پرش به محتوا

ضرورت بحث از امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - ' ]]' به ' [['
جز (جایگزینی متن - 'در درس‌های آینده' به 'در مباحث دیگر')
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[')
خط ۲۰: خط ۲۰:
[[نزاع]] پیرامون مسأله [[امامت]] به صورت جدی در تمام دوره‌ها ادامه داشته است و این خود شاهدی است بر اهتمام [[مسلمانان]] به موضوع [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}}<ref>شهرستانی در ملل و نحل می‌‌گوید: {{عربی|و أعظم خلاف بين الأمّة خلاف الإمامة إذ ما سلّ سيف في الإسلام على قاعدة دينيّة مثلما سلّ على الإمامة في كلّ زمان...}}؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۳۱.</ref>.
[[نزاع]] پیرامون مسأله [[امامت]] به صورت جدی در تمام دوره‌ها ادامه داشته است و این خود شاهدی است بر اهتمام [[مسلمانان]] به موضوع [[امامت]] و [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}}<ref>شهرستانی در ملل و نحل می‌‌گوید: {{عربی|و أعظم خلاف بين الأمّة خلاف الإمامة إذ ما سلّ سيف في الإسلام على قاعدة دينيّة مثلما سلّ على الإمامة في كلّ زمان...}}؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۳۱.</ref>.
با توجه به اهمیّت ویژه [[امامت]] در [[معارف دینی]]، [[امامت]] پژوهی در بین [[دانشمندان]] [[امامیه]] سابقه قابل توجه یافته است. به گونه‌ای که- علاوه بر پرداختن به [[امامت]] در منابع تفسیری و [[حدیثی]] و [[تاریخی]]- از عصر [[امامان شیعه]] تاکنون تک نگاره‌های فراوانی نیز در این مسأله به رشته تحریر در آمده است<ref>ر.ک: معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت که فهرستی از ۱۳۰۵۹ اثر درباره امامت به دست می‌‌دهد. و امامت پژوهی، ص ۲۲.</ref>.
با توجه به اهمیّت ویژه [[امامت]] در [[معارف دینی]]، [[امامت]] پژوهی در بین [[دانشمندان]] [[امامیه]] سابقه قابل توجه یافته است. به گونه‌ای که- علاوه بر پرداختن به [[امامت]] در منابع تفسیری و [[حدیثی]] و [[تاریخی]]- از عصر [[امامان شیعه]] تاکنون تک نگاره‌های فراوانی نیز در این مسأله به رشته تحریر در آمده است<ref>ر.ک: معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت که فهرستی از ۱۳۰۵۹ اثر درباره امامت به دست می‌‌دهد. و امامت پژوهی، ص ۲۲.</ref>.
[[ابن ندیم]] (م ۳۸۴) فهرست نگار و کتاب شناس [[معروف]]، [[علی بن اسماعیل]] بن [[میثم تمار]] را نخستین فردی می‌‌داند که در [[باب ]][[امامت]] رساله‌ای نوشت و نام دو اثر از وی به نام‌های "الامامه" و "الاستحقاق" به میان می‌‌آورد. وی [[هشام بن حکم]] [[صحابی]] و [[شاگرد]] [[معروف]] [[امام صادق]]{{ع}} را از جمله دانشمندانی می‌‌داند که در [[امامت]] رساله‌های متعددی نگاشته است<ref>ر.ک: الفهرست، ص ۳۲۷ (فن ۲، مقاله ۵).</ref>. [[ابوجعفر]] [[احمد]] بن [[حسین]] [[صقیل]] کوفی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} و [[امام کاظم]]{{ع}} و نیز [[خلیل بن احمد فراهیدی]] از [[اصحاب امام]] ششم{{ع}} رساله‌ای در [[امامت]] نوشته‌اند<ref>ر.ک: الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۷۳ و، ج ۲۰، ص ۳۹۰.</ref>.
[[ابن ندیم]] (م ۳۸۴) فهرست نگار و کتاب شناس [[معروف]]، [[علی بن اسماعیل]] بن [[میثم تمار]] را نخستین فردی می‌‌داند که در [[باب]] [[امامت]] رساله‌ای نوشت و نام دو اثر از وی به نام‌های "الامامه" و "الاستحقاق" به میان می‌‌آورد. وی [[هشام بن حکم]] [[صحابی]] و [[شاگرد]] [[معروف]] [[امام صادق]]{{ع}} را از جمله دانشمندانی می‌‌داند که در [[امامت]] رساله‌های متعددی نگاشته است<ref>ر.ک: الفهرست، ص ۳۲۷ (فن ۲، مقاله ۵).</ref>. [[ابوجعفر]] [[احمد]] بن [[حسین]] [[صقیل]] کوفی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} و [[امام کاظم]]{{ع}} و نیز [[خلیل بن احمد فراهیدی]] از [[اصحاب امام]] ششم{{ع}} رساله‌ای در [[امامت]] نوشته‌اند<ref>ر.ک: الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۷۳ و، ج ۲۰، ص ۳۹۰.</ref>.
شمار فراوانی از [[عالمان]] [[شیعی]] در محبث [[امامت]] به تالیف رساله‌های مستقل [[همت]] گماشته‌اند همانند رساله [[عصمت]] از [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶) و رساله فرق بین [[نبی]] و [[امام]] از [[شیخ مفید]] (م ۴۱۳). در طبقات بعد نیز از این شیوه در اهتمام به مسأله [[امامت]] دیده می‌‌شود و آثار ارزشمند خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) و [[علامه حلی]] (م ۴۱۳). در طبقات بعد نیز از این شیوه درا هتمام به مسأله [[امامت]] دیده می‌‌شود و آثار ارزشمند خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) و [[علامه حلی]] (م ۷۲۶) و در دوره‌های بعد تالیفات [[میر]] [[سید]] [[حامد]] [[حسین]] (م ۱۲۶۴) و [[علامه امینی]] (م ۱۳۴۹) را می‌‌توان به عنوان نمونه‌ای از تراث [[علمی]] [[شیعه]] در موضوع [[امامت]] نام برد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.
شمار فراوانی از [[عالمان]] [[شیعی]] در محبث [[امامت]] به تالیف رساله‌های مستقل [[همت]] گماشته‌اند همانند رساله [[عصمت]] از [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶) و رساله فرق بین [[نبی]] و [[امام]] از [[شیخ مفید]] (م ۴۱۳). در طبقات بعد نیز از این شیوه در اهتمام به مسأله [[امامت]] دیده می‌‌شود و آثار ارزشمند خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) و [[علامه حلی]] (م ۴۱۳). در طبقات بعد نیز از این شیوه درا هتمام به مسأله [[امامت]] دیده می‌‌شود و آثار ارزشمند خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲) و [[علامه حلی]] (م ۷۲۶) و در دوره‌های بعد تالیفات [[میر]] [[سید]] [[حامد]] [[حسین]] (م ۱۲۶۴) و [[علامه امینی]] (م ۱۳۴۹) را می‌‌توان به عنوان نمونه‌ای از تراث [[علمی]] [[شیعه]] در موضوع [[امامت]] نام برد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.
==[[امامت]] و [[تقریب بین مذاهب]] [[اسلامی]]==
==[[امامت]] و [[تقریب بین مذاهب]] [[اسلامی]]==
خط ۳۰: خط ۳۰:
لذا بر [[دانشمندان]] و فرهیختگان [[امت اسلامی]] لازم است که این مایه حیات [[امت]] را به درستی و در محیط سالم و صمیمی و با تاکید بر مشترکات و به دور از آلودگی‌های [[تفرقه]] انگیز و مهلک مورد توجه و اهتمام ویژه قرار دهند. در فضای غبارآلود ناشی از [[عدم آگاهی]] و [[شناخت]] درست از یکدیگر و وارد کردن اتهامات ناروا<ref>نمونه‌ای از شواهد فراوان اتهامات ناروا: ابن تیمیه در منهاج السنة النبویة، ج ۲، ص ۳۶۸ می‌‌نویسد: {{عربی|ولکن الإمامیة تُخَالِفْ أَهْلِ البیت فی عَامَّةً أُصُولِهِمْ، فلیس فی أَئِمَّةِ أَهْلِ البیت - مَثَلُ علی بْنِ الحسین، وأبی جَعْفَرِ الْبَاقِرِ، وَ ابْنِهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ - مِنْ کان ینکر الرؤیة، أَوْ یقول بِخَلْقِ الْقُرْآنِ، أَوْ ینکر القدر، أَوْ یقول بِالنَّصِّ عَلَى علیّ، أَوْ بِعِصْمَةِ الْأَئِمَّةِ الاثنی عَشَرَ}}. ابن خلدون می‌‌نویسد: {{عربی|وَ شَذَّ أَهْلَ الْبَيْتِ بمذاهب ابْتَدَعُوها وَفَّقَهُ انْفَرَدُوا بِهِ وَ بَنُوهُ عَلَى مَذْهَبَهُمْ فِي تَنَاوُلِ بَعْضُ الصَّحَابَةِ بالقدح وَ عَلَى قَوْلِهِمْ بِعِصْمَةِ الْأَئِمَّةِ وَ رَفَعَ الْخِلَافِ عَنْ أَقْوَالِهِمْ وَ هِيَ كُلُّهَا أُصُولِ واهِيَةُ}}؛ تاریخ ابن خلدون ج۱، ص ۴۴۶.</ref> و [[غفلت]] از حلیه‌ها و برنامه‌های [[تفرقه]] افکن [[دشمن]] مشترک، [[تقریب بین مذاهب]] هیچ گاه تحقق نخواهد یافت<ref>ر.ک: بخشی مبسوط در آموزش عقاید، ج ۲، ص ۲۲۸ ببعد.</ref>.
لذا بر [[دانشمندان]] و فرهیختگان [[امت اسلامی]] لازم است که این مایه حیات [[امت]] را به درستی و در محیط سالم و صمیمی و با تاکید بر مشترکات و به دور از آلودگی‌های [[تفرقه]] انگیز و مهلک مورد توجه و اهتمام ویژه قرار دهند. در فضای غبارآلود ناشی از [[عدم آگاهی]] و [[شناخت]] درست از یکدیگر و وارد کردن اتهامات ناروا<ref>نمونه‌ای از شواهد فراوان اتهامات ناروا: ابن تیمیه در منهاج السنة النبویة، ج ۲، ص ۳۶۸ می‌‌نویسد: {{عربی|ولکن الإمامیة تُخَالِفْ أَهْلِ البیت فی عَامَّةً أُصُولِهِمْ، فلیس فی أَئِمَّةِ أَهْلِ البیت - مَثَلُ علی بْنِ الحسین، وأبی جَعْفَرِ الْبَاقِرِ، وَ ابْنِهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ - مِنْ کان ینکر الرؤیة، أَوْ یقول بِخَلْقِ الْقُرْآنِ، أَوْ ینکر القدر، أَوْ یقول بِالنَّصِّ عَلَى علیّ، أَوْ بِعِصْمَةِ الْأَئِمَّةِ الاثنی عَشَرَ}}. ابن خلدون می‌‌نویسد: {{عربی|وَ شَذَّ أَهْلَ الْبَيْتِ بمذاهب ابْتَدَعُوها وَفَّقَهُ انْفَرَدُوا بِهِ وَ بَنُوهُ عَلَى مَذْهَبَهُمْ فِي تَنَاوُلِ بَعْضُ الصَّحَابَةِ بالقدح وَ عَلَى قَوْلِهِمْ بِعِصْمَةِ الْأَئِمَّةِ وَ رَفَعَ الْخِلَافِ عَنْ أَقْوَالِهِمْ وَ هِيَ كُلُّهَا أُصُولِ واهِيَةُ}}؛ تاریخ ابن خلدون ج۱، ص ۴۴۶.</ref> و [[غفلت]] از حلیه‌ها و برنامه‌های [[تفرقه]] افکن [[دشمن]] مشترک، [[تقریب بین مذاهب]] هیچ گاه تحقق نخواهد یافت<ref>ر.ک: بخشی مبسوط در آموزش عقاید، ج ۲، ص ۲۲۸ ببعد.</ref>.


'''ثانیاً'''- مطالعه و بحث پیرامون مسأله [[امامت]] از جنبه [[تاریخی]] صرف به این معنی که گذشته را تغییر دهیم هرگز مورد نظر هیچ محققی در [[باب ]][[امامت]] نیست. بلکه بررسی وقایع [[صدر اسلام]] صرفاً یک ارزیابی و سنجش "ماوقع" است با معیارهای به دست آمده از [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[قطعیه ]][[رسول خدا]]{{صل}} تا اینکه بدانیم آنچه بعد از آن [[حضرت]] اتفاق افتاده مطابق با [[تعالیم]] و [[ضوابط اسلامی]] بوده یا مغایر آن.
'''ثانیاً'''- مطالعه و بحث پیرامون مسأله [[امامت]] از جنبه [[تاریخی]] صرف به این معنی که گذشته را تغییر دهیم هرگز مورد نظر هیچ محققی در [[باب]] [[امامت]] نیست. بلکه بررسی وقایع [[صدر اسلام]] صرفاً یک ارزیابی و سنجش "ماوقع" است با معیارهای به دست آمده از [[قرآن کریم]] و [[سنت]] [[قطعیه]] [[رسول خدا]]{{صل}} تا اینکه بدانیم آنچه بعد از آن [[حضرت]] اتفاق افتاده مطابق با [[تعالیم]] و [[ضوابط اسلامی]] بوده یا مغایر آن.


'''ثالثاً'''- [[نیاز]] مبرم به بحث [[امامت]] برای تعیین [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]]، مربوط به همه [[مسلمان‌ها]] و در همه زمان‌ها است تا با [[تعالیم]] و [[آموزه‌های اسلامی]] به صورت درست به دور از [[انحراف]] آشنا شوند<ref>ر.ک: محاضرات فی الالهیات، ص ۳۴۰ الفصل الاول لماذا نبحث عن الامام.</ref>. نقش بی بدیل [[امام]] در [[معرفت]] [[دینی]] و [[تبیین]] صحیح از [[عقاید]] و [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] و نیز جنبه [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[امام]]، اهمیت پرداختن به بحث از [[امامت]] را به وضوح [[آشکار]] می‌‌سازد<ref>در مباحث دیگر با عنوان شئون و مسوولیّت‌های امام به تفصیل سخن می‌‌گوییم.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.
'''ثالثاً'''- [[نیاز]] مبرم به بحث [[امامت]] برای تعیین [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]]، مربوط به همه [[مسلمان‌ها]] و در همه زمان‌ها است تا با [[تعالیم]] و [[آموزه‌های اسلامی]] به صورت درست به دور از [[انحراف]] آشنا شوند<ref>ر.ک: محاضرات فی الالهیات، ص ۳۴۰ الفصل الاول لماذا نبحث عن الامام.</ref>. نقش بی بدیل [[امام]] در [[معرفت]] [[دینی]] و [[تبیین]] صحیح از [[عقاید]] و [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] و نیز جنبه [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[امام]]، اهمیت پرداختن به بحث از [[امامت]] را به وضوح [[آشکار]] می‌‌سازد<ref>در مباحث دیگر با عنوان شئون و مسوولیّت‌های امام به تفصیل سخن می‌‌گوییم.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
==دیدگاه [[امامیه]]==
==دیدگاه [[امامیه]]==
بحث از [[مقام]] و [[جایگاه]] رفیع و مهمی که نازل منزله [[نبوت]] است و در [[هدایت]] [[مسلمانان]] بعد از [[رحلت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} نقش و تاثیر اساسی دارد با [[علم کلام]] که از [[اعتقادات]] سخن می‌‌گوید تناسب دارد نه با [[علم]] [[فقه]] که از [[افعال]] [[مکلفان]] بحث می‌‌کند. برخلاف گروهی که- با فروکاستن از [[مقام]] رفیع [[امامت]] و تنزل دادن آن به [[امارت]] و [[حکومت]] معمول و رایج بر [[مردم]]- [[نصب امام]] را [[وظیفه]] [[مردم]] دانسته و بالتبع [[جایگاه]] آن را [[علم]] [[فقه]] و [[فروع]] [[علمی]] می‌‌دانند نه [[علم کلام]] و [[اعتقادات]].
بحث از [[مقام]] و [[جایگاه]] رفیع و مهمی که نازل منزله [[نبوت]] است و در [[هدایت]] [[مسلمانان]] بعد از [[رحلت]] [[نبی اکرم]]{{صل}} نقش و تاثیر اساسی دارد با [[علم کلام]] که از [[اعتقادات]] سخن می‌‌گوید تناسب دارد نه با [[علم]] [[فقه]] که از [[افعال]] [[مکلفان]] بحث می‌‌کند. برخلاف گروهی که- با فروکاستن از [[مقام]] رفیع [[امامت]] و تنزل دادن آن به [[امارت]] و [[حکومت]] معمول و رایج بر [[مردم]]- [[نصب امام]] را [[وظیفه]] [[مردم]] دانسته و بالتبع [[جایگاه]] آن را [[علم]] [[فقه]] و [[فروع]] [[علمی]] می‌‌دانند نه [[علم کلام]] و [[اعتقادات]].
به [[بیان]] دیگر تأمّل در [[حقیقت امامت]] و [[منزلت]] [[عظیم]] آن، سوال از روش [[نصب]] و [[جایگاه]] بحث از آن را هم جواب می‌‌دهد. [[میزان]] سنجش در این مسأله، [[قرآن کریم]] و [[سنّت]] [[قطعیه ]][[نبی اکرم]]{{صل}} است و ما با عرضه آراء بر این [[میزان]] مورد قبول طرفین می‌‌توانیم پاسخ این پرسش مقدماتی و بلکه پرسش‌های دیگری را هم در مسائل [[امامت]] به دست آوریم.
به [[بیان]] دیگر تأمّل در [[حقیقت امامت]] و [[منزلت]] [[عظیم]] آن، سوال از روش [[نصب]] و [[جایگاه]] بحث از آن را هم جواب می‌‌دهد. [[میزان]] سنجش در این مسأله، [[قرآن کریم]] و [[سنّت]] [[قطعیه]] [[نبی اکرم]]{{صل}} است و ما با عرضه آراء بر این [[میزان]] مورد قبول طرفین می‌‌توانیم پاسخ این پرسش مقدماتی و بلکه پرسش‌های دیگری را هم در مسائل [[امامت]] به دست آوریم.
در اینجا توجه به یک سخن [[رسول خدا]]{{صل}} می‌‌تواند راهگشای این معضل باشد که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}. این [[حدیث]] که با نقل‌های گوناگون و محتوای [[واحد]] مورد قبول [[فریقین]] است<ref>برای آگاهی بیشتر از وحدت مضمون و محتوای احادیث من مات ر.ک: راز رهائی از مرگ جاهلی و بررسی حدیث معرفت امام از منظر فریقین.</ref>، [[جایگاه]] رفیع بحث [[امامت]] را روشن می‌‌سازد. [[دانشمندان]] [[امامیه]] برای [[بیان]] [[جایگاه]] بحث از [[امامت]] و اینکه از اصول است نه از [[فروع]] به دلایلی استناد کرده‌اند<ref>ر.ک: الاصول العامه لمسائل الامامه، ص ۸۷ و امامت پژوهی، ص ۶۱.</ref>. از جمله مستندات آنان این [[حدیث]] است زیرا لازمه [[وجوب]] [[معرفت امام]] به گونه‌ای که تخلف از او مستوجب [[مرگ جاهلی]] باشد و عذری از متخلف پذیرفته نخواهد شد، آن است که [[امامت]] را مانند [[نبوت]] از اصول [[عقائد]] بدانیم نه از [[فروع]] و مسائل [[فقهی]]. در [[فرهنگ دینی]] [[مرگ جاهلی]] مردن در [[بی دینی]] و [[شرک]] و [[کفر]] است بنابراین تخلف از [[امام]] همانند تخلف از [[رسول خدا]]{{صل}} و عدم پذیرش او موجب [[کفر]] است و این با اصلی بودن [[امامت]] سازگار است نه فرعی بودن آن<ref>شیخ طوسی (م ۴۶۰) می‌‌گوید: {{عربی|وَ دَفعُ الْإِمَامَةِ عِنْدَهُمْ وَ جَحدُهَا كَدَفْعِ النُّبُوَّةِ وَ جَحدُهَا سَوَاءُ، بِدَلَالَةِ قَوْلِهِ{{صل}}:}} {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}. الاقتصاد، ص ۲۲۶. و قاضی نورالله در کتاب الصوارم المهرقه: {{عربی|انَّ النبی{{صل}} قَالَ:}} {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}} {{عربی|فَإِنَّهُ صریحٌ في أَنَّ الْإِمَامَةَ فی الإصولِ ضَرُورَةً إِنَّ الْجَاهِلَ بشیءٍ مِنَ الْفُرُوعِ وَ إِنْ کان وَاجِباً لایکون میتَتُه میتَةً جاهلیةً وَ لَا یَقدَحُ ذلک في إِسْلَامِهِ}} و ر.ک: احقاق الحق، ص ۲۹۴، و گوهر مراد، ص ۴۶۷ و مراة العقول، ج ۱۱، ص ۱۹۱ و بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸. برای آگاهی بیشتر درباره نقل‌های گوناگون و دلالت حدیث من مات ر.ک: بررسی معرفت امام از منظر فریقین.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.
در اینجا توجه به یک سخن [[رسول خدا]]{{صل}} می‌‌تواند راهگشای این معضل باشد که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}. این [[حدیث]] که با نقل‌های گوناگون و محتوای [[واحد]] مورد قبول [[فریقین]] است<ref>برای آگاهی بیشتر از وحدت مضمون و محتوای احادیث من مات ر.ک: راز رهائی از مرگ جاهلی و بررسی حدیث معرفت امام از منظر فریقین.</ref>، [[جایگاه]] رفیع بحث [[امامت]] را روشن می‌‌سازد. [[دانشمندان]] [[امامیه]] برای [[بیان]] [[جایگاه]] بحث از [[امامت]] و اینکه از اصول است نه از [[فروع]] به دلایلی استناد کرده‌اند<ref>ر.ک: الاصول العامه لمسائل الامامه، ص ۸۷ و امامت پژوهی، ص ۶۱.</ref>. از جمله مستندات آنان این [[حدیث]] است زیرا لازمه [[وجوب]] [[معرفت امام]] به گونه‌ای که تخلف از او مستوجب [[مرگ جاهلی]] باشد و عذری از متخلف پذیرفته نخواهد شد، آن است که [[امامت]] را مانند [[نبوت]] از اصول [[عقائد]] بدانیم نه از [[فروع]] و مسائل [[فقهی]]. در [[فرهنگ دینی]] [[مرگ جاهلی]] مردن در [[بی دینی]] و [[شرک]] و [[کفر]] است بنابراین تخلف از [[امام]] همانند تخلف از [[رسول خدا]]{{صل}} و عدم پذیرش او موجب [[کفر]] است و این با اصلی بودن [[امامت]] سازگار است نه فرعی بودن آن<ref>شیخ طوسی (م ۴۶۰) می‌‌گوید: {{عربی|وَ دَفعُ الْإِمَامَةِ عِنْدَهُمْ وَ جَحدُهَا كَدَفْعِ النُّبُوَّةِ وَ جَحدُهَا سَوَاءُ، بِدَلَالَةِ قَوْلِهِ{{صل}}:}} {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}. الاقتصاد، ص ۲۲۶. و قاضی نورالله در کتاب الصوارم المهرقه: {{عربی|انَّ النبی{{صل}} قَالَ:}} {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}} {{عربی|فَإِنَّهُ صریحٌ في أَنَّ الْإِمَامَةَ فی الإصولِ ضَرُورَةً إِنَّ الْجَاهِلَ بشیءٍ مِنَ الْفُرُوعِ وَ إِنْ کان وَاجِباً لایکون میتَتُه میتَةً جاهلیةً وَ لَا یَقدَحُ ذلک في إِسْلَامِهِ}} و ر.ک: احقاق الحق، ص ۲۹۴، و گوهر مراد، ص ۴۶۷ و مراة العقول، ج ۱۱، ص ۱۹۱ و بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸. برای آگاهی بیشتر درباره نقل‌های گوناگون و دلالت حدیث من مات ر.ک: بررسی معرفت امام از منظر فریقین.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۷-۲۳</ref>.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش