حوادث جنگ نهروان: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'رده:اتمام لینک داخلی' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عبد الملک بنابی حره]]-: [[علی]]{{ع}} شماری از ایشان را که هنوز رمقی داشتند، فرا خوانْد. چهارصد تن را یافتیم. [[علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد که به طوایف خویش بازگردانده شوند و گفت: "آنان را با خود همراه بَرید و مداواشان کنید. هر گاه بهبود یافتند، به [[کوفه]] رسانیدشان؛ و آنچه را در اردوگاهشان یافت میشود، بر گیرید". جنگافزار و چارپایان و متاعی را که برای [[جنگ]] با وی همراه داشتند، میان [[مسلمانان]] تقسیم کرد و کالاها و [[بندگان]] و کنیزان را، چون بازآمد، به صاحبانشان بازگردانْد<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۸۸.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۰۱-۵۰۶.</ref>. | *[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عبد الملک بنابی حره]]-: [[علی]]{{ع}} شماری از ایشان را که هنوز رمقی داشتند، فرا خوانْد. چهارصد تن را یافتیم. [[علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد که به طوایف خویش بازگردانده شوند و گفت: "آنان را با خود همراه بَرید و مداواشان کنید. هر گاه بهبود یافتند، به [[کوفه]] رسانیدشان؛ و آنچه را در اردوگاهشان یافت میشود، بر گیرید". جنگافزار و چارپایان و متاعی را که برای [[جنگ]] با وی همراه داشتند، میان [[مسلمانان]] تقسیم کرد و کالاها و [[بندگان]] و کنیزان را، چون بازآمد، به صاحبانشان بازگردانْد<ref>تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۸۸.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۰۱-۵۰۶.</ref>. | ||
==[[خطبه امام]]{{ع}}، هنگام فراغت یافتن از [[نبرد]] با خوارج== | ==[[خطبه امام]]{{ع}}، هنگام فراغت یافتن از [[نبرد]] با خوارج== | ||
*[[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]- به [[نقل]] از [[عبد الملک بن قریب]]-: از علاء بن [[زیاد ]][[اعرابی]] شنیدم که از پدرش [[نقل]] میکرد: پس از [[آشوب]] و فراغت یافتن از [[نبرد]] [[نهروان]]،[[ امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] بر [[منبر]] [[کوفه]] فراز آمد و خدای را [[ستایش]] گفت. آنگاه، [[گریه]] راه سخن را بر او بست و آن [[قدر]] گریست که [[اشک]]، ریشش را فرا گرفت و از آن جاری شد. سپس ریشش را [[پاک]] کرد و قطرههایی از اشکش بر شماری از افراد فرو افتاد. و ما میگفتیم: همانا هر کس این اشکها بر او چکیده باشد، [[خداوند]]، پیکرش را بر [[آتش]] [[حرام]] میکند. آنگاه گفت: "ای [[مردم]]! همانند آن کس نباشید که بدون عمل، آرزومندِ آخرت است و با بلندْ آرزویی، [[توبه]] را به تأخیر میافکنَد؛ همچون زاهدان درباره [[دنیا]] سخن میگوید و همانند دنیاگرایان در آن [[رفتار]] میکند؛ اگر از [[دنیا]] [[بهره]] داده شود، سیر نمیگردد و اگر از آن بازداشته شود، [[قناعت]] نمیورزد؛ از [[سپاس]] گزاردن برای آنچه به او داده شده، [[ناتوان]] است و از آنچه مانده، زیاده را میطلبد؛ امر میکند و خود اهل عمل به آن نیست، و [[نهی]] میکند و خود از آن دست نمیشوید؛ شایستگان را [[دوست]] دارد و [[رفتار]] ایشان را انجام نمیدهد و [[ستمگران]] را [[دشمن]] میشمارد و خود از آنان است؛ بر پایه گمانش نفسش بر او چیره میشود و او بر پایه یقینش بر نَفْسش چیره نمیگردد؛ اگر بی نیازی یابد، فریفته میشود؛ اگر [[بیمار]] گردد، در [[اندوه]] فرو میرود؛ اگر به [[فقر]] افتد، به [[یأس]] و [[سستی]] دچار میشود؛ پس او میان [[گناه]] و [[نعمت]] میچرد؛ عافیت مییابد و [[شکر]] به جا نمیآورَد؛ [[مبتلا]] میشود و [[صبر]] نمیورزد، گویی آن کس که از [[مرگ]] [[بیم]] داده شده غیرِ اوست و آن که [به بهشت] [[وعده]] و [از عذاب] پرهیز داده شده، کسی جز اوست. ای آماجهای [[بلاها]]! ای که در بند مرگید! ای جام [های] [[بیماریها]]! ای [[غارت]] شده [های] روزگاران! ای بار [های] گرانِ روزگار! ای میوه [های] زمان! ای [[نور]] [های] شب و روز! ای گُنگ [ها] در برابر [[حجتها]]! ای آن [ها] که [[فتنهها]] ایشان را در خود فرو بردهاند و میان آن و [[معرفت]] [[حقیقی]] عبرتها، فاصله افکندهاند! میگویم: آن که [[نجات]] یافت، جز به [[معرفت]] نَفْس خویش [[نجات]] نیافته؛ و آن که هلاک شد، جز زیر دست نَفْس خود هلاک نگشتهاست. [[خداوند]] فرازمند گفت: "ای ایمانآورندگان! خود و خاندانتان را از [[آتش]] دور دارید". [[خدا]] ما و شما را از کسانی گردانَد که [[اندرز]] را میشنوند و میپذیرند، و به عمل فرا خوانده میشوند و عمل میکنند<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۲۰۵، ح ۴۴۲۲۹.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۰۱-۵۰۶.</ref>. | *[[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]- به [[نقل]] از [[عبد الملک بن قریب]]-: از علاء بن [[زیاد]] [[اعرابی]] شنیدم که از پدرش [[نقل]] میکرد: پس از [[آشوب]] و فراغت یافتن از [[نبرد]] [[نهروان]]،[[ امیر مؤمنان علی بن ابی طالب]] بر [[منبر]] [[کوفه]] فراز آمد و خدای را [[ستایش]] گفت. آنگاه، [[گریه]] راه سخن را بر او بست و آن [[قدر]] گریست که [[اشک]]، ریشش را فرا گرفت و از آن جاری شد. سپس ریشش را [[پاک]] کرد و قطرههایی از اشکش بر شماری از افراد فرو افتاد. و ما میگفتیم: همانا هر کس این اشکها بر او چکیده باشد، [[خداوند]]، پیکرش را بر [[آتش]] [[حرام]] میکند. آنگاه گفت: "ای [[مردم]]! همانند آن کس نباشید که بدون عمل، آرزومندِ آخرت است و با بلندْ آرزویی، [[توبه]] را به تأخیر میافکنَد؛ همچون زاهدان درباره [[دنیا]] سخن میگوید و همانند دنیاگرایان در آن [[رفتار]] میکند؛ اگر از [[دنیا]] [[بهره]] داده شود، سیر نمیگردد و اگر از آن بازداشته شود، [[قناعت]] نمیورزد؛ از [[سپاس]] گزاردن برای آنچه به او داده شده، [[ناتوان]] است و از آنچه مانده، زیاده را میطلبد؛ امر میکند و خود اهل عمل به آن نیست، و [[نهی]] میکند و خود از آن دست نمیشوید؛ شایستگان را [[دوست]] دارد و [[رفتار]] ایشان را انجام نمیدهد و [[ستمگران]] را [[دشمن]] میشمارد و خود از آنان است؛ بر پایه گمانش نفسش بر او چیره میشود و او بر پایه یقینش بر نَفْسش چیره نمیگردد؛ اگر بی نیازی یابد، فریفته میشود؛ اگر [[بیمار]] گردد، در [[اندوه]] فرو میرود؛ اگر به [[فقر]] افتد، به [[یأس]] و [[سستی]] دچار میشود؛ پس او میان [[گناه]] و [[نعمت]] میچرد؛ عافیت مییابد و [[شکر]] به جا نمیآورَد؛ [[مبتلا]] میشود و [[صبر]] نمیورزد، گویی آن کس که از [[مرگ]] [[بیم]] داده شده غیرِ اوست و آن که [به بهشت] [[وعده]] و [از عذاب] پرهیز داده شده، کسی جز اوست. ای آماجهای [[بلاها]]! ای که در بند مرگید! ای جام [های] [[بیماریها]]! ای [[غارت]] شده [های] روزگاران! ای بار [های] گرانِ روزگار! ای میوه [های] زمان! ای [[نور]] [های] شب و روز! ای گُنگ [ها] در برابر [[حجتها]]! ای آن [ها] که [[فتنهها]] ایشان را در خود فرو بردهاند و میان آن و [[معرفت]] [[حقیقی]] عبرتها، فاصله افکندهاند! میگویم: آن که [[نجات]] یافت، جز به [[معرفت]] نَفْس خویش [[نجات]] نیافته؛ و آن که هلاک شد، جز زیر دست نَفْس خود هلاک نگشتهاست. [[خداوند]] فرازمند گفت: "ای ایمانآورندگان! خود و خاندانتان را از [[آتش]] دور دارید". [[خدا]] ما و شما را از کسانی گردانَد که [[اندرز]] را میشنوند و میپذیرند، و به عمل فرا خوانده میشوند و عمل میکنند<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۲۰۵، ح ۴۴۲۲۹.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۵۰۱-۵۰۶.</ref>. | ||
{{نهروان}} | {{نهروان}} |