شرک در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه'
جز (جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه') |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==مراتب و درجات [[شرک]]== | ==مراتب و درجات [[شرک]]== | ||
#[[شرک]] ذاتی: [[اعتقاد]] به چند مبدئی، "[[شرک]] ذاتی" است و نقطه مقابل "[[توحید ذاتی]]" است. [[قرآن]] آنجا که [[اقامه برهان]] میکند ([[برهان]] تمانع) و میگوید: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref>. در برابر این گروه [[اقامه برهان]] میکنند . این گونه [[اعتقاد]] سبب [[خروج]] از چرگه اهل [[توحید]] و [[خروج]] از | #[[شرک]] ذاتی: [[اعتقاد]] به چند مبدئی، "[[شرک]] ذاتی" است و نقطه مقابل "[[توحید ذاتی]]" است. [[قرآن]] آنجا که [[اقامه برهان]] میکند ([[برهان]] تمانع) و میگوید: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref>. در برابر این گروه [[اقامه برهان]] میکنند . این گونه [[اعتقاد]] سبب [[خروج]] از چرگه اهل [[توحید]] و [[خروج]] از حوزه [[اسلام]] است. [[اسلام]] [[شرک]] ذاتی را در هر شکل و هر صورت به کلی طرد میکند. [[شرک]] ذاتی، مانند بعضی که به ثنویت یا [[تثلیث]] یا چند اصل قدیم ازلی مستقل از یکدیگر قائل بودهاند، [[جهان]] را چند پایه و چند قطبی و چند کانونی میدانستهاند. | ||
#[[شرک]] صفاتی: [[شرک]] صفاتی، یعنی عدم [[وحدت]] صفات با ذاتی. به [[علت]] دقیق بودن مسئله [[شرک]] صفاتی، این مسئله در میان [[عامه]] [[مردم]] هرگز مطرح نمیشود. برخی [[اندیشمندان]] که در این گونه مسائل میاندیشند، اما صلاحیت و تعمق کافی ندارند به [[شرک]] در [[صفات ]][[مبتلا]] میشوند. [[اشاعره]] از [[متکلمین]] [[اسلامی]] دچار این نوع [[شرک]] شدهاند. این نوع [[شرک]]، [[شرک]] خفی است و موجب [[خروج]] از | #[[شرک]] صفاتی: [[شرک]] صفاتی، یعنی عدم [[وحدت]] صفات با ذاتی. به [[علت]] دقیق بودن مسئله [[شرک]] صفاتی، این مسئله در میان [[عامه]] [[مردم]] هرگز مطرح نمیشود. برخی [[اندیشمندان]] که در این گونه مسائل میاندیشند، اما صلاحیت و تعمق کافی ندارند به [[شرک]] در [[صفات ]][[مبتلا]] میشوند. [[اشاعره]] از [[متکلمین]] [[اسلامی]] دچار این نوع [[شرک]] شدهاند. این نوع [[شرک]]، [[شرک]] خفی است و موجب [[خروج]] از حوزه [[اسلام]] نیست. | ||
#[[شرک]] در [[خالقیت]]: یعنی برخی مخلوقات [[خدا]] را با او در [[خالقیت]] شریک دانستن. مثلاً اگر گفته شود: [[خداوند]] [[مسئول]] [[خلقت]] [[شرور]] نیست بلکه آفریده بعضی از مخلوقات است؛ [[شرک]] در [[خالقیت]] صورت گرفته است. این گونه [[شرک]] که [[شرک]] در [[خالقیت]] و فاعلیت است، نقطه مقابل [[توحید افعالی]] است. [[اسلام]] این گونه [[شرک]] را نیز غیر قابل [[گذشت]] میداند. البته [[شرک]] در [[خالقیت]] به نوبه خود دارای مراتبی است که بعضی از آن مراتب، [[شرک]] خفی است نه [[شرک]] جلی، و موجب [[خروج]] کلی از جرگه اهل [[توحید]] و | #[[شرک]] در [[خالقیت]]: یعنی برخی مخلوقات [[خدا]] را با او در [[خالقیت]] شریک دانستن. مثلاً اگر گفته شود: [[خداوند]] [[مسئول]] [[خلقت]] [[شرور]] نیست بلکه آفریده بعضی از مخلوقات است؛ [[شرک]] در [[خالقیت]] صورت گرفته است. این گونه [[شرک]] که [[شرک]] در [[خالقیت]] و فاعلیت است، نقطه مقابل [[توحید افعالی]] است. [[اسلام]] این گونه [[شرک]] را نیز غیر قابل [[گذشت]] میداند. البته [[شرک]] در [[خالقیت]] به نوبه خود دارای مراتبی است که بعضی از آن مراتب، [[شرک]] خفی است نه [[شرک]] جلی، و موجب [[خروج]] کلی از جرگه اهل [[توحید]] و حوزه [[اسلام]] نیست. | ||
#[[شرک]] در [[پرستش]]: نقطه مقابل [[توحید در عبادت]] است. [[شرک]] در [[پرستش]]، [[شرک]] عملی و از نوع بودن و شدن دروغین است. برخی در مرحله [[پرستش]]، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا [[ستاره]] یا [[خورشید]] یا درخت یا دریا را میپرستیدهاند. این نوع از [[شرک]] فراوان بوده، هنوز هم در گوشه و کنار [[جهان]] یافت میشود<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۰۱ - ۲۰۰؛ همو، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۷۵ - ۷۴ و ۶۸ - ۶۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۶.</ref>. | #[[شرک]] در [[پرستش]]: نقطه مقابل [[توحید در عبادت]] است. [[شرک]] در [[پرستش]]، [[شرک]] عملی و از نوع بودن و شدن دروغین است. برخی در مرحله [[پرستش]]، چوب یا سنگ یا فلز یا حیوان یا [[ستاره]] یا [[خورشید]] یا درخت یا دریا را میپرستیدهاند. این نوع از [[شرک]] فراوان بوده، هنوز هم در گوشه و کنار [[جهان]] یافت میشود<ref>مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۰۱ - ۲۰۰؛ همو، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۲، ص۷۵ - ۷۴ و ۶۸ - ۶۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
*در [[باور]] بتپرستان، [[بت]] "تمثال "هایی از ارباب و خدایانند، نه اینکه خود این [[بتها]] [[خدا]] باشند. البته عوام آنها چهبسا میان [[بتها]] و ارباب فرق نگذاشته، خود [[بتها]] را [[پرستش]] کنند<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۳۵۶.</ref>. | *در [[باور]] بتپرستان، [[بت]] "تمثال "هایی از ارباب و خدایانند، نه اینکه خود این [[بتها]] [[خدا]] باشند. البته عوام آنها چهبسا میان [[بتها]] و ارباب فرق نگذاشته، خود [[بتها]] را [[پرستش]] کنند<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۳۵۶.</ref>. |