←آزار پیامبر{{صل}}
(←منابع) |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
#جمعی از بزرگان [[مکه]] که نام ابوجهل نیز در میان آنان دیده میشود، جلسهای تشکیل دادند و قصد داشتند با تطمیع و دادن [[وعده]] [[ریاست]]، [[مال]] و [[قدرت]] به [[رسول خدا]]{{صل}}، [[حضرت]] را از ادامه [[دعوت]] به [[اسلام]] بازدارند<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۹۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۳۴.</ref>. | #جمعی از بزرگان [[مکه]] که نام ابوجهل نیز در میان آنان دیده میشود، جلسهای تشکیل دادند و قصد داشتند با تطمیع و دادن [[وعده]] [[ریاست]]، [[مال]] و [[قدرت]] به [[رسول خدا]]{{صل}}، [[حضرت]] را از ادامه [[دعوت]] به [[اسلام]] بازدارند<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۲۹۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۳۴.</ref>. | ||
#در [[مجلسی]] دیگر، سران [[مکه]] از جمله ابوجهل، از [[ابوطالب]] میخواهند [[محمد]]{{صل}} را از ادامه راهش بازدارد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۸؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۷۲۵.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۴.</ref>. | #در [[مجلسی]] دیگر، سران [[مکه]] از جمله ابوجهل، از [[ابوطالب]] میخواهند [[محمد]]{{صل}} را از ادامه راهش بازدارد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۱۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۸؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۷۲۵.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۴.</ref>. | ||
===[[آزار | ===[[آزار پیامبر]]{{صل}}=== | ||
*ابوجهل از [[همسایگان]] [[رسول الله]]{{صل}} بود<ref>احمد بن علی مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۵۷.</ref>. همچنین او از افرادی است که سعی میکرد ایشان را اذیت کند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. وی روزی [[حضرت]] را در حالی مشاهده کرد که نزدیک [[کوه صفا]] نشسته بود، او را [[آزار]] داد و [[ناسزا]] گفت. [[پیامبر]]{{صل}} پاسخی به وی نداد. کنیز [[عبدالله بن جدعان تیمی]] این صحنه را دید. زمانی نگذشت که [[حمزه]]، عموی [[رسول الله]]، کمان بر دوش، در حالی که از شکار باز میگشت، به رسم معمول خود برای [[طواف]]، عازم [[مسجدالحرام]] شد. کنیز [[عبدالله]]، [[حمزه]] را از ماجرای رخ داده بین ابوجهل و [[محمد]]{{صل}} [[آگاه]] ساخت و گفت: "ای [[ابوعماره]] ([[کنیه]] [[حمزه]])! کاش دیده بودی که برادرزادهات لحظاتی پیش از دست [[ابوالحکم]] چه کشید. [[ابوالحکم]] به او [[ناسزا]] گفت و با او [[رفتاری]] ناروا کرد و [[محمد]]{{صل}} پاسخی نداد". [[حمزه]] شتابان به [[مسجدالحرام]] آمد و ابوجهل را در حالی که در [[مجلسی]] نشسته بود، مشاهده کرد؛ سوی او رفت و با کمان بر سر او زد و سر ابوجهل را [[شکست]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۸۳-۲۸۴.</ref>. | *ابوجهل از [[همسایگان]] [[رسول الله]]{{صل}} بود<ref>احمد بن علی مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۵۷.</ref>. همچنین او از افرادی است که سعی میکرد ایشان را اذیت کند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. وی روزی [[حضرت]] را در حالی مشاهده کرد که نزدیک [[کوه صفا]] نشسته بود، او را [[آزار]] داد و [[ناسزا]] گفت. [[پیامبر]]{{صل}} پاسخی به وی نداد. کنیز [[عبدالله بن جدعان تیمی]] این صحنه را دید. زمانی نگذشت که [[حمزه]]، عموی [[رسول الله]]، کمان بر دوش، در حالی که از شکار باز میگشت، به رسم معمول خود برای [[طواف]]، عازم [[مسجدالحرام]] شد. کنیز [[عبدالله]]، [[حمزه]] را از ماجرای رخ داده بین ابوجهل و [[محمد]]{{صل}} [[آگاه]] ساخت و گفت: "ای [[ابوعماره]] ([[کنیه]] [[حمزه]])! کاش دیده بودی که برادرزادهات لحظاتی پیش از دست [[ابوالحکم]] چه کشید. [[ابوالحکم]] به او [[ناسزا]] گفت و با او [[رفتاری]] ناروا کرد و [[محمد]]{{صل}} پاسخی نداد". [[حمزه]] شتابان به [[مسجدالحرام]] آمد و ابوجهل را در حالی که در [[مجلسی]] نشسته بود، مشاهده کرد؛ سوی او رفت و با کمان بر سر او زد و سر ابوجهل را [[شکست]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۲۸۳-۲۸۴.</ref>. | ||
*در موردی دیگر، به تحریک ابوجهل و... در حالی که آن [[حضرت]] در [[سجده]] بود، فضولات حیوانی به کتفش ریخته شد و ایشان از [[رفتار]] ابوجهل و یارانش به [[خدا]] [[شکایت]] برد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۵؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۱۲۵.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۵.</ref>. | *در موردی دیگر، به تحریک ابوجهل و... در حالی که آن [[حضرت]] در [[سجده]] بود، فضولات حیوانی به کتفش ریخته شد و ایشان از [[رفتار]] ابوجهل و یارانش به [[خدا]] [[شکایت]] برد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۵؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱، ص۱۲۵.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۵.</ref>. | ||
===[[تحریم]] [[اقتصادی]]=== | ===[[تحریم]] [[اقتصادی]]=== | ||
*ابوجهل از افرادی است که پس از انعقاد [[پیمان]] [[تحریم]] [[اقتصادی]] - [[اجتماعی]] [[پیامبر]]{{صل}} و یارانش در "[[شعب ابیطالب]]" تلاش فراوانی برای نرسیدن کمک به [[رسول خدا]]{{صل}} و نقض نکردن [[پیمان]] کرد <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ج۳، ص۱۶۱-۱۶۶.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۵-۶۶.</ref>. | *ابوجهل از افرادی است که پس از انعقاد [[پیمان]] [[تحریم]] [[اقتصادی]] - [[اجتماعی]] [[پیامبر]]{{صل}} و یارانش در "[[شعب ابیطالب]]" تلاش فراوانی برای نرسیدن کمک به [[رسول خدا]]{{صل}} و نقض نکردن [[پیمان]] کرد <ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۵۴؛ ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ج۳، ص۱۶۱-۱۶۶.</ref><ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ابوجهل ۱ (مقاله)|ابوجهل]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۶۵-۶۶.</ref>. |