پرش به محتوا

عمل: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۴۶: خط ۴۶:
منظور آن دسته از آیاتی است که عمل مبنای [[داوری]] در ادعاها قرار می‌گیرد، یا عمل امتحانی برای تشخیص ادعای [[پیروی از پیامبر]] است: {{متن قرآن|لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ}}<ref>«بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> یا نشان داده می‌شود که عمل تا چه اندازه صادقانه است و یا از روی [[تظاهر]] و [[ریا]]. حال در [[آیات]] بسیاری به [[پیامبر]] معیار [[نیکی]] عمل را [[تعیین]] می‌کند و آن [[اخلاص]] و برای [[خدا]] انجام دادن است، یا نشان می‌دهد که بسیاری در هنگام فشار و [[سختی]] به [[دعا]] و [[کرنش]] و [[عمل]] [[عبادی]] روی میآورند، اما در حالت [[رفاه]] و [[آسایش]] [[خدا]] را فراموش می‌کنند، این جا است که نقش عمل واقعی از عمل ظاهری و صورت‌سازی جدا می‌شود.
منظور آن دسته از آیاتی است که عمل مبنای [[داوری]] در ادعاها قرار می‌گیرد، یا عمل امتحانی برای تشخیص ادعای [[پیروی از پیامبر]] است: {{متن قرآن|لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ}}<ref>«بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> یا نشان داده می‌شود که عمل تا چه اندازه صادقانه است و یا از روی [[تظاهر]] و [[ریا]]. حال در [[آیات]] بسیاری به [[پیامبر]] معیار [[نیکی]] عمل را [[تعیین]] می‌کند و آن [[اخلاص]] و برای [[خدا]] انجام دادن است، یا نشان می‌دهد که بسیاری در هنگام فشار و [[سختی]] به [[دعا]] و [[کرنش]] و [[عمل]] [[عبادی]] روی میآورند، اما در حالت [[رفاه]] و [[آسایش]] [[خدا]] را فراموش می‌کنند، این جا است که نقش عمل واقعی از عمل ظاهری و صورت‌سازی جدا می‌شود.
#{{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}}<ref>«بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹.</ref>. '''نکته''': و از آنجا که [[یهود]] و غیر آنها گاه با [[مسلمانان]] به [[محاجه]] و [[گفتگو]] بر می‌خاستند و می‌گفتند: تمام [[پیامبران]] از میان جمعیت ما برخاسته، و [[دین]] ما قدیمی‌ترین [[ادیان]] و کتاب ما کهن‌ترین [[کتب آسمانی]] است، اگر [[محمد]]{{صل}} نیز [[پیامبر]] بود باید از میان ما [[مبعوث]] شده باشد! [[قرآن]] خط بطلان به روی همه این پندارها کشیده، نخست به [[پیامبر]] می‌گوید: “به آنها بگو: آیا درباره [[خداوند]] با ما [[گفتگو]] می‌کنید؟ در حالی که او [[پروردگار]] ما و [[پروردگار]] شما است {{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ}} این را نیز بدانید که ما در گرو [[اعمال]] خویشیم و شما هم در گرو [[اعمال]] خود و هیچ امتیازی برای هیچ کس جز در پرتو اعمالش نمی‌باشد {{متن قرآن|وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ}} با این تفاوت که ما با [[اخلاص]] او را [[پرستش]] می‌کنیم و [[موحد]] خالصیم اما بسیاری از شما [[توحید]] را به [[شرک]] در [[عمل]] [[آلوده]] کرده‌اند {{متن قرآن|وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}} و باید ادعای [[توحید]] بازتاب در عمل [[خالص]] بدون شائبه [[شرک]] داشته باشد.
#{{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}}<ref>«بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا می‌کنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹.</ref>. '''نکته''': و از آنجا که [[یهود]] و غیر آنها گاه با [[مسلمانان]] به [[محاجه]] و [[گفتگو]] بر می‌خاستند و می‌گفتند: تمام [[پیامبران]] از میان جمعیت ما برخاسته، و [[دین]] ما قدیمی‌ترین [[ادیان]] و کتاب ما کهن‌ترین [[کتب آسمانی]] است، اگر [[محمد]]{{صل}} نیز [[پیامبر]] بود باید از میان ما [[مبعوث]] شده باشد! [[قرآن]] خط بطلان به روی همه این پندارها کشیده، نخست به [[پیامبر]] می‌گوید: “به آنها بگو: آیا درباره [[خداوند]] با ما [[گفتگو]] می‌کنید؟ در حالی که او [[پروردگار]] ما و [[پروردگار]] شما است {{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ}} این را نیز بدانید که ما در گرو [[اعمال]] خویشیم و شما هم در گرو [[اعمال]] خود و هیچ امتیازی برای هیچ کس جز در پرتو اعمالش نمی‌باشد {{متن قرآن|وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ}} با این تفاوت که ما با [[اخلاص]] او را [[پرستش]] می‌کنیم و [[موحد]] خالصیم اما بسیاری از شما [[توحید]] را به [[شرک]] در [[عمل]] [[آلوده]] کرده‌اند {{متن قرآن|وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}} و باید ادعای [[توحید]] بازتاب در عمل [[خالص]] بدون شائبه [[شرک]] داشته باشد.
#{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ما آن قبله‌ای را که قبلاً بر آن بودی - [[بیت المقدس]] - تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیروی]] می‌کنند از آنها که به [[جاهلیت]] باز می‌گردند باز شناخته شوند و [[آزمایش]] شوند {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ}} و بازخورد عمل در ادعای آنان دیده شود اگر چه موفقیت در این [[آزمایش]] جز برای کسانی که [[خداوند]] هدایتشان کرده دشوار است {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ}} و مرحوم طالقانی مینویسد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا}} نخست خطاب به سوی [[رسول]] برگشت آن‌گاه در این [[آیه]] به سوی [[مسلمانان]]: و کذلک، عطف و بیان {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} و سرّ دیگری از تحول [[قبله]] و مشعر بر توسعه آن است: همچنان که با تحول [[قبله]] [[خداوند]] مردمی را مطابق [[مشیت]] خود از [[انحراف]] و [[جمود]] می‌رهاند و به [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] می‌نماید، با این [[هدایت]] و این تحول و [[نسخ]] و این‌گونه [[احکام]] و این برگرداندن به سوی [[کعبه]] است که شما [[امت اسلام]] را از [[انحراف]] می‌رهاند و سطح [[عقول]] شما را بالا می‌برد تا از آن محیط بلند، [[گواه]] دیگران باشید، و این [[میانه روی]] و [[برتری]] پیوسته راه و روش و [[خوی]] شما گردد: {{متن قرآن|لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}} [[رسول]] و راه و روش او هم همواره [[میزان]] و [[گواه]] شما باشد: {{متن قرآن|وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}} در [[حقیقت]] [[تغییر قبله]] به سوی [[کعبه]]، برگرداندن توجه است به سوی [[ملت]] [[ابراهیم]] که مبدأ [[آیین]] و [[روح]] [[اسلام]] است تا پیوسته در شبانه روز دورنمای [[ملت]] [[ابراهیم]] و راه و روش او در برابر چشم [[مسلمانان]] نمایان گردد و از [[جمود]] و انحراف‌هایی که [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و [[عرب]] که همه خود را منتسب به او می‌دانند برهند. این وسعت نظر چون در [[مسلمانان]] [[تکوین]] یافت: {{متن قرآن|لِتَكُونُوا}} [[شهداء]] [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] خواهند شد. دیگر از [[اسرار]] [[تغییر قبله]] این است که [[خوی]] فرمان‌بری و [[پیروی]] از [[رسول]] پیشرو در [[مسلمانان]] [[ثابت]] و نمایان گردد: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ}} و این گروه از [[مسلمانان]] از آنها که به عقب برمی‌گردند (مرتجعند) ممتاز و جدا شوند: {{متن قرآن|مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ}} و برای آن‌که هسته و نطفه [[ایمان]] در [[قلوب]] آنها ضایع نشود و محکم بسته شود و [[رشد]] نماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ}} در پایان همه این [[قوانین]] و [[احکام]] و تغییرات از مبدأ [[رؤوف]] و [[رحیم]] می‌باشد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.
 
'''نکته''': [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: ما آن قبله‌ای را که قبلاً بر آن بودی - [[بیت المقدس]] - تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیروی]] می‌کنند از آنها که به [[جاهلیت]] باز می‌گردند باز شناخته شوند و [[آزمایش]] شوند {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ}} و بازخورد عمل در ادعای آنان دیده شود اگر چه موفقیت در این [[آزمایش]] جز برای کسانی که [[خداوند]] هدایتشان کرده دشوار است {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ}} و مرحوم طالقانی مینویسد: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا}} نخست خطاب به سوی [[رسول]] برگشت آن‌گاه در این [[آیه]] به سوی [[مسلمانان]]: و کذلک، عطف و بیان {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} و سرّ دیگری از تحول [[قبله]] و مشعر بر توسعه آن است: همچنان که با تحول [[قبله]] [[خداوند]] مردمی را مطابق [[مشیت]] خود از [[انحراف]] و [[جمود]] می‌رهاند و به [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] می‌نماید، با این [[هدایت]] و این تحول و [[نسخ]] و این‌گونه [[احکام]] و این برگرداندن به سوی [[کعبه]] است که شما [[امت اسلام]] را از [[انحراف]] می‌رهاند و سطح [[عقول]] شما را بالا می‌برد تا از آن محیط بلند، [[گواه]] دیگران باشید، و این [[میانه روی]] و [[برتری]] پیوسته راه و روش و [[خوی]] شما گردد: {{متن قرآن|لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}} [[رسول]] و راه و روش او هم همواره [[میزان]] و [[گواه]] شما باشد: {{متن قرآن|وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}} در [[حقیقت]] [[تغییر قبله]] به سوی [[کعبه]]، برگرداندن توجه است به سوی [[ملت]] [[ابراهیم]] که مبدأ [[آیین]] و [[روح]] [[اسلام]] است تا پیوسته در شبانه روز دورنمای [[ملت]] [[ابراهیم]] و راه و روش او در برابر چشم [[مسلمانان]] نمایان گردد و از [[جمود]] و انحراف‌هایی که [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] و [[عرب]] که همه خود را منتسب به او می‌دانند برهند. این وسعت نظر چون در [[مسلمانان]] [[تکوین]] یافت: {{متن قرآن|لِتَكُونُوا}} [[شهداء]] [[پیروان]] دیگر [[ادیان]] خواهند شد. دیگر از [[اسرار]] [[تغییر قبله]] این است که [[خوی]] فرمان‌بری و [[پیروی]] از [[رسول]] پیشرو در [[مسلمانان]] [[ثابت]] و نمایان گردد: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ}} و این گروه از [[مسلمانان]] از آنها که به عقب برمی‌گردند (مرتجعند) ممتاز و جدا شوند: {{متن قرآن|مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ}} و برای آن‌که هسته و نطفه [[ایمان]] در [[قلوب]] آنها ضایع نشود و محکم بسته شود و [[رشد]] نماید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ}} در پایان همه این [[قوانین]] و [[احکام]] و تغییرات از مبدأ [[رؤوف]] و [[رحیم]] می‌باشد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۳:
#{{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ}}<ref>«و چون در کشتی سوار می‌شوند خداوند را می‌خوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب می‌گردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک می‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۵.</ref>.
#{{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ}}<ref>«و چون در کشتی سوار می‌شوند خداوند را می‌خوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب می‌گردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک می‌ورزند» سوره عنکبوت، آیه ۶۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref>«و چون موجی سایه‌بان‌آسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشته‌اند می‌خوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانه‌رو هستند و نشانه‌های ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمی‌کند» سوره لقمان، آیه ۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref>«و چون موجی سایه‌بان‌آسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشته‌اند می‌خوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانه‌رو هستند و نشانه‌های ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمی‌کند» سوره لقمان، آیه ۳۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}}<ref>«و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشته‌اند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.</ref>. '''نکته''': [[امر]] به [[عبادت]] [[خداوند]]، هم از جانب او و هم به [[وسیله]] [[پیمبران]] و روشن‌بینان و هم مقتضای [[عقل]] [[فطری]] [[بشر]] است. لام {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا}}، برای ارائه [[غایت]] و نهایت است، یعنی امرها و [[احکام الهی]] برای این بوده که [[خلق]] از [[عبادت]] و [[فرمانبری]] غیر [[خدا]] [[آزاد]] شوند و فقط او را بپرستند. [[اخلاص]]، [[پاک]] و [[خالص]] نمودن [[نیت]] و عمل از هر انگیزه‌ای جز مقصود و [[هدف]] است. {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ}} جمله {{متن قرآن|مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}} حال برای فاعل {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا}} و [[حنفاء]] صفت یا حال پس از حال است. {{متن قرآن|لَهُ}} دلالت به اختصاص یا [[غایت]] دارد. این حالات و اوصاف برای ارائه کمال [[عبادت]] می‌باشد؛ زیرا چه بسا که [[پیروان ادیان الهی]]، دچار تجزیه [[روحی]] و [[دورویی]] می‌شوند چنان که شده‌اند و یک روی به سوی [[خدا]] و [[عبادت]] او دارند و روی دیگر به [[قوانین]] و [[روابط]] [[زندگی]]، گرچه این [[قوانین]] از جانب [[خدا]] و برای او نباشد. با آن‌که از نظر [[ادیان]] اصول [[احکام]] باید از جانب [[خدا]] و در طریق [[عبادت]] او باشد. و [[دین]] که همان [[احکام]] و [[شرایع]] است چه بسا خود [[هدف]] مستقل می‌گردد با آن‌که طریق به سوی [[خدا]] و مقدمه برای [[کمال انسانی]] می‌باشد. [[حنیف]] بودن، یعنی [[اعراض]] از هر [[باطل]] و [[استقامت]] به [[حق]]، آخرین مرتبه [[دین]] و [[کمال انسانی]] است؛ زیرا در این مرتبه، [[انسان]] یکسره به [[خدا]] روی {{متن قرآن|وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ}} عطف به {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا...}} و بیان تکمیلی اهداف و غایات [[ادیان الهی]] است. یعنی بیش از [[عبادت خدا]] و [[اخلاص]] [[دین]] برای او و [[استقامت]]، باید همگی در یک صف [[اجتماعی]] و هماهنگ [[نماز]] درآیند و خود را به پا دارند و در راه تولید سرمایه‌های [[زمین]] و توزیع عادلانه آن بکوشند. ذلک و تقدیم آن، [[تعظیم]] و [[حصر]] را می‌رساند: این همان [[دین]] به پا دارنده و نگهبان و مستقیم است. {{متن قرآن|وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}} [[دین]] به معنای نظامات و [[قوانین]] و [[روابط]] بشری هر چه مترقی باشد، اگر اهداف و اغراض نهایی آن مجهول یا محدود به حدود نخستین [[روابط اجتماعی]] و [[اقتصادی]] باشد، نمی‌تواند برای همیشه همه قوا و استعدادهای فردی و [[اجتماعی]] را به پا و مستقیم بدارد، زیرا چشم اندازها و هدف‌های محدود، تا حدی [[انسان‌ها]] را به پا می‌دارد و پیش می‌برد ولی نهایت این مسیر [[سستی]] و [[پستی]] و ناپایداری و توقف است. آن اصول و نظاماتی می‌تواند [[انسان]] متکامل و نامتناهی در استعدادها را، پیوسته به پا دارد و پیش برد که هدف‌های مشخص و [[برتر]] از حدود [[زندگی]] [[دنیا]] و طریق وصول به آنها را بنمایاند: {{متن قرآن|وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}} و اگر آیینی با نشان دادن اهداف [[برتر]] که همان [[گرایش]] به [[خدا]] و [[پرستش]] او می‌باشد {{متن قرآن|وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ}} از [[زندگی]] بر کنار ماند، تا حدی می‌تواند اندیشه‌های [[روحانی]] افرادی را پرورش دهد و پیش ببرد ولی قوای دیگری که باید در محیط [[اجتماع]] [[رشد]] یابد راکد و ضایع، و در نتیجه، پرورش [[روحی]] نیز دچار اختلال و اوهام می‌شود و از [[استقامت]] باز می‌ماند. از این‌گونه [[انحراف]] [[دینی]]، گروهی [[مأیوس]] و افسرده و عرفان‌پیشه و اتکالی و مذهب‌تراش، و [[منحرف]] در [[غرائز]]، به نام [[راهب]] و [[درویش]] و [[مقدس]] مآب، پدید می‌آیند که انعکاس راه و روش آنها منشأ [[ناتوانی]] و رکود استعدادهای دیگران و [[گمراهی]] از [[هدایت]] [[پیمبران]] و [[مصیبت]] و وبال ملت‌های زیردست است. و اکنون این گروه‌ها، دانسته یا ندانسته و مستقیم و غیر مستقیم مورد [[تأیید]] [[دشمنان دین]] [[قیّم]] و طراحان پس پرده و بهره‌گیران از [[ملل]] ضعیف می‌باشند<ref>پرتوی از قرآن، ج۴، ص۲۱۱.</ref>.
 
'''نکته''': [[امر]] به [[عبادت]] [[خداوند]]، هم از جانب او و هم به [[وسیله]] [[پیمبران]] و روشن‌بینان و هم مقتضای [[عقل]] [[فطری]] [[بشر]] است. لام {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا}}، برای ارائه [[غایت]] و نهایت است، یعنی امرها و [[احکام الهی]] برای این بوده که [[خلق]] از [[عبادت]] و [[فرمانبری]] غیر [[خدا]] [[آزاد]] شوند و فقط او را بپرستند. [[اخلاص]]، [[پاک]] و [[خالص]] نمودن [[نیت]] و عمل از هر انگیزه‌ای جز مقصود و [[هدف]] است. {{متن قرآن|وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ}} جمله {{متن قرآن|مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ}} حال برای فاعل {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا}} و [[حنفاء]] صفت یا حال پس از حال است. {{متن قرآن|لَهُ}} دلالت به اختصاص یا [[غایت]] دارد. این حالات و اوصاف برای ارائه کمال [[عبادت]] می‌باشد؛ زیرا چه بسا که [[پیروان ادیان الهی]]، دچار تجزیه [[روحی]] و [[دورویی]] می‌شوند چنان که شده‌اند و یک روی به سوی [[خدا]] و [[عبادت]] او دارند و روی دیگر به [[قوانین]] و [[روابط]] [[زندگی]]، گرچه این [[قوانین]] از جانب [[خدا]] و برای او نباشد. با آن‌که از نظر [[ادیان]] اصول [[احکام]] باید از جانب [[خدا]] و در طریق [[عبادت]] او باشد. و [[دین]] که همان [[احکام]] و [[شرایع]] است چه بسا خود [[هدف]] مستقل می‌گردد با آن‌که طریق به سوی [[خدا]] و مقدمه برای [[کمال انسانی]] می‌باشد. [[حنیف]] بودن، یعنی [[اعراض]] از هر [[باطل]] و [[استقامت]] به [[حق]]، آخرین مرتبه [[دین]] و [[کمال انسانی]] است؛ زیرا در این مرتبه، [[انسان]] یکسره به [[خدا]] روی {{متن قرآن|وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ}} عطف به {{متن قرآن|لِيَعْبُدُوا...}} و بیان تکمیلی اهداف و غایات [[ادیان الهی]] است. یعنی بیش از [[عبادت خدا]] و [[اخلاص]] [[دین]] برای او و [[استقامت]]، باید همگی در یک صف [[اجتماعی]] و هماهنگ [[نماز]] درآیند و خود را به پا دارند و در راه تولید سرمایه‌های [[زمین]] و توزیع عادلانه آن بکوشند. ذلک و تقدیم آن، [[تعظیم]] و [[حصر]] را می‌رساند: این همان [[دین]] به پا دارنده و نگهبان و مستقیم است. {{متن قرآن|وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}} [[دین]] به معنای نظامات و [[قوانین]] و [[روابط]] بشری هر چه مترقی باشد، اگر اهداف و اغراض نهایی آن مجهول یا محدود به حدود نخستین [[روابط اجتماعی]] و [[اقتصادی]] باشد، نمی‌تواند برای همیشه همه قوا و استعدادهای فردی و [[اجتماعی]] را به پا و مستقیم بدارد، زیرا چشم اندازها و هدف‌های محدود، تا حدی [[انسان‌ها]] را به پا می‌دارد و پیش می‌برد ولی نهایت این مسیر [[سستی]] و [[پستی]] و ناپایداری و توقف است. آن اصول و نظاماتی می‌تواند [[انسان]] متکامل و نامتناهی در استعدادها را، پیوسته به پا دارد و پیش برد که هدف‌های مشخص و [[برتر]] از حدود [[زندگی]] [[دنیا]] و طریق وصول به آنها را بنمایاند: {{متن قرآن|وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ}} و اگر آیینی با نشان دادن اهداف [[برتر]] که همان [[گرایش]] به [[خدا]] و [[پرستش]] او می‌باشد {{متن قرآن|وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ}} از [[زندگی]] بر کنار ماند، تا حدی می‌تواند اندیشه‌های [[روحانی]] افرادی را پرورش دهد و پیش ببرد ولی قوای دیگری که باید در محیط [[اجتماع]] [[رشد]] یابد راکد و ضایع، و در نتیجه، پرورش [[روحی]] نیز دچار اختلال و اوهام می‌شود و از [[استقامت]] باز می‌ماند. از این‌گونه [[انحراف]] [[دینی]]، گروهی [[مأیوس]] و افسرده و عرفان‌پیشه و اتکالی و مذهب‌تراش، و [[منحرف]] در [[غرائز]]، به نام [[راهب]] و [[درویش]] و [[مقدس]] مآب، پدید می‌آیند که انعکاس راه و روش آنها منشأ [[ناتوانی]] و رکود استعدادهای دیگران و [[گمراهی]] از [[هدایت]] [[پیمبران]] و [[مصیبت]] و وبال ملت‌های زیردست است. و اکنون این گروه‌ها، دانسته یا ندانسته و مستقیم و غیر مستقیم مورد [[تأیید]] [[دشمنان دین]] [[قیّم]] و طراحان پس پرده و بهره‌گیران از [[ملل]] ضعیف می‌باشند<ref>پرتوی از قرآن، ج۴، ص۲۱۱.</ref>.


'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
۷۳٬۶۹۳

ویرایش