پرش به محتوا

انسان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
جز (جایگزینی متن - 'جهان بینی' به 'جهان‌بینی')
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست')
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:


==[[اومانیسم]] و [[جایگاه]] [[انسان]]==
==[[اومانیسم]] و [[جایگاه]] [[انسان]]==
*با توجه به مبدأ شکل‌گیری [[انسان]] و [[غایت]] [[آفرینش]] او و مسیر و زاد و توشه‌ای که برای [[انسان]] ترسیم گردید، [[آشکار]] می‌شود که برخی از تحلیل‌های [[نادرست]] اومانیستی، ناشی از [[جهل]] به [[حقیقت انسان]] و [[غفلت]] از [[جایگاه]] [[شایسته]] آن است.
*با توجه به مبدأ شکل‌گیری [[انسان]] و [[غایت]] [[آفرینش]] او و مسیر و زاد و توشه‌ای که برای [[انسان]] ترسیم گردید، [[آشکار]] می‌شود که برخی از تحلیل‌های نادرست اومانیستی، ناشی از [[جهل]] به [[حقیقت انسان]] و [[غفلت]] از [[جایگاه]] [[شایسته]] آن است.
*[[اومانیسم]] به معنای نوعی [[جهان‌بینی]] است که منکر وجود یا ارتباط با خداست، یا [[متعهد]] به دیدگاهی کاملاً غیر [[دینی]] است،<ref>الاهیات مسیحی، ص ۸۸.</ref> و گاهی این اصطلاح را به معنی [[انسان]] محوری <ref>اومانیسم، ص۲۸؛ گفتمان مدرنیته، ص ۱۷.</ref> تعریف کرده‌اند. و جوهر [[اومانیسم]] دریافت تازه و مهمی‌از [[شأن]] [[انسان]] به عنوان موجودی معقول و جدا از مقدرات الهیاتی است، و دریافت عمیق تر این مطلب که، تنها [[ادبیات]] کلاسیک ماهیت [[بشر]] را در [[آزادی]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]] نشان داده است<ref>اومانیسم، ص۳۱.</ref><ref>[[احمد شجاعی|شجاعی، احمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۰.</ref>.
*[[اومانیسم]] به معنای نوعی [[جهان‌بینی]] است که منکر وجود یا ارتباط با خداست، یا [[متعهد]] به دیدگاهی کاملاً غیر [[دینی]] است،<ref>الاهیات مسیحی، ص ۸۸.</ref> و گاهی این اصطلاح را به معنی [[انسان]] محوری <ref>اومانیسم، ص۲۸؛ گفتمان مدرنیته، ص ۱۷.</ref> تعریف کرده‌اند. و جوهر [[اومانیسم]] دریافت تازه و مهمی‌از [[شأن]] [[انسان]] به عنوان موجودی معقول و جدا از مقدرات الهیاتی است، و دریافت عمیق تر این مطلب که، تنها [[ادبیات]] کلاسیک ماهیت [[بشر]] را در [[آزادی]] کامل [[فکری]] و [[اخلاقی]] نشان داده است<ref>اومانیسم، ص۳۱.</ref><ref>[[احمد شجاعی|شجاعی، احمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۰.</ref>.
*در برخی از نحله های [[فکری]] اومانیستی "[[اومانیسم]] رمانتیک فویر باخ"، [[انسان]] خدای انسانی، توصیف شده است، و [[خداوند]] چیزی جز [[انسان]] در نظر خود [[انسان]] نیست<ref>اومانیسم، ص ۳۸.</ref>، [[جورج الیوت]] می‌نویسد: نوع [[بشر]] هیچ [[جان]] پناهی به جز نوع [[بشر]] ندارد<ref>اومانیسم، ص ۳۹.</ref>. [[انسان]] یک نقطه آغاز ذاتی نیست، بلکه مقصد است و بیش از آن که مجموعه مشخصی از صفات ذاتی باشد، [[هدف]] فرایندی [[مقید]] به زمانه و کمال نایافتنی است. اگر چیزی به نام [[موقعیت]] انسانی وجود داشته باشد. همواره کمال نایافته بودن و در نوسان بی وقفه میان میل به کمال و [[آگاهی]] بر [[شکست]] در این عرصه قرار گرفتن است<ref>اومانیسم، ص ۴۳.</ref>. در پاره‌ای از نگاه‌ها، [[جامعه]] اومانیستی چنین توصیف شده است: در جهانی بدون [[خداوند]]، همزیستی [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] آنها صرفاً متکی به منابع خودشان ـ خودشان به منزله نتیجه [[پیشرفت]] تکاملی نوع [[انسان]] ـ یعنی [[همدلی]] نوعدوستانه است. (همان) اوگوست کنت در کتاب [[نظام سیاسی]] مثبت، پی ریزی نوعی [[کیش]] خداناشناسانه را پیشنهاد می‌کند که به اصول اومانیستی [[استوار]] باشد<ref>اومانیسم، ص ۴۳.</ref><ref>[[احمد شجاعی|شجاعی، احمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۰.</ref>.
*در برخی از نحله های [[فکری]] اومانیستی "[[اومانیسم]] رمانتیک فویر باخ"، [[انسان]] خدای انسانی، توصیف شده است، و [[خداوند]] چیزی جز [[انسان]] در نظر خود [[انسان]] نیست<ref>اومانیسم، ص ۳۸.</ref>، [[جورج الیوت]] می‌نویسد: نوع [[بشر]] هیچ [[جان]] پناهی به جز نوع [[بشر]] ندارد<ref>اومانیسم، ص ۳۹.</ref>. [[انسان]] یک نقطه آغاز ذاتی نیست، بلکه مقصد است و بیش از آن که مجموعه مشخصی از صفات ذاتی باشد، [[هدف]] فرایندی [[مقید]] به زمانه و کمال نایافتنی است. اگر چیزی به نام [[موقعیت]] انسانی وجود داشته باشد. همواره کمال نایافته بودن و در نوسان بی وقفه میان میل به کمال و [[آگاهی]] بر [[شکست]] در این عرصه قرار گرفتن است<ref>اومانیسم، ص ۴۳.</ref>. در پاره‌ای از نگاه‌ها، [[جامعه]] اومانیستی چنین توصیف شده است: در جهانی بدون [[خداوند]]، همزیستی [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] آنها صرفاً متکی به منابع خودشان ـ خودشان به منزله نتیجه [[پیشرفت]] تکاملی نوع [[انسان]] ـ یعنی [[همدلی]] نوعدوستانه است. (همان) اوگوست کنت در کتاب [[نظام سیاسی]] مثبت، پی ریزی نوعی [[کیش]] خداناشناسانه را پیشنهاد می‌کند که به اصول اومانیستی [[استوار]] باشد<ref>اومانیسم، ص ۴۳.</ref><ref>[[احمد شجاعی|شجاعی، احمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۰.</ref>.
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش