جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*عایشه، دختر [[ابوبکر]] و [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} در سال [[قبل از هجرت]] متولد شد و در [[سال دوم هجری]] به [[ازدواج پیامبر اکرم]]{{صل}} درآمد. او نزدیک به ۹ سال بهعنوان [[همسر پیامبر]] در [[خدمت]] ایشان بود. عایشه در زمره [[راویان احادیث]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. او گرچه از مخالفین سرسخت [[خلیفه سوم]] بود، تا آنجا که به [[کفر]] او [[شهادت]] میداد، اما هنگامیکه از [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} با خبر شد، با تغییر موضع و بهانهای واهی، از جمله این که [[عثمان]] [[توبه]] کرده و کشتن او بعد از [[اقدام]] به [[توبه]] کاری | *عایشه، دختر [[ابوبکر]] و [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} در سال [[قبل از هجرت]] متولد شد و در [[سال دوم هجری]] به [[ازدواج پیامبر اکرم]]{{صل}} درآمد. او نزدیک به ۹ سال بهعنوان [[همسر پیامبر]] در [[خدمت]] ایشان بود. عایشه در زمره [[راویان احادیث]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. او گرچه از مخالفین سرسخت [[خلیفه سوم]] بود، تا آنجا که به [[کفر]] او [[شهادت]] میداد، اما هنگامیکه از [[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}} با خبر شد، با تغییر موضع و بهانهای واهی، از جمله این که [[عثمان]] [[توبه]] کرده و کشتن او بعد از [[اقدام]] به [[توبه]] کاری نادرست بوده است، دم از [[خونخواهی عثمان]] زد و علیه [[امام]] بهپا خاست. [[امام]]{{ع}} در مورد موضعگیری او نسبت به [[خلیفه]] و نقش او در [[تحریک احساسات مردم]] در مقابله با [[خلیفه]] و کشتهشدن او فرمود: عایشه نیز در مورد [[عثمان]] گرفتار [[خشم]] نابهنگام شد و در نتیجه زمینه [[قتل]] او به دست [[مردم]] [[خشمگین]] فراهم آمد<ref>نهج البلاغه، نامه ۱: {{متن حدیث|وَ کَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِیهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ؛ فَأُتِیحَ لَهُ قَوْمٌ [قَتَلُوهُ] فَقَتَلُوهُ}}</ref>. | ||
*ریشه تمام کینهتوزیهای و دشمنیهای عایشه نسبت به [[امام]]{{ع}} به [[موقعیت امام]]{{ع}} و [[خانواده]] ایشان نزد [[پیامبر]]{{صل}} بازمیگردد. او خود به این امر معترف بوده است. عایشه در سال ۳۶ [[هجری]] و در پی تحریک [[مروان بن حکم]] و [[همراهی]] [[طلحة بن عبدالله]] و [[زبیر بن عوام]] و به بهانه [[خونخواهی عثمان]]،[[ دست]] به [[فتنه]] بزرگی زدند که به [[جنگ جمل]] انجامید و خسارتهای زیادی را بر پیکره [[حکومت]] نوپای [[امام علی]]{{ع}} وارد کرد. | *ریشه تمام کینهتوزیهای و دشمنیهای عایشه نسبت به [[امام]]{{ع}} به [[موقعیت امام]]{{ع}} و [[خانواده]] ایشان نزد [[پیامبر]]{{صل}} بازمیگردد. او خود به این امر معترف بوده است. عایشه در سال ۳۶ [[هجری]] و در پی تحریک [[مروان بن حکم]] و [[همراهی]] [[طلحة بن عبدالله]] و [[زبیر بن عوام]] و به بهانه [[خونخواهی عثمان]]،[[ دست]] به [[فتنه]] بزرگی زدند که به [[جنگ جمل]] انجامید و خسارتهای زیادی را بر پیکره [[حکومت]] نوپای [[امام علی]]{{ع}} وارد کرد. | ||
*عایشه پیش از حرکت بهسوی [[بصره]] در ملاقاتی با [[امسلمه]]، [[همسر]] بزرگ و گرامی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که از [[شیعیان]] [[امام علی]]{{ع}} بهشمار میآمد و همواره بر [[عهد]] خویش با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[وفادار]] بود، با او به [[گفتوگو]] پرداخت و وی را به [[همراهی]] با خود تحریک کرد. [[امالمؤمنین]] [[امسلمه]] در [[احتجاج]] با عایشه، [[روایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که فرمود: "[[علی]] [[خلیفه]] من بر شماست در زمان حیاتم و پس از مرگم، پس هر که با او [[مخالفت]] کند با من [[مخالفت]] کرده است" [[یادآوری]] کرد و او را به [[ترس]] از [[خداوند]] فراخواند. همچنین [[روایت]] [[پیامبر]] را که در جمع همسرانش فرمود: "گویا یکی از شما را میبینم که سگان [[حوأب]] بر او پارس میکنند" به یادش آورد و گفت: "بپرهیز از اینکه تو او باشی" و او را از [[مخالفت با امام]] برحذر داشت. اما او از [[مخالفت]] و کینهتوزیهای خود دست برنداشت، تا آنجا که برخی [[صحابی]] بزرگ چون [[عمار یاسر]] با او زبان به سخن گشودند که ای عایشه! این [[فتنهها]] از سوی تو است. | *عایشه پیش از حرکت بهسوی [[بصره]] در ملاقاتی با [[امسلمه]]، [[همسر]] بزرگ و گرامی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که از [[شیعیان]] [[امام علی]]{{ع}} بهشمار میآمد و همواره بر [[عهد]] خویش با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[وفادار]] بود، با او به [[گفتوگو]] پرداخت و وی را به [[همراهی]] با خود تحریک کرد. [[امالمؤمنین]] [[امسلمه]] در [[احتجاج]] با عایشه، [[روایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را که فرمود: "[[علی]] [[خلیفه]] من بر شماست در زمان حیاتم و پس از مرگم، پس هر که با او [[مخالفت]] کند با من [[مخالفت]] کرده است" [[یادآوری]] کرد و او را به [[ترس]] از [[خداوند]] فراخواند. همچنین [[روایت]] [[پیامبر]] را که در جمع همسرانش فرمود: "گویا یکی از شما را میبینم که سگان [[حوأب]] بر او پارس میکنند" به یادش آورد و گفت: "بپرهیز از اینکه تو او باشی" و او را از [[مخالفت با امام]] برحذر داشت. اما او از [[مخالفت]] و کینهتوزیهای خود دست برنداشت، تا آنجا که برخی [[صحابی]] بزرگ چون [[عمار یاسر]] با او زبان به سخن گشودند که ای عایشه! این [[فتنهها]] از سوی تو است. |