آیا امام مهدی در عصر غیبت در سرداب خانه خود مخفی و غایب شده است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
آیا امام مهدی در عصر غیبت در سرداب خانه خود مخفی و غایب شده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۸
، ۲۴ آوریل ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'منتخب الاثر،' به 'منتخب الاثر،'
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'منتخب الاثر،' به 'منتخب الاثر،') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[حبیبالله طاهری]] در کتاب ''«[[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
:::::*«اساساً [[شیعه]] برای [[حضرت مهدی]] محل و مکان خاصی قائل نیست تا نوبت به آن رسد که بگوییم در [[سرداب] است و یا در غیر سرداب. آری، این افتراها از امثال ابن خلدون و ابن حنجر و سرانجام مغرضین و دشمنان [[شیعه]] و اعدای [[اهل بیت]] {{عم}} سرچشمه گرفته و این مجعولات به [[دلیل]] روشنی با [[شیعه]] و [[انحراف]] از [[اهل بیت]] و تمایل به [[بنیامیه]] و [[دشمنان]] [[خاندان رسالت]]، ساخته و پرداخته شده و ما هیچ نیازی به [[تکذیب]] و رد این نوع افترها نداریم و به قول معروف آنچه که عیان است چه [[حاجت]] به بیان است، زیرا نویسندگان [[اهل سنت]] به جای اینکه [[عقاید]] و آرای [[شیعه]] را از کتابهای معتبر [[شیعه]] به دست آرودند، به [[جعل]] و افترا پرداخته یا جعلیات و افترائات پیشینیان خود را دست به دست میگردانند و آنها را ملاک و [[میزان]] تحقیق درباره [[عقاید]] [[شیعه]] قرار میدهند که هم خود و هم دیگران را [[گمراه]] میکنند. بسیارعجیب است که به قومی که هزاران نویسنده عالی [[مقام]] [[عقاید]] و آرایشان را در تألیفات خود نگاشتهاند نسبتی داده میشود که در هیچ عصری احدی از آنها احتمال آن را هم نداده و احدی نگفته که [[امام]] در [[سرداب]] [[سامرا]] مخفی است، بلکه کتب و [[روایات]] [[شیعه]] و آن همه [[معجزات]] و [[کرامات]] که از آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] و [[غیبت کبرا]] [[نقل]] شده و حکایات آنان که به [[شرف]] [[درک]] حضورش در طول این [[غیبت]] مشرف شدهاند، همه این نسبت را [[تکذیب]] میکنند. آری، در [[سامرا]] سردابی است که [[شیعه]] برای آن مکان [[احترام]] خاصی قائل است و آنجا را ازاماکن مقدسه میداند و در آنجا به [[نماز]] و [[دعا]] و [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] میپردازد، لکن این کار نه برای این است که [[امام]] در آنجا مخفی و [[پنهان]] است یا کسی [[امام]] را مقیم در آنجا بداند، بلکه برای آن است که آن موضع معروف به [[سرداب]] و نواحی آن [[حرم عسکریین]] منازل و مساکن شریفه و خانهها و محل ولادت آن [[حضرت]] و بروز بعضی از [[معجزات]] بوده است و تجدید خاطرات آن اعصار و یاد آن ازمنه که [[امام عصر]]{{ع}} و [[پدر]] و جدش در آنجا [[زندگی]] میکردند، از آن جمله همین مکان معروف به [[سرداب]] است که در اینجا [[خدا]] را [[عبادت]] میکردند و محل آمد و شد [[شیعه]] و [[محبان]] [[اهل بیت]] بوده است. اینجا نیز مصداقی از مصادیق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ}}<ref> نور، آیه ۳۶.</ref> است و [[احترام]] این مکان به این جهت است نه به جهت اختفای [[حضرت]] در آن. | :::::*«اساساً [[شیعه]] برای [[حضرت مهدی]] محل و مکان خاصی قائل نیست تا نوبت به آن رسد که بگوییم در [[سرداب] است و یا در غیر سرداب. آری، این افتراها از امثال ابن خلدون و ابن حنجر و سرانجام مغرضین و دشمنان [[شیعه]] و اعدای [[اهل بیت]] {{عم}} سرچشمه گرفته و این مجعولات به [[دلیل]] روشنی با [[شیعه]] و [[انحراف]] از [[اهل بیت]] و تمایل به [[بنیامیه]] و [[دشمنان]] [[خاندان رسالت]]، ساخته و پرداخته شده و ما هیچ نیازی به [[تکذیب]] و رد این نوع افترها نداریم و به قول معروف آنچه که عیان است چه [[حاجت]] به بیان است، زیرا نویسندگان [[اهل سنت]] به جای اینکه [[عقاید]] و آرای [[شیعه]] را از کتابهای معتبر [[شیعه]] به دست آرودند، به [[جعل]] و افترا پرداخته یا جعلیات و افترائات پیشینیان خود را دست به دست میگردانند و آنها را ملاک و [[میزان]] تحقیق درباره [[عقاید]] [[شیعه]] قرار میدهند که هم خود و هم دیگران را [[گمراه]] میکنند. بسیارعجیب است که به قومی که هزاران نویسنده عالی [[مقام]] [[عقاید]] و آرایشان را در تألیفات خود نگاشتهاند نسبتی داده میشود که در هیچ عصری احدی از آنها احتمال آن را هم نداده و احدی نگفته که [[امام]] در [[سرداب]] [[سامرا]] مخفی است، بلکه کتب و [[روایات]] [[شیعه]] و آن همه [[معجزات]] و [[کرامات]] که از آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] و [[غیبت کبرا]] [[نقل]] شده و حکایات آنان که به [[شرف]] [[درک]] حضورش در طول این [[غیبت]] مشرف شدهاند، همه این نسبت را [[تکذیب]] میکنند. آری، در [[سامرا]] سردابی است که [[شیعه]] برای آن مکان [[احترام]] خاصی قائل است و آنجا را ازاماکن مقدسه میداند و در آنجا به [[نماز]] و [[دعا]] و [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] میپردازد، لکن این کار نه برای این است که [[امام]] در آنجا مخفی و [[پنهان]] است یا کسی [[امام]] را مقیم در آنجا بداند، بلکه برای آن است که آن موضع معروف به [[سرداب]] و نواحی آن [[حرم عسکریین]] منازل و مساکن شریفه و خانهها و محل ولادت آن [[حضرت]] و بروز بعضی از [[معجزات]] بوده است و تجدید خاطرات آن اعصار و یاد آن ازمنه که [[امام عصر]]{{ع}} و [[پدر]] و جدش در آنجا [[زندگی]] میکردند، از آن جمله همین مکان معروف به [[سرداب]] است که در اینجا [[خدا]] را [[عبادت]] میکردند و محل آمد و شد [[شیعه]] و [[محبان]] [[اهل بیت]] بوده است. اینجا نیز مصداقی از مصادیق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ}}<ref> نور، آیه ۳۶.</ref> است و [[احترام]] این مکان به این جهت است نه به جهت اختفای [[حضرت]] در آن. | ||
:::::به هر حال، ما در هیچ خبر و [[حدیثی]] نداریم که [[حضرت]] همچنان در [[سرداب]] مخفی است و در آنجا [[زندگی]] میکند. تنها روایتی که در مورد [[سرداب]] سخن گفته یک [[روایت]] است، آن هم نمیگوید که [[حضرت]] در آنجا مخفی است، بلکه میگوید [[حضرت]] از آنجا خارج شده است. در این [[روایت]] آمده که وقتی [[سپاه]] [[معتضد عباسی]] برای دستگیری [[امام]] آمده و دور خانه را محاصره کرده بودند، از [[سرداب]] صدای قرائت [[قرآن]] شنیدند، پس از [[دستور]] [[فرمانده لشکر]] برای ورود به [[سرداب]]، سربازها دیند که شخصی [[نورانی]] از در خارج شده و رفت. آنان به فرماندهشان گفتند: کسی که خارج شد [[صاحب]] خانه نبود؟ گفت: او را ندیدم چرا او را رها کردید؟ گفتند: ما [[گمان]] میکردیم تو او را میبینی<ref> برای آگاهی بیشتر از این موضوع به منتخب | :::::به هر حال، ما در هیچ خبر و [[حدیثی]] نداریم که [[حضرت]] همچنان در [[سرداب]] مخفی است و در آنجا [[زندگی]] میکند. تنها روایتی که در مورد [[سرداب]] سخن گفته یک [[روایت]] است، آن هم نمیگوید که [[حضرت]] در آنجا مخفی است، بلکه میگوید [[حضرت]] از آنجا خارج شده است. در این [[روایت]] آمده که وقتی [[سپاه]] [[معتضد عباسی]] برای دستگیری [[امام]] آمده و دور خانه را محاصره کرده بودند، از [[سرداب]] صدای قرائت [[قرآن]] شنیدند، پس از [[دستور]] [[فرمانده لشکر]] برای ورود به [[سرداب]]، سربازها دیند که شخصی [[نورانی]] از در خارج شده و رفت. آنان به فرماندهشان گفتند: کسی که خارج شد [[صاحب]] خانه نبود؟ گفت: او را ندیدم چرا او را رها کردید؟ گفتند: ما [[گمان]] میکردیم تو او را میبینی<ref> برای آگاهی بیشتر از این موضوع به [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۷۱، پاورقی شماره ۳ تا ص ۳۷۳ مراجعه کنید. </ref>. | ||
:::::بنابراین از این [[روایت]] هم که نام [[سرداب]] در آن برده شد، تنها این مطلب فهمیده میشود که صدای قرائت [[قرآن]] [[امام]] از [[سرداب]] به گوش میآمد و دیگر آنکه سربازان دیدند که [[امام]] از [[سرداب]] خارج شده و آنان به او دست پیدا نکردند و فرماندهشان [[امام]] را ندیده است. | :::::بنابراین از این [[روایت]] هم که نام [[سرداب]] در آن برده شد، تنها این مطلب فهمیده میشود که صدای قرائت [[قرآن]] [[امام]] از [[سرداب]] به گوش میآمد و دیگر آنکه سربازان دیدند که [[امام]] از [[سرداب]] خارج شده و آنان به او دست پیدا نکردند و فرماندهشان [[امام]] را ندیده است. | ||
:::::حاصل اینکه موضوع مختفی بودن [[حضرت]] در [[سرداب]]، یکی از دروغهای بزرگی است که به [[شیعه]] بستهاند، ولی قابل [[انکار]] نیست که خانه [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در دوران [[غیبت صغرا]] مقر آن [[حضرت]] بوده است. بعضی از [[خلفا]] هم این مطلب را میدانستند، لذا در [[روایت]] [[رشیق]] خادم است که معتضد، نشانی خانه و خادمی را که بر در آن [[ایستاده]] است به [[رشیق]] داد<ref> منتخب | :::::حاصل اینکه موضوع مختفی بودن [[حضرت]] در [[سرداب]]، یکی از دروغهای بزرگی است که به [[شیعه]] بستهاند، ولی قابل [[انکار]] نیست که خانه [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در دوران [[غیبت صغرا]] مقر آن [[حضرت]] بوده است. بعضی از [[خلفا]] هم این مطلب را میدانستند، لذا در [[روایت]] [[رشیق]] خادم است که معتضد، نشانی خانه و خادمی را که بر در آن [[ایستاده]] است به [[رشیق]] داد<ref> [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۷۰.</ref>. برخی خلفای دیگر، مانند: [[معتمد]]، الراضی بالله و المقتدر نیز کم و بیش میدانستند، ولی این [[دلیل]] آن نیست که [[حضرت مهدی]] تمام [[عمر]] در آنجا مخفی است»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۵۴-۳۵۶.</ref>. | ||
==پاسخها و دیدگاههای متفرقه== | ==پاسخها و دیدگاههای متفرقه== |