پرش به محتوا

تبعیض: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'سیره رسول خدا' به 'سیره رسول خدا'
جز (جایگزینی متن - 'جهان بینی' به 'جهان‌بینی')
جز (جایگزینی متن - 'سیره رسول خدا' به 'سیره رسول خدا')
خط ۴۰: خط ۴۰:
#[[نقل]] شده است که یکی از [[موالی]] [[قبیله]] [[بنی بیاضه]]، دختری از آنان را خواستگاری کرد. [[پیامبر]]{{صل}} به بستگان دختر فرمود که با این امر موافقت کنند؛ آنان در پاسخ گفتند: ای [[رسول خدا]]، آیا دختران خود را به [[موالی]] (بردگان) خود دهیم؟" سرانجام این [[آیه]] نازل شد و این‌گونه تفاخرات طبقاتی را نفی کرد<ref>اسماعیل حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۹ ص ۹۰ و ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۱۹۹ - ۲۰۰.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۶.</ref>
#[[نقل]] شده است که یکی از [[موالی]] [[قبیله]] [[بنی بیاضه]]، دختری از آنان را خواستگاری کرد. [[پیامبر]]{{صل}} به بستگان دختر فرمود که با این امر موافقت کنند؛ آنان در پاسخ گفتند: ای [[رسول خدا]]، آیا دختران خود را به [[موالی]] (بردگان) خود دهیم؟" سرانجام این [[آیه]] نازل شد و این‌گونه تفاخرات طبقاتی را نفی کرد<ref>اسماعیل حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۹ ص ۹۰ و ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۱۹۹ - ۲۰۰.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۶.</ref>
#همچنین از قول [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است که پس از [[فتح مکه]] [[پیامبر]]{{صل}} به بلال حبشی [[دستور]] داد بالای [[کعبه]] برود و [[اذان]] بگوید و او [[اذان]] گفت. پس [[عتاب بن اسید ابی عیص]] گفت: "[[خدا]] را [[سپاس]] که پدرم مرده است و نیست تا این روز را ببیند". سپس [[حارث بن هشام]] گفت: "[[محمد]] جز این کلاغ سیاه، مؤذن دیگری را نیافت؟" [[ابوسفیان]] گفت: "من چیزی نمی‌گویم، چون می‌ترسم [[پروردگار]] [[آسمان]]، او را باخبر سازد". پس [[جبرئیل]] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و [[مردم]] را از [[تفاخر]] به [[نسب]] و تکاثر [[اموال]] و کوچک شمردن [[فقیران]]، منع و اساس و ملاک [[برتری]] را [[تقوا]] اعلام فرمود<ref>اسماعیل حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۹ ص ۹۰ و ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۱۹۹ - ۲۰۰.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۶.</ref>
#همچنین از قول [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است که پس از [[فتح مکه]] [[پیامبر]]{{صل}} به بلال حبشی [[دستور]] داد بالای [[کعبه]] برود و [[اذان]] بگوید و او [[اذان]] گفت. پس [[عتاب بن اسید ابی عیص]] گفت: "[[خدا]] را [[سپاس]] که پدرم مرده است و نیست تا این روز را ببیند". سپس [[حارث بن هشام]] گفت: "[[محمد]] جز این کلاغ سیاه، مؤذن دیگری را نیافت؟" [[ابوسفیان]] گفت: "من چیزی نمی‌گویم، چون می‌ترسم [[پروردگار]] [[آسمان]]، او را باخبر سازد". پس [[جبرئیل]] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و [[مردم]] را از [[تفاخر]] به [[نسب]] و تکاثر [[اموال]] و کوچک شمردن [[فقیران]]، منع و اساس و ملاک [[برتری]] را [[تقوا]] اعلام فرمود<ref>اسماعیل حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج ۹ ص ۹۰ و ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ۱۹۹ - ۲۰۰.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۶.</ref>
===پرهیز از [[تبعیض]] نژادی در [[سیره]] [[رسول خدا]]{{صل}}===
===پرهیز از [[تبعیض]] نژادی در [[سیره رسول خدا]]{{صل}}===
*[[پیامبر]]{{صل}} در دوران [[رسالت]] ۲۳ ساله خود در فرصت‌های مختلف، [[اعراب]] را از بالیدن به تفاخرات نسبی و قبیلگی بر حذر می‌داشت و می‌فرمود: "نسب‌های خود را نزد من نیاورید؛ بلکه عمل‌های خود را بیاورید"<ref>محمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۰؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۷۷ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۷.</ref>
*[[پیامبر]]{{صل}} در دوران [[رسالت]] ۲۳ ساله خود در فرصت‌های مختلف، [[اعراب]] را از بالیدن به تفاخرات نسبی و قبیلگی بر حذر می‌داشت و می‌فرمود: "نسب‌های خود را نزد من نیاورید؛ بلکه عمل‌های خود را بیاورید"<ref>محمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۰؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۷۷ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۲۳۵.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۷.</ref>
*آن [[حضرت]] پس از [[فتح مکه]] و در حساس‌ترین لحظه، خطبه‌ای بیان فرمود و [[مساوات]] [[اسلامی]] را این‌گونه بر همگان اعلام کرد: "ای [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است؛ بنابراین، بدانید که نه [[عرب]] بر [[عجم]] و نه [[عجم]] بر [[عرب]]، و نه سیاه بر سفید و نه سفید بر سیاه، هیچ [[برتری]] ندارد، مگر به [[تقوا]]. آیا این [[حقیقت]] را [[ابلاغ]] کردم؟ گفتند: آری، فرمود: حاضران آن را به غایبان [[ابلاغ]] کنند"<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ أَلَا إِنَّ رَبِّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍ عَلَى عَجَمِيٍ وَ لَا لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ وَ لَا لِأَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ وَ لَا لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ إِلَّا بِالتَّقْوَى، أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ ؟ قَالُوا: "نَعَمْ "، قَالَ: لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ }}؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۶، ص ۳۴۲؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۸۲ و مجمع الزوائد، ج۳، ص۲۶۶.</ref>؛ همچنین ایشان در خطبه‌ای که در [[حجة الوداع]] خواندند، بار دیگر، این [[حقیقت]] را این چنین گوشزد کردند: "تمام شما از [[نسل]] آدم‌اید و [[آدم]] از [[خاک]] آفریده شده است و در [[حقیقت]]، گرامی‌ترین شما با تقواترین شماست..."<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ كُلُّكُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ لَيْسَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى...}}؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۴؛ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۰ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۷.</ref>
*آن [[حضرت]] پس از [[فتح مکه]] و در حساس‌ترین لحظه، خطبه‌ای بیان فرمود و [[مساوات]] [[اسلامی]] را این‌گونه بر همگان اعلام کرد: "ای [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که پروردگارتان یکی است و پدرتان نیز یکی است؛ بنابراین، بدانید که نه [[عرب]] بر [[عجم]] و نه [[عجم]] بر [[عرب]]، و نه سیاه بر سفید و نه سفید بر سیاه، هیچ [[برتری]] ندارد، مگر به [[تقوا]]. آیا این [[حقیقت]] را [[ابلاغ]] کردم؟ گفتند: آری، فرمود: حاضران آن را به غایبان [[ابلاغ]] کنند"<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ أَلَا إِنَّ رَبِّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍ عَلَى عَجَمِيٍ وَ لَا لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ وَ لَا لِأَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ وَ لَا لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ إِلَّا بِالتَّقْوَى، أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ ؟ قَالُوا: "نَعَمْ "، قَالَ: لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ }}؛ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۶، ص ۳۴۲؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۸۲ و مجمع الزوائد، ج۳، ص۲۶۶.</ref>؛ همچنین ایشان در خطبه‌ای که در [[حجة الوداع]] خواندند، بار دیگر، این [[حقیقت]] را این چنین گوشزد کردند: "تمام شما از [[نسل]] آدم‌اید و [[آدم]] از [[خاک]] آفریده شده است و در [[حقیقت]]، گرامی‌ترین شما با تقواترین شماست..."<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ كُلُّكُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ، إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ لَيْسَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى...}}؛ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۴؛ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۱۰ و امتاع الاسماع، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref><ref>[[علی محمد تاج‌الدین|تاج‌الدین، علی محمد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۵۷.</ref>
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش