تبیین فلسفی وحی (مقاله): تفاوت میان نسخهها
←چکیده مقاله
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* نویسنده در ابتدای چکیده مقاله مینویسد: «فیلسوفان اسلامی در دو مقام درباره وحی و نبوت به بحث پرداختهاند: یکی در نفسشناسی و دیگری در مباحث خداشناسی (کلام الهی). ایشان وحی را تعلیم الهی به پیامبران میدانند که به واسط عقل فعال انجام میپذیرد. مبنای تبیین فلسفی وحی این است که جهان بر اساس اسباب و مسببات تدبیر میشود و عقل فعال هم به اذن خداوند در تدبیر جهان نقش تعیین کننده دارد». | * نویسنده در ابتدای چکیده مقاله مینویسد: «فیلسوفان اسلامی در دو مقام درباره وحی و نبوت به بحث پرداختهاند: یکی در نفسشناسی و دیگری در مباحث خداشناسی (کلام الهی). ایشان وحی را تعلیم الهی به پیامبران میدانند که به واسط عقل فعال انجام میپذیرد. مبنای تبیین فلسفی وحی این است که جهان بر اساس اسباب و مسببات تدبیر میشود و عقل فعال هم به اذن خداوند در تدبیر جهان نقش تعیین کننده دارد». | ||
* نویسنده در | * نویسنده در ادامه چکیده مقاله مینویسد: «علوم و معارفی که به بشر اعطا میشود، به واسطه او تحقق مییابد. از سوی دیگر، نفس انسان از ماده مجرد است و شایستگی دارد با عالم عقول ارتباط برقرار کند، ولی دلبستگیهای مادی و ناسوتی مانع از برقراری این ارتباط است. پیامبران کسانیاند که نفس خود را از تعلقات مادی و ناسوتی پیراستهاند و در عالیترین سطح میتوانند با عالم عقول ارتباط یابند و حقایق ماوراءالطبیعی را دریافت کنند. این حقایق در دستگاه ادراکی آنان، به صورت فرشته وحی و کلام فصیح و بلیغ تمثل مییابد. منتقدانی این دیدگاه را تحلیل و نقد کردهاند. در ارزیابی نهایی میتوان گفت تبیین فلسفی وحی در میان فرضیههایی که برای تحلیل عقلی وحی ارائه شده، بهترین فرضیه است. اگرچه نمیتوان آن را به صورت نظریه قطعی و همهجانبه به شمار آورد».<ref name=p1></ref> | ||
== فهرست مقاله == | == فهرست مقاله == |