تجربه دینی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تجربۀ دینی' به 'تجربۀ دینی'
جز (جایگزینی متن - 'بیان' به 'بیان') |
جز (جایگزینی متن - 'تجربۀ دینی' به 'تجربۀ دینی') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
===چیستی | ===چیستی [[تجربۀ دینی]]=== | ||
*واژۀ "تجربه" به معنای [[آزمایش]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref> و [[دین]] در اصطلاح [[دانشمندان]] [[اسلامی]]، مجموعهای از [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[قوانین]] است که ریشه در [[فطرت]] [[آدمی]] دارد و همۀ [[انسانها]] میتوانند آن را تجربه کنند. [[اعتقادات]]، بنیان دیناند و [[اخلاق]] و [[احکام]]، [[فروع]] آن<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۹.</ref>. | *واژۀ "تجربه" به معنای [[آزمایش]] است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref> و [[دین]] در اصطلاح [[دانشمندان]] [[اسلامی]]، مجموعهای از [[عقاید]]، [[اخلاق]] و [[قوانین]] است که ریشه در [[فطرت]] [[آدمی]] دارد و همۀ [[انسانها]] میتوانند آن را تجربه کنند. [[اعتقادات]]، بنیان دیناند و [[اخلاق]] و [[احکام]]، [[فروع]] آن<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۹.</ref>. [[تجربۀ دینی]] به معنای مطلق احساس که حالتی انفعالی است، گفته میشود<ref>ر.ک: تجربۀ دینی و گوهر دین، ۲۳.</ref>. برخی از [[دانشمندان]] [[غرب]]، مفهوم [[وحی]] را توسعه داده و آن را همان ارتباطات [[معنوی]] [[بشر]] یا "[[تجربه دینی]]" دانستهاند<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۳.</ref>. مراد از [[دینی]] بودن تجربه آن است که در عرصۀ مسائل [[دینی]] پدید میآید و برای [[وصف]] آن از مفاهیم [[دینی]] استفاده میشود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>. به تعبیری [[تجربۀ دینی]] به معنای احساس [[وابستگی]] [[انسانها]] به موجودی متعالی و فرا بشری است و هرگونه توجه خاص به عالم بالا و [[معنویت]]، مشاهده و [[ارتباط با عالم غیب]] و ماورا و احساس [[حضور قلب]] و بریدن از دنیای مادی را برای [[انسانها]] شامل میشود. تجربۀ [[دینی]]، [[درک]] حقایق فراتر از [[جهان مادی]] و رسیدن به [[شهود]] حقایق عالم با چشم [[باطنی]] است. | ||
*واژۀ تجربه در [[غرب]] تا قرن هفدهم میلادی به معنای [[آزمایش]] و از آن به بعد به معنای مشاهدۀ واقعی [[اعمال]] و همچنین به معنای [[احساسات]] درونی آمده است. از نظر [[دانشمندان]] غربی به معنای [[اعتقاد]] به خداست. تجربه از یک طرف مبتنی بر ممارست است و از طرف دیگر مشاهدۀ تجربه برای افراد دیگر ممکن نیست لذا در چیستی آن میان [[دانشمندان]] غربی [[اختلاف]] است<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۴.</ref>. | *واژۀ تجربه در [[غرب]] تا قرن هفدهم میلادی به معنای [[آزمایش]] و از آن به بعد به معنای مشاهدۀ واقعی [[اعمال]] و همچنین به معنای [[احساسات]] درونی آمده است. از نظر [[دانشمندان]] غربی به معنای [[اعتقاد]] به خداست. تجربه از یک طرف مبتنی بر ممارست است و از طرف دیگر مشاهدۀ تجربه برای افراد دیگر ممکن نیست لذا در چیستی آن میان [[دانشمندان]] غربی [[اختلاف]] است<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۴.</ref>. | ||
===[[تعقل]] راه [[شناخت]] واقعیات در [[اسلام]]=== | ===[[تعقل]] راه [[شناخت]] واقعیات در [[اسلام]]=== | ||
*منتها باید توجه داشت [[قرآن]] برای اثبات حقایق [[دینی]] به [[برهان]] روی میآورد و [[مردم]] را به [[تفکر]] و تأمل فرامیخواند<ref>{{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲؛ {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}«خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر میبود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) میبرد و بر یکدیگر برتری میجستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف میکنند» سوره مؤمنون، آیه ۹۱</ref>. طرح مباحث عمیق [[الهی]] به دست [[مبارک]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و به ویژه [[امام علی]]{{ع}} موجب شده [[عقل]] [[شیعه]] از همان آغاز، جامۀ [[فلسفی]] در برکند و به عرصۀ [[استدلال]] آید<ref>ر.ک: اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص۱۳.</ref>. تنها راه برای حل مسائل بنیادی [[اعتقادی]]، راه [[عقل]] و روش [[تعقل]] است. پس از دست یافتن به [[اعتقادات]] [[استوار]] و درست، میتوان از گذر [[سیر و سلوک]] و باز نمودن [[باب ]][[مکاشفه]] آنچه را با [[استدلال عقلی]] ثابت شده است، بیواسطۀ مفاهیم ذهنی، مشاهده کرد<ref>ر.ک: آموزش عقاید، ج۱۰، ص۵۷.</ref>. [[عقل]] و [[قلب]]، راههای مختلف [[شناخت]] واقعیات و مکمل یکدیگرند<ref>ر.ک: اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۹.</ref> | *منتها باید توجه داشت [[قرآن]] برای اثبات حقایق [[دینی]] به [[برهان]] روی میآورد و [[مردم]] را به [[تفکر]] و تأمل فرامیخواند<ref>{{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ}}«اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲؛ {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}«خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر میبود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) میبرد و بر یکدیگر برتری میجستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف میکنند» سوره مؤمنون، آیه ۹۱</ref>. طرح مباحث عمیق [[الهی]] به دست [[مبارک]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و به ویژه [[امام علی]]{{ع}} موجب شده [[عقل]] [[شیعه]] از همان آغاز، جامۀ [[فلسفی]] در برکند و به عرصۀ [[استدلال]] آید<ref>ر.ک: اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص۱۳.</ref>. تنها راه برای حل مسائل بنیادی [[اعتقادی]]، راه [[عقل]] و روش [[تعقل]] است. پس از دست یافتن به [[اعتقادات]] [[استوار]] و درست، میتوان از گذر [[سیر و سلوک]] و باز نمودن [[باب ]][[مکاشفه]] آنچه را با [[استدلال عقلی]] ثابت شده است، بیواسطۀ مفاهیم ذهنی، مشاهده کرد<ref>ر.ک: آموزش عقاید، ج۱۰، ص۵۷.</ref>. [[عقل]] و [[قلب]]، راههای مختلف [[شناخت]] واقعیات و مکمل یکدیگرند<ref>ر.ک: اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۱۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۹.</ref> | ||
===پیدایش | ===پیدایش [[تجربۀ دینی]]=== | ||
*پیدایش | *پیدایش [[تجربۀ دینی]]، شرایط و ویژگیهای [[غرب]] بوده است و از این رو در [[تفکر]] [[اسلامی]] و [[شیعی]] جایی ندارد<ref>ر.ک: فرهنگ واژهها، ۲۱۳.</ref>. وقتی رویکردهایی مانند عقلگرایی در [[غرب]] از اثبات حقایق [[دینی]] [[ناتوان]] است، رویکردهای معنویتگرا و [[ارتباط با عالم غیب]] در قالب تجربۀ دینی با حال [[معنوی]] خود را نشان میدهد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۹.</ref>. ابتدا در قرن نوزدهم، شلایر ماخر، [[متکلم]] و [[فیلسوف]] آلمانی این واژه را مطرح کرد و اظهار داشت مبنای [[دیانت]] نه [[تعالیم]] وحیانی است و نه [[عقل]] فطرتآموز، بلکه "[[تجربۀ دینی]]" است<ref>ر.ک: باربور، ایان، علم و دین، ص۱۳۱.</ref>. انگیزۀ شلایر ماخر دو چیز بود: یکی اینکه میخواست گروهی از روشنفکران را که به [[هنر]] و نقاشی و مسائل ذوقی اهتمام داشتند، ولی از [[دین]] اظهار تنفر میکردند، به [[دیانت]] [[دعوت]] کند (با این توجیه که [[حقیقت]] [[دین]] از مقولۀ احساس و ذوق است)؛ دیگر اینکه اشکالاتی که به نام [[علم]] و [[عقل]] به [[دین]] وارد شده است بر [[حقیقت]] [[دین]] که از مقولۀ احساس روحی و روانی است، وارد نیست بلکه بر جنبههای بیرونی [[دین]] وارد است که [[حقیقت]] [[دین]] به آن بازنمی گردد<ref>ر.ک: پراودفوت، تجربۀ دینی، ص۱۹ ـ ۱۸.</ref>.. شلایرماخر، معجزۀ [[حضرت مسیح]]{{ع}} را نه در خوارق عادات، بلکه در لبریز شدن [[عیسی]] از [[خدا]] میدید. ازاینرو از جملۀ برهانهای [[خداشناسی]]، [[برهان]] [[تجربۀ دینی]] است که [[برهان]] دریافتها و شهودهای غیر [[عقلی]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۹.</ref>. | ||
===[[علل]] پیدایش تجربهگرایی [[دینی]] در [[غرب]]=== | ===[[علل]] پیدایش تجربهگرایی [[دینی]] در [[غرب]]=== | ||
*عواملی که تجربهگرایی را در [[غرب]] پدید آوردند و به آن دامن زدند، عبارتاند از: | *عواملی که تجربهگرایی را در [[غرب]] پدید آوردند و به آن دامن زدند، عبارتاند از: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
#[[تعارض]] [[عهدین]] با مباحث [[عقلی]]<ref>ر.ک: موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷ـ ۱۶، مقدمۀ کتاب.</ref>: کسانی که [[عهد جدید]] را نوشتهاند درصدد بودهاند تجربۀ خویش را از بودن با [[عیسی]] که در میان آنان [[زندگی]] کرد، [[رنج]] کشید و مرد و سرانجام [[خدا]] وی را از مردگان برانگیخت به دیگران برسانند<ref>ر.ک: میشل، توماس، کلام مسیحی،، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref>. | #[[تعارض]] [[عهدین]] با مباحث [[عقلی]]<ref>ر.ک: موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷ـ ۱۶، مقدمۀ کتاب.</ref>: کسانی که [[عهد جدید]] را نوشتهاند درصدد بودهاند تجربۀ خویش را از بودن با [[عیسی]] که در میان آنان [[زندگی]] کرد، [[رنج]] کشید و مرد و سرانجام [[خدا]] وی را از مردگان برانگیخت به دیگران برسانند<ref>ر.ک: میشل، توماس، کلام مسیحی،، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref>. | ||
#متناقض بودن با برخی از [[قوانین]] بشری<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>؛ | #متناقض بودن با برخی از [[قوانین]] بشری<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>؛ | ||
#پیدایش [[مکتب]] رمانتیک و توجه به [[احساسات]] و [[عواطف]] و امور ذوقی به جای [[عقل]]<ref>ر.ک: فرهنگ واژهها، ۱۹۴.</ref>: [[اعتقاد]] بر اینکه [[احساسات]] و معنویات در [[وحی]] و | #پیدایش [[مکتب]] رمانتیک و توجه به [[احساسات]] و [[عواطف]] و امور ذوقی به جای [[عقل]]<ref>ر.ک: فرهنگ واژهها، ۱۹۴.</ref>: [[اعتقاد]] بر اینکه [[احساسات]] و معنویات در [[وحی]] و [[تجربۀ دینی]]، اصل است که میتوان [[وحی]] را از منظر تجربۀ [[بشر]] معاصر نگریست<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۵.</ref>؛ | ||
#رواج فلسفۀ نقادی کانت و برگرداندن [[دین]] به قلمرو [[اخلاق]]<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>؛ | #رواج فلسفۀ نقادی کانت و برگرداندن [[دین]] به قلمرو [[اخلاق]]<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>؛ | ||
#نقد [[کتاب مقدس]]: نقادی [[کتاب مقدس]] [[مسیحیت]] در [[گرایش]] [[لیبرال]] [[مسیحیان]] به این نظریه نقش قابل توجهی داشته است؛ | #نقد [[کتاب مقدس]]: نقادی [[کتاب مقدس]] [[مسیحیت]] در [[گرایش]] [[لیبرال]] [[مسیحیان]] به این نظریه نقش قابل توجهی داشته است؛ | ||
#[[تعارض]] [[عهدین]] با مباحث [[علمی]]<ref> ر.ک: موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷ـ ۱۶، مقدمۀ کتاب.</ref>؛ | #[[تعارض]] [[عهدین]] با مباحث [[علمی]]<ref> ر.ک: موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص۷ـ ۱۶، مقدمۀ کتاب.</ref>؛ | ||
#تعارضات فراوان متون [[دینی]] [[یهود]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک: [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۶۳ ـ ۶۴؛ [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>؛ | #تعارضات فراوان متون [[دینی]] [[یهود]] و [[مسیحیت]]<ref>ر.ک: [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۶۳ ـ ۶۴؛ [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>؛ | ||
#عدم [[توانایی]] نسبت به رفع تناقضهای موجود در [[کتاب مقدس]]: عدم [[توانایی]] نسبت به رفع تناقضهای موجود در [[کتاب مقدس]] به خصوص در هماوردی با [[علوم]] طبیعی [[علت]] رویکردهای | #عدم [[توانایی]] نسبت به رفع تناقضهای موجود در [[کتاب مقدس]]: عدم [[توانایی]] نسبت به رفع تناقضهای موجود در [[کتاب مقدس]] به خصوص در هماوردی با [[علوم]] طبیعی [[علت]] رویکردهای [[تجربۀ دینی]] شد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
===دیدگاهها در مورد ماهیت | ===دیدگاهها در مورد ماهیت [[تجربۀ دینی]]=== | ||
*دیدگاهها در مورد ماهیت | *دیدگاهها در مورد ماهیت [[تجربۀ دینی]] عبارتاند از: | ||
#احساس گرایانه: طبق این دیدگاه | #احساس گرایانه: طبق این دیدگاه [[تجربۀ دینی]] احساس اتکای مطلق و یکپارچه به مبدأ یا قدرتی متمایز از [[جهان]] است و از سنخ [[احساسات]] و احوال وصفناشدنی است<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>. | ||
#ادراکات حسی<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>: طبق این دیدگاه | #ادراکات حسی<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۷۸.</ref>: طبق این دیدگاه [[تجربۀ دینی]] نوعی [[ادراک حسی]] است و تجربهای که [[آدمی]] دربارۀ حیات [[دینی]] خود دارد. در این دیدگاه افزون بر احساس، [[درک]] [[شناخت]] نیز جا دارد<ref>ر.ک: قائمینیا، علی رضا، تجربۀ دینی و گوهر دینی، ص۶۹.</ref>. | ||
#[[فوق طبیعی]]: مدافعان این دیدگاه هرگونه [[حس]] و امر طبیعی در | #[[فوق طبیعی]]: مدافعان این دیدگاه هرگونه [[حس]] و امر طبیعی در [[تجربۀ دینی]] را مردود میدانند و مبنای [[تجربۀ دینی]]، همان [[آموزههای دینی]] است. | ||
#عرفانگرایی: برخی همۀ عرفانها را [[دینی]] میدانند. [[عرفان]] گراها [[تجربههای عارفان]] و [[پیامبران]] را از یک گوهر میدانند. برخی [[دانشمندان]] [[مسلمان]] معتقدند: "تجربۀ [[باطنی]] از لحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربۀ پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: "[[پیامبری]] نوعی تجربه و [[کشف]] خواهد بود و [[دین]] خلاصه و عصارۀ تجربههای فردی و جمعی اوست"<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. بیتردید یکی از راههای [[معارف]] بشری، [[کشف و شهود]] [[عرفانی]] است و رسیدن به این نوع [[معرفت]] با دستیابی از راه [[استدلالهای عقلی]] به طور کامل جداست. به گفتۀ برخی "با ریاضتهای سخت و طولانی"می [[توان]] به [[اسرار]] و رموزی دست یافت که قبلاً از آنها [[آگاهی]] نداشت و [[شناخت]] [[عقل]] را با اضافاتی از راه [[شهود]] آشکارا دید<ref>ر.ک: ملاصدرا، الاسفار الاربعه، مقدمه، ص۴۵.</ref>. برخی نیز کاهش شاغلهای حسی را باعث [[آگاهی]] [[انسان]] به برخی امور [[پنهان]] دانستهاند. [[تعلیم]] ربانی که از بیرون به [[انسان]] داده میشود، همان [[وحی]] است. گاهی نیز [[تعلیم]] از [[درون انسان]] است یعنی از راه [[تفکر]]. برخی معتقدند [[انبیا]] [[علوم]] خود را تنها از [[راه وحی]] خاص [[الهی]] درمییابند و [[قلوب]] آنان از نظریات [[عقلی]] خالی است چراکه آنان [[علم]] دارند [[عقل]] از رسیدن به واقع [[قصور]] دارد و [[راه وحی]] با [[مرگ]] [[رسول خدا]] قطع شد<ref>ر.ک: ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۳، ص۲۳۸</ref>. به [[اعتقاد]] متصوفه [[ادراک]] [[حقیقی]] ویژۀ [[انبیا]] نیست؛ بلکه برای [[اولیا]] نیز حاصل میشود و فرقشان فقط در نامگذاری است. مقصود از تجربه یا [[شهود]] ارتباط [[صاحب]] آن با [[عالم غیب]] است که با [[وحی]] تفاوت اساسی دارد <ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۵۰.</ref>. | #عرفانگرایی: برخی همۀ عرفانها را [[دینی]] میدانند. [[عرفان]] گراها [[تجربههای عارفان]] و [[پیامبران]] را از یک گوهر میدانند. برخی [[دانشمندان]] [[مسلمان]] معتقدند: "تجربۀ [[باطنی]] از لحاظ کیفیت، تفاوتی با تجربۀ پیغمبرانه ندارد". برخی دیگر معتقدند: "[[پیامبری]] نوعی تجربه و [[کشف]] خواهد بود و [[دین]] خلاصه و عصارۀ تجربههای فردی و جمعی اوست"<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. بیتردید یکی از راههای [[معارف]] بشری، [[کشف و شهود]] [[عرفانی]] است و رسیدن به این نوع [[معرفت]] با دستیابی از راه [[استدلالهای عقلی]] به طور کامل جداست. به گفتۀ برخی "با ریاضتهای سخت و طولانی"می [[توان]] به [[اسرار]] و رموزی دست یافت که قبلاً از آنها [[آگاهی]] نداشت و [[شناخت]] [[عقل]] را با اضافاتی از راه [[شهود]] آشکارا دید<ref>ر.ک: ملاصدرا، الاسفار الاربعه، مقدمه، ص۴۵.</ref>. برخی نیز کاهش شاغلهای حسی را باعث [[آگاهی]] [[انسان]] به برخی امور [[پنهان]] دانستهاند. [[تعلیم]] ربانی که از بیرون به [[انسان]] داده میشود، همان [[وحی]] است. گاهی نیز [[تعلیم]] از [[درون انسان]] است یعنی از راه [[تفکر]]. برخی معتقدند [[انبیا]] [[علوم]] خود را تنها از [[راه وحی]] خاص [[الهی]] درمییابند و [[قلوب]] آنان از نظریات [[عقلی]] خالی است چراکه آنان [[علم]] دارند [[عقل]] از رسیدن به واقع [[قصور]] دارد و [[راه وحی]] با [[مرگ]] [[رسول خدا]] قطع شد<ref>ر.ک: ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۳، ص۲۳۸</ref>. به [[اعتقاد]] متصوفه [[ادراک]] [[حقیقی]] ویژۀ [[انبیا]] نیست؛ بلکه برای [[اولیا]] نیز حاصل میشود و فرقشان فقط در نامگذاری است. مقصود از تجربه یا [[شهود]] ارتباط [[صاحب]] آن با [[عالم غیب]] است که با [[وحی]] تفاوت اساسی دارد <ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۵۰.</ref>. | ||
===انواع تجربههای [[دینی]]=== | ===انواع تجربههای [[دینی]]=== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#تجارب مینوی: تجاربی [[معنوی]] و غیر قابل [[وصف]] هستند که شخص در مواجهه با [[حقیقت]] متعالی و امر قدسی به دست میآورد. | #تجارب مینوی: تجاربی [[معنوی]] و غیر قابل [[وصف]] هستند که شخص در مواجهه با [[حقیقت]] متعالی و امر قدسی به دست میآورد. | ||
#تجارب [[عرفان]]: از مهمترین تجارب هستند و رخداد آنها زمانی است که عارف از جمع، کنارهگیری کرده و در ژرفای وجودی خود [[غرق]] میشود و میکوشد [[قدرت]] قدسی را که در نهاییترین نقطه [[روح]] او هست، دریابد<ref>ر.ک: شیروانی، مقالۀ "تجربه دینی"، مندرج در کتاب جستارهایی در کلام جدید، ص۱۵۸ـ ۱۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۱۰.</ref> | #تجارب [[عرفان]]: از مهمترین تجارب هستند و رخداد آنها زمانی است که عارف از جمع، کنارهگیری کرده و در ژرفای وجودی خود [[غرق]] میشود و میکوشد [[قدرت]] قدسی را که در نهاییترین نقطه [[روح]] او هست، دریابد<ref>ر.ک: شیروانی، مقالۀ "تجربه دینی"، مندرج در کتاب جستارهایی در کلام جدید، ص۱۵۸ـ ۱۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۱۰.</ref> | ||
===[[علل]] همسان نبودن [[وحی]] با | ===[[علل]] همسان نبودن [[وحی]] با [[تجربۀ دینی]]=== | ||
* | *[[تجربۀ دینی]]" با ویژگیها و مصادیق ذکر شده، دیدگاهی است که در [[ادبیات]] [[دینی]] و به خصوص [[عرفانی]]، میتواند مقبول و مورد توجه باشد اما فراتر از این همسان دیدن [[وحی]] با [[تجربۀ دینی]] به [[علل]] متعدد، امری غیر قابل قبول است از جملۀ آن [[علل]] عبارتاند از: | ||
#مبرا بودن [[وحی]] از [[سهو]] و [[خطا]]: بعضی [[متکلمان]] [[مسیحی]] [[وحی]] را نوعی تجربه میدانند. آنها معتقدند [[وحی]] را باید در [[درون انسان]] و تجربۀ دینیاش جست و جو کرد. [[کتاب مقدس]] و به ویژه [[عهد جدید]] در [[حقیقت]] گزارش تجارب [[دینداران]] است. بر اساس این دیدگاه، [[کتاب مقدس]] [[وحی]] نیست، بلکه گزارشی از احوالات درونی و [[تجارب دینی]] [[دینداران]] است<ref>ر.ک: قائمینیا، علی رضا، وحی و افعال گفتاری، ص ۵۵.</ref> که ممکن است [[تعارض]] و [[خطا]] نیز در آنها راه یابد. در تحلیل این رویکرد، اشاره میشود که سرایت دادن [[احساسات]] و [[عواطف]] به [[وحی]] [[پیامبران]] اشکال اساسی دارد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. در | #مبرا بودن [[وحی]] از [[سهو]] و [[خطا]]: بعضی [[متکلمان]] [[مسیحی]] [[وحی]] را نوعی تجربه میدانند. آنها معتقدند [[وحی]] را باید در [[درون انسان]] و تجربۀ دینیاش جست و جو کرد. [[کتاب مقدس]] و به ویژه [[عهد جدید]] در [[حقیقت]] گزارش تجارب [[دینداران]] است. بر اساس این دیدگاه، [[کتاب مقدس]] [[وحی]] نیست، بلکه گزارشی از احوالات درونی و [[تجارب دینی]] [[دینداران]] است<ref>ر.ک: قائمینیا، علی رضا، وحی و افعال گفتاری، ص ۵۵.</ref> که ممکن است [[تعارض]] و [[خطا]] نیز در آنها راه یابد. در تحلیل این رویکرد، اشاره میشود که سرایت دادن [[احساسات]] و [[عواطف]] به [[وحی]] [[پیامبران]] اشکال اساسی دارد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۶.</ref>. در [[تجربۀ دینی]] [[هدف]] [[خداوند]] از [[کتاب مقدس]] به منصۀ [[ظهور]] درآوردن وقایعی در حیات افراد و [[جوامع]] بوده است. [[کتاب مقدس]] سراسر مکتوب بشری است که حکایتگر این حقایق وحیانی است<ref>ر.ک: باربور، ایان، علم و دین، ترجمۀ بهاء الدین خرمشاهی ص ۲۶۸؛ امینی، ابراهیم، وحی در آیات آسمانی، ص ۱۶۱ ـ ۲.</ref>. [[خدا]] ذات خود را در [[تاریخ]] [[بشر]] [[وحی]] میکند "منکشف میسازد" و اسفار [[کتاب مقدس]] این [[وحی]] ذاتی را [[آشکار]] و [[تفسیر]] میکند. [[خدا]] [[وحی]] میکند که او کیست، چگونه خدایی است و چه اوصاف و ویژگیهایی دارد<ref>ر.ک: میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمۀ حسین توفیقی، ص ۲۸.</ref>. در [[تجربۀ دینی]]، پیامی از طرف [[خدا]] به [[پیامبر]] [[القا]] نشده بلکه بر مواجهۀ [[پیامبر]] با [[خدا]] تأکید میشود. [[پیامبر]] از این مواجهه، تفسیری دارد که آن را عرضه میکند و آنچه به عنوان [[پیام]] [[وحی]] شناخته میشود در واقع [[تفسیر]] [[پیامبر]]{{صل}} و ترجمهاش از تجربهاش است. تجربه فارغ از زبان است و میان [[خدا]] و [[پیامبر]] سخنی رد و بدل نشده، زبان صورتی است که [[پیامبر]] در قالب آن، [[تفسیر]] خود را به دیگران انتقال میدهد<ref>ر.ک: قائمینیا، علی رضا، وحی و افعال گفتاری، ص۴۶.</ref>. [[تجربۀ دینی]] در معنایی عام و پایین تر از القای [[وحی]] از [[خدا]] به [[پیامبر]] به ویژه در معانی از قبیل [[الهام]]، [[کشف و شهود]] [[عرفانی]]، [[خداشناسی]] [[فطری]]، مشاهده دست [[قدرت]] و [[عنایت الهی]]، مانند شفای بیماران، [[استجابت دعا]]، حاضر و ناظر دیدن [[خدا]] در [[زندگی]] روزمره که در [[فرهنگ اسلامی]] نیز مصادیقی پذیرفته شده به حساب میآیند، میتواند قابل پذیرش باشد، به خصوص اگر این اصل پذیرفته شود که [[تجربۀ دینی]] با امور فراطبیعی پیوندی تنگاتنگ دارد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۰۸ـ۲۰۹.</ref> و این غیر از [[وحی قرآنی]] است که علاوه بر عدم مشکلات پیش گفته در مراحل مختلف نیز، مانند ارسال، دریافت و [[تبلیغ]] از [[سهو]] و [[نسیان]] و [[خطا]] مبراست و ضمانت این [[سلامت]] سه نوع [[عصمت]] است: [[عصمت در تلقی وحی]]، [[عصمت]] در [[تبلیغ]] و [[عصمت]] از [[معصیت]]<ref>ر.ک: طباطبایی،محمد حسین، المیزان، ج۲، ص۱۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۱۰ـ۲۱۱.</ref> | ||
#در پی داشتن پیامدهای منفی: اصل | #در پی داشتن پیامدهای منفی: اصل [[تجربۀ دینی]] برای همۀ [[پیامبران]] با ویژگیهای شخصیتی آنها و در امور مختلف زندگیشان، امری مستند و پذیرفته است؛ همانگونه که در [[روایات]] آمده است، [[خواب]] مرحلهای از [[پیامبری]] است اما قرار دادن [[قرآن]] در سلک [[تجربۀ دینی]] با ویژگیهای خاص به این معنا که شخص و شخصیت فاعل تجربه در [[دریافت وحی]] مؤثر اصلی باشد امری است که پیامدهای منفی متعددی را در بر خواهد داشت و راه را برای هر نوع [[تفسیر به رأی]] و نگاه غیرضابطهمند به مهمترین مصدر و منبع [[دینی]] و [[الهی]] فراهم میکند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۲۱۰ـ۲۱۱.</ref>. در [[تجربۀ دینی]] همۀ [[تجارب دینی]]، معلول ذهنیت افراد است. ازاینرو تجربه واقعنمایی خود را از دست میدهد؛ در حالی که [[وحی]] امری واقعی و [[حقیقی]] است<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۸.</ref>. | ||
#[[وحی]] بیرون از [[نفس]] [[پیامبر]]{{صل}}: در | #[[وحی]] بیرون از [[نفس]] [[پیامبر]]{{صل}}: در [[تجربۀ دینی]] [[ادراک]] و [[احساسات]] درونی دخالت دارد و در [[وحی]] از نظر [[مسلمانان]] و [[قرآن کریم]] به بیرون از [[نفس]] [[پیامبر]]{{صل}} مربوط میشود. البته ممکن است [[پیامبر]] نوعی [[ادراک]] درونی به دست آورد، اما با آنچه [[تجربۀ دینی]] مینامند متفاوت است<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۳۷.</ref>. | ||
#بودن دو مبدأ در [[وحی]]: [[خداوند]] در [[کلام]] خود برای [[وحی]] دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن [[وحی]] بیان کرده است: "[[روح]] الأمین [[قرآن]] را بر [[قلب]] تو نازل کرده است"، این در حالی که با نظریۀ تجربی بودن [[وحی]]، مبدأ و پیک [[وحی]] حذف خواهد شد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #بودن دو مبدأ در [[وحی]]: [[خداوند]] در [[کلام]] خود برای [[وحی]] دو مبدأ، پیک، گیرنده و متن [[وحی]] بیان کرده است: "[[روح]] الأمین [[قرآن]] را بر [[قلب]] تو نازل کرده است"، این در حالی که با نظریۀ تجربی بودن [[وحی]]، مبدأ و پیک [[وحی]] حذف خواهد شد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
#[[فصاحت]] و [[بلاغت]]: از دیگر لوازم [[باطل]] تجربی بودن [[وحی]]، لغو بودن مفاهیمی همچون [[نزول]] و [[عربی]] بودن [[وحی]] خواهد بود. لازمۀ تجربۀ بیشتر، [[توانایی]] بیشتر در [[فصاحت]] و [[بلاغت]] است و در نتیجه یکسان نبودن [[آیات]]. اما [[تحدی قرآن]] تفاوتی میان [[آیات]] و سورههای [[مکی و مدنی]] و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همۀ ساختار این کتاب [[انسجام]] و [[نظم]] خاصی دارد. شباهت [[تجربه دینی]] با [[وحی]] در ماوراء [[طبیعت]] بودن و [[معرفت]] زایی آنهاست<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | #[[فصاحت]] و [[بلاغت]]: از دیگر لوازم [[باطل]] تجربی بودن [[وحی]]، لغو بودن مفاهیمی همچون [[نزول]] و [[عربی]] بودن [[وحی]] خواهد بود. لازمۀ تجربۀ بیشتر، [[توانایی]] بیشتر در [[فصاحت]] و [[بلاغت]] است و در نتیجه یکسان نبودن [[آیات]]. اما [[تحدی قرآن]] تفاوتی میان [[آیات]] و سورههای [[مکی و مدنی]] و کوچک و بزرگ نمیگذارد؛ زیرا همۀ ساختار این کتاب [[انسجام]] و [[نظم]] خاصی دارد. شباهت [[تجربه دینی]] با [[وحی]] در ماوراء [[طبیعت]] بودن و [[معرفت]] زایی آنهاست<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۰.</ref>. | ||
#[[نبوت]]، [[موهبت الهی]]: تعابیر {{متن قرآن|أَوْحَيْنا}}، {{متن قرآن|َاصْطَفَيْنا}}، {{متن قرآن|َاجْتَبَيْنا}} در [[قرآن]] دلالت دارند که [[وحی]] از جانب [[خداوند متعال]] است. {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref>. [[پیامبران]] در واگذاری [[مقام نبوت]] به آنان، دخالتی ندارند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ}}<ref>«خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمیگزیند» سوره حج، آیه ۷۵.</ref>. آیۀ {{متن قرآن|ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی دارد» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> [[نبوت]] را [[فضل]] [[خداوند]] [[وصف]] میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند<ref>ر.ک: ع[[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۳. </ref>. | #[[نبوت]]، [[موهبت الهی]]: تعابیر {{متن قرآن|أَوْحَيْنا}}، {{متن قرآن|َاصْطَفَيْنا}}، {{متن قرآن|َاجْتَبَيْنا}} در [[قرآن]] دلالت دارند که [[وحی]] از جانب [[خداوند متعال]] است. {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ}}<ref>«آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۹.</ref>. [[پیامبران]] در واگذاری [[مقام نبوت]] به آنان، دخالتی ندارند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ}}<ref>«خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمیگزیند» سوره حج، آیه ۷۵.</ref>. آیۀ {{متن قرآن|ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی دارد» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> [[نبوت]] را [[فضل]] [[خداوند]] [[وصف]] میکند که به هرکسی بخواهد عطا کند<ref>ر.ک: ع[[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۳. </ref>. | ||
#دخالت نداشتن [[پیامبر]] در متن [[قرآن]]: بر اساس [[اعتقاد]] بیشتر [[مسلمانان]] همۀ [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] از جانب [[خداوند متعال]] و [[کلام الهی]] است و [[پیامبر اسلام]] هیچ نقش و دخالتی در متن [[وحی]] نداشتند: {{متن قرآن|ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>. [[خداوند متعال]] [[پیامبر]] را در صورت هرگونه تغییر [[قرآن]] به [[خواری]] و [[مرگ]] تهدید میکند: {{متن قرآن|وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ}}<ref>«و نه گفتار پیشگوست؛ اندک پند میپذیرید. فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است. و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را میبست، دست راستش را میگرفتیم.» سوره حاقه، آیه ۴۲ ـ ۴۵</ref>. تنها [[خداوند متعال]] است که میتواند در [[آیات قرآن]] [[تصرف]] کند {{متن قرآن|وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ}}<ref>«و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم» سوره اسراء، آیه ۸۶.</ref>. اما [[سنت الهی]] بر حفظ این متن آسمانی است «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ»<ref>«هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست»؛ سورۀ انعام، آیۀ۱۱۵.</ref>؛ زیرا تنها راه رسیدن به معنای آن الفاظ و عبارات است. {{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ}}<ref>«بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است» سوره نحل، آیه ۱۰۲.</ref>، [[پیامبر]] در [[دریافت وحی]]، جنبۀ انفعالی دارد؛ نه فعلی. {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن» سوره احزاب، آیه ۲.</ref> [[پیامبر]] تابع [[وحی]] بود نه [[وحی]] تابع ایشان<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | #دخالت نداشتن [[پیامبر]] در متن [[قرآن]]: بر اساس [[اعتقاد]] بیشتر [[مسلمانان]] همۀ [[آیات]] و [[سورههای قرآن]] از جانب [[خداوند متعال]] و [[کلام الهی]] است و [[پیامبر اسلام]] هیچ نقش و دخالتی در متن [[وحی]] نداشتند: {{متن قرآن|ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>. [[خداوند متعال]] [[پیامبر]] را در صورت هرگونه تغییر [[قرآن]] به [[خواری]] و [[مرگ]] تهدید میکند: {{متن قرآن|وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ}}<ref>«و نه گفتار پیشگوست؛ اندک پند میپذیرید. فرو فرستادهای از سوی پروردگار جهانیان است. و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را میبست، دست راستش را میگرفتیم.» سوره حاقه، آیه ۴۲ ـ ۴۵</ref>. تنها [[خداوند متعال]] است که میتواند در [[آیات قرآن]] [[تصرف]] کند {{متن قرآن|وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ}}<ref>«و اگر بخواهیم بیگمان آنچه را بر تو وحی کردهایم از میان میبریم» سوره اسراء، آیه ۸۶.</ref>. اما [[سنت الهی]] بر حفظ این متن آسمانی است «لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ»<ref>«هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست»؛ سورۀ انعام، آیۀ۱۱۵.</ref>؛ زیرا تنها راه رسیدن به معنای آن الفاظ و عبارات است. {{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ}}<ref>«بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است» سوره نحل، آیه ۱۰۲.</ref>، [[پیامبر]] در [[دریافت وحی]]، جنبۀ انفعالی دارد؛ نه فعلی. {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن» سوره احزاب، آیه ۲.</ref> [[پیامبر]] تابع [[وحی]] بود نه [[وحی]] تابع ایشان<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
*در نتیجه [[وحی]] و همۀ لوازم آن باید از جانب [[خداوند]] باشد در حالی که | *در نتیجه [[وحی]] و همۀ لوازم آن باید از جانب [[خداوند]] باشد در حالی که [[تجربۀ دینی]] چنین نیست. مقصود از تجربه یا [[شهود]] ارتباط [[صاحب]] آن با [[عالم غیب]] است که با [[وحی]] تفاوت اساسی دارد<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۵۰.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |