صبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ذبح فرزند' به 'ذبح فرزند'
جز (جایگزینی متن - 'لطیف' به 'لطیف') |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
#نیز نشان میدهد که [[حضرت]] [[خلیل]] الرحمن{{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از [[صبر]] را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] [[مقام]] ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۷.</ref>. | #نیز نشان میدهد که [[حضرت]] [[خلیل]] الرحمن{{ع}}، تنها پس از آنکه مراتبی بینظیر از [[صبر]] را گذرانید، به مرتبه [[امامت]]- که [[برترین]] [[مقام]] ممکن در عالم انسانی است- دست یافت: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ نیز به وضوح در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
*توضیح اجمالی این مطلب آنکه، [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} نخست در شمار [[انبیاء]] عظام{{عم}} بود، و زان پس در شمار [[رسولان]]{{عم}} و آنگاه [[رسولان]] [[اولی العزم]] قرار گرفت؛ از اینرو چون تمامی کره [[زمین]] در حیطه [[بعثت]] او قرار گرفت، خود بر تمامی [[انبیاء]] آن روزگار [[ولایت]] یافت، زان پس امّا به مرتبه [[امامت]] دست یافت: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | *توضیح اجمالی این مطلب آنکه، [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} نخست در شمار [[انبیاء]] عظام{{عم}} بود، و زان پس در شمار [[رسولان]]{{عم}} و آنگاه [[رسولان]] [[اولی العزم]] قرار گرفت؛ از اینرو چون تمامی کره [[زمین]] در حیطه [[بعثت]] او قرار گرفت، خود بر تمامی [[انبیاء]] آن روزگار [[ولایت]] یافت، زان پس امّا به مرتبه [[امامت]] دست یافت: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
*این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن [[فیض]] به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خواندهاند، و [[قرآن کریم]] از آن به "اَمر" تعبیر میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ [[عارفان]] [[مسلمان]]، همین [[فیض]] را "کُن رحمانی" / امر وجودی [[حضرت حق]]، میخوانند. [[آیه]] پیشگفته، به وضوح دلالت مینماید که آن [[حضرت]]، به این [[مقام]] بلند دست نیافت مگر آنکه [[صبر]] ورزید و در مسیر خویش [[استقامت]] نمود؛ مشکلاتی همچون وانهادن [[همسر]] و [[فرزند]] شیرخوار در بیابانی خشک و سوزان، آماده کردن خویشتن برای [[ذبح | *این مرتبه بلند، مرتبه وساطت در رسانیدن [[فیض]] به تمامی مخلوقات است؛ فیضی که آن را "وجود منبسط" خواندهاند، و [[قرآن کریم]] از آن به "اَمر" تعبیر میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ [[عارفان]] [[مسلمان]]، همین [[فیض]] را "کُن رحمانی" / امر وجودی [[حضرت حق]]، میخوانند. [[آیه]] پیشگفته، به وضوح دلالت مینماید که آن [[حضرت]]، به این [[مقام]] بلند دست نیافت مگر آنکه [[صبر]] ورزید و در مسیر خویش [[استقامت]] نمود؛ مشکلاتی همچون وانهادن [[همسر]] و [[فرزند]] شیرخوار در بیابانی خشک و سوزان، آماده کردن خویشتن برای [[ذبح فرزند]] [[جوان]] رشیدی که به تمامی [[محاسن]] ظاهری و [[باطنی]] آراسته شده، و... در این شمار است؛ که تنها با [[صبر]] بیمانند آن [[حضرت]] میتوان سربلند از آن خارج شد. | ||
*آری! با این همه [[ولایت تکوینی]] آن [[حضرت]] در مقابل [[ولایت تکوینی]] [[رسول]] خاتم{{صل}} و [[اوصیاء]] معصومینش{{عم}} جز قطرهای در مقابل دریا نبود!؛ [[حضرت حق]] خود این مطلب را اینگونه به اشارت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۸.</ref>. | *آری! با این همه [[ولایت تکوینی]] آن [[حضرت]] در مقابل [[ولایت تکوینی]] [[رسول]] خاتم{{صل}} و [[اوصیاء]] معصومینش{{عم}} جز قطرهای در مقابل دریا نبود!؛ [[حضرت حق]] خود این مطلب را اینگونه به اشارت میگیرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۸.</ref>. | ||
*چه در این [[آیه]]، نخست از [[ولایت الهی]] سخن رفته، و زان پس از [[ولایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]؛ حال عطف [[ولایت]] اینان بر او - جلَّ وعلا! - نشان از آن دارد که همانگونه که [[ولایت الهی]] در بالاترین مرتبه ممکن است، [[ولایت]] اینان نیز همینگونه میباشد؛ | *چه در این [[آیه]]، نخست از [[ولایت الهی]] سخن رفته، و زان پس از [[ولایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]؛ حال عطف [[ولایت]] اینان بر او - جلَّ وعلا! - نشان از آن دارد که همانگونه که [[ولایت الهی]] در بالاترین مرتبه ممکن است، [[ولایت]] اینان نیز همینگونه میباشد؛ |