انسان در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
جز (جایگزینی متن - ':{{متن قرآن' به ': {{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
*در اینجا، بیش از این به این مطلب نمیپردازیم. خواستاران اینگونه مباحث، میتوانند با مراجعه به آثار گسترده اخلاقیان - همچون "[[تهذیب]] الأخلاق" مِسکْوَیْه-، به آن دست یابند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۴-۱۰۵.</ref>. | *در اینجا، بیش از این به این مطلب نمیپردازیم. خواستاران اینگونه مباحث، میتوانند با مراجعه به آثار گسترده اخلاقیان - همچون "[[تهذیب]] الأخلاق" مِسکْوَیْه-، به آن دست یابند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۴-۱۰۵.</ref>. | ||
*بر این سخنان امّا، اشکالات بسیاری وارد است. در اینجا تنها به برخی از این اشکالات اشاره میکنیم: | *بر این سخنان امّا، اشکالات بسیاری وارد است. در اینجا تنها به برخی از این اشکالات اشاره میکنیم: | ||
#همانگونه که دیدیم، [[آدمی]] از دو بُعد مادّی و [[معنوی]] آفریده شده است. بر این اساس، تمامی [[فضائل]] و نیکیهای او، از بُعد [[معنوی]] او سرچشمه گرفته؛ تمامی رذائل و ناشایسته گیهایش نیز، از بُعد مادّی او نشأت مییابد. از اینرو، | #همانگونه که دیدیم، [[آدمی]] از دو بُعد مادّی و [[معنوی]] آفریده شده است. بر این اساس، تمامی [[فضائل]] و نیکیهای او، از بُعد [[معنوی]] او سرچشمه گرفته؛ تمامی رذائل و ناشایسته گیهایش نیز، از بُعد مادّی او نشأت مییابد. از اینرو، نادرست بودن سخن برخی از اخلاقیان که: "عفّت، [[شجاعت]] و [[عدالت]] را از نتائج [[نفس]] امّاره؛ و جُربُزه و بلادت را از آثار [[نفس]] ناطقه" دانستهاند، کاملاً واضح میباشد. | ||
#مرتبهای از تمامی [[فضائل]] در [[نفس]] انسانی نهفته است. این مرتبه پس از آغاز [[آدمی]] به [[سیر و سلوک]] شرعی، در او [[قوّت]] گرفته اندک اندک به مرحله ملکه نزدیک میشود. از اینرو، نظریه حدّ وسط در [[فضائل]] را نمیتوان صحیح دانست؛ چه چون این مراتب ضعیف شدّت گیرد، بر حُسن آن افزوده میشود؛ و هر اندازه شدیدتر شود، بیش از پیش [[نیکو]] گردیده بر [[فضائل]] [[صاحب]] خود میافزاید. [[ضعف]] این قوا نیز، داستانی همین گونه دارد. چه هریک از این قوای سه گانه، هراندازه که ضعیف شود، باز از [[فضیلت]] بودن خود خارج نمیشود، بلکه "فضائلی ضعیف" را تشکیل میدهد؛ از اینرو در طرف [[ضعف]] / تفریط آن نیز، نمیتوان آن را [[رذیلت]] دانست. از اینرو، سخنان آنان که تهوّر را [[شجاعت]] شدید، و [[ترس]] را مرتبة ضعیف آن دانستهاند، صحیح نمینماید. | #مرتبهای از تمامی [[فضائل]] در [[نفس]] انسانی نهفته است. این مرتبه پس از آغاز [[آدمی]] به [[سیر و سلوک]] شرعی، در او [[قوّت]] گرفته اندک اندک به مرحله ملکه نزدیک میشود. از اینرو، نظریه حدّ وسط در [[فضائل]] را نمیتوان صحیح دانست؛ چه چون این مراتب ضعیف شدّت گیرد، بر حُسن آن افزوده میشود؛ و هر اندازه شدیدتر شود، بیش از پیش [[نیکو]] گردیده بر [[فضائل]] [[صاحب]] خود میافزاید. [[ضعف]] این قوا نیز، داستانی همین گونه دارد. چه هریک از این قوای سه گانه، هراندازه که ضعیف شود، باز از [[فضیلت]] بودن خود خارج نمیشود، بلکه "فضائلی ضعیف" را تشکیل میدهد؛ از اینرو در طرف [[ضعف]] / تفریط آن نیز، نمیتوان آن را [[رذیلت]] دانست. از اینرو، سخنان آنان که تهوّر را [[شجاعت]] شدید، و [[ترس]] را مرتبة ضعیف آن دانستهاند، صحیح نمینماید. | ||
#[[نفس]] ناطقه بواسطه ریاضات و مجاهدتهای شرعی، آنچنان [[قوی]] میشود، که سرانجام میتواند [[نفس]] امّاره را به زیر [[سلطه]] خود آورده از [[زیادهروی]] و نیز کندروی بازدارد. از این حالت، به "ملکه [[عدالت]]" تعبیر میشود؛ که خود دارای مراتبی چند است. بر این اساس، سخن [[اخلاق]] پژوهان که از یکی بودن "ملکة عفّت" با "[[غلبه]] بر قوّه [[شهوت]]" سخن گفتهاند، صحیح نیست؛ چه [[غلبه]] بر این قوّه، مقدّمه تحصیل ملکة عفّت است؛ که در آن صورت [[مبارزه]] با قوای شهوانی بدون هیچ مشکلی انجام، و [[آدمی]] هیچگاه بدام آن باز نخواهد افتاد. در این راستا، سخنْ بسیار است؛ امّا تا به خستگی خواننده نیانجامد، این بخش را در همین جا پایان میدهیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۵-۱۰۶.</ref>. | #[[نفس]] ناطقه بواسطه ریاضات و مجاهدتهای شرعی، آنچنان [[قوی]] میشود، که سرانجام میتواند [[نفس]] امّاره را به زیر [[سلطه]] خود آورده از [[زیادهروی]] و نیز کندروی بازدارد. از این حالت، به "ملکه [[عدالت]]" تعبیر میشود؛ که خود دارای مراتبی چند است. بر این اساس، سخن [[اخلاق]] پژوهان که از یکی بودن "ملکة عفّت" با "[[غلبه]] بر قوّه [[شهوت]]" سخن گفتهاند، صحیح نیست؛ چه [[غلبه]] بر این قوّه، مقدّمه تحصیل ملکة عفّت است؛ که در آن صورت [[مبارزه]] با قوای شهوانی بدون هیچ مشکلی انجام، و [[آدمی]] هیچگاه بدام آن باز نخواهد افتاد. در این راستا، سخنْ بسیار است؛ امّا تا به خستگی خواننده نیانجامد، این بخش را در همین جا پایان میدهیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۱۰۵-۱۰۶.</ref>. |