ام ایمن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'حضرت خدیجه' به 'حضرت خدیجه'
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه ' به ']]، ص') |
جز (جایگزینی متن - 'حضرت خدیجه' به 'حضرت خدیجه') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*نام وى برکه، مشهور به امّ ایمن و ام الظباء است، ولى کنیهاش بر اسم وى غلبه دارد. او از زنانى است که به نقل از [[امام صادق]] {{ع}}، همراه [[امام مهدی|حضرت مهدى]] {{ع}} خواهد بود<ref>دلائل الإمامة، ص ۲۵۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۵. </ref>. وى دختر ثعلبة بن عمرو، از اصحاب [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} و کنیز حضرت آمنه و یا [[عبد الله بن عبد المطلب]] بود که ارثا به پیغمبر {{صل}} رسید و دایه رسول اکرم {{صل}} شد و در کودکى، آن حضرت را پرورش داد. لذا مورد محبتهاى بسیار پیغمبر بود و پیامبر مىفرمود: "ام ایمن، بعد از مادرم در حکم مادر من است" و نیز مىفرمود: "او جزو [[اهل بیت]] من است". [[پیامبر]] {{صل}} پس از ازدواج با [[حضرت خدیجه]]، ام ایمن را آزاد کرد و او با "[[عبید بن حارث خزرجى]]" ازدواج نمود و پسرش "ایمن" متولد گشت و شهرت او از نام همین پسر است. او زنى شجاع بود و در جنگ حنین، و احد و خیبر شرکت جست<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۳. </ref>. امّ ایمن، شخصیتى است که وقتى در راه [[مکه]] و [[مدینه]] تشنگى بر او غلبه کرد و نزدیک بود از پاى درآید، دلو آبى از آسمان بر او فرود آمد و از آن نوشید و هرگز پس از آن تشنه نشد<ref>مصنف عبدالرزاق، ج ۴، ص ۳۰۹؛ الإصابة، ج ۴، ص ۴۳۲. </ref>. وى احادیثى از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} روایت کرده و در هنگام رحلت پیغمبر {{صل}}، بیش از اندازه مىگریست و مىگفت که گریه من فقط براى انقطاع وحى الهى از خانه ما است و نیز [[حضرت زهرا]] {{س}} در حادثه فدک، وى را شاهد خود معرفى فرمود. فرزند وى -ایمن- یکى از ده تنى است که هنگام متفرق شدن لشکر اسلام در جنگ حنین، شجاعانه مقاومت نمود و در رکاب رسول اکرم {{صل}} به شهادت رسید<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۴. </ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۲۰.</ref>. | *نام وى برکه، مشهور به امّ ایمن و ام الظباء است، ولى کنیهاش بر اسم وى غلبه دارد. او از زنانى است که به نقل از [[امام صادق]] {{ع}}، همراه [[امام مهدی|حضرت مهدى]] {{ع}} خواهد بود<ref>دلائل الإمامة، ص ۲۵۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۵. </ref>. وى دختر ثعلبة بن عمرو، از اصحاب [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} و کنیز حضرت آمنه و یا [[عبد الله بن عبد المطلب]] بود که ارثا به پیغمبر {{صل}} رسید و دایه رسول اکرم {{صل}} شد و در کودکى، آن حضرت را پرورش داد. لذا مورد محبتهاى بسیار پیغمبر بود و پیامبر مىفرمود: "ام ایمن، بعد از مادرم در حکم مادر من است" و نیز مىفرمود: "او جزو [[اهل بیت]] من است". [[پیامبر]] {{صل}} پس از ازدواج با [[حضرت خدیجه]]، ام ایمن را آزاد کرد و او با "[[عبید بن حارث خزرجى]]" ازدواج نمود و پسرش "ایمن" متولد گشت و شهرت او از نام همین پسر است. او زنى شجاع بود و در جنگ حنین، و احد و خیبر شرکت جست<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۳. </ref>. امّ ایمن، شخصیتى است که وقتى در راه [[مکه]] و [[مدینه]] تشنگى بر او غلبه کرد و نزدیک بود از پاى درآید، دلو آبى از آسمان بر او فرود آمد و از آن نوشید و هرگز پس از آن تشنه نشد<ref>مصنف عبدالرزاق، ج ۴، ص ۳۰۹؛ الإصابة، ج ۴، ص ۴۳۲. </ref>. وى احادیثى از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} روایت کرده و در هنگام رحلت پیغمبر {{صل}}، بیش از اندازه مىگریست و مىگفت که گریه من فقط براى انقطاع وحى الهى از خانه ما است و نیز [[حضرت زهرا]] {{س}} در حادثه فدک، وى را شاهد خود معرفى فرمود. فرزند وى -ایمن- یکى از ده تنى است که هنگام متفرق شدن لشکر اسلام در جنگ حنین، شجاعانه مقاومت نمود و در رکاب رسول اکرم {{صل}} به شهادت رسید<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۱۴. </ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۲۰.</ref>. | ||
==ام ایمن در فرهنگنامه آخرالزمان== | ==ام ایمن در فرهنگنامه آخرالزمان== | ||
امایمن در ابتدا کنیز آمنه، [[مادر]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود و پس از [[وفات]] ایشان، کنیز [[رسول خدا]]{{صل}} شد. او در دوران [[کودکی]] [[پیامبر]] دایه ایشان بود. [[پیامبر]] نسبت به او [[محبت]] فراوانی داشت و میفرمود: «امایمن در [[حکم]] [[مادر]] من است و جزو [[خانواده]] من به حساب میآید»! او دو بار [[هجرت]] کرد، یکی به [[حبشه]] و دیگری به [[مدینه]]. [[رسول خدا]] پس از [[وفات]] [[حضرت | امایمن در ابتدا کنیز آمنه، [[مادر]] [[رسول خدا]]{{صل}} بود و پس از [[وفات]] ایشان، کنیز [[رسول خدا]]{{صل}} شد. او در دوران [[کودکی]] [[پیامبر]] دایه ایشان بود. [[پیامبر]] نسبت به او [[محبت]] فراوانی داشت و میفرمود: «امایمن در [[حکم]] [[مادر]] من است و جزو [[خانواده]] من به حساب میآید»! او دو بار [[هجرت]] کرد، یکی به [[حبشه]] و دیگری به [[مدینه]]. [[رسول خدا]] پس از [[وفات]] [[حضرت خدیجه]] او را آزاد کرد. [[حضرت زهرا]]{{س}} هنگام دادخواست [[فدک]]، او را [[شاهد]] خود معرفی کرد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "من [[گواهی]] میدهم که او از [[اهل بهشت]] است". او به واسطه [[ایمان]] خویش، در [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} به این [[جهان]] باز خواهد گشت و به همراه زنانی دیگر جزو [[یاران]] آن [[حضرت]] خواهد بود<ref>ر.ک: رجعت، زنان.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۰۲.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |