جنگ نهروان در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==برخورد روشنگرانه [[امام]]{{ع}} با [[خوارج]]== | ==برخورد روشنگرانه [[امام]]{{ع}} با [[خوارج]]== | ||
*[[امام]]{{ع}} به روشنگری در برابر [[خوارج]] میپرداخت و خود را [[احتجاج]] کننده بر ضد [[خوارج]] معرفی میکرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۵</ref> و به [[شبهات]] آنان پاسخ میداد. نخست [[عبدالله بن عباس]] را به سوی آنان فرستاد. به وی توصیه کرد با سنّت با آنان [[احتجاج]] کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۷</ref>. سپس خود به میان آنان رفت و به تمام پرسشها و شبهههایش پاسخ داد و فرمود: ما مردان را [[حَکَم]] قرار ندادهایم بلکه [[قرآن]] را [[حکم]] قرار دادیم و ترجمان آن به دست مردان است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵</ref>. درباره [[حکمیت]] که آن را خلاف [[شرع]] میدانستند نیز فرمود: [[پیامبر]] در [[جنگ]] با [[بنیقریظه]]، [[سعد بن معاذ]] را [[حَکَم]] قرارداد. همچنین به پنج سؤال دیگر آنان نیز پاسخ داد. بسیاری قانع شدند و به [[کوفه]] آمدند. چهار هزار نفر از آنان بر [[عقیده]] خود باقی ماندند. [[امام]]{{ع}} در برخورد با آنان صبورانه به افشاگری پرداخت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۹۸ و خطبههای ۴۰ و ۱۸۴</ref>. [[امام]] [[یاران]] خویش را از برخورد خشونتآمیز با آنان [[نهی]] میکرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۰</ref>. سهمشان را از [[بیت المال]] قطع نکرد و از ورود به اجتماع و [[مسجد]] [[ممنوع]] نشدند. [[امام]] درباره آنها فرمود، تا زمانی که به [[جنگ]] نپردازند با آنها [[جنگ]] نخواهد کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 261.</ref>. | *[[امام]]{{ع}} به روشنگری در برابر [[خوارج]] میپرداخت و خود را [[احتجاج]] کننده بر ضد [[خوارج]] معرفی میکرد<ref>{{متن حدیث|أَنَا حَجِيجُ الْمَارِقِينَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۷۵</ref> و به [[شبهات]] آنان پاسخ میداد. نخست [[عبدالله بن عباس]] را به سوی آنان فرستاد. به وی توصیه کرد با سنّت با آنان [[احتجاج]] کن<ref>{{متن حدیث|وَ لَكِنْ حَاجِجْهُمْ بِالسُّنَّةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۷۷</ref>. سپس خود به میان آنان رفت و به تمام پرسشها و شبهههایش پاسخ داد و فرمود: ما مردان را [[حَکَم]] قرار ندادهایم بلکه [[قرآن]] را [[حکم]] قرار دادیم و ترجمان آن به دست مردان است<ref>{{متن حدیث|إِنَّا لَمْ نُحَكِّمِ الرِّجَالَ وَ إِنَّمَا حَكَّمْنَا الْقُرْآنَ، هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵</ref>. درباره [[حکمیت]] که آن را خلاف [[شرع]] میدانستند نیز فرمود: [[پیامبر]] در [[جنگ]] با [[بنیقریظه]]، [[سعد بن معاذ]] را [[حَکَم]] قرارداد. همچنین به پنج سؤال دیگر آنان نیز پاسخ داد. بسیاری قانع شدند و به [[کوفه]] آمدند. چهار هزار نفر از آنان بر [[عقیده]] خود باقی ماندند. [[امام]]{{ع}} در برخورد با آنان صبورانه به افشاگری پرداخت<ref>{{متن حدیث|لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ-: كَلِمَةُ حَقٍّ، يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ»؛ نهج البلاغه، حکمت 198؛ «اسْكُتْ، قَبَحَكَ اللَّهُ يَا أَثْرَمُ! فَوَاللَّهِ لَقَدْ ظَهَرَ الْحَقُّ، فَكُنْتَ فِيهِ ضَئِيلًا شَخْصُكَ، خَفِيّاً صَوْتُكَ، حَتَّى إِذَا نَعَرَ الْبَاطِلُ، نَجَمْتَ نُجُومَ قَرْنِ الْمَاعِزِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۹۸ و خطبههای ۴۰ و ۱۸۴</ref>. [[امام]] [[یاران]] خویش را از برخورد خشونتآمیز با آنان [[نهی]] میکرد<ref>{{متن حدیث|وَ إِيَّاكَ وَ الْغَضَبَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴۲۰</ref>. سهمشان را از [[بیت المال]] قطع نکرد و از ورود به اجتماع و [[مسجد]] [[ممنوع]] نشدند. [[امام]] درباره آنها فرمود، تا زمانی که به [[جنگ]] نپردازند با آنها [[جنگ]] نخواهد کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 261.</ref>. | ||
==مقدمات [[جنگ]] با [[خوارج نهروان]]== | ==مقدمات [[جنگ]] با [[خوارج نهروان]]== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==تصمیم به [[نبرد]] با [[خوارج]]== | ==تصمیم به [[نبرد]] با [[خوارج]]== | ||
*[[امام]]{{ع}} در [[نخیله]] بود که [[اخبار]] [[جنایات خوارج]] به ایشان رسید. [[مردم]] به [[امام]]{{ع}} گفتند: "چرا این اشخاص را پشت سر گذاشتی که بر [[اموال]] زنان و فرزندانمان مسلّط شوند. نخست ما را به [[جنگ]] اینان ببر و پس از اینکه از آنان آسوده شدیم، ما را به [[جنگ]] [[شامیان]] بفرست." به [[نقلی]] دیگر، نامهای به [[امام]]{{ع}} رسید که چهار هزار نفر از [[خوارج]] در [[نهروان]] جمع شدهاند و ابنخباب، [[زن]] و فرزندش را کشتهاند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "آه [[عبدالله]] اگر بهخاطر [[دین خدا]] گرفتار این فاجعه شدی، تو و خانوادهات بهسوی [[بهشت]] میروید." [[مردم]] که خبر [[نامه]] را شنیدند، فریاد برآوردند، نظرت چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: "بهسوی این سرکشان بروید. به [[خدا]] [[سوگند]] که نابودی آنان و ورودشان به [[جهنم]] را میبینم.[[امام]]{{ع}} بهسوی [[نهروان]] حرکت کرد و در راه، خبر از کشته شدن آنها داد. به [[خدا]] [[سوگند]] از آنان ده نفر [[نجات]] نمییابند و از شما ده نفر از بین نمیروند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 262-263.</ref>. | *[[امام]]{{ع}} در [[نخیله]] بود که [[اخبار]] [[جنایات خوارج]] به ایشان رسید. [[مردم]] به [[امام]]{{ع}} گفتند: "چرا این اشخاص را پشت سر گذاشتی که بر [[اموال]] زنان و فرزندانمان مسلّط شوند. نخست ما را به [[جنگ]] اینان ببر و پس از اینکه از آنان آسوده شدیم، ما را به [[جنگ]] [[شامیان]] بفرست." به [[نقلی]] دیگر، نامهای به [[امام]]{{ع}} رسید که چهار هزار نفر از [[خوارج]] در [[نهروان]] جمع شدهاند و ابنخباب، [[زن]] و فرزندش را کشتهاند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "آه [[عبدالله]] اگر بهخاطر [[دین خدا]] گرفتار این فاجعه شدی، تو و خانوادهات بهسوی [[بهشت]] میروید." [[مردم]] که خبر [[نامه]] را شنیدند، فریاد برآوردند، نظرت چیست؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: "بهسوی این سرکشان بروید. به [[خدا]] [[سوگند]] که نابودی آنان و ورودشان به [[جهنم]] را میبینم.[[امام]]{{ع}} بهسوی [[نهروان]] حرکت کرد و در راه، خبر از کشته شدن آنها داد. به [[خدا]] [[سوگند]] از آنان ده نفر [[نجات]] نمییابند و از شما ده نفر از بین نمیروند<ref>{{متن حدیث|مَصَارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ وَ اللَّهِ لَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لَا يَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 262-263.</ref>. | ||
==رویارویی با [[خوارج]]== | ==رویارویی با [[خوارج]]== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==[[نبرد]] دو نیرو== | ==[[نبرد]] دو نیرو== | ||
*وقتی که دو نیرو در برابر هم قرار گرفتند، [[عبدالله بن وهب]] بهسوی [[سپاه امام]] یورش برد. [[امام]]{{ع}} فرمود: "شما دست نگه دارید تا آنان [[جنگ]] را شروع کنند." [[خوارج]] حمله را با شعار {{عربی|" لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ "}} آغاز کردند. تیراندازان به آنان حمله و خاموششان کردند. سواران از دو سو حمله کردند پیادگان نیز با [[شمشیر]] و نیزه حمله بردند و چیزی نگذشت که آنان را از پا درآوردند. از [[یاران علی]]{{ع}} تنها نه نفر کشته شدند و از [[خوارج]] ده نفر [[نجات]] یافتند. [[امام علی]]{{ع}} آنچه در اردوگاه [[خوارج]] مانده بود (مانند [[سلاح]] و چهارپایان استفاده شده در [[جنگ]]) جمع و میان رزمندگان تقسیم کرد و دیگر کالاها و بردگان را به صاحبانشان بازگرداند. پس از [[نبرد]]، وقتی [[امام]]{{ع}} بر کشتههای [[خوارج]] میگذشت، فرمود: "گرفتار باشید، به شما زیاد رساند کسی که شما را [[فریب]] داد." گفته شد: "ای [[امام]]، چه کسی آنانرا [[فریب]] داد؟" فرمود: "[[شیطان]] [[گمراه کننده]] و نفسهایی که به زشتی [[فرمان]] میدهند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۳</ref>. [[امام]]{{ع}} [[جنگ]] با [[خوارج]] را پس از خود منع کرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 263-264.</ref>. | *وقتی که دو نیرو در برابر هم قرار گرفتند، [[عبدالله بن وهب]] بهسوی [[سپاه امام]] یورش برد. [[امام]]{{ع}} فرمود: "شما دست نگه دارید تا آنان [[جنگ]] را شروع کنند." [[خوارج]] حمله را با شعار {{عربی|" لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ "}} آغاز کردند. تیراندازان به آنان حمله و خاموششان کردند. سواران از دو سو حمله کردند پیادگان نیز با [[شمشیر]] و نیزه حمله بردند و چیزی نگذشت که آنان را از پا درآوردند. از [[یاران علی]]{{ع}} تنها نه نفر کشته شدند و از [[خوارج]] ده نفر [[نجات]] یافتند. [[امام علی]]{{ع}} آنچه در اردوگاه [[خوارج]] مانده بود (مانند [[سلاح]] و چهارپایان استفاده شده در [[جنگ]]) جمع و میان رزمندگان تقسیم کرد و دیگر کالاها و بردگان را به صاحبانشان بازگرداند. پس از [[نبرد]]، وقتی [[امام]]{{ع}} بر کشتههای [[خوارج]] میگذشت، فرمود: "گرفتار باشید، به شما زیاد رساند کسی که شما را [[فریب]] داد." گفته شد: "ای [[امام]]، چه کسی آنانرا [[فریب]] داد؟" فرمود: "[[شیطان]] [[گمراه کننده]] و نفسهایی که به زشتی [[فرمان]] میدهند"<ref>{{متن حدیث|بُؤْساً لَكُمْ، لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ. فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۲۳</ref>. [[امام]]{{ع}} [[جنگ]] با [[خوارج]] را پس از خود منع کرد<ref>{{متن حدیث|لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِي فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ، كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 263-264.</ref>. | ||
==باقی مانده [[خوارج]]== | ==باقی مانده [[خوارج]]== | ||
*پس از کشته شدن [[خوارج]]، [[امام]]{{ع}} فرمود: آنها از بین نرفتهاند. آنان نطفهای هستند در پشت مردان و رحم زنان، هرگاه رئیسی از آنان [[ظهور]] نماید، کشته شود. تا اینکه آخر آنان دزدان راهزن باشند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 264.</ref>. | *پس از کشته شدن [[خوارج]]، [[امام]]{{ع}} فرمود: آنها از بین نرفتهاند. آنان نطفهای هستند در پشت مردان و رحم زنان، هرگاه رئیسی از آنان [[ظهور]] نماید، کشته شود. تا اینکه آخر آنان دزدان راهزن باشند<ref>{{متن حدیث|كَلَّا وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ، كُلَّمَا نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ حَتَّى يَكُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلَّابِينَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 264.</ref>. | ||
*همان گونه که [[امام]]{{ع}} فرمود، اکنون نیز گروهی از [[خوارج]] در عمان بهنام "[[فرقه اَباضیه]]" حضور دارند. پس از [[نهروان]] [[خوارج]] چندین [[قیام]] علیه [[امام]] داشتند که [[امام]]{{ع}} برای [[سرکوب]] آنان نیرو فرستاد. [[شورش]] خریت بن راشد نیز از جمله شورشهای [[خوارج]] بهشمار میرود که در [[نهج البلاغه]] به آن اشاره شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 264.</ref>. | *همان گونه که [[امام]]{{ع}} فرمود، اکنون نیز گروهی از [[خوارج]] در عمان بهنام "[[فرقه اَباضیه]]" حضور دارند. پس از [[نهروان]] [[خوارج]] چندین [[قیام]] علیه [[امام]] داشتند که [[امام]]{{ع}} برای [[سرکوب]] آنان نیرو فرستاد. [[شورش]] خریت بن راشد نیز از جمله شورشهای [[خوارج]] بهشمار میرود که در [[نهج البلاغه]] به آن اشاره شده است<ref>{{متن حدیث|بُعْداً لَهُمْ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ؛ أَمَا لَوْ أُشْرِعَتِ الْأَسِنَّةُ إِلَيْهِمْ وَ صُبَّتِ السُّيُوفُ عَلَى هَامَاتِهِمْ لَقَدْ نَدِمُوا عَلَى مَا كَانَ مِنْهُمْ. إِنَّ الشَّيْطَانَ الْيَوْمَ قَدِ اسْتَفَلَّهُمْ وَ هُوَ غَداً مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ وَ مُتَخَلٍ عَنْهُمْ؛ فَحَسْبُهُمْ بِخُرُوجِهِمْ مِنَ الْهُدَى وَ ارْتِكَاسِهِمْ فِي الضَّلَالِ وَ الْعَمَى وَ صَدِّهِمْ عَنِ الْحَقِّ وَ جِمَاحِهِمْ فِي التِّيهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 264.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |