|
|
خط ۳۴: |
خط ۳۴: |
| *[[یهودیان]] از [[صدر اسلام]] تاکنون همواره برای [[مسلمانان]] ایجاد مزاحمت داشتهاند. [[یهود]] از آنجا که [[دین]] خود را [[نعمت الهی]] میداند و همچنین افزایش [[پیروان]] را کمال نمیداند، برخلاف [[مسیحیت]] و [[اسلام]] [[تبلیغ]] ندارد. البته اگر کسی [[یهودی]] شود او را میپذیرند اما امروزه بیشتر [[مردم]] را به [[همکاری]] و همفکری با [[صهیونیسم]] [[دعوت]] نموده، مانند جذب [[بهائیان]] به [[فلسطین]] اشغالی و یا به [[عرفان]] و تصوف [[یهود]] که "قبالا" باشد، جذب مینمایند. روش دوم بیشتر در میان [[نسل جوان]] [[تبلیغ]] و [[ترویج]] میشود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۴۸ـ۳۵۰.</ref>. | | *[[یهودیان]] از [[صدر اسلام]] تاکنون همواره برای [[مسلمانان]] ایجاد مزاحمت داشتهاند. [[یهود]] از آنجا که [[دین]] خود را [[نعمت الهی]] میداند و همچنین افزایش [[پیروان]] را کمال نمیداند، برخلاف [[مسیحیت]] و [[اسلام]] [[تبلیغ]] ندارد. البته اگر کسی [[یهودی]] شود او را میپذیرند اما امروزه بیشتر [[مردم]] را به [[همکاری]] و همفکری با [[صهیونیسم]] [[دعوت]] نموده، مانند جذب [[بهائیان]] به [[فلسطین]] اشغالی و یا به [[عرفان]] و تصوف [[یهود]] که "قبالا" باشد، جذب مینمایند. روش دوم بیشتر در میان [[نسل جوان]] [[تبلیغ]] و [[ترویج]] میشود<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۳۴۸ـ۳۵۰.</ref>. |
| ==تاریخچه [[یهودیت]] در [[جزیرة العرب]]== | | ==تاریخچه [[یهودیت]] در [[جزیرة العرب]]== |
| *درباره ورود اولین گروه [[یهودی]] به شبه جزیره، مورخان، مطالبی را ذکر کردهاند که بعضی از آنها بیشباهت به افسانه نیست. بعضی گفتهاند ورود [[یهود]] به [[جزیرة العرب]] به دوران [[حضرت موسی]]{{ع}} برمیگردد؛ هنگامی که ایشان، لشکری را برای مقابله با حجازیان فرستاد و سرانجام [[لشکریان]] در یثرب ساکن شدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶ ص۵۱۷ (به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی).</ref>. همچنین بعضی، حضور "[[داوود]] [[نبی]]{{ع}}" به همراه [[سبط]] "یهودا" در [[خیبر]] و هدیه آن را به [[بنیاسرائیل]] سبب ورود [[یهودیت]] به [[عربستان]] دانستهاند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۴۲.</ref>؛ اما بیتردید هیچ یک از این گفتهها صحت [[تاریخی]] چندانی ندارند و معتبر نیستند. بعضی از [[اخبار]] نیز ورود [[یهود]] به شبه جزیره را به ایام "[[بخت النصر]]" مربوط میدانند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۵۳۹؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۸.</ref>. صحت حمله [[بخت النصر]] به [[فلسطین]] و ساکن شدن عده زیادی از [[یهودیان]] فراری در "وادیالقری"، "[[خیبر]]"، "تیماء" و "[[یثرب]]" بعید نیست؛ چرا که این امر به علت نزدیک بودن [[فلسطین]] و [[حجاز]] به یکدیگر و نیز دایر بودن راهها، کاملاً طبیعی به نظر میرسد. "تلمود" و "یشناه" نیز بر [[پناه]] بردن [[یهودیان]] در زمان "[[بنوکد نصر]]" ([[بخت النصر]]) به [[جزیرة العرب]] و تأثیرپذیری آنان از عادات و [[رسوم]] [[عرب]] اشاره دارند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۴۷۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۰-۱۰۱.</ref>.
| | |
| *[[اخبار]] دیگر نیز حاکی از این امر است که با [[ظهور]] [[دولت]] [[روم]] و حمله آنان به [[عبرانیان]]، [[یهودیان]] بسیاری ناگزیر در [[حجاز]] ساکن شدند. با [[تسلط]] "تیتوس" ([[قیصر روم]])، بر [[شام]]، [[فلسطین]] و [[قدس]] در سال ۷۰ م، هیکل [[یهود]] نابود شد<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۱۶۷.</ref> و [[یهودیان]] از ورود به [[قدس]] منع شدند<ref>عمر فرخ، تاریخ الجاهلیه، ص۴۸.</ref>. بار دیگر نیز در زمان "[[قیصر]] دریان" در سال ۱۳۲ م [[یهودیان]] آواره شدند<ref>محمدهادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۱۲۷.</ref>. در نتیجه بسیاری از آنان به [[حجاز]] و عده کمی نیز به [[یمن]] گریختند<ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۱.</ref>.
| |
| ===[[یهودیان]] [[یمن]]=== | | ===[[یهودیان]] [[یمن]]=== |
| *از [[یهودیان]] [[یمن]]، اطلاعات خبر چندانی در دست ما نیست؛ عدهای از مؤرخان، ورود اولین گروه از [[یهودیان]] به [[یمن]] را همزمان با ورود [[یهودیان]] به منطقه [[حجاز]] میدانند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۱، ص۱۱۳.</ref>. عدهای هم [[انتشار دین]] [[یهود]] در [[یمن]] را از زمان "[[تبع ابیکرب]]" دانستهاند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۵: محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۰۸-۱۰۹؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>. گفتهاند "[[مالک بن عجلان خزرجی]]"، بر اثر [[ظلم و ستم]] [[یهودیان]] [[یثرب]] به [[اوس]] و [[خزرج]]، تبع را از [[ستم]] [[یهودیان]] [[آگاه]] کرد<ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۱-۱۰۲.</ref>.
| | |
| *او به [[یثرب]] [[لشکر]] کشید و عده زیادی از [[یهودیان]] را کشت. سپس یکی از [[فرزندان]] خود را در آنجا باقی گذاشت تا [[اخبار]] آنها را به وی گزارش کند؛ اما [[یهودیان]]، او را کشتند و بهانه حمله مجدد تبع را فراهم کردند. تبع قصد ویرانی [[یثرب]] را کرد؛ اما دو تن از [[احبار]] [[یهود]]، به نامهای "کعب" و "اسد" که [[عالمان]] یثرب نیز بودند، او را از این کار برحذر داشتند، او را از [[عذاب]] آسمانی ترسانده، این [[شهر]] را مأمن و هجرتگاه [[پیامبر آخرالزمان]]{{صل}} معرفی کردند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۰۵.</ref>؛ از اینرو تبع از خواستهاش برگشت و به [[دین یهود]] [[تمایل]] یافت. سپس دو کاهن را همراه خود به [[یمن]] برد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۰۵.</ref>.
| |
| *در مباهلهای که بین این دو عالم [[یهودی]] و [[بتپرستان]] [[یمنی]] به وقوع پیوست، [[کاهنان]] به [[پیروزی]] رسیدند و بسیاری از [[حمیریان]] به [[یهودیّت]] گرویدند<ref>ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، ص۵۵.</ref>. [[یهودیان]] به علت [[آزادی]] کاملشان در [[یمن]]، توجه گروهی از ساکنان [[یمن]] را به خود جلب کردند؛ به گونهای که بسیاری از "بنیحارث بن کعب" و عدهای از "غسان" و "[[جذام]]" به سبب مجاورت با [[یهودیان]]، به [[آیین یهود]] در آمدند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.</ref>؛ اما [[یهودیان]] به [[دلیل]] [[افکار]] خاص خود هرگز آنان را در [[دین]] خود نپذیرفتند و آنان را به [[جامعه]] خود راه ندادند؛ بلکه آنان را "سامریون" مینامیدند<ref>حسین صابری، خاتم پیامبران، ج۱، ص۸۲-۸۳.</ref>.
| |
| *قطعیترین [[اخبار]] از [[یهود]] [[یمن]] که به دست ما رسیده است، جریان "واقعه اخدود" در اواخر [[قرن ششم]] میلادی است. در این زمان، [[یهودیان]] [[یمن]] با تأثیرگذاری بر "ذی نؤاس" پادشان [[یمن]]، او را به [[کشتار]] [[مسیحیان]] [[نجران]] برانگیختند<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۶۱؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۷.</ref>. در پی این واقعه، نصارای [[حبشه]] برای [[انتقام]] [[خون]] همکیشان خود، به [[فرماندهی]] "[[ریاط بن اصمحه]]"، [[حکومت]] ذونؤاس را در هم شکستند. بعد از [[مرگ]] اریاط، [[حکومت]] "ابرهه"، فرار بسیاری از [[یهودیان]] [[یمن]] و پراکنده شدنشان را در نقاط مختلف، در پی داشت. یهودیانی هم در آنجا باقی ماندند تا اینکه [[اسلام]]، آنجا را فرا گرفت و بسیاری از آنان از جمله "[[کعب الاحبار]]" و "[[وهب بن منبه]]" به [[اسلام]] گرویدند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلامی، ج۱، ص۱۱۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۲-۱۰۳.</ref>.
| |
| ===[[یهودیان حجاز]]=== | | ===[[یهودیان حجاز]]=== |
| *[[یثرب]] از اولین سرزمینهای [[جزیرة العرب]] به شمار میآید که [[یهودیان]] در آن ساکن شدند. مهمترین [[قبایل]] [[یهود]] که شامل [[بنینضیر]]، [[بنیقنیقاع]]، [[بنیتهدل]]، [[بنیزعوراء]]، [[بنیثعلبه]]، [[بنیمحمر]]، [[بنیعکرمه]] و [[بنیزید]] میشدند، در این [[شهر]] [[زندگی]] کردند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۵۶.</ref>. بعضی از این قبیلهها از [[قبایل]] اصیل [[یهودی]] به شمار میآمدند که از زمان "تیتوس" و "هدریان" و قبل از آنها به این منطقه آمده بودند. نسبت این قبیلهها به "کاهنین" (کاهن [[فرزند]] [[هارون]]) و "[[اسباط]] عشره" بر میگشت<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۳۴۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۳.</ref>.
| | |
| *[[یهود]] بعد از سیل [[ارم]] و کوچ [[اوس]]، [[خزرج]] و أزد به [[یثرب]]، طبق عهدی که با آنان بسته بود با آنها به [[زندگی]] پرداختند؛ اما پس از مدتی [[پیمان]] شکسته شد و چون جمعیّت [[اوس]] و [[خزرج]] کم بود در دست [[یهودیان]] [[زبون]] و [[خوار]] شدند<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۰۶.</ref>؛ به گونهای که اگر به منزل یک اوسی یا خزرجی و یا [[ازدی]] دستدرازی میشد، او نمیتوانست [[مانع]] [[تجاوز]] به [[اموال]] و ناموسش شود<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۳.</ref> تا اینکه "[[مالک بن عجلان]]" نزد "[[تبع ابیکرب]]" رفت و او را از [[غلبه]] [[یهود]] بر خویش [[آگاه]] کرد. او هم به [[یثرب]] حمله برد و [[سیادت]] [[یهود]] بر [[عرب]] را در هم [[شکست]]. گفتهاند که [[مالک بن عجلان]]، از "[[ابوجبلة غسانی]]"، [[امیر]] غسانی، یاریطلبید و با [[نیرنگ]] او، سران [[یهود]] را به بهانه [[صلح]] به [[شام]] [[دعوت]] کرد. سپس از این [[فرصت]] استفاده کرد و همه را از دم تیغ گذراند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ص۳۴۴.</ref>. از آن پس [[یهود]]، متعرض [[اوس]] و [[خزرج]] نشدند و زمام امور [[یثرب]] به دست [[اوس]] و [[خزرج]] افتاد <ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>.
| | ===[[یهودیان]] سایر نقاط [[حجاز]]=== |
| *[[یهودیان]] دژنشینی [[اختیار]] کردند و در منطقهای ساکن شدند که از [[یثرب]] به [[خیبر]] و تیماء کشیده میشد. [[یهودیان]] به علت [[فراوانی آب]] این منطقه، [[کشاورزی]] را برای خود [[انتخاب]] کردند و در کنار آن به [[تجارت]] نیز میپرداختند. آنان به [[تجارت]] خشکبار، آبجو و مشروبات شهره بودند<ref>اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. همچنین در [[تربیت]] حیوانات، طیور و نیز صید ماهی در سواحل دریای سرخ، تبحر داشتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۵۳۶.</ref>. آهنگری و زرگری نیز از صنایع معروفشان بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۷۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۰۹؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۱۲۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی|حسینی، سید علی اکبر]]، [[یهودیت (مقاله)|یهودیت]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۰۳-۱۰۴.</ref>.
| | |
| | ==[[حیات]] [[سیاسی]] - [[اجتماعی]] [[یهودیان]]== |
| | |
| | ==[[یهودیان]] در [[عصر ظهور]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}== |
|
| |
|
| ==[[یهود]] در عصر [[جدید]]== | | ==[[یهود]] در عصر [[جدید]]== |