پرش به محتوا

اصنام: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۰۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
*لات، [[بت]] اختصاصی [[مردم]] ثقیف در [[طائف]] بود و آنان خانه‌ای برای آن [[بت]] بنا کرده بودند و آن [[خانه]] را از [[کعبه]] [[برتر]] می‌دانستند<ref>ابن الکلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۷-۸۵.</ref>. این الهه مؤنث، خدای [[خورشید]] نزد بابلیان و [[قبایل]] [[عرب]] بود و آن را الهه فصل تابستان می‌دانستند<ref>میخائیل مسعود، الأساطیر و المعتقدات العربیه، ص۱۱۴-۱۱۳.</ref>. پس از [[فراگیر شدن اسلام]]، بزرگان ثقیف و متولیان [[معبد]] لات به [[مدینه]] آمدند. این هیئت [[سیاسی]]، شرط‌هایی را برای [[تسلیم]] [[شهر]] [[طائف]] [[تعیین]] کردند که یکی از آنها نگهداری و [[حفظ]] [[بت]] لات بود؛ اما [[حضرت رسول]]{{صل}} با آنها [[مخالفت]] کردند. حتی آنان خواستار این شدند که فقط تا سه سال دیگر [[بت]] را نگهداری دارند. سرانجام آنان، [[تسلیم]] [[رأی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌شدند. با این حال، خود حاضر به [[شکستن بت]] نشدند و [[حضرت محمد]]{{صل}} به [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوسفیان]] [[دستور]] بود تا آن بتکده را ویران کنند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۹.</ref>
*لات، [[بت]] اختصاصی [[مردم]] ثقیف در [[طائف]] بود و آنان خانه‌ای برای آن [[بت]] بنا کرده بودند و آن [[خانه]] را از [[کعبه]] [[برتر]] می‌دانستند<ref>ابن الکلبی، الأصنام، ص۱۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۷-۸۵.</ref>. این الهه مؤنث، خدای [[خورشید]] نزد بابلیان و [[قبایل]] [[عرب]] بود و آن را الهه فصل تابستان می‌دانستند<ref>میخائیل مسعود، الأساطیر و المعتقدات العربیه، ص۱۱۴-۱۱۳.</ref>. پس از [[فراگیر شدن اسلام]]، بزرگان ثقیف و متولیان [[معبد]] لات به [[مدینه]] آمدند. این هیئت [[سیاسی]]، شرط‌هایی را برای [[تسلیم]] [[شهر]] [[طائف]] [[تعیین]] کردند که یکی از آنها نگهداری و [[حفظ]] [[بت]] لات بود؛ اما [[حضرت رسول]]{{صل}} با آنها [[مخالفت]] کردند. حتی آنان خواستار این شدند که فقط تا سه سال دیگر [[بت]] را نگهداری دارند. سرانجام آنان، [[تسلیم]] [[رأی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌شدند. با این حال، خود حاضر به [[شکستن بت]] نشدند و [[حضرت محمد]]{{صل}} به [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوسفیان]] [[دستور]] بود تا آن بتکده را ویران کنند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹۹.</ref>
*عزی، [[بت]] سوم [[عرب]] که پس از لات و منات ساخته شده بود، [[بت]] اختصاصی [[قریش]] بود که کم‌کم در سایر [[قبایل]] نیز پرستیده شد. عزی، [[مظهر]] زمستان بود و نزد [[عرب جاهلی]] با [[ازدواج]] و [[زناشویی]] پیوند داشت<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل اسلام، ص۳۷۹.</ref>. این الهه پس از [[فتح مکه]] به دست خالد نزد [[ولید]] از میان رفت. عزی، قربانگاهی به نام غبغب العزی داشته است<ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۰.</ref>.
*عزی، [[بت]] سوم [[عرب]] که پس از لات و منات ساخته شده بود، [[بت]] اختصاصی [[قریش]] بود که کم‌کم در سایر [[قبایل]] نیز پرستیده شد. عزی، [[مظهر]] زمستان بود و نزد [[عرب جاهلی]] با [[ازدواج]] و [[زناشویی]] پیوند داشت<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل اسلام، ص۳۷۹.</ref>. این الهه پس از [[فتح مکه]] به دست خالد نزد [[ولید]] از میان رفت. عزی، قربانگاهی به نام غبغب العزی داشته است<ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۰.</ref>.
==هُبل==
*هبل، [[بت]] [[قریش]] و بزرگ‌ترین [[بت]] [[کعبه]]، به [[صورت]] [[انسان]] تراشیده شده بود. جنس هبل از عقیق سرخ بود. [[دست]] راستش شکسته شده بود، و دستی از طلا برایش ساخته بودند و آن را هبل [[خزیمه]] می‌گفتند. [[خزیمه]] بن مدرکه، کسی بود که این [[بت]] را در [[کعبه]] [[نصب]] کرد. از لام معروف [[قریش]]، یعنی تیرهایی که بر آن [[افعال]] [[امر و نهی]] نوشته شده، در برابر این [[بت]] قرار داشت. [[پاکی]] نژاد نوزادان، [[نکاح]]، [[تجارت]]، [[سفر]]، [[جنگ]] و [[نزاع]] را از او اجازه می‌گرفتند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۲۷-۲۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۲ (زیرنویس).</ref>.
*برخی بر این اعتقادند که او با بعلِ عبریان یکی است و او را خدای [[نعمت]]، فراوانی و زراعت دانسته‌اند<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۸۰.</ref><ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۰-۱۳۱.</ref>.
==اساف و نائله==
*آنان [[زن]] و مردی [[یمنی]] بودند که در [[کعبه]] [[مسخ]] شدند و [[مردم]]، آنها را برای [[عبرت]] سایرین، پیشاپیش [[کعبه]] [[نصب]] کردند تا [[عبرت]] دیگران شوند. اساف به صورت مرد بود و نائله را زنی دانسته‌اند که در سعی [[صفا و مروه]]، آنها را استلام می‌کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۲؛ ابن الکلبی، الاصنام، ص۹.</ref><ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۱.</ref>.
==ذوی‌الشری==
*این [[بت]] بنا بر [[نقل]] [[تورات]] در مرکز نبطی‌ها ([[قرن دوم]] و سوم پیش از میلاد) در سلع قرار داشت که در زبان یونانی بدان بطرا می‌گفتند. شاید بطرا ترجمه یونانی از سلع باشد. سلع، کلمه‌ای [[عبری]] یا [[سریانی]] است. این [[بت]]، [[معبد]] بسیار بزرگی دارد و خدای سرسبزی و شراب بوده است<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۱، ص۱۰۶.</ref><ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۱.</ref>.
==ذوالخلصه==
*ذوالخلصه [[بت]] خثعم و بجیله بود. این [[بت]]، صخره سفیدی بود که شکل تاجی بر سر آن تراشیده بودند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۳۴.</ref>. ذوالخلصه در [[یمن]] بود. بت‌خانه آن را [[کعبه]] [[یمانی]] می‌گفتند. در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلا سُوَاعًا وَلا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا}}<ref> و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید؛ سوره نوح، آیه:۲۳.</ref> این [[بت‌ها]] را نخست [[قوم]] [[حضرت نوح]]{{ع}} [[پرستش]] می‌کردند، و پس از ایشان، [[اعراب]] به [[پرستش]] آنها پرداختند. آنها، بت‌هایی بودند که پس از [[طوفان نوح]]، زیر گل و لای مدفون شده بودند تا زمانی که دوباره سر برآوردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۷۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۱۹۰.</ref><ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۱-۱۳۲.</ref>.
==[[ود]]==
*[[ود]]، یکی از نام‌های [[ماه]]، در متون [[عربستان]] جنوبی و ثمودی و لحیانی بوده است. این [[بت]]، در [[دومه الجندل]] [[مقام]] داشته است. این [[بت]]، هنگام [[ظهور اسلام]] نزد [[بنی‌عامر]] بود و ایشان پرده‌داران آن بودند. یعوق نزد [[قبیله]] [[بنی‌کهلان]] در [[یمن]] و به شکل اسب بوده است. یغوث به شکل شیر بود و پژوهشگران این [[بت]] را [[مصری]] دانسته‌اند. [[بت]] شیر مانندی به نام تغنوت را نیز شناسایی کرده‌اند. نسر، به معنای کرکس، از بتان بنی‌ارم بود که در [[زبان عبری]] به صورت نشر و در تلمود نثرا آمده است، و سواع که نزد بنی هذیل در رهاط [[ینبع]] بوده است<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل اسلام، ص۲۷۲-۳۷۰.</ref>.
*سواع، به معنای الهه [[مرگ]] و [[شرور]] بوده و در مقابل یعوق قرار داشته است که به معنای نگه‌دارنده از [[مرگ]] و [[شر]] بوده است. یغوث به معنای چیزی بود که از او [[استغاثه]] می‌کنند و کمک می‌خواهند<ref>حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ص۱۰۵.</ref>. در اینجا طرح این نکته ضروری به نظر می‌رسد که [[اعراب]]، فقط حیوانات زنده را می‌پرستیدند و به شکل حیوان بودن این بتان، نشانه آمدن از [[فرهنگ]] و سرزمین‌های دیگر است<ref>عبد العزیز سالم، تاریخ عرب قبل اسلام، ص۳۷۲.</ref><ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۲.</ref>.
==فلس==
*فلس، بتی از [[قبیله]] طی بود که در میان کوه اجا واقع شده بود و [[رفاعه]]، بتی سرخ مایل به سیاه بود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۷؛ ابن الکلبی، الاصنام، ص۵۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف فی شرح السیرة النبویه، ج۱، ص۳۶۷.</ref>. از دیگر بت‌های [[عرب]] می‌توان به [[بت]] سعد در ساحل [[جده]]، اقیصر، [[بت]] لخم، عائم، بعیم، باجر، عمیانس، ذوالکعین، اشهل، اوال و... اشاره کرد<ref>[[فاطمه کرم‌پور|کرم‌پور، فاطمه]]، [[اصنام (مقاله)|اصنام]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۳۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۲

ویرایش