مباهله: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
*[[دعوت به مباهله]] از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] بوده که در آیه ۶۱ [[سوره]] آل [[عمران]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱؛ التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۶۵.</ref>. | *[[دعوت به مباهله]] از [[اثبات نبوت|راههای اثبات حقّانیت و نبوّت]] [[پیامبران]] بوده که در آیه ۶۱ [[سوره]] آل [[عمران]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱؛ التحریر والتنویر، ج۳، ص۲۶۵.</ref>. | ||
*وقتی در برابر استدلالها و [[معجزات]] [[پیامبران]] یا هر مدّعی حقّی در مسائل مربوط به [[اعتقادات]] [[دینی]] به جای [[تسلیم]] شدن، [[لجاجت]] صورت میگیرد، واپسین راهحلّ برای اثبات دعوی، مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر است تا هرکس که بر [[حقّ]] نیست، عذابی مهلک از طرف [[خداوند]] بر او نازل شود. مباهله مخصوص [[رسول خدا]] نیست؛ بلکه هر فرد با ایمانی که [[تقوا]] و [[خداپرستی]] کامل داشته باشد، هنگامی که استدلالهای او در برابر [[دشمن]] بر اثر [[لجاجت]] به جایی نرسید میتواند برای اثبات مدّعای خود به مباهله [[دعوت]] کند<ref> نمونه، ج۲ ص۴۴۷.</ref>. از کلمه {{متن قرآن|حَاجَّكَ}} که در ابتدای [[آیه]] مذکور آمده، روشن میشود که مباهله در [[مقام]] [[احتجاج]] بوده و هنگامی که بنینجران در مقابل ادلّه [[پیامبر]] [[تسلیم]] نشدند به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شد تا [[حجّت]] دیگری که همان مباهله است، برای اثبات مدّعا اقامه کند<ref> مجمعالبیان، ج۲ ص۷۶۳؛ التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۴؛ تفسیرمراغی، مج۱، ج۳، ص۱۷۴</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | *وقتی در برابر استدلالها و [[معجزات]] [[پیامبران]] یا هر مدّعی حقّی در مسائل مربوط به [[اعتقادات]] [[دینی]] به جای [[تسلیم]] شدن، [[لجاجت]] صورت میگیرد، واپسین راهحلّ برای اثبات دعوی، مباهله یعنی نفرین کردن یک دیگر است تا هرکس که بر [[حقّ]] نیست، عذابی مهلک از طرف [[خداوند]] بر او نازل شود. مباهله مخصوص [[رسول خدا]] نیست؛ بلکه هر فرد با ایمانی که [[تقوا]] و [[خداپرستی]] کامل داشته باشد، هنگامی که استدلالهای او در برابر [[دشمن]] بر اثر [[لجاجت]] به جایی نرسید میتواند برای اثبات مدّعای خود به مباهله [[دعوت]] کند<ref> نمونه، ج۲ ص۴۴۷.</ref>. از کلمه {{متن قرآن|حَاجَّكَ}} که در ابتدای [[آیه]] مذکور آمده، روشن میشود که مباهله در [[مقام]] [[احتجاج]] بوده و هنگامی که بنینجران در مقابل ادلّه [[پیامبر]] [[تسلیم]] نشدند به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شد تا [[حجّت]] دیگری که همان مباهله است، برای اثبات مدّعا اقامه کند<ref> مجمعالبیان، ج۲ ص۷۶۳؛ التحریروالتنویر، ج۳، ص۲۶۴؛ تفسیرمراغی، مج۱، ج۳، ص۱۷۴</ref><ref>[[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.</ref>. | ||
==[[داستان مباهله]] در [[حقوق اهل بیت]]== | |||
*یکی از ماجراهای بزرگ و حساس [[صدر اسلام]] "[[مباهله]]" است که با حضور [[اهل بیت]] رقم خورد. {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | |||
*[[ضمیر]] [[متکلم]] معالغیر "نا" در کلمه {{متن قرآن|نَدْعُ}} با همین [[ضمیر]] در کلمات {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} و {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} و {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} تفاوت دارد، اولی دو طرف متخاصم، یعنی [[رسول خدا]]{{صل}} و بزرگان نجد که [[مسیحی]] بودند است و آن سه [[ضمیر]] دیگر به [[رسول خدا]] و همراهانش برمیگردد. [[آیه]] در واقع به این معنا است که بیائید تا با هم "ابناء و [[نساء]] و انفس" خود را بخوانیم و آن گاه ما "أبناء و [[نساء]] و انفس" خود را و شما هم ابناء ونساء وانفس خود را [[دعوت]] کنید، "[[مباهله]]" مصدر از ماده "بهل" که فعل "نبتهل" مضارع از باب ثلاثی مزید باب افتعال آن است، به معنای "ملاعنه"، یعنی [[لعنت]] کردن یکدیگر است<ref>ر.ک: ترجمه المیزان، محمد باقر موسوی، ج۳، ص۳۵۱. با اختصار.</ref>. | |||
*با بررسی [[تفاسیر]] گوناگون مشخص میشود که افراد شرکت کننده در [[جریان مباهله]]، همان [[پنج تن آل عبا]] میباشند و تمام [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] [[اجماع]] دارند که مراد از {{متن قرآن|أَبْنَاءَنا}} [[پسران پیامبر]] [[حسنین]] هستند و {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} ([[زنان]] ما) همگی اتفاق دارند که مراد [[فاطمه]] است به [[دلیل]] اینکه جز او، زنی در [[مباهله]] [[شرکت]] نکرد و [[آیه]] نیز [[دلیل]] بر [[فضیلت]] و [[برتری]] او بر همه [[زنان]] عالم است و مراد از نفس [[پیغمبر]]، فقط [[علی]]{{ع}} است زیرا خود [[پیامبر]] که نمیتواند مراد باشد، زیرا او [[دعوت]] کننده است و معنی ندارد که [[انسان]] خود را [[دعوت]] کند و همیشه [[داعی]] غیر از مدعو است<ref>ر.ک: مجمع البیان مترجمان، ج۴، ص۱۰۳.</ref>. چرا که [[پیامبر]] فرمودند: {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي (عَلِيٌّ مِنِّي)<ref>سنن ابن ماجه، جلد ۱، باب ۱۱، ص۲، ح۱۱۹.</ref> وَ أَنَا مِنْكَ}}<ref>صحیح بخاری، کتاب الصلح، باب ۵۷۹، ص۳۶۴، حدیث ۹۰۴، جزء ۳ و ۴.</ref> تو ([[علی]]) از [[منی]] و من از تو هستم. | |||
*[[مسلم بن حجاج]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] میگوید: {{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ {{متن قرآن|فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ...}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>صحیح مسلم، کتاب الفضائل، جزء ۱۵ و ۱۶، باب ۳، ح۲۴۰۴.</ref>؛ وقتی این [[آیه شریفه]] نازل شد: پس بگو بیایید بخوانیم [[فرزندان]] خود را و [[فرزندان]] شما را... آنگاه [[رسول خدا]] [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]] را خواندند و گفتند: خدایا اینها [[اهل]] من هستند". | |||
*[[زمخشری]] میگوید: [[آیه مباهله]] قویترین [[دلیل]] بر [[فضلیت]] [[اصحاب کساء]] است<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.</ref>. | |||
*[[آلوسی]] هم میگوید: دلالت [[آیه]] بر [[فضیلت]] [[آل پیامبر]] که [[آل الله]]اند برای هیچ مؤمنی قابل [[شک]] نیست<ref>روح المعانی، ج۲، ص۱۸۱.</ref>. | |||
*این [[آیه]] یکی از محکمترین [[آیات]] در بیان [[عظمت]] [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] ایشان است؛ زیرا بزرگان [[نصاری]] از [[مباهله]] [[خودداری]] کردند و با پرداختن [[جزیه]] تن به [[خواری]] دادند. | |||
*حال، چرا در [[قرآن]] درباره بعضی از ویژگیهای [[اهل بیت]] [[سخن]] به میان آمده، ولی مصادیق "[[اهل البیت]]" مطرح نشده است؟ در جواب میتوانیم اینگونه بگوییم که: | |||
#در [[قرآن کریم]] تفصیل همه مطالب ذکر نشده و بیان مفصل به [[سنت نبوی]] واگذار گردیده است. | |||
#اگر به صراحت نام [[اهل بیت]] به عنوان [[جانشینان پیامبر]] در [[قرآن]] میآمد، به احتمال زیاد، [[دنیاطلبان]] و هواپرستان به [[تحریف قرآن]] هر چند [[تحریف]] [[معنوی]] آن دست میزدند. برای مثال، مسئله "[[ارث]]" در [[قرآن]] آمده بود ولی [[حضرت فاطمه]] را از "[[فدک]]" [[محروم]] کردند یا یک سهم از [[خمس]] به "[[ذوی القربی]]" تعلق میگیرد که [[ابوبکر]] آن را حذف کرد، یا [[متعه حج]] و [[متعه]] [[زنان]] و حذف آن از سوی [[عمر]] یا [[نص]] [[قرآن]] درباره [[عظمت]] [[پیامبر]] و متهم کردن ایشان به [[هذیان]] گویی در پایان [[عمر]] شریفش، یا [[نص]] [[قرآن]] درباره [[وجوب]] [[مودت اهل بیت]] و برعکس، رساندن [[اذیت]] و [[آزار]] به [[اهل بیت]]{{عم}}<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۹- ۷۲.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |