته میشود. این دو دسته با هم [[اختلافات]] زیادی دارند. گروه دوم در کشورهایی مانند [[آمریکا]]، [[هندوستان]] و استرالیا پراکندهاند. |
| #'''[[اسماء الله]]:''' گروه دیگر به نام "[[بهائی]] اسماءالله" به [[رهبری]] شخصی به نام [[جمشید معانی]] میباشند. او یک ایرانی است که خود را اسماءالله نامید. این گروه در کشورهای اندونزی، [[پاکستان]]، [[آمریکا]] و [[هندوستان]] [[زندگی]] میکنند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۸۹-۲۹۰.</ref>. | | # [[اسماء الله]]: گروه دیگر به نام "[[بهائی]] [[اسماءالله]]" به [[رهبری]] شخصی به نام [[جمشید معانی]] هستند. او یک ایرانی است که خود را [[اسماءالله]] نامید. این گروه در کشورهای اندونزی، [[پاکستان]]، [[آمریکا]] و [[هندوستان]] [[زندگی]] میکنند<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۹.</ref>. |
|
| |
|
| ==پرسش مستقیم== | | ==پرسش مستقیم== |