محکم و متشابه: تفاوت میان نسخهها
←تحلیل معنای اصطلاحی محکم و متشابه
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
*از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به [[تبیین]] آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان [[محکم و متشابه]] چنین میگوید:اِحکام به معنای [[استوار]] بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و [[شبهه]] در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، [[متشابه]] قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، [[شبهه]] برانگیز باشد و مقصود [[پنهان]] گردد، آن را [[متشابه]] گویند. برخی [[آیات]]، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرار گرفتهاند تا با [[تأویل]] آنها مایه [[فتنه]] گردند و [[مردم]] [[سادهلوح]] را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این [[آیات]] به [[متشابه]] آن است که مایه [[شبهه]] و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و [[اجمال]] را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | *از نویسندگان معاصر که بر دیدگاه [[علامه طباطبایی]] است و به [[تبیین]] آن پرداخته، [[محمد هادی معرفت]] است. او در بیان [[محکم و متشابه]] چنین میگوید:اِحکام به معنای [[استوار]] بودن گفتار یا کرداری است که راه خلل و [[شبهه]] در آن بسته باشد، در مقابلِ آن، [[متشابه]] قرار دارد؛ چنانچه گفتار یا کرداری، بر اثر احتمالاتی چند، [[شبهه]] برانگیز باشد و مقصود [[پنهان]] گردد، آن را [[متشابه]] گویند. برخی [[آیات]]، بر اثر وجوه محتمل، ظاهری شبههانگیز به خود یافته، دستخوش کج اندیشان قرار گرفتهاند تا با [[تأویل]] آنها مایه [[فتنه]] گردند و [[مردم]] [[سادهلوح]] را از راه به در برند. بنا بر این، وجه تسمیه این [[آیات]] به [[متشابه]] آن است که مایه [[شبهه]] و گاه دستآویزی برای فتنه جویان گردیده است<ref>ر. ک: علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسۀ فرهنگی التمهید، چاپ چهارم، ۱۳۸۱ ش، ص ۲۷۳ـ ۲۷۱.</ref>. نویسنده مذکور، بر خلاف دیدگاه اول، هر گونه ابهام و [[اجمال]] را مساوی با تشابه نمیداند، بلکه رابطه بین تشابه و ابهام را از نوع عموم و خصوص من وجه میداند <ref>ر. ک: التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۰۹ ﻫ، ج ۳، ص ۱۲ ـ ۹.</ref>. | ||
*ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی، محمد بن احمد سرخسی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۵۱ م، ج ۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محکم با نصّ آن است که در نصّ، احتمال آن که آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محکم منتفی است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref>. | *ناگفته نماند که برخی از اصولیان [[اهل سنت]] نیز در تعریف محکم، از دیدگاه مشهور در اصول، که محکم را اعم از نص و ظاهر میداند، فاصله گرفته و آن را اخص از نص دانستهاند. آنان در تعریف محکم گفتهاند:محکم، در اصطلاح، به لفظ یا عبارتی از قرآن گفته میشود که بر مقصود اصلی خداوند دلالت داشته و دلالت آن به قدری واضح باشد که احتمال تأویل و نسخ در آن راه نداشته باشد؛ مانند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میدارد. بیگمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۲.</ref><ref> اصول السرخسی، محمد بن احمد سرخسی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۵۱ م، ج ۱، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۵.</ref>. تفاوت محکم با نصّ آن است که در نصّ، احتمال آن که آن متن در عهد [[رسول خدا]]{{صل}} نسخ شده باشد، وجود دارد، اما این احتمال در باره محکم منتفی است<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref>. | ||
*مواردی که این گروه از اصولیان | *مواردی که این گروه از اصولیان آنها را ذیل عنوان [[آیات محکم]] معرفی کردهاند، تقریباً همان چیزی است که در [[نظریه]] [[علامه طباطبایی]] از آن با نام اصول مسلم [[قرآن]] یاد شده است. بنا بر این، مهمترین [[آیات محکم]] از دیدگاه این اصولیان به شرح زیر است: | ||
#آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی دین دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: ایمان به | #آیاتی که بر اصول و قواعد اساسی [[دین]] دلالت داشته باشد، به نحوی که در گذر زمان، دستخوش دگرگونی نگردد؛ مانند: [[ایمان به خدا]]، [[فرشتگان]]، [[کتب آسمانی]]، [[روز قیامت]] و..... <ref>در این مورد آیات فراوانی وجود دارد که برای نمونه میتوان به آیات ۷ سورۀ حدید و ۱۷۷ سورۀ بقره اشاره کرد.</ref> | ||
#آیاتی که دال بر اصول و قواعد کلی اخلاق و فضایل انسانی و با فطرت مطابق باشد و عقل به حُسن | #آیاتی که دال بر اصول و قواعد کلی [[اخلاق]] و [[فضایل]] [[انسانی]] و با [[فطرت]] مطابق باشد و [[عقل]] به حُسن آنها [[حکم]] کند؛ مانند: {{متن قرآن|وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ}}<ref> به پیمان وفا کنید؛ سوره اسراء، آیه:۳۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى}}<ref> به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد؛ سوره نحل، آیه:۹۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref> خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید؛ سوره نساء، آیه:۵۸.</ref>، {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند»؛ سوره احقاف، آیه:۱۵.</ref>. | ||
#آیاتی که بر قبح و زشتی رذایل | #آیاتی که بر [[قبح]] و [[زشتی]] [[رذایل اخلاقی]]، چون [[ظلم]]، [[خیانت]] و غیره دلالت دارد؛ مانند: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی»؛ سوره اسراء، آیه:۲۳.</ref> و {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref> ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید؛ سوره انفال، آیه:۲۷.</ref> | ||
#آیاتی که از گذشته یا آینده خبر میدهد؛ مانند: اخبار اُمتها و پیامبران گذشته، اخبار مربوط به امور | #آیاتی که از گذشته یا [[آینده]] خبر میدهد؛ مانند: [[اخبار]] اُمتها و [[پیامبران]] گذشته، [[اخبار]] مربوط به امور [[آینده]]، [[اخبار]] اهل [[بهشت و جهنم]] و...<ref>برای نمونه میتوان به آیات ۲۳ سوره آل عمران و ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۸۵، ۸۶ و ۸۷ سورۀ انعام اشاره کرد.</ref> | ||
#آیاتی که سبک تعبیر | #آیاتی که سبک تعبیر آنها از دوام و [[پایداری]] [[حکم]] آنها حکایت کند؛ مانند: {{متن قرآن|وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا}}<ref> وهرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید؛ سوره احزاب، آیه:۵۳.</ref> که لفظ {{متن قرآن|أَبَدًا}} در این [[آیه]]، راه را بر هر گونه [[تأویل]] یا [[نسخ]] میبندد<ref>المناهج الأصولیه فی الإجتهاد بالرأی فی التشریع الإسلامی، فتحی درینی، دمشق، الشرکة المتحدة للتوزیع، ۱۴۰۵ م، ص ۶۱.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۵۹ - ۱۶۴.</ref>. | ||
==جایگاه بحث محکم و متشابه در قرآن== | ==جایگاه بحث محکم و متشابه در قرآن== |