جز
جایگزینی متن - 'حرمت الهی' به 'حرمت الهی'
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*از جمله نمونههای [[بخشش]] و [[گذشت]] بزرگوارانۀ [[رسول خدا]] {{صل}} [[بخشش]] کسانی بود که در [[جنگ احد]] دندان ایشان را شکستند؛ [[بخشش]] قبیلۀ [[قریش]] بعد از [[فتح مکه]] با آن همه [[آزار]] و اذیتهایی که به ایشان کرده بودند؛ [[بخشش]] [[ابوسفیان]] و...<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۳۲.</ref>. | *از جمله نمونههای [[بخشش]] و [[گذشت]] بزرگوارانۀ [[رسول خدا]] {{صل}} [[بخشش]] کسانی بود که در [[جنگ احد]] دندان ایشان را شکستند؛ [[بخشش]] قبیلۀ [[قریش]] بعد از [[فتح مکه]] با آن همه [[آزار]] و اذیتهایی که به ایشان کرده بودند؛ [[بخشش]] [[ابوسفیان]] و...<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۳۲.</ref>. | ||
==[[گذشت]] نکردن [[رسول اکرم]] {{صل}} در مسائل اصولی== | ==[[گذشت]] نکردن [[رسول اکرم]] {{صل}} در مسائل اصولی== | ||
*باید توجه داشت [[رسول اکرم]]{{صل}} با اینکه در مسائل شخصی فردی بسیار ملایم و [[مهربان]] و با [[گذشت]] بود؛ اما در مسائل اصولی بسیار پرصلابت و انعطاف ناپذیر بود زمانی که حقی یا حدی از [[حدود الهی]] خدشهدار میشد ایشان به پاس حفظ [[حرمت | *باید توجه داشت [[رسول اکرم]]{{صل}} با اینکه در مسائل شخصی فردی بسیار ملایم و [[مهربان]] و با [[گذشت]] بود؛ اما در مسائل اصولی بسیار پرصلابت و انعطاف ناپذیر بود زمانی که حقی یا حدی از [[حدود الهی]] خدشهدار میشد ایشان به پاس حفظ [[حرمت الهی]] چنان [[خشم]] میگرفت که کسی او را نمیشناخت و تا [[حق]] از [[کف]] رفته را باز نمیگرداند، غضبش فرو نمینشست. از جملۀ این موارد عبارتاند از: [[اجرای حد]] در مورد زنی از اشراف [[قریش]]؛ کشتن [[یهودیان]] [[بنیقریظه]]؛ سختگیری بر سه نفر از [[یاران]] خود پس از واقعۀ [[تبوک]]؛ کشتن تعدادی از [[مشرکان]] [[مکه]] در جریان [[فتح مکه]]<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۳۷.</ref>. | ||
==موارد [[پسندیده]] نبودن آمرزش== | ==موارد [[پسندیده]] نبودن آمرزش== | ||
*عمل به [[فضائل اخلاقی]] تنها در صورتی جائز است که به [[ترغیب]] بدکاران به [[بدکاری]] و [[ظالمان]] به [[ظلم]] نینجامیده و به نشر [[رذائل]] منجر نشود و در [[عفو]] و [[بخشش]] نیز همین گونه است هرچند خود [[بخشش]] سراسر [[نور]] بوده هیچگاه به [[ظلمت]] آلوده نمیشود؛ امّا در مواردی ممکن است به نتائجی نامطلوب ختم شود از این رو [[بخشش]] در این موارد نه تنها در شمار محسّنات [[اخلاقی]] نیست بلکه میتواند خود امری [[قبیح]] به حساب آید<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۴۰.</ref>. از جمله مواردی که [[عفو]] و صفح در آنها [[پسندیده]] نیست عبارتاند از: | *عمل به [[فضائل اخلاقی]] تنها در صورتی جائز است که به [[ترغیب]] بدکاران به [[بدکاری]] و [[ظالمان]] به [[ظلم]] نینجامیده و به نشر [[رذائل]] منجر نشود و در [[عفو]] و [[بخشش]] نیز همین گونه است هرچند خود [[بخشش]] سراسر [[نور]] بوده هیچگاه به [[ظلمت]] آلوده نمیشود؛ امّا در مواردی ممکن است به نتائجی نامطلوب ختم شود از این رو [[بخشش]] در این موارد نه تنها در شمار محسّنات [[اخلاقی]] نیست بلکه میتواند خود امری [[قبیح]] به حساب آید<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۴۰.</ref>. از جمله مواردی که [[عفو]] و صفح در آنها [[پسندیده]] نیست عبارتاند از: |